آب و هواشناسی
عطاالله ندیری؛ کیوان نادری؛ اصغر اصغری مقدم؛ محمدحسن حبیبی
چکیده
نبود منابع آب سطحی دائمی در بسیاری از نقاط کشور باعث اضافه برداشت آب از منابع محدود زیرزمینی شده است. در دشت دوزدوزان که در حوضه آبریز دریاچه ارومیه قرار دارد، بهدلیل عدم جریان سطحی دائمی برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی باعث ایجاد متوسط افت 76 سانتیمتر در سال شده است. هدف از این تحقیق پیشبینی سطح آب زیرزمینی در این دشت ...
بیشتر
نبود منابع آب سطحی دائمی در بسیاری از نقاط کشور باعث اضافه برداشت آب از منابع محدود زیرزمینی شده است. در دشت دوزدوزان که در حوضه آبریز دریاچه ارومیه قرار دارد، بهدلیل عدم جریان سطحی دائمی برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی باعث ایجاد متوسط افت 76 سانتیمتر در سال شده است. هدف از این تحقیق پیشبینی سطح آب زیرزمینی در این دشت با استفاده از روشهای هوش مصنوعی و زمین آمار میباشد. در ابتدا با استفاده از روش خوشهبندی مرتبهای (HCA) پیزومترها دستهبندی شدند. با انجام آنالیز حساسیت، دادههای ماهانه سطح آب، بارش و تبخیر هرکدام با یک تأخیر زمانی طی دوره 10 ساله (91-82) بهعنوان ورودیهای مدل انتخاب شدند. پس از نرمالسازی دادهها مدلسازی با شبکههای عصبی (ANNs) انجام شد. به منظور بررسی بیشتر شبیهسازی با مدل فازی ساگنو (SFL) نیز انجام شد. برای مقایسه نتایج دو مدل شاخصهای آماری جذر میانگین مربعات خطا و ضریب تبیین بهکار گرفته شدند. با توجه به برتری مدل ANNs، مدل کریجینگ و کوکریجینگ عصبی برای پیشبینی مکانی سطح ایستابی انتخاب شدند و پیش بینی مکانی با هر دو مدل انجام شد. نتایج نشان داد که مدل کوکریجینگ با در نظر گرفتن پارامتر ثانویه توپوگرافی نسبت به مدل کریجینگ پیشبینی دقیقتری داشته است. براساس نتایج بهدست آمده با افزایش بازه زمانی پیش بینی خطای مدل ترکیبی (کوکریجینگ عصبی) افزایش مییابد که بیشتر بهدلیل افزایش خطای مدل شبکه عصبی مصنوعی با افزاییش بازه زمانی پیشبینی میباشد و خطای مدل زمین آمار ( کوکریجینگ) نامحسوس بهنظر میرسد.
سیدحسین میرموسوی؛ مینا میریان
دوره 16، شماره 38 ، بهمن 1390، ، صفحه 153-178
چکیده
در مطالعات جغرافیایی با توجه به اینکه برداشت اطلاعات اغلب به صورت نقطهای انجام میگیرد، ضرورت دارد جهت تعمیم آن به کل منطقه، عملیات درونیابی بر روی نقاط انجام گیرد. در این مطالعه با استفاده از روشهای کریجینگ و معکوس وزنی، نسبت به درونیابی بارش در استان کرمان اقدام شده است. برای این منظور از آمار بارش ماهانه تعداد 9 ایستگاه سینوپتیک ...
بیشتر
در مطالعات جغرافیایی با توجه به اینکه برداشت اطلاعات اغلب به صورت نقطهای انجام میگیرد، ضرورت دارد جهت تعمیم آن به کل منطقه، عملیات درونیابی بر روی نقاط انجام گیرد. در این مطالعه با استفاده از روشهای کریجینگ و معکوس وزنی، نسبت به درونیابی بارش در استان کرمان اقدام شده است. برای این منظور از آمار بارش ماهانه تعداد 9 ایستگاه سینوپتیک استان کرمان و 11 ایستگاه سینوپتیک استانهای همجوار استفاده شده است.
نتایج این مطالعه نشان میدهد که روش کریجینگ با سطح خطای پایینتر روش مناسبتری برای درونیابی بارش در این منطقه میباشد. بر اساس مدلهای برازش یافته نیمهپراکنش نگار، مدلهای کروی، خطی و نمایی امکانات مناسبتری را برای تهیة نقشههای همباران قرار میدهند. در بین مدلهای مذکور مدل کروی برای ماههای ژانویه تا ژوئن و هم چنین ماه دسامبر، مدلنمایی برای ماه جولای و مدل نمایی برای ماههای آگوست تا نوامبر مناسب ترین مدل تغییر نما تشخیص داده شدند. بر مبنای نقشههای ترسیم شده برای ماههای مختلف ضمن اینکه بیشترین میزان بارش در فصل زمستان اتفاق افتاده است بیشترین دامنة تغییرات هم به میزان 42-13 میلیمتر در این فصل است. از نظر مکانی شیب تغییران بارش از جنوب به شمال روند کاهشی دارد. در سایر فصول ضمن پایین بودن میانگین بارش دامنه تغییرات نیز نوسانات قابل ملاحظهای نشان نداد.