2024-03-29T13:26:18Z
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1065
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1397
22
65
بررسی روشهای مختلف تعیین حد تداخل آب شور و شیرین در سواحل نور، مازندران
اباذر
اسمعلی عوری
محمد
گلشن
مناطق ساحلی از لحاظ ذخائر آب زیرزمینی حائز اهمیت زیادی میباشند که برای مدیریت و برنامهریزی صحیح در این مناطق لازم است تا وضعیت سفرههای آب زیرزمینی مطالعه شود. در این تحقیق حد تداخل آب شور و شیرین در آبخوان ساحلی نور بررسی شد، برای اینمنظور خط ساحلی به طول 3000 متر انتخاب و در امتداد آن 3 مقطع مطالعاتی عمود بر خط ساحلی به فاصله 1500 متر تعیین شدند. در هر 3 مقطع در فاصله 500 متری ساحل دریا 10 نقطه مطالعاتی به فاصله 50 متر انتخاب شد سپس در فاصلههای 600، 800، 1100و 1500 متری نقاط مطالعاتی انتخاب شدند. در هر یک از نقاط مطالعاتی برای تعیین حد تداخل آب شور و شیرین از روابط وروریچ، ژئوالکتریک، ژئوالکترومغناطیسی و اطلاعات مشاهداتی استفاده شد. برای اجرای رابطه وروریچ پارامترهای لازم برای مقاطع مطالعاتی تهیه شدند و عمق آب شیرین و آب شور در ماههای اردیبهشت و مرداد سال 1394 با استفاده از این رابطه تعیین شد. مطالعات ژئوالکتریک نیز با استفاده از اطلاعات شرکت آب منطقهای مازندران و چاههای اکتشافی موجود بررسی شد. برای تهیه اطلاعات حدتداخل آب شور و شیرین با استفاده از دستگاه ژئوالکترومغناطیسی اقدام به نمونهبرداری میدانی حدتداخل در نقاط مطالعاتی شد و مقادیر اندازهگیری شده ثبت شد. برای بررسی میزان صحت نتایج حاصل از روشهای فوق، از اطلاعات مشاهداتی موجود در برخی نقاط استفاده شد. عمق تداخل در مقاطع مطالعاتی با استفاده از روشهای وروریچ، ژئوالکترومغناطیس و ژئوالکتریک بهترتیب بین 8/40 تا 26/209، 45 تا 163 و 80 تا 130 متر میباشد. با توجه به دادههای مشاهداتی روش ژئوالکترومغناطیسی نسبت به سایر روشهای مطالعاتی از دقت بالاتری برخوردار است.
حدتداخل
آب شور
آب زیرزمینی
ژئوالکترومغناطیسی
مازندران
2018
10
23
1
18
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_8245_01615dcbedf5658b9908bbd41126aa57.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1397
22
65
میزان سازگاری محلات شهری شکل گرفته در دورههای مختلف رشد شهر با اصول نوشهرگرایی (مورد نمونه محلات مظفری، جویمویدی، امام جمعه و هوشنگ مرادی در شهر کرمان)
نجما
اسماعیل پور
میترا
قربی
رشد سریع شهر کرمان در چند دهه اخیر باعث شکلگیری محلات جدید و حاشیهای با تفکرات مدرنیستی شده و محلات تاریخی بدلایل متعدد به بافتهایی ناکارامد تبدیل شدهاند که کیفیت آنها درخور زندگی شهروندان نیست. نوشهرگرایان با اتکا بر دروس تاریخی از زیباترین و موفقترین شهرها، رویکردهای نوشهری را با جوامع متراکم، مختلط، پیادهمدار و نسبتاً مستقل تایید کردند. هدف پژوهش تعیین و مقایسه میزان سازگاری اصول نوشهرگرایی در محلات بافت قدیمی، میانی و جدیدِ درجهت افزایش کیفیت زندگی آنهاست. پژوهش حاضر، کاربردی و از نظر روش، توصیفی، مقایسهای-تطبیقی و پیمایشی است. روش گردآوری دادهها کتابخانهای و میدانی می باشد. برای تعیین میزان انطباق از توابع تحلیلی GIS و روشهای آماری استفاده شد. شاخصهای مورد مطالعه به سه دسته کالبدی، حملونقل و تاریخی- هویتی تقسیم و در 7 اصل و با طیف چهارسطحی مورد ارزیابی قرار گرفت. بنا بر نتایج :اولا؛ شاخصها تفاوت معناداری را در بهرهگیری از اصول نوشهرگرایی در محلات مختلفی که در دورههای گوناگون توسعه شهر کرمان شکل گرفته بودند، نشان میدهند؛ ثانیا؛ محله تاریخی مظفری (با محوریت بازار) و محله جدید هوشنگ مرادی به ترتیب با میانگین هندسی3.03 و 1.81 بیشترین و کمترین انطباق و سازگاری را با اصول نوشهرگرایی دارند. بیشترین و کمترین سازگاری در محلات، به ترتیب مربوط به اصل اتصال و پیوستگی و اصل تنوع مسکن است. محلات جدید از نظر اصول کالبدی؛ و محلات قدیمی از نظر اصول تاریخی-هویتی و ترافیکی و حملونقل سازگاری بیشتری با نوشهرگرایی دارند:«میانگین میزان سازگاری محله جدید هوشنگمرادی در اصل کالبدی 3.56 و محله مظفری در اصول تاریخی و هویتی و ترافیکی و حملونقل به ترتیب 3.67 و 4 است».نظر به سازگاری نسبی محلات با اصول نوشهرگرایی می توان از رهنمودهای آن درارتقای کیفیت زندگی محلات استفاده کرد.
اصول نوشهرگرایی
رشد شهر
سازگاری
شهرکرمان
محلات مظفری
جویمویدی
امامجمعه و هوشنگمرادی
2018
10
23
19
44
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_8108_6425803bfb8b4d24e116a5244526b965.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1397
22
65
تحلیل تغییرپذیری دورههای بارش تابستانه و آشکارسازی ارتباط آن با الگوی دوقطبی اقیانوس هند (IOD) (مطالعه موردی: جنوبشرق ایران)
محسن
آرمش
محمود
خسروی
محمد
سلیقه
این مطالعه به منظور بررسی تغییرپذیری بارشهای تابستانه ایستگاههای منتخب جنوبشرق ایران انجام شد و ارتباط این بارشها با شاخص IOD بررسی گردید. بدین منظور از آمار هفتگی بارش ماههای ژوئن تا سپتامبر ایستگاههای زاهدان، کرمان، بندرعباس، ایرانشهر و بم و همچنین دادههای هفتگی شاخص IOD استفاده شد. روش انجام مطالعه آزمون همبستگی و تبدیل موجک گسسته میباشد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که شاخص دوقطبی با بارش تابستانه ایرانشهر، بندرعباس و زاهدان ارتباط مثبت و معناداری در سطح 99 و 95 درصد دارد ولی با بارش تابستانه کرمان و بم حتی ارتباط نزدیک به سطح معناداری را نشان نداد. همچنین افزایش تعداد سطح تجزیه دادههای بارش در تبدیل موجک به بیش از 4 سطح سبب کاهش همبستگی بین تقریب بارش ایستگاهها و شاخص IOD شد. تجزیه دادهها با تبدیل موجک گسسته نشان داد که مهمترین چرخه در شاخص IOD با تکرار 11 ساله رخ داده است. زاهدان و ایرانشهر چرخههای تناوبی نسبتاً مشابهی را نشان دادند. در بندرعباس و بم چرخه 11 ساله و در کرمان چرخه غالب 7 ساله آشکار شد. از نظر نواحی تحت تأثیر شاخص IOD به نظر میرسد که نواحی ساحلی جنوبشرق و نواحی که تحت تأثیر کمفشارهای پاکستان و خلیجفارس هستند بیشتر تحت تأثیر شاخص IOD باشند.
بارش تابستانه
تغییرپذیری
شاخص IOD
تبدیل موجک
جنوبشرق ایران
2018
10
23
45
62
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_8117_0c43cf04f163b5d12383c9f7d4f97e8f.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1397
22
65
بررسی رابطه پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانوارهای مناطق شهری و جداییگزینی فضایی در شهر تکاب
فریدون
بابایی اقدم
ابوذر
مطیع دوست کومله
محمد امین
عطار
سمیه
روشن رودی
این تحقیق سعی بر آن دارد رابطه پایگاه اقتصادی- اجتماعی مناطق شهری و جداییگزینی فضایی در شهر تکاب را موردمطالعه قرار دهد و در همین راستا به بررسی رابطه بین متغیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی و متغیر منطقه شهری میپردازد. این پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام آن بهصورت پیمایشی میباشد. روش تجزیهوتحلیل اطلاعات هم بدین گونه بوده است که در ابتدا جداول توافقی جهت سنجش پایگاه اقتصادی- اجتماعی و اجزای مختلف آن به تفکیک مناطق مختلف شهری تکاب بهکاررفته و سپس برای بررسی رابطه بین متغیرها در راستای پاسخ به سؤال تحقیق از آزمون خی دو و ضرایب همبستگی کرامر، گودمن و کروسکال، لامبدا و درنهایت ضریب عدم اطمینان استفادهشده است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که بین پایگاه اقتصادی- اجتماعی مناطق شهری و جداییگزینی فضایی در شهر تکاب رابطه علی و معلولی وجود دارد و بهعبارتدیگر میتوان گفت پایگاه اقتصادی- اجتماعی، جداییگزینی فضایی در شهر تکاب را موجب شده است. به همین دلیل، ساکنان منطقه 1 در بخش شرقی و جنوب شرقی شهر و ساکنان منطقه 2 در بخش غربی شهر کاملاً از یکدیگر بهصورت تفکیکشده سکنی گزیدهاند. از سوی دیگر منطقه 3 در بخش مرکزی شهر و منطقه 4 در قسمتهای شمالی و جنوب غربی شهر نیز شکل دیگری از جداییگزینی فضایی (با شدت تفکیک کمتر) را به وجود آوردهاند.
جداییگزینی فضایی
پایگاه اقتصادی- اجتماعی
منطقه شهری
شهر تکاب
2018
10
23
63
81
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_8151_6b79e13bd6c7167ccb8a414353e4e983.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1397
22
65
ارزیابی تطبیقی روشهای برآورد مقدار بارندگی در حوضه دریاچه ارومیه
خدیجه
جوان
علی اکبر
رسولی
مهدی
عرفانیان
بهروز
ساری صراف
بارندگی یکی از مهمترین عناصر تعیینکننده اقلیمی میباشد و اندازهگیری و برآورد دقیق مقدار آن اهمیت زیادی دارد. هدف این تحقیق، ارزیابی کارایی الگوریتم 3B42 ماهواره TRMM و ارائه مدل نمایی و مدل مفهومی ابر برای برآورد مقدار بارندگی شش ساعته در حوضه آبریز دریاچه ارومیه و اعتبارسنجی این دادهها با استفاده از دادههای ایستگاههای زمینی و همچنین مقایسه این روشها در حوضه جهت انتخاب مناسبترین مدل میباشد. در این تحقیق از دادههای ساعتی بارش، دما، فشار هوا و دمای نقطه شبنم 16 ایستگاه سینوپتیک واقع در حوضه دریاچه ارومیه با طول دوره آماری 2007 تا 2011، دادههای نرخ بارندگی سه ساعته 3B42-V6 ماهواره TRMM با تفکیک مکانی 25/0 درجه و تصاویر باند مادون قرمز حرارتی ماهواره متئوست 7 در فواصل زمانی شش ساعته استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر مطابقت قابل قبول دادههای بارش برآورد شده با مقادیر ثبت شده ایستگاههای زمینی میباشد. نتایج مقایسه این روشها جهت انتخاب مدل بهینه، نشان میدهد که مدل نمایی، بالاترین میزان ضریب تعیین (برابر 61/0) را دارد و علاوه بر همبستگی بالا، به دلیل داشتن مقادیر کم شاخصهای RMSE و MAE، دارای کارایی قابل قبولی در برآورد بارندگی این حوضه میباشد. بنابراین این مدل را میتوان به عنوان مناسبترین مدل برآورد بارندگی در حوضه دریاچه ارومیه معرفی نمود.
برآورد مقدار بارندگی
ماهواره TRMM
ماهواره متئوست
مدل نمایی
مدل مفهومی ابر
حوضه آبریز دریاچه ارومیه
2018
10
23
83
100
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_8247_14bebc9b82186408e774604cd96ab75a.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1397
22
65
ارتباط بین الگوهای کاشت گیاهان وادراک امنیت در پارکهای شهری ( مطالعه موردی تبریز، ایران)
احمد
حامی
مدتهاست که ارتباط بین الگوهای کاشت گیاهان وادراک امنیت در مناطق مسکونی در بین طراحان منظر مورد بحث واقع شده است واین درحالی است که اثر گیاهان در امنیت پارکهای شهری ،یا بطور جدی و کافی مورد بررسی علمی قرار نگرفته و یا تحقیقات انجام شده در این زمینه در دسترس نمی باشد. بنابراین، یک مطالعه میدانی با استفاده از پرسشنامه حاوی تصاویر الگوهای مختلف کاشت ،در پارکهای شهری برای سنجش احساس امنیت استفاده کنندگان در گیاهکاریهای با زمینه متفاوت در بین 296 شرکت کننده در پارکهای شهری تبریز در سال 1391 انجام گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که الگوهای کاشت با تراکم متوسط و دارای دسترسی فیزیکی مناسب امن تر از الگوهای کاشت پر تراکم با دید بصری مسدود شده میباشند. هم چنین نتایج تحقیق نشان داد که کاشتهای بدون چمن و مناظر آب ،احساس امنیت کمتری نسبت به گیاه کاریهای همراه با چمن و مناظر آب به بینندگان القا می کنند. علاوه بر این، گیاهکاری حاوی تنوع زیاد گونه ها در مقایسه با مناظر دارای تنوع گونه ای کمتر در پارکها ناامن تراحساس شدند.این مطالعه اثبات کرد که عناصر فضای سبز پارکها شامل چمن، گیاهان پوششی سبز، و مناظر آب باعث افزایش احساس امنیت در پارکها می شوند. (همچنین طراحان و معماران منظر لازم است از طراحی مناظر با گیاهان با تراکم بالا دوری کنند که این کار باعث مسدود شدن دید و در نتیجه کاهش احساس امنیت در پارک میشود. همچنین از کاشت گیاهان کوتاه قد از قبیل درختچه ها با تاج پایین در فاصله بین درختان جلوگیری شود.) نتایج این تحقیق کاربرد تئوری "فعالیت روتین" را در مناظر پارکهای شهری در تبریز را گسترش میدهد جایی که شرایط کاشت گیاهان بایستی طوری باشد که باعث افزایش نیروی کنترل اجتماعی در راستای جلوگیری از وقوع رفتارهای ناهنجار اجتماعی باشد.
پارکهای شهری
زمینه منظره سازی
ادراک امنیت
2018
10
23
101
116
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_8248_6ffa78368c0f25035cb74f865b5a5a3a.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1397
22
65
بررسی نقش زمین ساخت درروند تحول ژئومورفولوژیک پادگانههای رودخانهی قزلاوزن
غلام حسن
جعفری
مهدی
عباسی
بررسی پادگانهها از عمدهترین مباحث مربوط به ژئومورفولوژی رودخانهای میباشد. آنها سطوح با شیب کم هستند که بهموازات محور درهی رودخانه، در سطوح بالاتر از بستر امروزی درنتیجهی برش بستر، توسط رودخانه و در انعکاس پاسخ به تغییرات عوامل خارجی مانند آبوهوا، تکتونیک و سطح اساس ایجادشدهاند. رودخانهی قزلاوزن بهعنوان یکی از طویلترین سیستمهای رودخانهای، به تغییرات عوامل خارجی (آبوهوا، تکتونیک و سطح اساس) بهخوبی پاسخ داده است. به این منظور، پس از تقسیمبندی مسیر رودخانه به نه بازه، نیمرخهایی بر روی پادگانههای مجاور گسلها رسم گردید تا ازنظر تغییر ارتفاع سطوح و تقارن بررسی شوند. همچنین برای ﺑﺮرﺳﻲ میزان تأثیر فعالیتهای ﺗﻜﺘﻮﻧﻴﻜﻲ بر حوضهی آبریز قزلاوزن، چهار زیر حوضهی دیواندره، زنجانرود، قرنقوچای و هشتچین- طارم، به ترتیب از سر آب به پایاب، به کمک دو شاخص، ﮔﺮادﻳﺎن ﻃﻮل رودﺧﺎﻧﻪ (SL) و ﻧﺴﺒﺖ ﭘﻬﻨﺎی ﻛﻒ دره ﺑﻪ ارﺗﻔﺎع دره (Vf) با مقاطع مشخص، بررسی شدند. نتایج بررسیها نشاندهندهی ارتباط ساختمان پادگانهها با عامل زمینساخت بوده است. به این معنی که فرم پادگانهها در پایاب رودخانه بیشتر انعکاسی از اثرات نئوتکتونیک و زمینساخت است درصورتیکه در سر آب، بیشتر اثرات زمینساخت اولیه را منعکس کردهاند. بازخورد چنین فعالیتهایی در پایاب حوضه بهصورت مخروطافکنههای متداخل و جداره قائم پادگانهها در سنگبستر و در سر آب به شکل پادگانههای متداخل در رسوبات آبرفتی با کنارههایی کم شیب است.
پادگانه
قزلاوزن
تکتونیک
سطح اساس
2018
10
23
117
139
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_8116_57575b91e337372fe82756967c4c9244.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1397
22
65
برآورد میزان رسوب حوضه رود ارس با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: زیرحوضه دره رود)
دکتر علی
محمدخورشیددوست
فریبا
اسفندیاری
سید اسعد
حسینی
پروانه
دولتخواه
یکی از روشهای نوین در زمینه پیشبینی فرآیندهای هیدرولوژیکی و ژئومورفولوژیکی شبکههای عصبی مصنوعی از مؤلفههای هوش مصنوعی است که در جهت پیادهسازی ویژگیهای شگفت انگیز مغز انسان در یک سیستم مصنوعی میکوشند و ابزاری قدرتمند در زمینهی مدلسازی و پیشبینی پارامترهای ژئومورفولوژیاند که در این پژوهش جهت برآورد میزان رسوب حوضه رود ارس استفاده شده است. بدین منظور از آمار دبی، رسوب و بارش ماهانه ایستگاه هیدرومتری بران واقع در حوضه آبریز دره رود از زیر حوضههای مهم حوضه رود ارس در دشت مغان در طول دوره آماری 34 ساله (سال آبی 54-53 تا 87-86) استفاده گردید. بدین صورت که میزان دبی و بارش به عنوان ورودیهای شبکه عصبی مصنوعی و میزان رسوب به عنوان خروجی شبکه در نظر گرفته شدند. به منظور پیادهسازی مدل از امکانات و توابع موجود در محیط برنامه نویسی نرم افزارهای MATLAB/2010 و SPSS/21 بهره گرفته شد. سپس به ارزیابی عملکرد مدل، از طریق معیارهای آماری از جمله ضریب تعیین، مجذور میانگین مربعات خطا، میانگین مربعات خطا، میانگین مطلق خطا، ضریب همبستگی و همچنین میانگین درصد نسبی خطا پرداخته شد. نتایج به دست آمده ضمن تأیید توانایی مدل شبکه عصبی مصنوعی نشان داد که انطباق خوبی بین مقادیر پیشبینی شده و مشاهداتی وجود دارد بهطوری که میانگین خطای این مدل با دادههای مشاهداتی برابر 9/0 درصد و ضریب همبستگی 99/0 است که در سطح 01/0 نیز معنیدار گشته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مدل شبکه عصبی مصنوعی از دقت بالایی در برآورد میزان رسوب در حوضه مورد بررسی برخوردار است. نتایج حاصل میتواند در مدیریت و برنامهریزی حوضههای آبخیز و مدیریت منابع آبی و طبیعی بویژه در بخشهای کشاورزی، صنعت، شرب و همچنین پیشبینی وضعیت رسوبگذاری در مخزن سدها مفید باشد.
ارس
برآورد
شبکههای عصبی مصنوعی
رسوب
2018
10
23
141
162
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_8110_84c8badc09dfed8bbf512ebf460ad95c.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1397
22
65
تحلیل فضایی تخلفات ساختمانی در شهر جهرم
مجتبی
روستا
زهرا
صحراییان
مجتبی
رفیعیان
در پژوهش حاضر، به تحلیل فضایی تخلفات ساختمانی در شهر جهرم طی دوره زمانی 93-1388 پرداخته شد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و نوع آن کاربردی- توسعهای است. اطلاعات موردنیاز از طریق مطالعات اسنادی و پیمایشی جمعآوری گردید. جامعه آماری آن شهر جهرم و پروندههای ارجاعی به کمیسیون ماده 100 شهرداری جهرم در دوره زمانی93-1388 میباشد. در این راستا، با توجه به اینکه، آراء صادر شده در کمیسیون، 3161 مورد میباشد، بنابراین، حجم نمونه با فرمول کوکران محاسبه و 210 نفر از افرادی که برای پرونده تخلف ساختمانی خود به کمیسیون مادهی 100 شهرداری مراجعه نمودهاند، به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و از طریق پرسشنامه، اطلاعات جمعآوری و تجزیه و تحلیل گردیده است. نتایج نشان میدهد در دوره زمانی مورد مطالعه، میزان تخلفات ساختمانی رو به افزایش بوده است. از طرفی، تخلفات ساختمانی در محدودههای حاشیه شهر از جمله بخشهای شمالی و شرق و غرب شهر که در مسیر توسعه شهری قرار دارد، به پراکندهرویی شهری و گسترش افقی شهر منجر شده است. همچنین، آراء صادر شده در کمیسیون ماده 100 شهرداری جهرم حاکی است که بیشترین رأی صادر شده در زمینه تخلفات ساختمانی، پرداخت جریمه (بالای 80 درصد) توسط متخلفین بوده است. بیشترین تخلف ساختمانی صورت گرفته در شهر جهرم در برهه زمانی مورد نظر، اضافه بنا و ساخت و ساز بدون پروانه بوده است. از مهمترین علل تخلفات ساختمانی در این شهر میتوان به ترتیب به عوامل اقتصادی، قانونی، اجتماعی و نظارت ضعیف شهرداری اشاره کرد.
تحلیل فضایی
تخلفات ساختمانی
پراکندهرویی شهری
شهر جهرم
2018
10
23
163
182
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_8249_714f668b26619dfa8b01a321f658f9d2.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1397
22
65
بررسی و تحلیل نقش عوامل جغرافیایی در پراکندگی فضایی نواحی روستایی شهرستان زنجان
وحید
ریاحی
فرهاد
جوان
سکونتگاههای روستایی ایران در طول سالهای متمادی با توجه به نیروهای محیطی و اجتماعی ـ اقتصادی الگوی پراکنش خاصی پیداکردهاند. که در این میان عوامل جغرافیایی نقش بسزایی در استقرار و نحوه پراکندگی سکونتگاههای روستایی دارند، بعضی از این عوامل میتواند نقش موثرتری نسبت به سایر عوامل داشته باشند، پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی نقش عوامل جغرافیایی در پراکندگی سکونتگاههای روستایی در شهرستان زنجان میپردازد تا عامل و یا عواملی که نقش بیشتری نسبت به سایر عوامل دارند مشخص شود. همچنین نقشه پهنه بندی مناطق روستایی در سه تیپ متفاوت از لحاظ استقرار در گروههای روستایی با مقر مناسب، نسبتاً مناسب و نامناسب ارائه گردد. برای نیل به این هدف، 8 عامل طبیعی شامل رودخانه، گسل، بارش، دما، تبخیر، ارتفاع، شیب، لیتولوژی، به عنوان عوامل مؤثر در محل استقرار سکونتگاههای روستایی انتخاب گردید. در تحقیق حاضر با استفاده از نرمافزار Arc GIS نقشههای عامل به صورت رقومی تهیه و سپس با استفاده از مدل AHP در نرمافزارExpertChoice، وزن هر شاخص به دست آمد. نتایج تحقیق نشان میدهد در شهرستان زنجان 31 درصد سکونتگاههای روستایی با تعداد 103روستا دارای الگوی استقرار مناسب، تعداد 149 روستا(45درصد) نسبتاً مناسب و تعداد 81 روستا(24 درصد) نیز در الگوی استقرار نامناسب واقعشدهاند، که تقریباً تمام آنها در شمال شرق شهرستان استقراریافتهاند. از اینرو در برنامهریزیهای ایمنی و مدیریت بحران به سکونتگاههای روستایی در موقعیت نامناسب توجه ضروری و بیشتری مورد نیاز است.
نواحی روستایی
عوامل جغرافیایی
پراکندگی فضایی
شهرستان زنجان
2018
10
23
183
203
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_8118_18b286fdf8eaedcc2a6c76efbc96a8df.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1397
22
65
ارزیابی برخی شاخص های شناسایی گرد و غبار و پایش آن (مطالعه موردی توفان 10 اوت 2008 شرق ایران)
بتول
زینالی
صیاد
اصغری
این تحقیق در پی آن است که با بررسی توفان گرد و غباری 10 اوت 2008 شرق ایران با استفاده از تصاویر ماهوارهای مودیس ضمن معرفی شاخصی مناسب جهت آشکارسازی توفانهای گرد وغباری ایران، منابع و مسیرهای متأثر از این پدیده را در شرق ایران شناسایی کند. بدین منظور از دادههای ساعتی گرد و غبار، تصاویر ماهوارهای مودیس و همچنین از شاخصهای NDDI، BTDI، BTD، LRDI و تکنیک ترکیب رنگی کاذب برای شناسایی توفان گرد و غباری استفاده شده است. در نهایت با استفاده از مطلوبترین شاخص توفانهای مذکور پایش گردید. نتایج نشان داد که شاخص رقومی LRDI و تکنیک بصری ترکیب رنگی کاذب از قدرت تفکیک بهتری نسبت به شاخصهای دیگر برای آشکار سازی گرد و غبار برخوردار هستند. نتایج حاصل از پایش توفان گرد و غباری شرق ایران نشان داد که منبع تغذیه توفانهای شرق شامل: بستر خشک دریاچه هامون، بیابانهای ریگستان، مارگو و خاش در بین مرز ایران، افغانستان و پاکستان و بیابان های مرکزی ایران می باشد. نتایج این تحقیق می تواند در شناسایی منابع ایجاد گرد و غبار و مسیرهایی که از این پدیده متأثر می شوند توسط سازمان ها و موسسات ذیربط برای برنامه ریزی های ملی و بین المللی مورد استفاده قرار گیرد.
توفانهای گرد و غباری
سنجنده مودیس
آشکارسازی و پایش
2018
10
23
205
222
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_8111_e3da23345c65ba9fb15fdcaa20567769.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1397
22
65
امکانسنجی استفاده از تکنیکهای تلفیق و بهینهسازی در ارتقاء پارامتر مقیاس سگمنتسازی جهت پردازش شیءگرای تصاویر ماهوارهای
بختیار
فیضی زاده
سیدمحمد
حسنی تبار
جعفر
جعفرزاده
سگمنتسازی یکی از روشهای اصلی استخراج اطلاعات در پردازش شیءگرای تصاویر ماهوارهای است. فرآیند سگمنتسازی، پدیدههای اولیه و اصلی در یک تصویر را تفکیک مینماید که مبنایی برای طبقهبندی شیءگرا میباشد. با توجه به اینکه دقت طبقهبندی شیءگرا تا حد زیادی وابسته به دقت سگمنتسازی است، بنابراین تولید سگمنتهای مناسب نقش مهمی در دستیابی به دقت بالا در فرآیند طبقهبندی شیءگرا دارد. در این پژوهش با هدف ارزیابی فرآیند سگمنتسازی به روش تفکیک مکانی چندگانه، از تصاویر ماهوارهایIRS وSPOT5 وQuick Bird برپایه تکنیکهای تلفیق تصاویر ماهوارهای استفاده شده است. در این راستا با توجه به قدرت تفکیک مکانی متفاوت تصاویر ماهوارهای، از مقیاسها و تلفیقهای مختلف(نظیر ضرایب شکل و فشردگی شکل) جهت سگمنتسازی استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر تاثیر استفاده از اطلاعات مکانی و طیفی در بهینهسازی مقیاس سگمنتسازی است. به طوریکه اطلاعات مکانی تصویر Quick Bird و باند پانکروماتیک تصاویر IRS و SPOT5، در کنار قدرت تفکیک طیفی تصویر SPOT5(بویژه باند قرمز) و Quick Bird، تاثیر بسزایی در افزایش کنتراست تصاویر و درنهایت ارتقاء کیفیت سگمنتسازی دارند. همچنین نتایج تحقیق بیانگر تلفیق تصاویر ماهوارهای با تفکیک مکانی بالاتر، به عنوان روشی موثر برای ارتقاء کیفیت سگمنتسازی است. نتایج این پژوهش در شناسایی روشها و تکنیکهای مختلف سگمنتسازی برای افزایش دقت طبقهبندی شیءگرا دارای اهمیت فراوانی است. نتایج اخذ شده همچنین برای سازمانهای اجرایی نظیر منابع طبیعی، جهاد کشاورزی،... در معرفی روش مناسب برای استخراج سریع و دقیق اطلاعات از تصاویر ماهوارهای برای اهداف مدیریتی حائز اهمیت بوده و میتواند راهگشای استخراج اطلاعات دقیقتر از تصاویر ماهوارهای باشد.
تصاویر ماهوارهای با تفکیک مکانی متفاوت
پردازش شیءگرا
سگمنتسازی
بهینه سازی
مقیاس
روستای ینگی اسپیران
2018
10
23
223
241
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_8153_26878dca01c040b3320c0e8ae5c8b958.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1397
22
65
سنجش ظرفیت برد اجتماعی گردشگری در کلیبر
ابوالفضل
قنبری
هدف از این پژوهش، بررسی و سنجش ظرفیت برد اجتماعی گردشگری در منطقه ی کلیبر است. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی و شیوه ی جمع آوری داده ها و اطلاعات، اسنادی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعهی آماری پژوهش حاضر، خانوارهای ساکن شهر کلیبر در سال 1394 و تعداد نمونه ی آماری 151 خانوار (جامعهی میزبان و مهمان) بوده که بر اساس فرمول کوکران برآورد شده است. همچنین، در این تحقیق از روش نمونه برداری تصادفی ساده استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از آمارهای توصیفی و تحلیلی موجود در محیط نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که نگرش جامعه ی میزبان، میزان رضایت گردشگران و میزبانان، تراکم جمعیت به طور مستقیم بر ظرفیت برد اجتماعی گردشگری مؤثر است. میزان ورود گردشگران بر رفتار جامعه ی میزبان به طور مستقیمی تأثیرگذار است. متغیرهای فردی و اجتماعی نیز بر تغییر ارزش های جامعه به طور مستقیمی تأثیر میگذارد.
ظرفیت برد گردشگری
ظرفیت برد اجتماعی
مدلیابی معادلات ساختاری (SEM)
کلیبر
2018
10
23
243
265
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_8109_4cd478567309d1282eda409681199ae2.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1397
22
65
ارزیابی اثرات تغییراقلیم بر پارامترهای اقلیمی حوضه آبریز دریاچه ارومیه طی سالهای2040-2011 با استفاده از مدل WG- Lars
مصطفی
کریمی احمدآباد
عادل
نبی زاده
امروزه پیشبینی بلندمدت متغیرهای اقلیمی برای اطلاع از میزان تغییرات و درنتیجه درنظر گرفتن تمهیدات لازم برای تعدیل اثرات سوء ناشی از تغییر اقلیم مورد توجه اقلیم شناسان و پژوهشگران قرار گرفته است، در این تحقیق اثرات احتمالی تغییر اقلیم بر پارامترهای بارش روزانه، حداقل و حداکثر دما و ساعات آفتابی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه (ایستگاههای سینوپتیک ارومیه، تبریز و سقز) که دارای آمار بلند مدت بودند در دوره 2009- 1980 مورد بررسی قرار گرفت. پیشبینیها تحت سناریوی منطقهای A2 با استفاده از مدل گردش عمومی جو HadCM3 برای دوره زمانی 2040-2011 انجام شد، برای ریز مقیاس نمایی از مدلLars-WG استفاده گردید. نتایج حاکی از کاهش بارش میباشد. بیشترین کاهش مربوط به ماه آوریل به میزان 5/7 درصد و بیشترین افزایش آن مربوط به ماه فوریه به میزان 28/5 درصد خواهد بود. درمجموع کاهش 03/4 درصدی بارش سالانه درکل حوضه آبریز دریاچه ارومیه پیش بینی میشود. میانگین دمای حداقل، افزایش 64/0 تا 35/1 درجه سانتیگرادی درکل حوضه خواهد داشت و بیشترین افزایش دمای حداکثر درماه نوامبر به میزان 27/1 و کمترین افزایش آن در ماه ژانویه به میزان 33/0 درجه خواهد بود. میانگین ساعات آفتابی حوضه دردوره محاسباتی تغییرات اندک و نامحسوسی خواهد داشت.
HadCM3
تغییر اقلیم
دریاچه ارومیه
سناریوی انتشار
Lars-WG
2018
10
23
265
285
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_8251_c35260b51abdf33c9581d8dd9be94b5b.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1397
22
65
برآورد تبخیر- تعرق واقعی ذرت با استفاده از پردازش تصاویر ماهوارهای و مدل سبال در منطقه خوزستان
خلیل
ولیزاده کامران
مریم
لنگ باف
این مطالعه با هدف تعیین تبخیر – تعرق واقعی گیاه ذرت که از گیاهان اصلی اراضی کشاورزی شمال خوزستان است، با استفاده از پردازش تصاویر ماهوارهای لندست 8 در چهار گذر ماهوارهای شامل: 22 مرداد، 23 شهریور، 24 مهر و 26 آبان ماه 1392 و دادههای هواشناسی مورد نیاز و بر اساس معادله بیلان انرژی سطح ( سبال) صورت گرفته است. نتایج نشان داد، که مقدار تبخیر- تعرق واقعی محاسبه شده از مدل سبال برای گیاه ذرت در مرحله ابتدایی رشد، مرحله توسعه، مرحله میانی و پایانی رشد بترتیب 04/5، 23/8، 55/5 و 46/1 میلیمتر در روز است. مقادیر حاصل از سنجش از دور، برای ارزیابی با روشهای فائو- پنمن- مانتیث و تشتک تبخیر مورد مقایسه قرار گرفت و مشاهده شد که RMSE و MAE نسبت به روش فائو- پنمن – مانتیث بترتیب 45/0 و 18/0 میلیمتر در روز است. نتایج حاصل حاکی از آن بود که سبال قادر است پاسخهای معتبری را با صحت و دقت کافی در زمان نسبتاً کوتاهی ارائه نماید و میتواند به عنوان روشی کارآمد و سودمند در سازماندهی منابع آب و بهینهسازی مصرف در تأمین نیاز آبی گیاهان از اهمیت ویژهای برخوردار باشد.
تبخیر - تعرق
خوزستان
سبال
سنجش از دور
لندست 8
2018
10
23
287
299
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_8154_a184fd5d721273a8453456fdc1fad9ba.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1397
22
65
بررسی رفتار دینامیکی و بارش تجمعی سامانههای همرفتی میانمقیاس غرب ایران در دوره گذار سال
داریوش
یاراحمدی
سعید
بساطی
بهروز
نصیری
سمیه
رفعتی
پیامدها و تهدیدهای ناشی از مخاطرات اقلیمی از یکطرف و فرصتهایی مانند استفاده در منابع آب، کشاورزی و سایر بخشهای اقتصادی از طرف دیگر باعث شده است تا در سالهای اخیر سامانههای همرفتی بارش زا بیشتر موردتوجه قرار گیرند. بدین منظور در این پژوهش، شرایط دینامیکی سامانههای همرفتی میانمقیاس در ماههای گرم و سرد سال و بارش همرفتی تجمعی آنها بررسی شده است. پس از اخذ تصاویر ماهوارههای زمین آهنگ متئوست، فراگیرترین سامانههای همرفتی میانمقیاس بدون اشتقاق و ادغام با استفاده از آستانه دمای درخشندگی 224 کلوین و آستانه مساحت مشخص شدند و از طریق مدل RegCM4، رفتار دینامیکی و بارش همرفتی تجمعی آنها بررسی گردید. نتایج نشان داد مکان شکلگیری سامانهها در جنوب عراق و شمال عربستان بوده است. الگوی جریانات سامانههای ماههای سرد سال تحت تأثیر توپوگرافی بوده است؛ بهگونهای که با برخورد آنها به ارتفاعات، تاوایی مثبت در منطقه ایجاد شده است و با افزایش ارتفاع تاوایی قویتر شده است. همچنین هسته کمیتهای دینامیکی ماههای دسامبر- ژانویه پس از عبور سامانه از ارتفاعات زاگرس تضعیف شده است. در مقابل، ارتفاعات زاگرس تأثیر زیادی در قدرت فعالیت سامانههای آوریل نداشتهاست. تاوایی و همگرایی سامانههای همرفتی در ماه آوریل قویتر و شدیدتر از ماههای دسامبر- ژانویه بوده است.
سامانه همرفتی میانمقیاس
غرب ایران
مدل RegCM4
رفتار دینامیکی
2018
10
23
301
321
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_8119_a073ff6620dde91cd2d52d8072d82b07.pdf