برنامه ریزی شهری
اکبر عبدالله زاده طرف؛ سمیرا سروی
چکیده
بیان مسأله: محلات و بافتهای قدیمی به عنوان کانون اولیهی زیست ساکنان شهرها نقش تأثیرگذاری در حیات شهروندان داشتهاند؛ و وجود یک یا چند مرکز محله در ساختار فضایی آن باعث میشد هویت کالبدی محله نمود بیشتری پیدا کند. با ورود مدرنیسم این محلات فرصت انطباق با شرایط موجود را نداشته و در اثر خیابانکشیهای صورت گرفته، بافت منسجم خود ...
بیشتر
بیان مسأله: محلات و بافتهای قدیمی به عنوان کانون اولیهی زیست ساکنان شهرها نقش تأثیرگذاری در حیات شهروندان داشتهاند؛ و وجود یک یا چند مرکز محله در ساختار فضایی آن باعث میشد هویت کالبدی محله نمود بیشتری پیدا کند. با ورود مدرنیسم این محلات فرصت انطباق با شرایط موجود را نداشته و در اثر خیابانکشیهای صورت گرفته، بافت منسجم خود را به مرور زمان از دست دادهاند و کارکرد مراکز محلات در معرض تخریب قرار گرفته و تبدیل به محیطی کمرونق برای ساکنین خود شده؛ که این امر باعث کمرنگتر شدن فعالیتهای اجتماعی موجود در محله شده است.اهدف پژوهش: ارائه راهبرد بازآفرینی ساختار فضایی وضع موجود محله حکمآباد جهت ایجاد یک فضای شهری سرزنده.روش پژوهش : روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و راهبرد پژوهش، نمونهی موردی میباشد. در ابتدا به منظور شناخت ساختار کلی محله علاوه بر مطالعهی پیشینهی محله و بررسی اسناد کتابخانهای به مطالعه و بررسی نقشههای هوایی و برداشتهای میدانی پرداخته شد و در ادامه با تجزیه و تحلیل اطلاعات، راهنمای بازآفرینی مراکز محله و معیارهای آن تبیین شد و در گام آخر پژوهش، مدل بازآفرینی محدوده مبتنی بر اهداف انجام گرفت.یافتهها: بازآفرینی مرکز محله حکمآباد از طریق شناسایی دقیق کالبد محله و خلق فضاهای نو در لابهلای ساختار سنتی با اتکاء به ضرورتها و نیازهای زمانه و جایگاه گذشتهی محلات میتواند سبب حفظ نظام اجتماعی، اقتصادی و سازمان فضایی محله شده و سبب انتظام بخشی ساختار فضایی و کالبدی محله متناسب با شرایط و ویژگیهای کالبدی و فضایی مختص آن شود. نتیجه گیری: ایجاد تغییرات در ساختار کالبدی– فضایی و کارکردی در مراکز محله حکم آباد به صورت یک ضرورت احساس میشود چرا که تقویت هویت کالبدی و احیای سرزندگی درون محله و انسجام بخشی به ساختار کلی محله بدون باززندهسازی مراکز این محله و گذر اصلی آن محقق نمیشود.