نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه تبریز
2 گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه تبریز
3 دانشیار دانشکده برنامه ریزی و علوم محیطی
4 استادیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه تبریز
چکیده
تازه های تحقیق
حاشیهنشینی یک پدیده اجتماعی است و این پدیده اختصاص به عصر فعلی نداشته و ریشه در ادوار و اعصار گذشته دارد. حاشیهنشینی و اسکان غیررسمی به دنبال تحولات ساختاری و بروز مسائل و مشکلات اقتصادی – اجتماعی مانند جریان سریع شهرنشینی و مهاجرتهای روستا به شهری پدیدار گردیده است. شکلگیری حاشیهنشینی در ایران ریشه در توسعه برونزا و رشد بسیار سریع شهرنشینی دارد که آغاز آن بهطور تقریبی مقارن است با سالهای آغازین 1300، استقرار حکومت رضاخان و آغاز گسترش ارتباط اقتصادی سرمایهداری که موجب ایجاد تحولاتی در شیوههای تولید و به دنبال آن دگرگونیهایی در شبکههای شهری و روستاها شده بود، اوج این حرکت مربوط به مهاجرتهای عظیم روستاییان به شهرها بود که باعث ایجاد پهنههای حاشیهنشینی در برخی از شهرهای کشور شد. نقطه شروع این حاشیهنشینیها ابتدا در مناطق کلانشهری ایران صورت گرفت که به صورت قارچ گونه روز به روز بر تعداد و گستره آنها افزوده میشد. بعدها این پدیده به شهرها از جمله شهرهای میانه اندام در سطح منطقهای و استانی سرایت پیدا کرد. در این بین شهر خوی به عنوان یکی از شهرهای پرجمعیت و بزرگ استان آذربایجان غربی از این امر مستثنا نبود. رشد سریع جمعیت به همراه مهاجرت از مناطق روستایی شهر خوی را عملاً به یک شهر دارای مناطق حاشیهنشین تبدیل کرد. عدم توانایی و حمایت کافی نهادهای دولتی از اسکان جمعیت مهاجر و اقشار کمدرآمد و افزایش قیمت زمین و مسکن در شهر خوی باعث روند رو به گسترشی حاشیهنشینی شد. از مهمترین پیامدهای چنین رشدی، پیدایش 21 محله حاشیهنشین، از جمله محله جمشیدآباد واقع در ضلع شمالی شهر است که در گذر زمان به وسعت و تعداد این محلهها افزوده شد. وضعیت نامطلوب زندگی، شکاف عمیق بین سطح زندگی در این محدوده با بافت اصلی شهر، نارسایی خدمات و تأسیسات شهری از ویژگیهای منحصربهفرد این محلات است.
این تحقیق باهدف شناسایی عوامل تأثیرگذار بر روند گسترش اسکان غیررسمی در شهر خوی به نگارش رسیده است. برای این منظور روش دلفی جهت شناسایی عوامل تأثیرگذار به کار گرفته شد که نتیجه آن شناسایی 72 عامل در 6 حوزه مختلف بود. سپس روش تحلیل اثرات متقابل /ساختاری جهت استخراج عوامل کلیدی تأثیرگذار بر روند گسترش حاشیهنشینی شهر خوی به کار گرفته شد که در نتیجه آن از مجموع 72 عامل 26 عامل به عنوان عوامل کلیدی شناسایی شدند. این عوامل عبارتاند از: این عوامل عبارتاند از: نبود نماینده در نهادهای تصمیم گیر، مدیریت زمینهای حاشیه شهر، اشتغال، قیمت زمین و مسکن، توسعه انسانی، جلوگیری از بورسبازی زمین در حریم شهر، عدم توجه به بخش کشاورزی در روستاها، تشکلهای مردمنهاد و بخش خصوصی، میزان وابستگی درآمد دولت به اقتصاد نفتی، قطعات مسکونی کوچکتر، امنیت تصرف، فضاهای سبز، عدم توجه به مناطق دورافتاده و روستایی، اعتبارات فقرزدایی، مهاجرت، نقش بخش خصوصی در اقتصاد کشور، دافعههای اجتماعی و فرهنگی محل سکونت قبلی، ضعف نهادهای محلی، توسعه میان افزا، سرمایه مالی، سرمایهگذاریهای دولتی و خصوصی، توسعه فشرده، سرمایهگذاری در بخش مسکن انبوه، جاذبههای اقتصادی شهر، دسترسی به امکانات رفاهی و خدماتی، مشوقهای تسهیلاتی و مالیاتی برای انبوهسازان.
نتایج حاصله از این پژوهش، تحقیقات صورت گرفته قبلی در راستای موضوع پژوهش حاضر را تائید میکند. از جمله تحقیقات قبلی میتوان به مقاله پروین زاد و همکاران (1402) با موضوع بررسی گسترش سکونتگاههای غیررسمی با رویکرد آیندهپژوهی (مطالعه موردی: کلانشهر تبریز) اشاره کرد. در این مقاله تعداد 18 عامل به عنوان پیشرانهای کلیدی مؤثر بر شکلگیری و گسترش سکونتگاههای غیررسمی کلانشهر تبریز انتخاب شدند. بهطوریکه برخی از پیشرانهای کلیدی مؤثر در هر دو مقاله یکسان هستند. از تحقیقات قبلی دیگر نیز میتوان به مقاله خاکپراقی و همکاران (1401) با موضوع آیندهپژوهی توسعه سکونتگاههای غیررسمی مبتنی بر سناریونویسی (مطالعه موردی: کلانشهر تهران)، رضایی و همکاران (1401) با موضوع شناسایی پیشرانهای مؤثر در بازآفرینی شهری سکونتگاههای غیررسمی با رویکرد آیندهپژوهی (نمونه موردی: شهر زاهدان)، نعیمی و پورمحمدی (1394) با موضوع شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده سکونتگاههای فرودست شهری سنندج با تأکید بر کاربرد آیندهپژوهی اشاره کرد. میتوان اذعان داشت که نتایج پژوهش حاضر در راستای نتایج و یافتههای پژوهشهای قبلی بوده و برخی از پیشرانهای کلیدی مؤثر در روند آینده سیستم با مقالات یاد شده یکسان میباشند، لذا میتوان گفت یافتههای مقاله حاضر همسو و همنظر با مقالات قبلی بوده و نتایج آنها را تائید و بلکه مورد تأکید قرار میدهد.
در مجموع باید گفت نتیجه اصلی تحقیق حاکی از آن است که 26 عامل کلیدی بازیگران اصلی و مؤثر بر وضعیت آینده سکونتگاههای غیررسمی شهر خوی هستند. در ادامه در راستای حرکت به سمتوسوی تأکید بیشتر بر عوامل کلیدی در برنامهریزیهای شهری
پیشنهادهایی در زیر ارائه میشوند:
تمرکز و تأکید بر عوامل کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده سیستم در برنامهریزیها و مدیریت شهری به عنوان بازیگران اصلی سکونتگاههای غیررسمی شهر خوی
استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی برای سرمایهگذاری در امر ساختوساز مسکن ارزانقیمت
ایجاد یک سیستم بانکی برای دسترسی اقشار کمدرآمد به وام ارزانقیمت و بلندمدت و بانکپذیر نمودن آنها (به دلیل نداشتن اسناد رسمی مالکیت زمین)
اجرای سیاستهای کاربردی تحول کیفیت مسکن و ارتقای امنیت و احساس ایمنی در تصرف مسکن
سیاستگذاری بهبود وضعیت مدیریت محلی با رویکرد اجتماعمحور در سکونتگاههای غیررسمی و برنامهریزی پایین به بالا با ترکیب آرای جمعی
توزیع متوازن منابع و ثروت در مناطق مختلف روستایی شهرستان خوی برای جلوگیری از مهاجرت به شهر خوی و بروز مشکل رشد سکونتگاههای غیررسمی
ایجاد تدابیر لازم جهت جلوگیری از بورسبازی و زمینخواری در حرایم شهری و ساختوسازهای غیرمجاز در اراضی زراعی و قابلکشت اطراف شهری.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Today, the speed of urban development has exceeded the capacity and ability of governments to expand infrastructure and provide services and create employment, as a result, the phenomenon of informal settlement has spread rapidly and irregularly. Statistics show that a population of metropolises and even many medium-sized cities have settled in disorderly habitats and on the outskirts of cities, which constitute the poorest groups of the urban population, this shows the necessity of efforts to create better conditions in these settlements. . Today, one of the new ways to analyze the current and upcoming challenges is to use the foresight approach and look at the present from the future. Due to the rapid growth of the population and migration during the past decades, the city of Khoy has not been able to provide suitable conditions for the settlement of a part of the population. For this reason, the population that moved to the city of Khoy was forced to live on the outskirts of the city and created a phenomenon called informal settlements. This research was written with the aim of identifying the influencing factors on the expansion of informal settlements in Khoy city. For this purpose, the Delphi method was used to identify the influential factors, and the result was the identification of 72 factors in 6 different areas, then the mutual effects analysis method was used to extract the key influential factors, and as a result, out of the total of 72 factors, 26 Factors were identified as key factors.
کلیدواژهها [English]
امروزه سرعت توسعه شهری از ظرفیت و توانایی دولتها در گسترش زیرساختها و ارائه خدمات و ایجاد اشتغال پیشی گرفته است، در نتیجه پدیده اسکان غیررسمی به سرعت و به صورتی بیقاعده گسترش یافته است. آمارها حکایت از آن دارند که جمعیتی از کلانشهرها و حتی بسیاری از شهرهای متوسط اندام در زیستگاههای نابسامان و در حاشیه شهرها اسکان گرفتهاند که جایگاه فقیرترین گروههای جمعیت شهری را تشکیل دادهاند، این امر ضرورت تلاش در جهت ایجاد شرایط بهتر در این سکونتگاهها را نمایان میسازد. امروزه یکی از شیوههای نوین برای واکاوی چالشهای فعلی و پیش رو، بهرهگیری از رویکرد آیندهنگاری و نگاه به حال از آینده است. شهر خوی به دلیل رشد سریع جمعیت و مهاجرت طی دهههای گذشته، نتوانسته شرایط مناسب برای سکونت بخشی از جمعیت را فراهم آورد. به همین دلیل جمعیتی که به شهر خوی روی آورده مجبور به سکونت در حاشیه شهر شده و پدیدهای به نام سکونتگاههای غیررسمی را به وجود آورده است. هدف از این تحقیق، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر روند گسترش سکونتگاههای غیررسمی در شهر خوی است. بدین منظور روش دلفی جهت شناسایی عوامل تأثیرگذار به کار گرفته شد که نتیجه آن شناسایی 72 عامل در 6 حوزه مختلف بود، سپس روش تحلیل اثرات متقابل جهت استخراج عوامل کلیدی تأثیرگذار به کار گرفته شد که در نتیجه آن از مجموع 72 عامل، تعداد 26 عامل به عنوان عوامل کلیدی شناسایی شدند.