برنامه ریزی شهری
حسن محمودزاده؛ محمد صمدی؛ مجید پایدار
چکیده
تبریز که سریعترین رشد شهری را در شمالغرب کشور داراست، از بزرگترین شهرهای ایران از لحاظ جمعیتی، اقتصادی، صنعت و حملونقلی است که توسعه فزاینده به موازات عدم رعایت برنامهریزی اصولی کاربریهای اراضی و فرسودگی حملونقل عمومی و بخشاحتراق صنایع و عدم فیلترازسیون مناسب این صنایع به عنوان مثال نیروگاهحرارتی منجر به افزایش آلودگی ...
بیشتر
تبریز که سریعترین رشد شهری را در شمالغرب کشور داراست، از بزرگترین شهرهای ایران از لحاظ جمعیتی، اقتصادی، صنعت و حملونقلی است که توسعه فزاینده به موازات عدم رعایت برنامهریزی اصولی کاربریهای اراضی و فرسودگی حملونقل عمومی و بخشاحتراق صنایع و عدم فیلترازسیون مناسب این صنایع به عنوان مثال نیروگاهحرارتی منجر به افزایش آلودگی هوا در سطح شهر شده است. بدین منظور پژوهش حاضر سعی دارد با استفاده از متغیرهای ورودی ( فاصله از مراکز صنعتی، رطوبت، دما، تراکمجمعیت، فاصله از مراکز تجاری، فاصله از ایستگاههای اتوبوس، فاصله از مراکز آموزشی، تغییرات پوشش گیاهی، فاصله از آزاد راهها، تراکم ساختمانی، جهت باد، دیاکسید کربن و مونوکسید کربن ) به ارزیابی آلودگی هوا با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون خطی در کلانشهر تبریز بپردازد. در پژوهش حاضر سعی گردید متغیرهای مستقل موثر در توزیع احتمال آلایندگی در دو مدل شبکه عصبی پرسپترون چند لایه (MLP) و رگرسیون خطی در ارتباط گذاشته شود تا بتوان با تعریف تمهیداتی در مدیریت شهری و اثرگذاری و برنامهریزی در متغیرهای یاد شده کنترل آلودگی را بهبود بخشد. نتایج نشان میدهد که عمدهترین آلایندهها بیشتر مربوط به ذرات معلق (PM10)، گاز (CO2)، (SO2) و (NOx) میباشد. پراکندگی ذرات معلق در هوا بیشتر بر اثر تردد وسایط نقلیه، فعالیتهای صنعتی، احتراق سوخت موتورهای دیزل و ساختوساز بیرویه و نیاز به تولید برق بیشتر میباشد. فعالیتهای نیروگاههای حرارتی، پالایشگاه تبریز و سیستمهای گرمایشیخانگی و تجاری درونشهری نیز از جمله عوامل تولید کننده SO2 بوده و بیشترین تولید CO2 مربوط به سوخت خودروهای بنزینسوز میباشد. شدت افزایش مقدار این آلاینده در تمامی ایستگاههای منتخب در فصلهای پاییز و زمستان به مراتب بیشتر بوده بهطوریکه در این فصول آلایندهها به بیش از دوبرابر مجاز نیز میرسند. سهم آلایندههای هوای تبریز را میتوان به سه دسته کلی تقسیمبندی نمود که بیشترین عامل متعلق به بخش نیروگاهحرارتی و حملونقل میباشد.
آب و هواشناسی
پیمان محمودی؛ محمود خسروی؛ سیدابوالفضل مسعودیان؛ بهلول علیجانی
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، ، صفحه 303-327
چکیده
در این پژوهش جهت شناسایی و آشکارسازی روند تغییرات فراوانی روزهای همراه با یخبندانهای فراگیر و نیمهفراگیر ایران، دادههای مربوط به دمای حداقل روزانه 663 ایستگاه هواشناسی همدید و اقلیمشناسی کشور برای بازه زمانی 1962 تا 2004 و برای ماههای اکتبر تا آوریل از سازمان هواشناسی کشور دریافت شد. پس از دریافت دادهها و آماده کردن پایگاه ...
بیشتر
در این پژوهش جهت شناسایی و آشکارسازی روند تغییرات فراوانی روزهای همراه با یخبندانهای فراگیر و نیمهفراگیر ایران، دادههای مربوط به دمای حداقل روزانه 663 ایستگاه هواشناسی همدید و اقلیمشناسی کشور برای بازه زمانی 1962 تا 2004 و برای ماههای اکتبر تا آوریل از سازمان هواشناسی کشور دریافت شد. پس از دریافت دادهها و آماده کردن پایگاه دادههای دمای حداقل کشور، نقشههای همدمای کشور برای هر روز از 1/1/1962 تا 31/12/2004 بهمدت 9116 روز بهروش کریگینگ میانیابی شد. در ادامه بر اساس یک اصل مکانی، یخبندانها به سه دسته یخبندانهای فراگیر (وقوع همزمان در بیش از 65 درصد از مساحت ایران)، یخبندانهای نیمهفراگیر (وقوع همزمان یخبندان در بین 25 تا 65 درصد از مساحت ایران) و یخبندانهای محلی (وقوع همزمان یخبندان در کمتر از 25 درصد از مساحت ایران) تقسیمبندی شدند. سپس با استفاده از دو روش تخمینگر شیب سنس و رگرسیون خطی فراوانی روزهای همراه با یخبندانهای فراگیر و نیمهفراگیر در سه مقیاس ماهانه، فصلی و سالانه بررسی شد.
نتایج نشان داد که روند تغییرات فراوانی روزهای همراه با یخبندانهای فراگیر ایران در ماههای دسامبر، ژانویه، فصل زمستان و سالانه دارای روند کاهشی معنادار از لحاظ آماری بوده است. اما برای فراوانی روزهای همراه با یخبندانهای نیمهفراگیر مشاهده شد که تنها در ماه ژانویه روند تغییرات معنادار بوده است و جهت تغییرات آن نیز مثبت بوده است. یعنی در طول 43 سال مورد مطالعه بر تعداد روزهای همراه با یخبندانهای نیمهفراگیر افزوده شده است. بنابراین زمانی که از تعداد یخبندانهای فراگیر در ماه ژانویه کاسته شده است از این طرف بر تعداد یخبندانهای نیمه فراگیر افزوده شده است. همین قانون برای دیگر مقیاسهای ماهانه، فصلی و سالانه نیز حکمفرما بوده است.