برنامه ریزی شهری
علی صابری؛ احمد پوراحمد؛ سعید زنگنه شهرکی
چکیده
زندگی شهری در روند خود از جوامع ساده و متمرکز که بیشتر بازتاب نیروهای مختلف اجتماعی بودند، تا به امروز در اشکال مختلف باعث تغییر و تحولات گستردۀ محیطی در شهر و بهخصوص رشد جمعیت شهری شده است که نتیجۀ آن از هم پاشیدگی نظام توزیع خدمات شهری و توزیع نابرابر شهروندان در برخورداری از خدمات شهری بوده است. با توجه به اهمیت مسئلۀ عدالت فضایی ...
بیشتر
زندگی شهری در روند خود از جوامع ساده و متمرکز که بیشتر بازتاب نیروهای مختلف اجتماعی بودند، تا به امروز در اشکال مختلف باعث تغییر و تحولات گستردۀ محیطی در شهر و بهخصوص رشد جمعیت شهری شده است که نتیجۀ آن از هم پاشیدگی نظام توزیع خدمات شهری و توزیع نابرابر شهروندان در برخورداری از خدمات شهری بوده است. با توجه به اهمیت مسئلۀ عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری، هدف پژوهش حاضر تحلیل نحوۀ توزیع خدمات شهری از منظر عدالت فضایی در شهر یاسوج و علتیابی نابرابریها و عدم تعادلها است. تا از این طریق به ارائه راهکاری مناسب اقدام شود. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی- علی است. برای تعیین الگوی پراکنش خدمات شهری از شاخص میانگین نزدیکترین همسایه (ANN) و تحلیل شبکه و برای شناسایی عوامل اثرگذار در عدم تعادل خدمات شهری از روش دلفی استفاده شد. همچنین پس از مشخص شدن عوامل در نرم افزار میکمک، اقدام به شناسایی روابط متغیرها، میزان اثرگذاری آنها، اولویتبندی هر یک از متغییرها و در نهایت، ارائۀ راهکارهای مناسب جهت کاهش عدم تعادل خدمات شهری شد. یافتههای به دست آمده نشان دهندۀ توزیع خوشهای خدمات شهری و پراکنش متمرکز، غیراصولی و نامناسب این خدمات در سطح مناطق و نواحی شهر یاسوج است. همچنین نتایج تحلیل نشان داد ضعف قوانین و مقررات، رانتهای اقتصادی و فشار بزرگ مالکها به ترتیب دارای بیشترین تاثیرگذاری در توزیع نامتعادل خدمات شهری در شهر یاسوج هستند. نهایتا متناسب با یافتهها جهت توزیع متعادل خدمات و برقراری عدالت فضایی در شهر یاسوج راهکارهایی ارائه شد.
برنامه ریزی شهری
احمد پوراحمد؛ رحمت اله فرهودی؛ سعید زنگنه شهرکی؛ طهورا شفاعت قراملکی
چکیده
بازآفرینی شهری با هدف پایداری فضاهای شهری به دنبال رفع مشکلات اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی و زیستمحیطی بافتهای ناکارآمد میباشد. از طرفی بازآفرینی شهری با محوریت گردشگری به عنوان رویکردی جهت حفاظت از ارزشهای بافت تاریخی و حل مشکلات آن مطرح بوده است. بافت تاریخی تبریز علیرغم برخورداری از ارزشهای فراوان فرهنگی و هویتی، ...
بیشتر
بازآفرینی شهری با هدف پایداری فضاهای شهری به دنبال رفع مشکلات اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی و زیستمحیطی بافتهای ناکارآمد میباشد. از طرفی بازآفرینی شهری با محوریت گردشگری به عنوان رویکردی جهت حفاظت از ارزشهای بافت تاریخی و حل مشکلات آن مطرح بوده است. بافت تاریخی تبریز علیرغم برخورداری از ارزشهای فراوان فرهنگی و هویتی، دچار ناکارآیی، فرسودگی، مشکلات زیستمحیطی و بحرانهای اقتصادی گردیده است. هدف این مقاله بررسی تاثیر توسعهی گردشگری بر بازآفرینی بافت تاریخی در شهر تبریز میباشد. در این تحقیق پس از شناسایی معیارها و شاخصهای بازآفرینی شهری و توسعه پایدار گردشگری در چهار بعد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی، زیستمحیطی پرسشنامهای، برای تحلیل ارتباط بازآفرینیشهری و توسعهی گردشگری از نظر ساکنین بافت تاریخی شهر تبریز تنظیم گردید. جامعهی آماری این پژوهش 383 نفر از ساکنان بافت تاریخی شهر تبریز در سال 1398 میباشد. تحلیلها با استفاده از نرمافزار spss و با آزمون خیدو انجام گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که گردشگری عاملی در راستای رشد اقتصادی است و از بعد اجتماعی- فرهنگی، حس مکان و امنیت فضا را افزایش میدهد. در مورد بعد کالبدی، توسعه گردشگری با از بین بردن فضاهای مخروبه، اتصال و پیوند در بافت تاریخی را موجب شده و کیفیت خدمات عمومی و منظر شهری را ارتقا داده و از نظر زیستمحیطی، کاهش آلودگیهای محیطی و افزایش سرانهی فضای سبز را در پی دارد.
برنامه ریزی شهری
محمد سلیمانی؛ نرگس احمدی فرد؛ اصغر رشیدی ابراهیم حصاری؛ سعید زنگنه شهرکی
دوره 19، شماره 52 ، تیر 1394، ، صفحه 185-204
چکیده
اگر توسعه پایدار شهری را کارآمدی اقتصادی، عدالت اجتماعی و حفظ محیط زیست بدانیم یکی از پیششرطهای مهم تحقق آن، بهینهسازی انواع بهرهگیری از زمین شهری است که در غیر این صورت شهرها دچار پدیده گسترش افقی و یا گسترش بیرویه میشوند. تاکنون مدلهای مختلفی برای شناخت شکل شهر و سنجش میزان پراکنش آن ارائه شده است. این تحقیق سعی ...
بیشتر
اگر توسعه پایدار شهری را کارآمدی اقتصادی، عدالت اجتماعی و حفظ محیط زیست بدانیم یکی از پیششرطهای مهم تحقق آن، بهینهسازی انواع بهرهگیری از زمین شهری است که در غیر این صورت شهرها دچار پدیده گسترش افقی و یا گسترش بیرویه میشوند. تاکنون مدلهای مختلفی برای شناخت شکل شهر و سنجش میزان پراکنش آن ارائه شده است. این تحقیق سعی بر آن دارد تا از طریق مدلهای مختلف مانند تحلیل زمانی تراکم شهری، روش توزیع چارکی، درجه توزیع متعادل، درجه تجمع و مدل هلدرن، میزان گسترش افقی شهر تهران را در دهههای مختلف محاسبه نموده و سپس از میان عوامل موثر برگسترش افقی شهر تهران، تأثیر برنامههای دولت را مورد توجه قرار دهد. در ادامه با استفاده از آمارهای رسمی مرکز آمار ایران و مطالعات کتابخانهای و با توجه به طرحهای شهر تهران، سهم نقش دولت در گسترش افقی شهر نشان داده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که دولت در فرآیند شتابزده عرضه زمین و الحاق عرصههای وسیعی بهصورت بافتهای روستایی کمتراکم و اراضی کشاورزی و بایر به محدوده شهر و همچنین بهدلیل فقدان طرح و مدیریت کارآمد زمین و تفکیکهای غیرقانونی، شهر تهران را دچار گسترش افقی نموده است؛ در نتیجه با توجه به اصول توسعه پایدار شهری این شکل نمیتواند شهر تهران به سمت پایداری سوق دهد. بنابراین بایستی با استفاده از سیاستهای کنترلی از گسترش بیشتر این پدیده در همه شهرهای کشور جلوگیری کرد.