واکاوی چالش‌های گذار به رویکرد نوین در فرایند تهیة برنامه‌های توسعه شهریِ ایران برپایة تجربة مرحلة نخست برنامه جامع اصفهان

نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسندگان

1 گروه برنامه ریزی اجتماعی و توسعه شهری و منطقه ای.دانشکده علوم اجتماعی.دانشگاه علامه طباطبایی.تهران.ایران

2 پژوهشگر دکتری شهرسازی، گروه برنامه ریزی اجتماعی و توسعه شهری و منطقه ای، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی

چکیده

ناکارآمدی طرح‌های جامع شهری در مواجهه با مسائل و موضوعات پیچیدة نظام شهرسازی ایران، سرانجام موجبات تغییر در رویکرد تدوین این طرح‌ها از رویکرد صرفا فیزیکی به سوی رویکرد فضایی- راهبردی به عنوان رویکردی نوین در شرایط برنامه‌ریزی شهری ایران را فراهم نمود و تهیة برنامة های توسعه شهری با این رویکرد در تابستان 1400ه.ش به تصویب شورای عالی شهرسازی و معماری ایران رسید. لذا، نکتة مهم در این راه، توجه به فراهم نمودن بسترهای لازم جهت تهیة طرح‌ها با این رویکرد می‌باشد. از این رو، هدف اصلی پژوهش حاضر واکاوی چالش‌های کاربستِ این رویکرد با تأکید بر چالش‌های وجه مشارکتی آن بوده که بر پایة آسیب‌شناسی موانع مشارکت ذی‌نفعان در تجربة مرحلة نخست برنامة جامع اصفهان به عنوان نخستین برنامة تهیه شده با این رویکرد انجام شده است. روش‌ پژوهش ، کیفی بوده و بر این اساس، روش‌های گردآوری اطلاعات شامل مصاحبة عمیق نیمه‌ساخت‌یافته و مراجعه به اسناد و مدارک بوده و در تحلیل داده‌ها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. یافته‌های پژوهش نشان داد مشارکت در تدوین برنامه از سوی هر سه دسته ذی نفعان اصلی برنامه شامل بخش عمومی، برنامه‌ریزان و جامعه مدنی با چالش‌های فراوانی مواجه شده که این چالش‌ها متشکل از سه مقولة عمدة محیط نهادی، عوامل ساختاری و ویژگی‌های محتوایی و رویه‌ای شرح خدمات رویکرد نوین می‌باشد و به نظر می‌رسد تا زمانی که مشارکت در محیط برنامه‌ریزی ایران نهادینه نشود و نگرش ذی‌نفعان نسبت به برنامه‌ریزی‌های مشارکتی تغییر نکند گذار به نگرش نوین عملی نخواهد بود و این تغییر نگرش صرفاً در حد تغییر گفتمان باقی خواهد ماند.

تازه های تحقیق

این پژوهش با هدف تبیین چالش‌های گذار به رویکرد نوین به عنوان الگوی جدید در تدوین برنامه‌های توسعه شهری ایران و با تأکید بر آسیب شناسی موانع مشارکت ذی نفعان بر اساس تجربة مرحلة نخست برنامه جامع شهر اصفهان انجام شد. یافته‌های پژوهش نشان داد مهم‌ترین چالش ها و موانع گذار از نگرش سنتی به نگرش نوین متوجه سه بخش شاملِ 1) محیط نهادی رسمی و غیررسمی، 2)عوامل ساختاری و 3)کاستی‌های رویه‌ای و محتوایی شرح خدمات رویکرد نوین می‌باشد که این عوامل را ریشة چالش‌های مشارکتی ذی نفعان اصلی برنامه نیز می‌توان درنظر گرفت. لذا، به نظر می رسد تا زمانی که محیط نهادی و سازمانی تغییر نکند و کاستی‌های شرح خدمات رویکرد نوین برطرف نشود گذار به نگرش نوین عملی نخواهد داد و این تغییر نگرش صرفاً در حد تغییر گفتمان باقی خواهد ماند. هرچند ذکر این نکته ضروری است که آغاز شدن تدوین برنامه‌های توسعه شهری در ایران و به طور ویژه برنامه جامع شهر اصفهان برپایه نگرش فضایی و مشارکتی را می‌توان نقطه عطف مثبتی در تاریخ برنامه ریزی شهری ایران و شکسته شدن روند طولانی مشارکت‌ ناپذیری مردم ایران قلمداد کرد. در ادامه، پیشنهاداتی به منظور غلبه بر موانع مشارکتی هر سه دسته بازیگر اصلی برنامه ارائه می‌گردد که این پیشنهادات نیز برپایة سطرهای استخراج شده از متون مصاحبه‌ها می‌باشد:

  • حل تعارض منافع درون و بین سازمانی شامل تعارضات میان ذی‌نفعان کلیدی، نهادها و دستگاه‌های مربوط و ایجاد یکپارچگی میان نهادهای دخیل در این امر به عنوان پیش‌نیاز شکل‌گیری مشارکت میان آنها
  • آموزش نهادهای تهیه کننده و تصویب کننده برنامه در مورد رویکرد نوین و اهداف آن پیش از شروع برنامه
  • واگذاری همه مراحل طرح به سطوح محلی( با توجه به تعارض منافع میان وزارتخانه راه و شهرسازی و استان، فرایند رفت و برگشتی صرفاً باعث تأخیر و ناکارآمدی بیشتر می‌شود)
  • طراحی دستورالعمل برای چگونگی مشارکت اعضای شورای راهبری برنامه؛ به‌گونه‌ای که اعضای شورای راهبری نتوانند به دلخواه به اظهارنظر پرداخته و باعث اخلال در فرایند پیش‌برد برنامه شوند.
  • تقویت فعالیت سازمان‌های غیر دولتی(سمن‌ها): حضور در سازمان‌های غیر دولتی باعث می‌شود تا آموزش شهروندی برای چگونگی مطرح نمودن خواسته‌ها، پیگیری خواسته‌ها، واقع‌بینی نسبت به وضع موجود و بینش پیدا کردن نسبت به وضع مطلوب فراهم شود تا در صورتِ مشارکت در عرصه‌های کلان‌تر چون برنامه جامع شهر دچار سردرگمی نسبت به موضوع مشارکت، نوع خواسته‌ها و چگونگی پیگیری آن نشوند.
  • مهیا نمودن عرصه‌های گفتگو برای شهروندان(تجربه برنامه جامع اصفهان نشان داد درصورت تداوم عرصه‌های گفتگو برای مردم، اقشار مختلف با دیدگاه‌های مختلف می توانستند وارد گفتگوی سازنده شده و به همرأیی برسند).
  • نهادینه کردن مشارکت از طریق آموزش‌های در سطح خرد همچون خانواده، محیط‌های آموزشی و محلات
  • آموزش فنون مذاکره به مدیران، برنامه‌ریزان و متخصصان و تشویق مشارکت به صورت شواریی و مشورتی در میان عموم مردم
  • تقویت بینش راهبردی و اهمیت برنامه‌ریزی مشارکتی در سطح مدیران و تصمیم گیران، برنامه‌ریزان و شهروندان(به ویژه آموزش مدیران و توجیه آنها نسبت به اهمیت مشارکت مردم در تدوین برنامه‌های توسعه به منظور باورپذیری و ایجاد اعتقاد نسبت به تأثیر مشارکت و شفافیت در افزایش کارآمدی برنامه‌ها بسیار مهم می‌باشد).

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Analysis the challenges of transition to new approach in the process of preparing Iran's urban development plans based on the experience of the first phase of Isfahan comprehensive plan

نویسندگان [English]

  • Mohammad Sheikhi 1
  • maryam arab 2
1 Department of social planning and urban and regional development, social science faculty, Allame Tabataba'i university
2 P.h.d candidate, department of social planning and urban®ional development, social science faculty, Allame Tabataba'i university
چکیده [English]

The ineffectiveness of urban comprehensive plans in facing the complex issues of Iran's urban planning system, finally caused a change in the approach of compiling these plans from a purely physical approach to a spatial-strategic approach as a new approach in the conditions of urban planning in Iran, and the preparation of urban development plans with this approach was approved by the Iran Supreme Council of Urban Planning and Architecture in the summer of 1400 AH. But, the important point in this way is to pay attention to providing the necessary capacities to prepare plans with this approach. Therefore, the main goal of the current research is to analyze the challenges of using this approach with an emphasis on the challenges of its participatory aspect, which was done based on the pathology of obstacles to the participation of stakeholders in the experience of Isfahan Comprehensive Plan as the first plan prepared with this approach. The research method is qualitative and based on it, the data collection method includes in-depth semi-structured interviews and refer to documents, and the qualitative content analysis method was used in the data analysis. The findings of the research showed that participation in the preparing Isfahan Plan by all three stakeholders, including the public sector, civil society and planners, has faced many challenges and these challenges consist of three main categories of institutional environment, structural factors, and content and procedural characteristics of the manuscript of the new approach, And it seems that until the participation is not institutionalized in the planning context of Iran and the attitude of the stakeholders towards participatory planning is not changed the transition to the new approach will not be practical and this change of attitude will remain only at the level of changing the discourse

کلیدواژه‌ها [English]

  • Spatial-Strategic Planning
  • Participation
  • New approach
  • Isfahan Comprehensive Plan

ناکارآمدی طرح‌های جامع شهری در مواجهه با مسائل و موضوعات پیچیدة نظام شهرسازی ایران، سرانجام موجبات تغییر در رویکرد تدوین این طرح‌ها از رویکرد صرفاً فیزیکی به سوی رویکرد فضایی- راهبردی به عنوان رویکردی نوین در شرایط برنامه‌ریزی شهری ایران را فراهم نمود و تهیة برنامه‌های توسعه شهری با این رویکرد در تابستان 1400ه.ش به تصویب شورای عالی شهرسازی و معماری ایران رسید. لذا، نکتة مهم در این راه، توجه به فراهم نمودن بسترهای لازم جهت تهیة طرح‌ها با این رویکرد می‌باشد. از این رو، هدف اصلی پژوهش حاضر واکاوی چالش‌های کاربستِ این رویکرد با تأکید بر چالش‌های وجه مشارکتی آن بوده که بر پایة آسیب‌شناسی موانع مشارکت ذی‌نفعان در تجربة مرحلة نخست برنامة جامع اصفهان به عنوان نخستین برنامة تهیه شده با این رویکرد انجام شده است. روش‌ پژوهش کیفی بوده و بر این اساس، روش‌های گردآوری اطلاعات شامل مصاحبة عمیق نیمه‌ساخت‌یافته و مراجعه به اسناد و مدارک بوده و در تحلیل داده‌ها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. یافته‌های پژوهش نشان داد مشارکت در تدوین برنامه از سوی هر سه دسته بازیگران اصلی برنامه شامل بخش عمومی، جامعة مدنی و برنامه‌ریزان با چالش‌های فراوانی مواجه شده که این چالش‌ها متشکل از سه مقولة عمدة محیط نهادی، عوامل ساختاری و ویژگی‌های محتوایی و رویه‌ای شرح خدمات رویکرد نوین می‌باشد و به نظر می‌رسد تا زمانی که مشارکت در محیط برنامه‌ریزی ایران نهادینه نشود و نگرش ذی‌نفعان نسبت به برنامه‌ریزی‌های مشارکتی تغییر نکند گذار به نگرش نوین عملی نخواهد بود و این تغییر نگرش صرفاً در حد تغییر گفتمان باقی خواهد ماند.

ازکیا،محمد.غفاری،غلامرضا.(1383). بررسی رابطه بین اعتماد و مشارکت اجتماعی در نواحی روستایی شهر کاشان. نامة علوم اجتماعی، 9(17): 31-3.
الیاس زاده مقدم، نصرالدین. (1390). بررسی و امکان سنجی جایگزینی الگوی برنامه‌ریزی ساختاری- راهبردی با الگوی برنامه‌ریزی جامع شهری در ایران: مطالعه تطبیقی- مقایسه‌ای. آرمان شهر،4(6): 35-48.
اوست هویی زن، اندریاس.(1377). مشارکت شهروندان در طرح‌ریزی و توسعه نواحی شهری، ناصر برک‌پور، مجله معماری و شهرسازی، 48.
پوراحمد،احمد.حاتمی‌نژاد،حسین.‌‌حسینی،سیدهادی.(1385).آسیب‌شناسی طرح‌های توسعه شهری در کشور. فصلنامه پژوهش‌های جغرافیایی،38(58):180-167.
تقی‌زاد فانید، ابوالقاسم. مقنی‌ جانسوز، منیژه.(1400).بررسی رابطه مردم و توسعه گردشگری(مطالعه موردی: کلان‌شهر تبریز). نشریه علمی جغرافیا و برنامه‌ریزی، (26)80: 98-83.
پیران، پرویز.(1398). مصاحبه در باب موانع مشارکت در ایران، موجود در www.aparat.com، تاریخ دسترسی18/8/1400.
-حبیبی،سیدمحسن. سعیدی رضوانی، هادی.(1384). شهرسازی مشارکتی؛ کاوشی نظری در شرایط ایران. نشریه هنرهای زیبا،(24): 15-24.
رهنما، محمدرحیم. عبداله زاده، مهدی.(1396). تحلیل عوامل مؤثر بر  پیشبرد فرهنگ مشارکت محلی در برنامه‌ریزی توسعه گردشگری(مطالعه موردی: منطقه آزاد ماکو). نشریه علمی جغرافیا و برنامه‌ریزی، 21(62) : 115-97.
-رهنما، محمدرحیم. مافی، عزت الله. اسدی، روح الله و سلیمی، محمود.(1390). گذار از برنامه ریزی جامع به برنامه ریزی استراتژیک(نمونه موردی:    شهر بانه). مطالعات جغرافیایی مناطق خشک، 8(2): 54-39.
-سعیدی رضوانی، هادی.(1385)، عملیاتی کردن شهرسازی مشارکتی در شرایط ایران؛ نمونه قلعه آبکوه مشهد. هنرهای زیبا، (28): 34-23.
-شرفی،مرجان. بهزادفر، مصطفی. دانش‌پور، عبدالهادی. برک‌پور، ناصر و خانکه، حمیدرضا.(1398).مشارکت‌پذیری یا مشارکت‌گریزی مردم و برنامه‌ریزان؟پژوهش کیفی در محیط برنامه‌ریزی شهری ایران. نشریه هنرهای زیبا.(2)24: 38-29.
شریفیان ثانی، مریم.(1380). مشارکت شهروندی، حکمروایی شهری و مدیریت شهری. فصلنامه مدیریت شهری، 2(8): 43-43.
شورای راهبری برنامه جامع شهر اصفهان.(1400). گزارش مرحله اول برنامه جامع شهر اصفهان با رویکرد نوین. اصفهان.
شیعه، اسماعیل. شکیبامنش، امیر. (1390). برنامه‌ریزی فضایی راهبردی؛ رویکردی کارا در نظام برنامه ریزی شهری. مجله علمی پژوهشی انجمن علمی معماری و شهرسازی ایران. 2 (2): 64-45.
صفایی پور، مسعود. سعیدی، جعفر.(1394). بررسی عوامل مؤثر در ناکارآمدی طرح های توسعه شهری در ایران. فصلنامه مطالعات مدیریت شهری، 7(22): 30-12.
عبدی دانش‌پور، زهره.(1387). درآمدی بر نظریه‌های برنامه‌ریزی با تأکید ویژه بر برنامه‌ریزی شهری. تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی. چاپ اول.
قربانی، رسول. حجتی، حمید.(1400). تحلیل تطبیقی ماهیت و فرایند تهیه طرح ساختاری-راهبردی در ایران و طرح‌های توسعه شهری کشورهای توسعه یافته.نشریه علمی جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری.(26)80: 249-235
مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهر تهران.(1393). معرفی روش های ارزیابی پیش از اجرا برنامه های شهری ( با تأکید بر سند طرح جامع تهران). تهران: شهرداری تهران.چاپ اول.
 
نوریان، فرشاد. خاکپور، امین.(1396). ارائة مدلی جهت شناسایی بهره وران کلیدی در برنامه های شهری، نمونة موردی: ناحیة جوادیة منطقة 6 شهرداری تهران.( 10)19: 281-271.
وزارت راه و شهرسازی.(1400). چارچوب، راهنما و شرح خدمات تهیه طرح های جامع شهری با نگرش و روش نوین. تهران: دبیرخانه شورای عالی شهرسازی و معماری.