2024-03-29T09:51:50Z
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1199
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1398
23
68
تحلیل ارتباط هوشمندسازی و پایداری در فضاهای شهری (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران)
حسن
اسماعیل زاده
با ورود به هزاره سوم میلادی، شهرها در اثر رشد جمعیت و شهرنشینی، با چالشهای گستردهای ناشی از رشدی فراتر از ظرفیتهای پاسخگو مواجه شده اند که نمود عینی آن را در مسائلی چون فقر شهری، کمبود زیرساختها، اسکان غیررسمی، رشد آلودگیها، کاهش کیفیت زندگی و در مجموع، رشد ناپایداریها میتوان مشاهده نمود. در چنین وضعیتی، یافتن راهکارهای جدید و کم هزینه در جهت دستیابی به پایداری، بیش از پیش ضروری به نظر میرسد. براین اساس، پژوهش حاضر استدلال میکند که هوشمندسازی، با بهره گیری از شاخصهایی همچون حکمروایی هوشمند، محیط زیست هوشمند، اقتصاد هوشمند، تحرک هوشمند، زندگی هوشمند و مردم هوشمند، رویکرد موثری در جهت نیل به پایداری (در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی) محسوب میگردد. روش تحقیق مبتنی بر روش همبستگی است، بدین معنی که ارتباط معناداری بین هوشمندسازی و پایداری شهری وجود دارد. گردآوری دادهها به روشهای کتابخانهای و میدانی (با ابزارهای پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) انجام شده است. در تحلیل دادهها نیز از آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی (شامل رگرسیون چندمتغیره، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی تک نمونهای، تحلیل واریانس، و ضریب بتا) استفاده شده است. جامعه آماری شامل محلههای منطقه 6 کلانشهر تهران است که بنا به تقسیمات اداری شهرداری منطقه، از 18محله تشکیل شده است. پایایی شاخصها به کمک آلفای کرونباخ و روایی آنها براساس روش صوری انجام شده است. نتایج تحقیق بیانگر وجود ارتباط مستقیم بین سطح هوشمندسازی و پایداری شهری است، به طوری که با افزایش سطح هوشمندی محلهها، بر میزان پایداری آنها نیز افزوده میشود. محلههای آرژانتین- ساعی و دانشگاه تهران که از بیشترین سطح هوشمندی برخوردار هستند، دارای بالاترین میزان پایداری نسبت به سایر محلهها میباشند و محلههای قزل قلعه، گاندی و عباس آباد که از کمترین سطح هوشمندی برخوردارند، تقریباً دارای پایینترین میزان پایداری نیز هستند. با ورود به هزاره سوم میلادی، شهرها در اثر رشد جمعیت و شهرنشینی، با چالشهای گستردهای ناشی از رشدی فراتر از ظرفیتهای پاسخگو مواجه شده اند که نمود عینی آن را در مسائلی چون فقر شهری، کمبود زیرساختها، اسکان غیررسمی، رشد آلودگیها، کاهش کیفیت زندگی و در مجموع، رشد ناپایداریها میتوان مشاهده نمود. در چنین وضعیتی، یافتن راهکارهای جدید و کم هزینه در جهت دستیابی به پایداری، بیش از پیش ضروری به نظر میرسد. براین اساس، پژوهش حاضر استدلال میکند که هوشمندسازی، با بهره گیری از شاخصهایی همچون حکمروایی هوشمند، محیط زیست هوشمند، اقتصاد هوشمند، تحرک هوشمند، زندگی هوشمند و مردم هوشمند، رویکرد موثری در جهت نیل به پایداری (در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی) محسوب میگردد. روش تحقیق مبتنی بر روش همبستگی است، بدین معنی که ارتباط معناداری بین هوشمندسازی و پایداری شهری وجود دارد. گردآوری دادهها به روشهای کتابخانهای و میدانی (با ابزارهای پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) انجام شده است. در تحلیل دادهها نیز از آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی (شامل رگرسیون چندمتغیره، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی تک نمونهای، تحلیل واریانس، و ضریب بتا) استفاده شده است. جامعه آماری شامل محلههای منطقه 6 کلانشهر تهران است که بنا به تقسیمات اداری شهرداری منطقه، از 18محله تشکیل شده است. پایایی شاخصها به کمک آلفای کرونباخ و روایی آنها براساس روش صوری انجام شده است. نتایج تحقیق بیانگر وجود ارتباط مستقیم بین سطح هوشمندسازی و پایداری شهری است، به طوری که با افزایش سطح هوشمندی محلهها، بر میزان پایداری آنها نیز افزوده میشود. محلههای آرژانتین- ساعی و دانشگاه تهران که از بیشترین سطح هوشمندی برخوردار هستند، دارای بالاترین میزان پایداری نسبت به سایر محلهها میباشند و محلههای قزل قلعه، گاندی و عباس آباد که از کمترین سطح هوشمندی برخوردارند، تقریباً دارای پایینترین میزان پایداری نیز هستند.
شهر هوشمند
پایداری شهری
تهران
منطقه 6
2019
09
22
1
21
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_9317_ce4b84328ac25fb86d118aeb0dea64e3.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1398
23
68
شناسایی و تحلیل همدیدی تیپهای هوای شهر اهر
کریم
امینی نیا
علی
محمودی
یکی از کارهایی که در زمینه اقلیم شناسی همدید انجام میشود تیپ بندی هواست. دراین پژوهش به منظور شناسایی تیپهای هوایایستگاه اهر ، دادههای روزانه مربوط به 16 پارامتر جوی طی دوره آماری 1/1/1365 تا 10/10/1391 استفاده شده است. برایاین کار یک تحلیل خوشهای با روش ادغام وارد بر روی ماتریس استاندارد شده با آرایه P( 16 ×9227)، انجام گرفت که دراین آرایه روزها در سطرها ومتغیرها در ستونها قرار دارند و در نهایت 5 تیپ هوا برای شهر اهر شناسایی شد که عبارتند از: 1- تیپ گرم، نیمه خشک و بدون بارش2- تیپ معتدل، نیمه مرطوب و کمبارش3- تیپ خیلی سرد و یخبندان، نیمه مرطوب و بدون بارش4- تیپ معتدل سرد، نیمه مرطوب و کمبارش5- تیپ سرد، بسیار مرطوب و پربارش. نتایج مطالعه نشان داد تیپ معتدل، نیمه مرطوب و کمبارش بیشترین فراوانی را در شهر اهر و تیپ گرم، نیمه خشک و بدون بارش کمترین درصد حاکمیت را دارا میباشند. همچنین بررسی تغییرات زمانی تیپهای شناسایی شده حاکی از سیر نزولی تیپ هوای سرد، مرطوب و پربارش بوده و این در حالی است که تیپهای هوای متمایل به گرم ، روند عکس (افزایشی) را نشان میدهد. همچنین تیپهای هوایی که در دوره سرد سال و در شش ماه دوم سال فعال هستند با 8/58 درصد بیشترین درصد حاکمیت را به خود اختصاص دادهاند.
کلیدی : اهر
تیپ هوا
تحلیل خوشهای
2019
09
11
23
45
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_9373_2d92b4bcb150d6a6bd32a7586aaad79d.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1398
23
68
بررسی بعد فرکتالی چاله بیجار با تأکید بر تغییرات سطح اساس
غلام حسن
جعفری
هژیر
محمدی
غییرات سطوح اساس از مهمترین عوامل ناتعادلی فرمها و فرایندهای در حوضههای آبریز است. حوضه آبریز قزلاوزن از زیرحوضههای دریای خزر، در طی کواترنری بهشدت تحت تأثیر نوسانات سطح اساس بوده است. برای بررسی ژئومورفولوژیکی این اثرات در سراب قزلاوزن، با استفاده از نرمافزار GIS و نقشههای توپوگرافی و زمینشناسی آبراههها و لیتولوژی رقومی گردید و با توجه به شواهد تغییرات سطح اساس (اسارت و انحراف رودخانهها و آبراهههای شعاعی همگرا) محدودهی ژئونرون بیجار شناسایی شد. با استفاده از تئوری هندسه فراکتال و روش رتبهبندی هورتن- استرالر، نسبت انشعاب، طول آبراههها و بعد فرکتالی زیرحوضه ها محاسبه گردید. آثار تغییرات سطوح اساس محلی، بهصورت سطوح تراکمی در 6 زیرحوضه انگوران چای، حسنآباد یاسوکند، یول کشتی، قروه و دهگلان، گرماب و سجاسرود شناسایی و تجزیهوتحلیل شد. در اطراف چاله بیجار 3 تراس دریاچهای در ارتفاع 1561، 1540 و 1515 متری مشاهده گردید درحالیکه در مرکز چاله فرایند کاوشی غلبه دارد. عدد 12/2 بعد آشوبناکی (فرکتالی) حوضهی آبریز بیجار، دال بر شرایط تقریباً متعادل شبکهی آبراههای در کل حوضه است که نشاندهنده متوقف شدن فرسایش قهقرایی در سرشاخههای رتبهی یک است. در دو زیرحوضه یول کشتی و قروه دهگلان با بعد فرکتالی کمتر از 2 دال بر ضریب انشعاب بیشتر نسبت به مساحت حوضه است؛ در سر آب زیرحوضههای انگوران چای، سجاسرود و گرماب سرشاخهها قادر به شکلگیری و عقبنشینی هستند. زیرحوضه حسنآباد یاسوکند با بیشترین عدد فرکتالی در بین زیرحوضهها (25/3) به بیشترین حد تعادل خود رسیده و کمترین فرسایش قهقرایی در سرشاخههای آن مسلط است. بررسی رابطهی بین بعد فراکتال نسبت انشعاب با مساحت حوضههای موردمطالعه دال بر یک رابطهی معکوس و منفی است.
سطح اساس
ژئونرون
قزلاوزن
اسارت
انحراف
2019
09
22
47
69
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_9318_4e39491e6f2e62f376534c126258f675.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1398
23
68
برآورد مقدار تبخیر با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و الگوریتم ژنتیک (مطالعه موردی: ایستگاه تبریز)
علی محمد
خورشیددوست
حمید
میرهاشمی
موسی
نظری
به سبب تأثیر متقابل عناصر هواشناختی در محاسبه قدرت تبخیر جو، تخمین آن یک کار پیچیده و غیر خطی است. لذا برای تخمین آن باید از مدلهای پیشرفته ریاضی استفاده نمود. در این مطالعه جهت برآورد قدرت تبخیر جو در سطح ایستگاه تبریز از شبکههای عصبی مصنوعی بر پایه دو الگوریتم آموزشی لونبرگ ـ مارکوئت و الگوریتم ژنتیک، رگرسیون خطی چند متغیره و معادله پنمن ـ فائو استفاده شده است. بر این اساس در مدل شبکه عصبی با اتخاذ یک و دو لایه پنهان و دو تابع فعالسازی تانسیگمویید و لوگسیگمویید، 56 مدل شبکه عصبی تولید شد. ارزیابی و مقایسه نتایج این مدلها براساس معیارهای چون ضریب تعیین و مجذور میانگین مربعات خطا نشان داد که دقت مدلها بستگی به نوع تابع محرک، نوع الگوریتم آموزشی، تعداد لایههای پنهان و تعداد نرونهای اتخاذ شده دارد. از سوی نتایج نشان داد که در مدلهای تک لایه، دقت وزندهی الگوریتم ژنتیک برای هر دو تابع فعالساز بیش از الگوریتم لونبرگ ـ مارکوئت است. از سویی در مدلهای با دو لایه پنهان دقت وزندهی الگوریتم آموزشی لونبرگ مارکوئت بیش از الگوریتم ژنتیک بوده؛ به طوری که دقیقترین مدل شبکه با آرایش 5-7-7-1 با مجذور میانگین مربعات خطای 227/0 میلیمتر بر اساس الگوریتم آموزشی لونبرگ مارکوئت و دو لایه پنهان و تابع فعالسازی تان سیگمویید تولید شده بود. همچنین مجذور میانگین مربعات خطای مدل رگرسیون خطی چند متغیره و معادله پنمن ـ فائو به ترتیب به مقدار 79/0 و 34/1 بدست آمد. بنابراین مدل شبکه عصبی در قیاس با دو مدل مذکور دارای کارایی بهتر، ضریب دقت بیشتر و مقدار خطای کمتری جهت پیش بینی مقدار تبخیر ایستگاه تبریز است.
تبریز
قدرت تبخیر جو
شبکه عصبی مصنوعی
رگرسیون چند متغیره
2019
09
22
71
90
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_9319_7f44401cf3e7730e0e9aa740487db90e.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1398
23
68
تحلیل فضایی تابآوری اجتماعی، اقتصادی اجتماعات محلی در برابر زلزله (مطالعه موردی: بخش آفتاب – شهرستان تهران)
علیرضا
دربان آستانه
مصطفی
هرائینی
امروزه، تابآوری راهی برای تقویت جوامع محلی با استفاده از ظرفیتهای آنها نسبت به سوانح طبیعی مطرح میشود. در این راستا، هدف این پژوهش تحلیل و ارزیابی ابعاد و مؤلفههای تابآوری اجتماعی - اقتصادی اجتماعات محلی بخش آفتاب است. روش تحقیق در این بررسی توصیفی- تحلیلی بوده که آمار و اطلاعات آن با استفاده از پرسشنامه بهدستآمده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 7811 خانوار ساکن در دو دهستان خلازیر و آفتاب است که با استفاده از فرمول کوکران، نمونهای به حجم 216 نفر از بین آنها با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب گردید. در این پژوهش بهمنظور وزن دهی شاخصها از تکنیک دلفی و بهمنظور تحلیل دادهها در راستای سطحبندی سکونتگاههای روستایی از تکنیک پرامیتی استفاده گردیده است. بر اساس یافتههای تحقیق تنها شاخص شرایط شغلی و درآمدی با میانگین 3.41 بالاتر از حد متوسط سطح تابآوری قرار دارد. و ویژگیهای جمعیتی، آگاهی و دانش نسبت به بلایای طبیعی در شرایط متوسطی از سطح تابآوری هستند و شاخصهای پیوند و همکاریهای اجتماعی و ظرفیت جبران خسارات مالی در پایینتر از سطح متوسط تابآوری قرارگرفتهاند. نتایج پرامیتی نشان داد روستاهای نعمتآباد، صالحآباد و مرتضی گرد در رتبههای اول تا سوم هستند. همچنین نتایج تحلیل کریجینگ نشان داد وضعیت تابآوری اجتماعی اقتصادی در منطقه موردمطالعه در نواحی مرکز و شمال بخش در وضعیت نامناسب و در مناطق جنوبی و شمال غربی در وضعیت بهتری قرار دارند.
تابآوری
زلزله
اجتماعات محلی
تکنیک پرامیتی
تکنیک کریجینگ
بخش
2019
09
11
91
111
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_9374_a4076ee6297f202c021368513d8a3c41.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1398
23
68
تعیین مکانهای بهینه احداث پایگاههای چند منظوره مدیریت بحران در مناطق با خطر زلزله بالا (شمال تبریز)
مجید
رضایی بنفشه
خلیل
ولیزاده کامران
مینا
محسن زاده
برنامه ریزی مدیریت پیش از وقوع بحران از مسائل مهمی است که امروزه پیش روی مدیران شهری به ویژه در حوزه مدیریت بحران قرار دارد. در این پژوهش مکانیابی پایگاههای چند منظوره مدیریت بحران در مناطق 1 ، 4 و 10 شهرداری تبریز که در شمال شهر تبریز قرار دارند مورد مطالعه قرار گرفته است. در مرحله نخست به شناسایی و بررسی عوامل موثر بر مکانگزینی پایگاهها، پرداخته شد. پس از گرد آوری و آماده سازی لایهها، نقشههای رستری تهیه گردید و سپس وزن دهی به پارامترها با استفاده از فرآیند AHP در نرم افزار Expertchoice انجام گرفت. در مرحله بعد لایههای اطلاعاتی بر مبنای مدلهای IO، مدل بولین و Fuzzy با یکدیگر تلفیق و در نهایت از ترکیب نتایج حاصل از این مرحله گزینههایی به عنوان مکان مطلوب، معرفی شدند و با توجه به قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در حل مسائل پیچیده شهری و سهولت در تحلیل و آنالیزهای مکانی، از تواناییهای این سیستم جهت آماده سازی، تلفیق و تحلیل لایهها بهره گرفته شده است. که نتایج استخراج شده از پژوهش، بخش جنوبی منطقه چهار به عنوان گزینه برتر تعیین شد که دارای فضاهای شهری مناسب از قبیل فضاهای سبز، آموزشی، ورزشی و ..... می باشد و شرایط دسترسی مناسبتری دارند که دارای اولویت بیشتری برای استقرار این پایگاهها می باشد، و بهترین مکانها جهت مکانگزینی این پایگاه، مربوط به پارکهای امیر کبیر، آنا، توحید و نواحی اطراف میدان جهاد به طرف 22 بهمن و چند نقطه دیگر ارزیابی شده است.
مدیریت بحران
سیستم اطلاعات جغرافیایی
فرآیند تحلیل سلسله مراتبی
مدل فازی
شمال تبریز
2019
09
11
111
133
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_9375_5b41ccf420b7e7e06cd28ca779976e1c.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1398
23
68
تحلیل نگرش و انتظارات روستائیان از فضاهای عمومی در راستای ارتقای کیفیت سرزندگی مطالعه موردی: دهستان دهدشت غربی- شهرستان کهگیلویه
احمد
رومیانی
طاهره
صادقلو
سروش
صناعی مقدم
فضاهای عمومی روستاها، فضاهایی هستند که به عموم مردم تعلق داشته و نیاز ذاتی مردم محلی در برقراری روابط اجتماعی چهره به چهره را در درون اجتماعات محلی افزایش داده است. این فضاها سبب شده است که خیابانها، میادین و گرهگاههای روستایی جایگاه با ارزشی در برنامهریزی و طراحی روستاها به دنبال داشته باشند، و زمینه برای افزایش کیفیت سرزندگی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی در مناطق روستایی فراهم کنند. هدف از این پژوهش تحلیل نیازهای روستائیان از فضاهای عمومی در راستای ارتقای کیفیت سرزندگی در محدوده مورد مطالعه میباشد. روش تحقیق به شیوه توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر مطالعات میدانی و از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری تحقیق شامل دهستان دهدشت غربی از توابع شهرستان کهگیلویه میباشد که1460 خانوار برآورد شده است، که براساس فرمول کوکران و با خطای 06/0، تعداد 226پرسشنامه به صورت تصادفی بین سرپرستان خانوارها توزیع و تکمیل شده است تا نیازهای خود را نسبت به افزایش کیفیت سرزندگی مورد سنجش قرار دهند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آماری(فریدمن و رگرسیون و t نمونهای) بهره گرفته شده است. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که شاخصهای آسایش، لذت و محافظت هر کدام به ترتیب 26/7، 90/4 و 78/3 بیشترین اولویتبندیها رو به خود اختصاص دادهاند. آزمون رگرسیون نشان داد که بیشترین میزان همبستگی بین شاخصهای سرزندگی زیست محیطی و سرزندگی اجتماعی با میزان (382/0) و(275/0) میباشد و این شاخصها نیز تاثیر مثبتی بر روی بقیه شاخصهای تحقیق به دنبال داشته است.
کالبد روستایی
فضای عمومی
سرزندگی روستایی
دهستان دهدشت غربی
2019
09
11
135
156
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_9376_2eaaa238aa30d2b6c09d3045e5ef17a2.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1398
23
68
مقایسه روشهای زمین آمار در پهنهبندی شاخص فرسایندگی باران (مطالعه موردی: استان فارس)
سمیه
سلطانی گردفرامرزی
سهیلا
زارع
مهدی
تازه
عامل فرسایندگی باران مهم ترین عامل تاثیرگذار بر فرسایش خاک است که جهت کمی نمودن آن شاخص های مختلفی توسعه داده شده است. انتخاب شاخص مناسب با توجه به شرایط اکولوژیکی منطقه ضروری است. هدف از انجام این تحقیق، انتخاب بهترین روش زمین آمار جهت تهیه نقشه فرسایندگی باران در استان فارس می باشد. بدین منظور شاخص فورنیه برای 42 ایستگاه در استان فارس و اطراف آن محاسبه گردید و با روشهای درون یابی IDW،GPI وLPI ، مدلهای مختلف روش RBF، کریجینگ ساده و معمولی، بهترین روش میانیابی تعیین و نقشه پهنه بندی شاخص مذکور تهیه گردید. در نهایت، از بین روش های قطعی و زمین آماری، روش تابع پایه شعاعی (RBF) با مدل نواری ضخامت کم نسبت به سایر روشهای میان یابی، به عنوان بهترین روش برای پهنه بندی شاخص فرسایندگی استان فارس تعیین گردید. همچنین نتایج نشان داد که شهرستان نورآباد در شمال غرب استان با متوسط شاخص فورنیه 63/31 میلیمتر و شهرستان ایزدخواست با 67/8 میلیمتر به ترتیب بیشترین و کمترین میزان فرسایندگی باران را در بین شهرستانهای استان دارند. روند موجود حاکی از آن است که مقدار شاخص فرسایندگی باران از شرق به غرب افزایش یافته بطوریکه 46 درصد از کل سطح استان دارای فرسایندگی کم و سه درصد از سطح استان دارای فرسایندگی خیلی زیاد بوده که به ترتیب بیشترین و کمترین سطح را به خود اختصاص دادهاند.
فرسایش آبی
شاخص
فرسایندگی باران
پهنهبندی
2019
09
22
157
177
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_9320_468d0409bf37c4f71ce92ba56eacae99.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1398
23
68
تحلیل سینوپتیکی – دینامیکی روند شکلگیری الگوهای رودباد تراز پایین خلیج فارس و بررسی نقش آن در شار رطوبت منطقه
بهروز
ساری صراف
شعیب
آب خرابات
در این تحقیق با بررسی 2448 روز طی ماههای می، ژوئن، ژولای، آگوست و سپتامبر 2015-2011 بصورت 4 دیدهبانی در روز، در 241 روز تشکیل رودباد تراز پایین بر روی خلیجفارس شناسایی گردید. مطالعه این روزها حاکی از آنست که رودباد تراز پایین خلیج فارس در ماه می و بویژه از نیمه دوم این ماه، با گسترش کمفشار گنگ در جنوب آسیا و تشکیل زبانهای از آن بر روی فلات ایران و تقابل آن با پرفشار آزور، بر روی خلیج فارس و مناطق اطراف آن شکل میگیرد. با تقویت و گسترش بیشتر کمفشار گنگ و بدنبال آن کمفشار شکل گرفته بر روی فلات ایران در ماههای ژوئن، ژولای و نیمه اول آگوست، رودباد تراز پایین خلیج فارس نیز به اوج شدت و گستردگی خود میرسد. از نیمه دوم آگوست و بویژه در ماه سپتامبر از قدرت و فراوانی این کمفشار بر روی فلات ایران کاسته میشود و فراوانی و شدت رودباد تراز پایین خلیج فارس نیز کاهش مییابد، بطوریکه در نیمه دوم سپتامبر به ندرت میتوان شاهد شکلگیری آن بود. بیشترین سرعت شبانه روزی این رودباد نیز در ساعت Z 18 (60%) و سپس در ساعت Z 00 (33%) رخ میدهد. همزمان با شکلگیری این رودباد، مراکزی از همگرایی رطوبت بر روی فلات ایران تشکیل میشود که رودباد تراز پایین خلیج فارس در شکلگیری آنها نقشی ندارد. بلکه نفوذ کمفشار گنگ به فلات ایران است که شرایط همگرایی و تشکیل هستههایی از همگرایی رطوبت بر روی فلات ایران را ایجاد میکند.
رودباد تراز پایین خلیج فارس
کمفشار گنگ
پرفشار آزور
ایران
2019
09
11
179
193
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_9365_cb871573cf40dfb66f3ff6b147f48e32.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1398
23
68
تحلیل عوامل موثر در مدیریت برنامهریزی ساختوساز مجتمعهای مسکونی مبتنی بر پایداری در ایران
اسماعیل
ضرغامی
حمیدرضا
عظمتی
درسا
فتوره چی
امروزه توسعه پایدار به مقوله مهم در تامین نیازهای شهری، جهت دستیابی به جامعهای شادتر و محیطزیستی سالمتر تبدیل شده است. در سطح جهانی، برنامهریزان از طریق ارائه چارچوب برنامهریزی پایداری، به مدیریت ساخت و ساز و اولویتبندی معیارهای پایداری پرداختند. با توجه به رشد روزافزون جمعیت و ساخت و ساز تودهای مجتمع مسکونی در فضای شهری، تبعیت از معیارهای پایداری زیستمحیطی و نیل به هدف توسعه پایدار در کشور ما به یک الزام تبدیل شده است. لذا، مقاله حاضر سعی بر آن دارد که با مدیریت اولویتهای معیارهای پایداری در ایران، دستیابی به ارزیابی سیستماتیکی ساخت و ساز پایدار را ممکن سازد. در نتیجه، با شناخت هرچه بیشتر معیارهای پایداری زیستمحیطی و اولویت بندی اهمیت این معیارها طبق نیازهای ساخت و ساز در جامعه ایرانی، میتوان منبعی را برای برنامه ریزان ایجاد نمود. این پژوهش کاربردی و هدف آن ایجاد چارچوبی مناسب برای تصمیمگیری برنامهریزان، جهت رسیدن به رویکرد پایدار در طراحی مجتمعهای مسکونی در شهرهای ایران است. در این مقاله، برای کشف معیارها و مفاهیم پایداری زیستمحیطی از روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات اسنادی، کتابخانهای و استفاده از تجارب محققین دیگر استفاده شده است تا دستیابی به مبانی نظری و ابزار پرسشنامه امکان پذیر گردد. پس از آن، با روش تصمیمگیری چندمعیاره، به ارزیابی اهمیت اولویتها از دیدگاه متخصصین ایرانی طراحی پایدار، از طریق پرسشنامههایی پرداخته خواهد شد. نتایج نشان داد که عواملی مانند ملاحظات انرژی و جو و ملاحظات مواد و منابع از جمله مهمترین معیارهای پایداری زیستمحیطی در ساخت و ساز مجتمعهای مسکونی ایرانی است که باید در برنامه ریزی ساخت و ساز پایدار شهری مورد توجه قرار گیرد.
پایداری
زیست محیطی
تحلیل سلسله مراتبی فازی
برنامهریزی و مدیریت
مجتمع مسکونی
2019
08
23
195
217
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_9316_b392b3c62527f212f09501ccf658121e.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1398
23
68
ارزیابی شهر تبریز از منظر شاخص های شهر مطلوب سالمندان
ابوالفضل
قنبری
یکی از مسایل عمده جمعیتی عموماً در کشورهای جهان مسأله سالخوردگی جمعیت و پیامدهای ناشی از آن است. لذا، هدف پژوهش حاضر، ارزیابی شهر تبریز بر اساس شاخصهای شهر مطلوب سالمندان (نظیر مسکن، مشارکت اجتماعی، احترام و حمایت اجتماعی و خدمات سلامت) میباشد. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی از نوع کاربردی و شیوه جمع آوری دادهها و اطلاعات اسنادی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری دادهها استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه سالمندان 60 سال به بالاتر بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 در بین مناطق 1 و 10 شهرداری تبریز است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه به ترتیب برای منطقه 1، 138 و برای منطقه 10، 138 نفر به دست آمده است. سپس با بهره گیری از روش نمونهگیری در دسترس در بین مناطق 1 و 10 شهرداری تبریز توزیع و جمعآوری شده است. در روش تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای پیشرفته آماری و مدلیابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که میانگین وضعیت مسکن، میزان مشارکت اجتماعی، حمایت اجتماعی و خدمات سلامت در بین سالمندان مورد مطالعه در حد متوسط به پایین میباشد و میانگین شاخص احترام در بین سالمندان در حد متوسط میباشد و میزان هر کدام از شاخصهای شهر مطلوب سالمندان به جز شاخص مسکن، بر حسب نوع مسکن و منطقه سکونت پاسخگویان تفاوت معنیداری با هم ندارد. همچنین، میزان اثرگذاری حمایت اجتماعی و خدمات سلامت بر احترام برابر با (44/0)، میزان اثرگذاری مشارکت مدنی بر احترام برابر با (23/0) و میزان اثرگذاری مشارکت اجتماعی بر احترام برابر با (17/0) میباشد. با توجه به ضریب تبیین به دست آمده به این نتیجه میرسیم که سه متغیر (مسکن، حمایت اجتماعی و خدمات سلامت و مشارکت اجتماعی) در مجموع 82/0 از واریانس متغیر احترام را تبیین میکنند و 18/0 درصد دیگر مربوط به عواملی غیر از متغیرهای موجود میباشد.
: شاخصهای شهر مطلوب سالمندان
مدلیابی معادلات ساختاری (SEM)
تبریز
2019
09
11
219
244
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_9366_83139e3fb61b87a0dc353145e6b46bae.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1398
23
68
برنامه ریزی استراتژیک بهبود جایگاه سیستم حمل و نقل شهری در شهرکرد با استفاده از تلفیق رویکردهای SWOT و QSP
اهمیت حمل و نقل درون شهری با اختصاص حدود 25 درصـد از فضای شهرها به خـود و همچنـین بـا فـراهم سـازی زمینه تحول و پویایی شهرها و شهروندان آنهـا غیر قابـل انکـار اسـت. امروزه حمـل و نقـل شهری بـه دلیـل مسـائل و مشکلات و چالشهای مختلف از قبیل آلوده سـازی هـوای شـهرها و آلودگی صوتی مورد توجه برنامه -ریزان شهری و محققان قرار گرفته است. در شهر شهرکرد در زمینه حمل و نقل پایدار برنامه ریزی اصولی صورت نگرفته و زیرساخت های ضعیف حمل و نقل موجود، کفاف جمعیت رو به رشد شهر را ندارد و شهر با مشکلات جدی از جمله آلودگی های زیست محیطی، ترافیک و تصادفات روبرو است. از این رو ضروری است که مدیران و برنامه ریزان شهری با نگاه راهبردی به تحلیل وضعیت و برنامه ریزی در توسعه سیستم حمل و نقل شهری بپردازند. لذا در پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، ابتدا بوسیله مدل SWOT نقاظ ضعف و قوت، فرصت ها و تهدیدات سیستم حمل و نقل شهرکرد شناسایی شده و سپس با استفاده ماتریس عوامل داخلی و خارجی جایگاه و موقعیت سیستم حمل و نقل شهر مشخص گردیده و بر این اساس راهبرهای ترکیبی برای بهبود وضعیت موجود پیشنهاد شده است. در نهایت با استفاده از ماتریس کمی برنامه ریزی راهبردی (QSPM) به اولویت بندی راهبردهای پیشنهادی پرداخته شده است.
شهر
حمل و نقل شهری
برنامه ریزی راهبردی
تحلیل SWOT
QSPM
شهرکرد
2019
09
11
245
264
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_9377_f19e22aeca029bb5b2a99c7fe33ac337.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1398
23
68
تحلیل ارتباط میان ساختار فضایی و رشد پراکندۀ محلات شهری به روش چیدمان فضا(مطالعه موردی: شهر شیراز)
علی
موحد
زهرا
صحراییان
محمد
سلیمانی
از ابتدای قرن حاضر تاکنون، تحولات شهرنشینی و دگرگونیهای کالبدی آن، نتاج نامطلوبی بر ساختار شهر ایرانی داشته است، به گونهای که شهر کنونی بدون ارتباط و توجه به ساخت و سازمان اولیه خود، مظهری از همگسیختگی، توسعه ناموزون و نابرابریهای اجتماعی- اقتصادی است. بنابراین، بررسی دگرگونیهای ساختار فضایی- کالبدی محیطهای شهری و هدایت آنها به سوی همسازی و تعادل فضایی، در ابعاد مختلف کالبدی، اجتماعی و اقتصادی امری ضروری است و از ناپایداری و نابرابری فضایی جلوگیری میشود. از این رو در این مقاله، به بررسی رابطۀ میان رشد پراکنده شهری و ساختار فضایی شهر پرداخته شده است. نوع پژوهش توصیفی - تحلیلی است، که به منظور بررسی میزان رشد پراکنده شهری با استفاده از20 شاخص و انجام روش تحلیل عاملی در 111محله شهر شیراز، در نهایت بر اساس7عامل (تراکم، قطعات ساختمانی، دسترسی، اختلاط کاربری، مرکزیت، بیقاعدگی نواحی ساخته شده و فضای فعالیت)، بررسی و در محیط Spss مورد تحلیل قرار گرفت، همچنین برای تحلیل ساختار فضایی شهر، با استفاده از روش چیدمان فضا نقشه خطی در محیط Depthmap تهیه گردید. نتایج نشان میدهد، ارتباط معنادار و معکوسی میان ارزش همپیوندی ساختار فضایی و رشد پراکنده شهر شیراز وجود دارد. به طوری که مقدارضریب همبستگی پیرسون(623/0-) و مقدار معیار تصمیم(sig.) 0.00 میباشد. بر این اساس محلاتی که دارای ارزش همپیوندی بالایی هستند، پیوند مناسبی با ساختار فضایی کل شهر دارند و بدون رشد پراکنده میباشند و محلاتی که ترکیببندی شبکه معابر و ساختار فضایی آنها با شهر همپیوند نبوده، دچار جداافتادگی فضایی گشته و رشد پراکنده شهری را به دنبال داشتهاند.
ساختار فضایی
چیدمان فضا
ارزش همپیوندی فضایی
رشد پراکنده شهری
شهر شیراز
2019
09
11
265
284
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_9378_0ad316eec96d4f7861367dc13a9bb9ce.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1398
23
68
ارزیابی توانمندیها و چالشهای طبیعی زمین برای فعالیت کشاورزی در شهرستان فریدونشهر
سیدهدایت اله
نوری
آمنه
جوزی خمسلوئی
مطالعه و شناخت توانمندیهای نواحی جغرافیایی جهت ایجاد زمینههای علمی لازم به منظور نیل به بهرهمندی بهتر از منابع موجود در راستای توسعه کشاورزیِ سودمند و پایدار ضروری است. ساختار کوهستانی منطقه فریدونشهر، اهمیت فضای جغرافیایی این ناحیه را از دیدگاه توسعه روستایی و کشاورزی دوچندان نموده است. بنابراین، رویکرد اصلی پژوهش حاضر، شناخت و معرفی توانمندیها و محدودیتهای مرتبط بر سطح زمین برای فعالیت کشاورزی در شهرستان میباشد. این مطالعه میتواند بخشی از طرح جامع تعیین قابلیتهای اراضی ناحیه برای توسعه پایدار کشاورزی در منطقه باشد. در این مطالعه، ارزیابی توان زمین و تهیه نقشههای تعیین پتانسیل از طریق سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بر مبنای رویکرد تحلیلی تصمم گیری چند معیاره (MCDM) انجام پذیرفته است. فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) جهت وزن دهی به معیارها و در نهایت روش ترکیب خطی وزنی (WLC) نیز جهت تلفیق نقشهها در دستیابی به این نتیجه مورد استفاده قرار گرفته است. پارامترهای مورد استفاده در این مطالعه عبارتند از: توپوگرافی شامل مدل رقومی ارتفاع و شیب، ویژگیهای خاک شامل: عمق خاک، بافت خاک و سنگریزه خاک و همچنین کاربری و پوشش زمین. نتایج ارزیابی توانمندی کشاورزی شهرستان نشان میدهد 25/6 درصد از منطقه در طبقه مناسب، 15/6 درصد اراضی منطقه در طبقه نسبتاً مناسب، 88/12 درصد از اراضی منطقه در طبقه کمی مناسب و 88/6 درصد از زمین منطقه در طبقه تقریباً نامناسب قرار گرفته اند. این در حالی است که 84/67 درصد از منطقه در محدودیت کامل برای فعالیت کشاورزی قرار دارد.
توان محیطی
کشاورزی
ارزیابی چند معیاره
توسعه روستایی
شهرستان فریدونشهر
2019
09
11
285
305
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_9379_3d71fd7b2e6f021c0348e883656d3a0c.pdf
جغرافیا و برنامهریزی
GP
2008-8078
2008-8078
1398
23
68
بررسی و تحلیل مقالات نشریه جغرافیا و برنامهریزی طی سالهای 1394-1396 در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام ISC
فاطمه
علی نژاد چمازکتی
سعیده
میرحق جو لنگرودی
گسترش روزافزون تعداد و شمارگان نشریههای علمی از یک سو و استقبال، استفاده و وابستگی وسیع جامعه علمی به آنها از سویی دیگر، بررسی کمی و کیفی نشریههای ادواری را به یکی از مهمترین مسایل ارزیابی این نوع منابع تبدیل کرده است. این پژوهش با هدف ارزیابی و سنجش تولیدات علمی نویسندگان نشریه جغرافیا و برنامهریزی در سالهای 1394-1396 صورت گرفته است. نتایج نشان میدهد که در این سه سال 186 مقاله به چاپ رسیده است. حدود 55 درصد مقالات توسط اعضای هیات علمی دانشگاهها و با مشارکت و همکاری گروهی انجام شده است. یافتهها نشان میدهد میانگین ضریب مشارکت در این سه سال 59/0 بوده است که نشان دهنده میزان همکاری گروهی بین نویسندگان این نشریه میباشد. همچنین تعداد 97 مقاله با مشارکت نویسندگان همکار از یک دانشگاه تالیف شده و در 69 مقاله، نویسندگانی از دانشگاههای مختلف همکاری نمودند و این نشان میدهد نویسندگان این نشریه بیشتر به مشارکت درون موسسهای گرایش دارند. دانشگاه تبریز، دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه پیام نور بیشترین همکاری را در تولید مقاله این نشریه دارند.
علمسنجی
نمایه استنادی علوم جهان اسلام
نشریه جغرافیا و برنامهریزی
تولیدات علمی
همتالیفی
2019
09
11
307
323
https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_9367_e0b94d224bda3296a36dee0c5bdf84a2.pdf