دانشگاه تبریز
جغرافیا و برنامهریزی
2008-8078
2717-3534
19
52
2015
07
11
تحلیل توزیع فضایی کتابخانههای عمومی سطح شهر یزد
1
24
FA
نجما
اسمعیل پور
گروه شهرسازی دانشکده هنرومعماری دانشگاه یزد
najmaesmailpoor@yazd.ac.ir
فرزانه
دستا
جغرافیا و برنامهریزی شهری
سمانه
ایرجی
جغرافیا و برنامهریزی شهری
کتابخانه یک مرکز مهم اطلاعرسانی است و نقشی اساسی در ارتقای سطح سواد و آگاهی افراد جامعه ایفا میکند. اینکه کتابخانهای مورد استقبال و یا بیمهری مراجعان قرار میگیرد، متأثر از عوامل بیرونی یا درونی است. یکی از مهمرین جنبههای بیرونی موثر بر افزایش میزان مراجعه و استفاده از کتابخانههای عمومی، نحوه استقرار و توزیع جغرافیایی آنها در بافت شهرهاست. مقاله حاضر به تحلیل توزیع فضایی کتابخانههای عمومی سطح شهر یزد، با استفاده از نرمفزارهای IS، Excel و Spss و در چارچوب روش تحقیق توصیفی- تحلیلی به سنجش درجه توزیع متعادل با استفاده از ضرایب آنتروپی و جینی و نیز تعیین الگوی پراکنش کتابخانههای عمومی با استفاده از ضرایب موران و گری و نحوه تمرکز آنها از ضریب G عمومی بر اساس تکنیکهای مربوط به خودهمبستگی فضایی پرداخته است. جهت تعیین نوع پراکندگی کتابخانههای عمومی از روش "تحلیل نزدیکترین همسایگی"و برای بررسی میزان برخورداری نواحی مختلف شهر یزد از این خدمت، از روش تاکسونومی عددی استفاده شده است. دادههای مورد نیاز نیز به روش کتابخانهای و با مراجعه به منابع و سازمانهای مربوطه گردآوری شد که دادهها شامل نقشه کتابخانهها و نواحی هشتگانه شهر یزد و اطلاعات مربوط به آنهاست. نتایج نشان داد: مقداری نابرابری و ناهماهنگی در توزیع کتابخانهها در سطح شهر یزد وجود دارد و الگوی توزیع و تمرکز آنها از نوع تصادفی به سمت پراکنده با تمرکز پایین (نقطه سرد) است که بیانگر این واقعیت است که فضاهای با دسترسی پایین در مجاور یکدیگر متمرکز شدهاند. همچنین نواحی مختلف شهر یزد از لحاظ برخورداری از امکانات کتابخانههای عمومی با هم یکسان نیستند و ناحیه 2-3 برخوردارترین و ناحیه 3-1 محرومترین نواحی شهر را از این نظر تشکیل میدهند.
کتابخانههای عمومی,تحلیل فضایی,خودهمبستگی فضایی,شهر یزد,دسترسی مناسب
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3691.html
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3691_8cbacd757b4ae45f7af9e653821bfb9a.pdf
دانشگاه تبریز
جغرافیا و برنامهریزی
2008-8078
2717-3534
19
52
2015
07
11
ارتباط بین دمای سطح آب در اقیانوس آرام و تغییرات مجموع اُزون در گستره ایران
25
42
FA
عباسعلی
آروین
دانشگاه پیام نور
کاهش در مقدار و حجم لایه اُزون که به نام مجموع اُزون شناخته میشود صدمات زیادی بر موجودات زنده و زندگی بشر خواهد داشت. در این پژوهش نوسانات مجموع اُزون در گستره ایران مرتبط با دمای آب سطح دریا در اقیانوس آرام (SST) مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور متوسط ماهانه اُزون کلی از سایت ماهوارهای پایگاه نقشهسازی طیفسنجی مجموع اُزون (TOMS) از پایگاه دادهایNASA/GSFC در گرههای با 25/1×1 درجه فاصله جغرافیایی و نیز متوسط ماهانه شاخصهای NINO1+2، NINO3 ، NINO4 و NINO3.4 بهعنوان شاخص دمای سطح آب در اقیانوس آرام از پایگاه دادههای اقلیمی NCEP/NCAR استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد مقدار اُزون در زمانی که شاخصهای دمای آب سطح دریا در اقیانوس آرام (SST) مثبت/منفی باشد، مقدار اُزون کلی افزایش/کاهش مییابد. از بین شاخصهای دمای سطح آب، ارتباط NINO1+2 با میزان مجموع اُزون قویتر است و قویترین ضرایب در ناحیه غرب و شمالغرب حاصل شد. متوسط ضرایب همبستگی در گستره ایران بین شاخص NINO1+2 با متوسط ماهانه مجموع اُزون در حالت همزمان و غیرهمزمان به ترتیب (55/0+R=) و (621/0-R=) است که در روابط همزمان در 86 درصد و در روابط غیرهمزمان در تمام گستره ایران در سطح 05/0 درصد معنادار است. شاخص NINO4 ضعیف ترین رابطه را با تغییرات مجموع اُزون در ایران دارد.
ایران,معنیداری,شاخص دمای سطح آب,اُزون کلی
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3692.html
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3692_3ac8be44d96b78fc1566c48c1791f13a.pdf
دانشگاه تبریز
جغرافیا و برنامهریزی
2008-8078
2717-3534
19
52
2015
07
11
تحلیل روند تغییرات بارندگی و دبی ایستگاه های دوست بیگلو و سامیان حوضه آبریز قره سو
63
63
FA
ناهیده
جاهدی اسفنجانی
مهندسی عمران- آب، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اهر
محمدعلی
قربانی
گروه آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
ghorbani@tabrizu.ac.ir
اطلاع از روند تغییرات کاهشی یا افزایشی بارندگی و دبی در حوضههای آبریز نقش مهمی در مدیریت منابع آب و امور مرتبط با مهندسی آب ایفا میکند. در این تحقیق روند تغییرات بارندگی و دبی در حوضه رودخانه قرهسو واقع در استان اردبیل در مقیاسهای ماهانه، فصلی و سالانه بین سالهای 1351 تا 1382 مورد مطالعه قرار گرفته است. برای بررسی وجود و یا عدم وجود روند از آزمون ناپارامتری من-کندال با حذف اثر کلیه ضرایب خودهمبستگی معنیدار و برای بررسی میزان بزرگی آن از آزمون شیب تخمینگر سن در سطوح معنیداری مختلف استفاده گردید. نتایج تحلیل بارندگی و دبی نشان میدهد که جریان رودخانه قره سو در مقیاس سالانه در هر دو ایستگاه این رودخانه روند نزولی دارد. همچنین روند نزولی معنیدار در دادههای دبی در مقیاس فصلی در فصول بهار، پاییز و زمستان مشاهده شد که در آن شدیدترین روند متعلق به فصل زمستان است. بیشترین میزان کاهش دبی مربوط به ایستگاه دوست بیگلو در فصل بهار (62/0- مترمکعب بر ثانیه در سال) و کمترین آن مربوط به همین ایستگاه در فصل تابستان میباشد. بهطوری که در دادههای بارندگی هر دو ایستگاه در مقیاسهای ماهانه، فصلی و سالانه روند معنیداری مشاهده نشد.
روند,دبی,بارندگی,من-کندال,حوضه قره سو
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3693.html
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3693_1464a68eefe23994f356ad1db5489ec6.pdf
دانشگاه تبریز
جغرافیا و برنامهریزی
2008-8078
2717-3534
19
52
2015
07
11
راهبردهای باززنده سازی میدان های تاریخی (نمونه موردی: میدان صاحب آباد تبریز)
65
83
FA
هادی
حکیمی
گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه تبریز
hadi_hakimi84@yahoo.com
سلدا
نظری
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سلماس، گروه شهرسازی، سلماس
نیلوفر
نظری
برنامه ریزی شهری، گروه شهرسازی، دانشگاه ارومیه
انسان در طول سالیان طولانی در محل زندگی خود مکانهایی را به انجام فعالیتهای گروهی اختصاص داده است. یکی از این مکانها، میدانها هستند. علیرغم وجود خاطرات جمعی مردم از فضاهای عمومی از جمله میدانها و برقراری تعاملات اجتماعی و اهمیت میدان بهعنوان عنصر هویتبخش شهرها در طول تاریخ، از بین رفتن میدانهای تاریخی چالش مهمی در شهرهای کنونی بهشمار میآید. از این رو هدف مقاله حاضر، ارائه راهبردهایی در جهت احیای میدان تاریخی صاحبآباد تبریز میباشد. همچنین تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی میباشد. دادههای مورد نظر با استفاده از ابزار اسنادی و پرسشنامهای که به تعداد 30 عدد در بین متخصصان توزیع گردید، بهدست آمده که برای تجزیه و تحلیل دادههای مزبور از تکنیک تحلیلی سوات استفاده شده که با استفاده از این تکنیک به بررسی نقاط ضعف، قوت، فرصتها و تهدیدها در سه مرحله اساسی در قالب ماتریس ارزیابی عوامل خارجی، ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و ماتریس تطبیقی سوات پرداخته شده و در نهایت به ارائه راهبردهای باززندهسازی مبادرت شده است. با توجه به نتایج از بین مجموع عوامل داخلی تعداد 6 نقطه قوت و تعداد 9 نقطه ضعف و از بین عوامل خارجی 9 عامل بهعنوان نقطه فرصت خارجی و تعداد 7 عامل، بهعنوان نقطه تهدید خارجی شناسایی شدند. این نتایج بیانگر این مطلب است که میدان صاحبآباد در حال حاضر با نقاط ضعف و تهدیدهایی روبهروست ولی پتانسیل تبدیل شدن به یک مرکز تاریخی فرهنگی در سطح شهر و منطقه را دارد.
میدان,میدان تاریخی,باززنده سازی,میدان صاحب آباد
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3694.html
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3694_707ff450ccf92fd3f35e22217f9b465e.pdf
دانشگاه تبریز
جغرافیا و برنامهریزی
2008-8078
2717-3534
19
52
2015
07
11
برآورد ارزش تفرجی کلیساهای منطقه حفاظت شده مراکان (مطالعه موردی: کلیسای سنت استپانوس)
85
111
FA
محمد
خداوردیزاده
گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه ارومیه
صادق
خلیلیان
گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس (نویسنده مسئول)
باب الله
حیاتی
گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تبریز
با توجه به تغییر رویکرد جهانی برنامه مدیریتی مناطق حفاظت شده در زمینه جذب توریست در جهت تأمین مالی این مناطق این تحقیق با هدف حفاظت از تنوع زیستی در نواحی با حفاظت شدید این نوع مناطق، به مطالعه ارزش تفرجی کلیسای سنت استپانوس یکی از کلیساهای معروف منطقه حفاظت شده مراکان واقع در مرز بین دو استان آذربایجان غربی و شرقی میپردازد. برآورد ارزش تفرجی این کلیسا میتواند در پیشبینی نیازها، رفع کمبودها و توسعه گردشگری در منطقه مؤثر باشد. اهداف این پژوهش برآورد ارزش تفرجی کلیسای سنت استپانوس با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط و تفکیک عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت گردشگران با برآورد مدل هکمن دو مرحلهای بودند. دادههای مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 321 بازدیدکننده از کلیسای سنت استپانوس در سال 1391 جمعآوری گردید. نتایج نشان داد که 52 درصد بازدیدکنندگان، تمایل دارند مبلغی جهت بازدید از کلیسای سنت استپانوس پرداخت نمایند. متغیرهای درآمد، سطح تحصیلات، اندازه خانوار و جنسیت بر تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان و متغیرهای درآمد، اندازه خانوار، سطح تحصیلات، سن و میزان رضایت بازدیدکنندگان از وضعیت امکانات رفاهی کلیسا بر میزان تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان مؤثر بودند. میانگین تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان 2445 ریال و ارزش تفرجی سالانه کلیسای سنت استپانوس 317 میلیون ریال برآورد گردید. لذا با توجه به اهمیت و ارزش بالای کلیسای سنت استپانوس از نظر بازدیدکنندگان، میطلبد که برنامهریزان و مسئولان برای توسعه گردشگری و افزایش تعداد گردشگران از طریق بالا بردن امکانات رفاهی آنها و در نتیجه تأمین مالی منطقه حفاظت شده مراکان و سایر مناطق حفاظت شده به این کلیسا توجه بیشتری داشته باشند.
ارزش تفرجی,ارزشگذاری مشروط,تمایل به پرداخت,کلیسای سنت استپانوس,مراکان,هکمن دو مرحلهای
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3695.html
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3695_5c5fc19b579d2ab08a0cdc18058ac7ea.pdf
دانشگاه تبریز
جغرافیا و برنامهریزی
2008-8078
2717-3534
19
52
2015
07
11
تحلیل همدیدی یخبندان های زمستانه منطقه سیستان (مورد یخبندان ژانویه سال 2008)
113
140
FA
محمود
خسروی
دانشکده جغرافیا و برنامه ریزی محیطی دانشگاه سیستان و بلوچستان
نعمت الله
صفرزائی
اقلیم شناسی دانشگاه سیستان و بلوچستان
محسن
آرمش
اقلیم شناسی دانشگاه سیستان و بلوچستان
یخبندان یکی از مخاطرات طبیعی است که معمولاً با خسارتهای فراوان مالی و حتی جانی همراه است. سامانههای گردشی جوی نقش اصلی را در وقوع، شدت و چگونگی توزیع فضایی یخبندانها بهخصوص در مناطق معتدله بر عهده دارند. هدف از این تحقیق، شناسایی و بررسی شرایط همدیدی حاکم در زمان وقوع یخبندانهای زمستانه منطقه سیستان است. روش مورد استفاده در این تحلیل رویکرد محیطی به گردشی است. بدین منظور دو پایگاه داده مورد نیاز است. جهت دریافت دادههای سطح زمین از دادههای اقلیمی ایستگاه هواشناسی سینوپتیک زابل و زهک بهعنوان نماینده اقلیمی منطقه استفاده شد و طولانیترین و شدیدترین یخبندان از نظر طول دوره طی دهه اخیر (2010-2000) انتخاب گردید. پایگاه دوم دادهها و نقشههای سطح دریا، 850، و 500 هکتوپاسکال است که از مرکز ملی پیشبینی محیطی<sup><sup>[1]</sup></sup> و مرکز ملی مطالعات جوی<sup><sup>[2]</sup></sup> ایالات متحده آمریکا تهیه گردید. پوشش مکانی دادههای جوی بین 30 تا 90 درجه شرقی و 10 تا 50 درجه شمالی میباشد. برای نمایش خطوط جریان هوا از محیط نرمافزاری Grads استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که افت فشار منطقه در اثر فعالیت سامانه چرخندی بالخاش و همچنین نفوذ هم زمان فرود ناشی از جریانهای غربی به نواحی غرب ایران عامل ایجاد یخبندان و تداوم آن در منطقه سیستان میباشد. استقرار سامانه چرخندی روی دریاچه بالخاش زمینه برای ریزش هوای سرد عرضهای بالا و کرانه غربی فرود را به منطقه سیستان فراهم کرده است. انتقال محور فرود به نواحی شرقیتر و شرایط ذکر شده موجب تداوم پدیده یخبندان شده است. شدیدترین یخبندانها زمانی رخ میدهند که منطقه سیستان در بخش غربی فرود قرار گرفته و از ریزش هوای سرد عرضهای شمالی برخوردار شده باشد. عاملی که این شرایط را پدید آورده است تفاوت فشار در جنوب و شمال منطقه سیستان، بهویژه سامانه کم فشار جنوب شرق سیستان است که باعث هدایت و استقرار کرانه غربی ناوه به منطقه میگردد. <br /><br clear="all" /> <br /> <br />[1]- NCEP(National Center Environmental Prediction) <br /> <br /> <br />[2]- NCAR(National Center Atmospheric Research) <br />
یخبندان,تحلیل همدیدی,مراکز فشار,سیستان
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3696.html
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3696_509a84312aa71613e22828ab47cc7b8d.pdf
دانشگاه تبریز
جغرافیا و برنامهریزی
2008-8078
2717-3534
19
52
2015
07
11
ارزیابی توان محیطی استان آذربایجان غربی برای کشت کلزا بر اساس روش AHP و مدل TOPSIS
141
161
FA
علی
محمدخورشیددوست
گروه آب و هواشناسی دانشگاه تبریز
بهروز
سبحانی
گروه جغرافیای طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی
کامل
آزرم
اقلیم شناسی دانشگاه تبریز
جمال
امینی
سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی دانشگاه تربیت مدرس
کلزا با اختصاص 15 درصد کل تولید روغن گیاهی در جهان بعد از سویا و نخل روغنی، مقام سوم را در بین دانههای روغنی بهخود اختصاص داده است. اقلیم، توپوگرافی، خاک و استعداد اراضی از مهمترین مولفههای محیطی هستند که استعداد و قابلیت تولید محصول زراعی در یک منطقه به آنها وابسته است. در این تحقیق سعی شده است با ارزیابی تناسب اراضی بر اساس این معیارها، اراضی مستعد کـشت کلزا در سطح استان آذربایجان غربی شناسایی شـود. در تحقیق حاضر از دادههای اقلیمی از قبیل دما، بارش، درجه روز، رطوبت نسبی، تعداد روز یخبندان، و ساعات آفتابی، ایستگاههای سینوپتیک و بارانسنجی سطح استان از بدو تاسیس تا سال 1388 مربوط به هر یک از مراحل فنولوژیکی رشد کلزا و دادههای منابع زمینی از قبیل لایههای توپوگرافی، قابلیت اراضی، عمق خاک و کاربری اراضی، استفاده شده، و مطالعه و بررسی هر یک از آنها در رابطه با نیازهای اقلیمی و اکولوژیکی کلزا صورت گرفت. سپس با استفاده از روش واسطهیابی کریجینگ در نرمافزار Arc GIS 9.3 هر یک از نقشههای عناصر اقلیمی تهیه و لایههای اطلاعاتی طبقهبندی شدند. به منظور اولویتبندی و ارزیابی معیارها و لایههای اطلاعاتی در رابطه با هم و تعیین وزن آنها از روش AHP استفاده شد. سپس ترکیب و تحلیل فضایی اطلاعات با استفاده از مدل TOPSIS در محیط GIS صورت گرفت و لایه نهایی ارزیابی توان محیطی برای کشت کلزا تهیه شد. بر اساس نتایج به دست آمده، اراضی استان از نظر پتانسیل اقلیمی و محیطی برای کشت کلزا به چهار طبقه خیلی مناسب (6/18%)، مناسب (4/34%)، متوسط (1/32%) و ضعیف (7/14%) تقسیمبندی شدند.
آذربایجانغربی,اقلیم,AHP,کلزا,GIS,TOPSIS
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3697.html
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3697_6c0dcf877022d24526cb90fe3c870b3d.pdf
دانشگاه تبریز
جغرافیا و برنامهریزی
2008-8078
2717-3534
19
52
2015
07
11
مقایسه روش های شبکه عصبی و ماشین بردار پشتیبان در استخراج نقشه های کاربری و پوشش اراضی با استفاده از تصاویر لندست 8 (مطالعه موردی: حوضه صوفی چای)
163
183
FA
محمدحسین
رضایی مقدم
0000-0003-2626-4656
گروه ژئومورفولوژی دانشگاه تبریز
rezmogh@yahoo.com
خلیل
ولیزاده کامران
گروه سنجش از دور و GIS دانشگاه تبریز
valizadeh@tabrizu.ac.ir
صغری
اندریانی
سنجش از دور و GIS
فرهاد
الماس پور
سنجش از دور و GIS شرکت آب منطقه ای آذربایجانشرقی
تهیه نقشه کاربری و پوشش اراضی برای برنامهریزی و مدیریت منابع طبیعی امری ضروری میباشد. در این بین استفاده از دادههای سنجش از دور با توجه به ارائه اطلاعات به روز، پوشش تکراری، کمهزینه بودن در ارزیابی منابع طبیعی جایگاه خاصی دارد. لذا در این پژوهش، تصاویر لندست 8 بهعنوان داده ورودی برای تهیه نقشه کاربری اراضی در سطح 2و1 مورد استفاده قرار گرفت. در این بین، با توجه به جدید بودن این تصاویر، تصحیحات رادیومتریک با استفاده از روابط موجود در محیط مدل از نرمفزار Erdas فرمولنویسی شد. همچنین از شاخصهای گیاهی NDVI، خاک بایر (BI) و سه مولفه اصلی آنالیز مولفههای اصلی (PCA) بهعنوان ورودی در کنار دیگر باندها بـرای افزایش دقت طبقهبـندی مورد استفاده قرار گرفت. از طرفی توابع کرنلها و رتبههای چندجملهای روش ماشین بردار پشتیبان (SVM) مورد ارزیابی قرار گرفت و بهترین نتیجه این روش با روش شبکه عصبی مصنوعی (ANN) مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که دقت روش ماشین بردار پشتیبان 92٪ با ضریب کاپا 91/0 و روش شبکه عصبی 89٪ با ضریب کاپا 87/0 میباشد همچنین جایی که کلاسها رفتار طیفی مشابهی را از خود نشان میدهند روش SVM کارایی بهتری از خود نشان میدهد.
کاربری اراضی,لندست 8,شاخصهای گیاهی و خاک بایر,ANN,SVM
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3698.html
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3698_1824ef9c811e68abb514690f5ad345be.pdf
دانشگاه تبریز
جغرافیا و برنامهریزی
2008-8078
2717-3534
19
52
2015
07
11
بررسی تأثیر برنامه های دولت بر گسترش افقی شهر تهران
185
204
FA
محمد
سلیمانی
دانشگاه خوارزمی تهران
soleimani@khu.ac.ir
نرگس
احمدی فرد
جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه خوارزمی تهران
ahmadifard13@yahoo.com
اصغر
رشیدی ابراهیم حصاری
جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه خوارزمی تهران
سعید
زنگنه شهرکی
جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه تهران
saeed.zanganeh@ut.ac.ir
اگر توسعه پایدار شهری را کارآمدی اقتصادی، عدالت اجتماعی و حفظ محیط زیست بدانیم یکی از پیششرطهای مهم تحقق آن، بهینهسازی انواع بهرهگیری از زمین شهری است که در غیر این صورت شهرها دچار پدیده گسترش افقی و یا گسترش بیرویه میشوند. تاکنون مدلهای مختلفی برای شناخت شکل شهر و سنجش میزان پراکنش آن ارائه شده است. این تحقیق سعی بر آن دارد تا از طریق مدلهای مختلف مانند تحلیل زمانی تراکم شهری، روش توزیع چارکی، درجه توزیع متعادل، درجه تجمع و مدل هلدرن، میزان گسترش افقی شهر تهران را در دهههای مختلف محاسبه نموده و سپس از میان عوامل موثر برگسترش افقی شهر تهران، تأثیر برنامههای دولت را مورد توجه قرار دهد. در ادامه با استفاده از آمارهای رسمی مرکز آمار ایران و مطالعات کتابخانهای و با توجه به طرحهای شهر تهران، سهم نقش دولت در گسترش افقی شهر نشان داده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که دولت در فرآیند شتابزده عرضه زمین و الحاق عرصههای وسیعی بهصورت بافتهای روستایی کمتراکم و اراضی کشاورزی و بایر به محدوده شهر و همچنین بهدلیل فقدان طرح و مدیریت کارآمد زمین و تفکیکهای غیرقانونی، شهر تهران را دچار گسترش افقی نموده است؛ در نتیجه با توجه به اصول توسعه پایدار شهری این شکل نمیتواند شهر تهران به سمت پایداری سوق دهد. بنابراین بایستی با استفاده از سیاستهای کنترلی از گسترش بیشتر این پدیده در همه شهرهای کشور جلوگیری کرد.
گسترش افقی,شکل شهر,برنامه های دولت,شهر تهران
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3699.html
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3699_ef9673c1860b33a38f73683e97d7e19b.pdf
دانشگاه تبریز
جغرافیا و برنامهریزی
2008-8078
2717-3534
19
52
2015
07
11
پهنه بندی خطر زمین لغزش در شهرستان بیجار به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
205
227
FA
موسی
عابدینی
0000-0002-4243-4670
گروه جغرافیای طبیعی (ژئومورفولوژی) دانشگاه محقق اردبیلی
abedini@uma.ac.ir
بهاره
قاسمیان
جغرافیای طبیعی (ژئومورفولوژی) دانشگاه محقق اردبیلی
زمینلغزشها و ناپایداریهای دامنهای مخاطرات مهمی برای فعالیتهای انسانی هستند که اغلب سبب از دست رفتن منابع اقتصادی و خسارات به اموال و تأسیسات میشوند. این مخاطرات در شیبهای طبیعی و یا شیبهایی که به دست انسان تغییر یافتهاند اتفاق میافتد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع زمینلغزشهای شهرستان بیجار واقع در استان کردستان و ارزیابی مناطق دارای پتانسیل زمینلغزش جهت تهیه نقشه پهنهبندی با استفاده از مدل تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) میباشد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از بازدیدهای میدانی، پرسشنامهای، نقشههای زمینشناسی، توپوگرافی و مرور مطالعات انجام شده، 9 عامل مؤثر شامل متغیرهای ارتفاع از سطح دریا، درجه شیب، جهت شیب، زمینشناسی، فاصله از عناصر خطی گسل، جاده، رودخانه، بارندگی و کاربری اراضی مورد استفاده قرار گرفت، در مرحله بعد با بهکارگیری روش تحلیل سلسله مراتبی عوامل مورد بررسی در مرحله پیشین بهصورت زوجی مقایسه و وزن هر یک از عوامل که مبین میزان تأثیر آنها است محاسبه شده است. با توجه به مقادیر کمی وزن هر یک از عوامل، نقشه وزنی هر عامل تهیه و در نهایت اقدام به تهیه نقشه پهنهبندی خطر زمینلغزش با استفاده از لایههای وزنی و ضریب وزنی مربوط به هریک از عوامل گردیده است. نتایج حاصل از این بررسی نشانگر این است که عامل شیب با وزن نسبی 307/ 0 و عامل کاربری اراضی با وزن نسبی 218/0 به تـرتیب بیشترین تأثـیر و عامل بارنـدگی با وزن نسبی 019/0 کـمترین تأثـیر را بر وقوع زمینلغزشها در شهرستان بیجار داشته است بر این اساس 489/75 درصد از مساحت منطقه در محدوده با خطر بسیارکم ، 037/10 درصد با خطر کم، 628/3 درصد با خطر متوسط، 062/4 درصد با خطر بالا و 784/6 درصد با خطر بسیار بالا مواجه است.
پهنهبندی خطر,زمینلغزش,تحلیل سلسلهمراتبی AHP,شهرستان بیجار
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3700.html
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3700_7b642d17e6a6c9f0ac408de3b6ff943b.pdf
دانشگاه تبریز
جغرافیا و برنامهریزی
2008-8078
2717-3534
19
52
2015
07
11
تحلیل روند شاخص های دمای فرین در شمال ایران
229
256
FA
بهلول
علیجانی
دانشگاه خوارزمی و مدیر قطب علمی تحلیل فضایی مخاطرات محیطی
حسن
فرج زاده
آب و هواشناسی دانشگاه خوارزمی
محیط طبیعی بر اساس شرایط آب و هوایی تنظیم شده است. جوامع انسانی به ناچار باید خود را بر اساس این شرایط تنظیم و تجهیز نمایند. شناسایی شدت، فراوانی و زمان رخدادهای فرین آب و هوایی میتواند به حل مسایل زیست محیطی کمک نموده و انسان را در تنظیم و اجرای برنامهریزیهای منسجم و منطقی در برابر تغییرات رفتار این رخدادها یاری نماید. در این تحقیق بهمنظور بررسی تغییرات دمای فرین، دادههای روزانه حداقل و حداکثر دمای 13 ایستگاه شمالغرب ایران از سازمان هواشناسی کشور دریافت و بعد از کنترل و ارزیابی کیفی استفاده گردید. شاخصهای 16گانه دمای فرین ایستگاههای منتخب توسط بسته نرمافزاری RClimDex استخراج و از روش من- کندال برای بررسی وجود روند و روش موجک برای بررسی تغییرات و نوسانهای دورهای موجود در سریها استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که روند شاخصهای دمای فرین در اکثر ایستگاههای منتخب حاکی از کاهش فراوانی شاخصهای سرد فرین و افزایش فراوانی شاخصهای گرم فرین است. نتایج حاصل از تحلیل موجک نشان داد که شاخصهای سرد فرین دارای نوسانهای دورهای معنیدار کاملاً آشکار طی چرخههای زمانی 2 تا 4 ساله بوده و در بین شاخص های گرم فرین، تنها شاخص گرمترین دمای روز (TXx) در چرخه های زمانی 2 تا 4 ساله و شاخص تعداد شبهای حارهای (TR20) در چرخههای زمانی 4 تا 8 ساله بارزترین محدودههای معنیداری را نشان دادند.
شاخصهای فرین آب و هوایی,حداقل و حداکثر دمای روزانه,روند,تحلیل موجک,شمالغرب ایران
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3701.html
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3701_fa853f73eb988b103d285650824ab1b2.pdf
دانشگاه تبریز
جغرافیا و برنامهریزی
2008-8078
2717-3534
19
52
2015
07
11
تحلیل پایداری پارک های منطقه ای با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی شهر جیرفت)
257
276
FA
فاطمه
قسامی
آموزش محیط زیست دانشگاه پیام نور واحد تهران
ghassamif@yahoo.com
الهام
یوسفی
برنامه ریزی، مدیریت و آموزش محیط زیست
اسماعیل
صالحی
برنامه ریزی شهری، دانشیار دانشکده محیط زیست
محسن
کافی
گلکاری و فضای سبز، استاد دانشکده کشاورزی، دانشگاه تهران
رشد جمعیت شهری برخی پیامدهای زیستمحیطی جدی را ایجاد کرده است. در اینجاست که نیاز به ایجاد فضاهای سبز کلان بهعنوان مهمترین تعدیلکنندههای زیست محیطی شهری ضروری بهنظر میرسد. از این رو یکی از موارد اجتنابناپذیر در امر شهرسازی و توسعه فضای آینده شهری بحث فضای سبز و پارکهای شهری و تعیین موقعیت آنها میباشد. تحلیل تناسب زمین فرآیندی است که مکان مناسب برای کاربری خاص در یک پهنه مشخص تعیین میکند. در این راستا در این تحقیق، از تحلیل تناسب زمین برای بررسی تناسب پارکهای منطقهای شهر جیرفت به استفاده میشود. از این رو ابتدا به بررسی وضع موجود فضاهای سبز شهری در سطح منطقه با توجه به فاکتورهای مکانی (شیب، فاصله از منابع آب) و فاکتورهای موقعیتی (فاصله از مراکز تاریخی، فاصله از رودخانه، فاصله از مرکز شهر، قیمت) پرداخته میشود و با استفاده از نرمافزار GIS نقشه تناسب نهایی تهیه و تناسب پارکهای منطقهای بررسی و فضاهای سبز پایدار معرفی میگردد و در نهایت برای احداث فضاهای سبز جدید مکانیابی صورت میگیرد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داده است که پارک منطقهای در شهر جیرفت در مکان مـناسبی قرار دارد و در خـصوص برخی از مکانهای پیشبینی شده برای احداث پارک منطقهای جدید بایستی تجدیدنظر صورت گیرد.
پارک منطقهای,تحلیل تناسب زمین,GIS,جیرفت
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3702.html
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3702_61ca5900481d80d2317152b9e294c172.pdf
دانشگاه تبریز
جغرافیا و برنامهریزی
2008-8078
2717-3534
19
52
2015
07
11
بررسی روند تغییرات سرعت باد در ایستگاه های منتخب ایران
277
301
FA
رسول
میرعباسی نجف آبادی
0000-0002-9897-0042
گروه مهندسی آب دانشگاه شهر کرد
mirabbasi_r@yahoo.com
یعقوب
دین پژوه
گروه مهندسی آب دانشگاه تبریز
dinpazhoh@tabrizu.ac.ir
هدف این مطالعه بررسی روند تغییرات سرعت باد سطحی در ایران در دو مقیاس ماهانه و سالانه با روش ناپارامتری من کندال با چهار ویرایش متفاوت شامل الف) روش من کندال مرسوم (MK1)، ب) من کندال پس از حذف اثر ضریب خودهمبستگی مرتبه اول معنیدار (MK2)، ج) من کندال پس از حذف اثر کامل ضرایب خودهمبستگی معنیدار (MK3) و د) من کندال با لحاظ کردن ضریب هارست (MK4) میباشد. دادههای مورد استفاده در این مطالعه شامل میانگین سرعت باد در دو مقیاس ماهانه و سالانه در دوره آماری 2005-1966 میباشد. بدین منظور از اطلاعات 22 ایستگاه در سطح کشور ایران استفاده شد. برای تخمین شیب خط روند تغییرات سرعت باد، از روش ناپارامتری تخمینگر سن استفاده شد. نتایج نشان داد که گر چه ترکیبی از روندهای مثبت و منفی در ایستگاههای کشور برای میانگین سرعت باد در هر دو مقیاس سالانه و ماهانه تجربه شده است، ولی تعداد ایستگاههای با روند منفی در مقایسه با تعداد ایستگاههای با روند مثبت بیشتر است. در مقیاس سالانه شدیدترین شیب خط روند منفی متعلق به ایستگاه فسا معادل 074/0- متر بر ثانیه در سال و شدیدترین شیب خط روند مثبت متعلق به ایستگاه زابل معادل 141/0 متر بر ثانیه در سال بود. در مقیاس ماهانه شدیدترین شیب خط روند منفی متعلق به ایستگاه فسا معادل 1/0- متر بر ثانیه در سال و شدیدترین شیب خط روند صعودی معادل 18/0 متر بر ثانیه در سال برای ایستگاه زابل مشاهده شده است. نتایج نشان داد که میانه شیبهای خط روند اکثر ایستگاههای ایران در تمام ماههای سال (بجز فوریه و نوامبر) منفی است. بنابراین، در حالت کلی میتوان نتیجه گرفت که در اکثر ایستگاههای ایران روند سرعت باد در تمام ماههای سال (بجز ماههای فوریه و نوامبر) نزولی است.
سرعت باد,ضریب هارست,ضریب خودهمبستگی,روند,ایران
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3703.html
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3703_8c9fd880867f8463cc49380c53141601.pdf
دانشگاه تبریز
جغرافیا و برنامهریزی
2008-8078
2717-3534
19
52
2015
07
11
تبیین الگوی راهبردی مناسب بر ماندگاری جمعیت در سکونتگاههای روستایی (مطالعه موردی دهستان سلوک شهرستان هشترود)
303
322
FA
سیدحسن
مطیعی لنگرودی
دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران
محمدرضا
رضوانی
دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران
rrezvani@ut.ac.ir
سیدمرتضی
نوربخش
جامعه شناسی وعضو هیأت علمی سازمان آموزش و سنجش کشور
محمد
اکبرپور
ادبیات و علوم انسانی دانشگاه رازی کرمانشاه (نویسندهمسئول)
مهاجرت از روستا به شهر همواره وجود داشته و دارد و این از پویایی جامعه حکایت دارد. موضوع مهاجرتهای روستایی- شهری همواره مورد توجه اندیشمندان علوم مختلف است. اما مهاجرت بیرویه و تخلیه روستاها از نیروی کارامد امروزه یکی از نارساییهای اجتماعی- اقتصادی جامعه روستایی کشورمان است. ادبیات توسعه در کشورهای در حال توسعه نشان میدهد که مهاجرتهای روستا- شهری تأثیرات منفی بسیاری بر ناحیه مبدأ و مقصد نهاده است. هرچند در طی دهههای گذشته تلاشهای بسیاری در جهت شناخت این پیامدها و یافتن راهکارهایی جهت کاهش این معضل صورت گرفته است با این حال این تلاشها بهدلیل فقدان دیدگاه راهبردی و یکپارچه چندان با موفقیت همراه نبوده است. در دیدگاه راهبردی با تأکید بر توسعه پایدار یکی از راههای ماندگاری جمعیت در روستاها پایدار نمودن کیفیت زندگی روستاییان شامل دستیابی به برابری و حفظ تنوع فرهنگی، افزایش حس جمعی و شهروندی، دستیابی به کیفیت و بهتر نمودن کیفیت زندگی و هر نوع تغییر در فعالیتهای اقتصادی که موجب ارتقاء و بهکرد کیفیت زندگی شود معرفی شده است.در این مقاله با استفاده از تکنیک SWOT نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصتها و تهدیدهای خارج از عرصه سکونتگاههای روستایی دهستان سلوک بخش مرکزی شهرستان هشترود بادید یکپارچه تبیین گردیده و اقدامات راهبردی جهت حل مسائل مربوط به ماندگاری جمعیت در روستاهای مورد مطالعه ارائه شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف و ماهیت بر روش تحقیق توصیفی - تحلیلی استوار است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که با آگاهی از جنبههای داخلی (قوتها و ضعفها) و خارجی (فرصتها و تهدیدها) راهبرد تهاجمی موثرترین راهکار پیش روی منطقه جهت ماندگاری جمعیت در مناطق روستایی است.
مهاجرت,روستا- شهری,دهستان سلوک,شهرستان هشترود
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3704.html
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3704_bbb2f37b4304ae7c4434771d4b058fb2.pdf
دانشگاه تبریز
جغرافیا و برنامهریزی
2008-8078
2717-3534
19
52
2015
07
11
Abstract
323
336
FA
Abstract
Abstract
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3705.html
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_3705_8e7045244a9ed13a61be0c0c35f582a5.pdf
دانشگاه تبریز
جغرافیا و برنامهریزی
2008-8078
2717-3534
19
52
2020
07
01
مقایسه روشهای شبکه عصبی و ماشین بردار پشتیبان در استخراج نقشه های کاربری و پوشش اراضی با استفاده از تصاویر لندست 8 (مطالعه موردی : حوضه صوفی چای)
FA
صغری
اندریانی
دانشجوی GIS و RS دانشگاه تبریز
محمد حسین
رضائی مقدم
0000-0003-2626-4656
رئیس دانشکده جغرافیا
rezmogh@yahoo.com
خلیل
ولیزاده کامران
دانشگاه تبریز
فرهاد
الماس پور
سازمان آب منطقه ای آذربایجان شرقی
تهیه نقشه های کاربری و پوشش اراضی برای برنامه ریزی و مدیریت منابع طبیعی امری ضروری می باشد. در این بین استفاده از داده های سنجش از دور با توجه به ارائه اطلاعات به روز ، پوشش تکراری ، کم هزینه بودن در ارزیابی منابع طبیعی جایگاه خاصی دارد. لذا در این پژوهش، تصاویر لندست 8 به عنوان داده ورودی برای تهیه نقشه کاربری اراضی در سطح 2و1 مورد استفاده قرار گرفت. در این بین ، با توجه به جدید بودن این تصاویر ، تصحیحات رادیومتریک با استفاده از روابط موجود در محیط مدل ساز نرم افزار Erdas فرمول نویسی شد. همچنین از شاخصهای گیاهی NDVI، خاک بایر (BI) و سه مولفه اصلی آنالیز مولفه های اصلی (PCA) به عنوان ورودی در کنار دیگر باندها برای افزایش دقت طبقه بندی مورد استفاده قرار گرفت. از طرفی توابع کرنلها و رتبه های چند جمله ای روش ماشین بردار پشتیبان (SVM) مورد ارزیابی قرار گرفت و بهترین نتیجه این روش با روش شبکه عصبی مصنوعی(ANN) مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که دقت روش ماشین بردار پشتیبان92٪ با ضریب کاپا 0.91 و روش شبکه عصبی 89٪ با ضریب کاپا 0.87 می باشد. همچنین جایی که کلاسها رفتار طیفی مشابهی را از خود نشان می دهند روش SVM کارایی بهتری از خود نشان می دهد.
کاربری اراضی,لندست 8,شاخصهای گیاهی و خاک بایر,ANN,SVM
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_10816.html
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_10816_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf