اسماعیل دویران؛ جمیله توکلی نیا؛ سعید غلامی؛ مهرداد دانش دوست
دوره 18، شماره 48 ، تیر 1393، ، صفحه 123-148
چکیده
امروزه بهدنبال نارسایی و انتقادات وارده به روند برنامهریزی شهری قبل از دهه 1950 (چون طرحهای شـهری کالبد محور) شاهد ورود و کاربست مـفهوم مشارکت و برنامهریـزی مشارکتی در ادبـیات برنامهریـزی، ابتدا در کـشورهای توسـعهیافته و سپس نشر و نمو آن در کـشورهای در حال توسـعه میباشیم. آگاهی از ظرفیت مشارکتپذیری ساکنان بافتهای ...
بیشتر
امروزه بهدنبال نارسایی و انتقادات وارده به روند برنامهریزی شهری قبل از دهه 1950 (چون طرحهای شـهری کالبد محور) شاهد ورود و کاربست مـفهوم مشارکت و برنامهریـزی مشارکتی در ادبـیات برنامهریـزی، ابتدا در کـشورهای توسـعهیافته و سپس نشر و نمو آن در کـشورهای در حال توسـعه میباشیم. آگاهی از ظرفیت مشارکتپذیری ساکنان بافتهای مختلف شهری برای تحقق برنامهها و رسیدن به اهداف برنامهریزی امری ضروری است. از این رو شناخت ابعاد مختلف مشارکت و سنجش آن در محلات شهری منجر به درک درست تفاوتهای موجود عناصر سیستم شهری (محلات شهری) شده و فرایند برنامهریزی شهری را متناسب با تفاوتهای موجود، نظام داده و عملیاتی میکند. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کمی، در چارچوب مدل تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) و تحلیل همبستگی سعی نموده است به مقایسه تطبیقی ظرفیت مشارکت مردم در بافتهای فرسوده و جدید شهری با نمونه موردی محله حسینیه (بافت قدیم ) وکوی قائم (بافت جدید) شهر زنجان بپردازد. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که با وجود مشکلات عدیده در بافتهای فرسوده ظرفیت مشارکتپذیری ساکنان آن در ارتقا محیط محل بالاتر از بافتهای جدید است.