برنامه ریزی شهری
مصطفی شاهینی فر؛ فرزین چاره جو
چکیده
یکی از چالشهای اساسی بافت مرکزی اغلب شهرها عدم هماهنگی میان ساختارهای فضایی و الگوهای رفتاری است. مقاله حاضر به تحلیل ارتباط بین استخوان بندی فضایی و پارامترهای یکپارچگی، پیوستگی، میزان عمق و کنترل فضایی در فضاهای شهری در بافت مرکزی شهر کرمانشاه پرداخته است. این پژوهش با روش توصیفی و با رویکردی کمی صورت گرفته است. برای تجزیه و تحلیل ...
بیشتر
یکی از چالشهای اساسی بافت مرکزی اغلب شهرها عدم هماهنگی میان ساختارهای فضایی و الگوهای رفتاری است. مقاله حاضر به تحلیل ارتباط بین استخوان بندی فضایی و پارامترهای یکپارچگی، پیوستگی، میزان عمق و کنترل فضایی در فضاهای شهری در بافت مرکزی شهر کرمانشاه پرداخته است. این پژوهش با روش توصیفی و با رویکردی کمی صورت گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Depth Map و Arc GIS استفاده شده است. در مرحله اول نقشه های محوری از طریق ماژول AxialGenClientInstall در نرم افزار Arc Map تهیه شدند. و سپس این نقشههای محوری به داخل نرم افزار دبس مپ وارد شده و مؤلفههای پیکرهبندی نظیر یکپارچگی با شعاعهای کلان و محلی، پیوستگی، عمق فضایی، وضوح فضایی و کنترل محاسبه شدند. نتایج تحلیل گرافها و نقشههای صورت گرفته در این دو نرم افزار نشان میدهد که میزان یکپارچگی برخی از خیابانها نظیر خیابان مدرس از درجه بالایی برخوردار است. این خیابانها در ساخت اسکلت اصلی شهر نقش بسیار بارزی ایفا میکند.ثانیاً از نظر تاریخی و هویتی نقشی پر اهمیت دارند. در واقع خیابانهایی که از درجه یکپارچگی بالایی برخوردارند. طبق مشاهدات عینی از محورهای پیاده بافت محسوب میشوند. جاذبهای فضایی نظیر کاربریهای عمده با ارزش فرهنگی و تاریخی در طول این محورها واقع شدهاند. نتایج محاسبات نرم افزار در کل بافت نشان میدهد که یکپارچگی و پیوستگی در محورهای اصلی بافت از درجه بالاتر و در محورهای فرعی و بافتهای حاشیهای از درجه پایینتری برخورار هستند. یکپارچگی پایین در محدوده با وضعیت جدا افتادگی محلات رابطه مستقیمی دارد. نتایج پژوهش نشان داد که روش چیدمان فضا از توانایی بالایی در تحلیل فضاهای شهری برخوردار است، و خروجی های مدل پایه مناسبی برای برنامه ریزی و طراحی شهری محسوب میگردد.