برنامه ریزی شهری
وحید مستوفی؛ مهسا فرامرزی؛ رسول درسخوان
چکیده
توسعه میان افزا، سرمایه گذاری برای تجدید حیات مراکز شهرها را افزایش داده و از همه ظرفیت های موجود در شهر برای توسعه شهر و ایجاد کاربری های مختلط استفاده می کند. از طرفی، بازآفرینی اراضی قهوه ای به عنوان یکی از مفاهیم توسعه درونی و استفاده از ظرفیت های داخلی شهر در دستیابی به توسعه میان افزای شهری محسوب می شود. لذا، تبیین و تعریف الگوی ...
بیشتر
توسعه میان افزا، سرمایه گذاری برای تجدید حیات مراکز شهرها را افزایش داده و از همه ظرفیت های موجود در شهر برای توسعه شهر و ایجاد کاربری های مختلط استفاده می کند. از طرفی، بازآفرینی اراضی قهوه ای به عنوان یکی از مفاهیم توسعه درونی و استفاده از ظرفیت های داخلی شهر در دستیابی به توسعه میان افزای شهری محسوب می شود. لذا، تبیین و تعریف الگوی مطلوب توسعه میان افزا با مدیریت اراضی قهوه ای کلانشهر تبریز، هدف اصلی این مطالعه است. بدین منظور از روش تحقیق توصیفی تحلیلی بهره گیری شده است. گردآوری داده ها با روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی بر مبنای پرسشنامه متخصص محور انجام شد. جامعه آماری شامل گروه متخصصین با روش نمونه گیری گلوله برفی به تعداد 30 نفر است. برای تحلیل داده ها از آزمون تک نمونه ای t، و تحلیل مسیر در قالب مدل DPSIR با کمک نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که مولفه پویایی جمعیت باضریب 0.26 کمترین و ضوابط شهرسازی و حقوقی با ضریب 5.42 بیشترین تاثیر را در توسعه میان افزا دارند. از طرفی، در قالب مدل DPSIR ، مولفه «پاسخ» با ضریب 3.3 بیشترین و مولفه «تاثیر» با ضریب 2.73 کمترین تاثیر را بر توسعه میان افزا دارند. علاوه براین، طبق تحلیل مسیر شاخص «فشار» با ضریب اثر کل 0.623 بیشترین رابطه علی را با الگوی مطلوب توسعه میان افزا و مدیریت اراضی قهوه ای دارد. در نتیجه بمنظور دستابی به الگوی مطلوب باید بر موضوعاتی مانند امنیت؛ آلودگی؛ بهداشت محیط؛ فرم سازی فضای شهر توجه گردد.
برنامه ریزی شهری
مهسا خوش سیمای سردرود؛ اکبر اصغری زمانی؛ شهریور روستایی
چکیده
شهرهای جدید لجام گسیخته در گوشه و کنار شهرهای بزرگ ایجاد میشوند. این امر باعث توسعه پراکنده، افزایش هزینههای شهری و در نهایت بزرگی بی حد و حصر شهری شده و مدیریت شهری را با پیچیدگی و مشکل مواجه میسازد، و ایجاد شهرهای جدید نه تنها به مهمترین هدف خود که جذب سرریز جمعیت مادر شهرها هستند، دست نمییابند، بلکه در اغلب موارد بعد ...
بیشتر
شهرهای جدید لجام گسیخته در گوشه و کنار شهرهای بزرگ ایجاد میشوند. این امر باعث توسعه پراکنده، افزایش هزینههای شهری و در نهایت بزرگی بی حد و حصر شهری شده و مدیریت شهری را با پیچیدگی و مشکل مواجه میسازد، و ایجاد شهرهای جدید نه تنها به مهمترین هدف خود که جذب سرریز جمعیت مادر شهرها هستند، دست نمییابند، بلکه در اغلب موارد بعد از چند سال هنوز به مرحله بهره برداری نرسیدهاند. توجه به این موضوع باید در دستور کار مدیران و مسئولین شهری باشد تا به جای توسعه پراکنده شهری، از بافتهای ناکارآمد موجود (بافتهای فرسوده) بهره جویند. بنابراین استفاده از توسعه میانافزا و بهرهگیری از ظرفیتهای موجود و کمک به حل مشکلات موجود هم از نظر فرسودگی مساکن و کاربریهای جانبی و هم برطرف ساختن کمبود خدمات زیربنایی و روبنایی میتواند به توسعه شهری بیقواره انتظام بخشد. بدین منظور در این مقاله با بررسی نقش توسعه میانافزا در اصلاح بافت فرسوده محله حکم آباد تبریز با استفاده از روش تحلیل فضایی پرداخته شده است. که با استخراج شاخصهای توسعه میانافزا (وجود اراضی قهوهای و قطعات خالی، تعداد طبقات و...) و بافت فرسوده (کیفیت ابنیه، عمر ابنیه، مصالح بکارفته، اندازه قطعات، دسترسی قطعات و...) و نقشههای مربوطه و نهایتاً نقشه نهایی میزان توسعه میانافزا محله مربوطه، که با استفاده از همپوشانی لایههای تراکم جمعیت، اراضی قهوهای، نقشه عمر ابنیه، مصالح بکاررفته و... استخراج گردیده است بیش از 95 درصد استعداد توسعه درونی وجود دارد. لازم بذکر، است که در زمینه شبکه معابر موجود موانعی جهت توسعه وجود دارد که در آن زمینه هم شبکه معابر جدید و تعریض برخی معابر موجود پیشنهاد گردیده است، تا از حالت فرسودگی بیرون آمده و مانند گذشته حیات خود را بازیابد.
برنامه ریزی شهری
اکبر رحیمی
چکیده
زمین، اساسیترین عامل توسعه و نحوه استفاده از آن، از مهمترین مباحث برنامهریزی شهری است. سیاستهای توسعه شهری و حفظ زمینهای پیرامون شهرها، از چالشهای اساسی برنامهریزان شهری در دهههای اخیر بوده و سیاست توسعه میان افزایی از اشکال رشد هوشمند، توسعه پایدار و نوین در شهرسازی، توجه اساسی به این موضوع دارد. این تحقیق با هدف ...
بیشتر
زمین، اساسیترین عامل توسعه و نحوه استفاده از آن، از مهمترین مباحث برنامهریزی شهری است. سیاستهای توسعه شهری و حفظ زمینهای پیرامون شهرها، از چالشهای اساسی برنامهریزان شهری در دهههای اخیر بوده و سیاست توسعه میان افزایی از اشکال رشد هوشمند، توسعه پایدار و نوین در شهرسازی، توجه اساسی به این موضوع دارد. این تحقیق با هدف شناسایی پتانسلهای توسعه از درون، به تبیین توسعه میان افزای شهری و کاربرد این سیاست در توسعه آتی شهر تبریز با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سیستمیک میپردازد. با استفاده از این روش، نقشه توان و پتانسیلهای توسعه میان افزای شهری تبریز، برای اختصاص به توسعه آتی شهر تهیه گردید. نتایج حاصل از ارزیابی نمایانگر توسعه توسعه فزاینده شهر به پیرامون در دهههای گذشته و عدم توجه با پتانسیلهای درونی شهری بوده است. بررسی پتانسیلهای توسعه میان افزا، شامل کاربریهای ناسازگار، اراضی خالی و رها شده، قطعات با تراکم ساختمانی پایین (یک طبقه) و بافتهای تخریبی شهر نشانگر وجود حدود 4974 هکتار از این بافتها جهت توسعه آتی میباشد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که با اعمال سیاست توسعه میان افزای شهری در توسعه آتی تبریز، نه تنها از تخریب اراضی زراعی و باغات پیرامون شهر کاسته خواهد شد، بلکه کاهش هزینههای اقتصادی همچون هزینههای آماده سازی اراضی شهری، هزینه توسعه زیرساختهای شهری به پیرامون را به دنبال خواهد داشت و انتظام فضایی شهری از طریق خروج کاربریهای ناسازگار و بهسازی و نوسازی بافتهای قدیمی و غیر رسمی شکل خواهد گرفت.
برنامه ریزی شهری
مهین نسترن؛ محمود محمدی؛ عنایت الله محقق نسب
چکیده
رشد جمعیت شهرها و نیاز روز افزون به مسکن و خدمات در شهرهای کشور، نیاز به توسعهی کالبدی شهرها را ناگزیر کرده است. این توسعه در دهههای اخیر بیشتر از نوع توسعه بیرونی بوده است و تأمین خدمات و مسکن شهروندان از طریق افزودن به محدودههای شهری را دنبال می کرده است که به پراکنده رویی شهری و زوال محیط زیست پیرامونی و باغات و کشاورزیهای ...
بیشتر
رشد جمعیت شهرها و نیاز روز افزون به مسکن و خدمات در شهرهای کشور، نیاز به توسعهی کالبدی شهرها را ناگزیر کرده است. این توسعه در دهههای اخیر بیشتر از نوع توسعه بیرونی بوده است و تأمین خدمات و مسکن شهروندان از طریق افزودن به محدودههای شهری را دنبال می کرده است که به پراکنده رویی شهری و زوال محیط زیست پیرامونی و باغات و کشاورزیهای همجوار منجر شده است. این در حالی است که توسعه میان افزا و به ویژه بازیافت زمین و توسعه مجدد به عنوان رویکردهایی کارا میتواند در جهت کاهش آسیب به محیط زیست و تحقق توسعه پایدار شهرها مورد نظر قرار گیرد. در این راستا هدف این تحقیق تدوین الگویی برای شناسایی اراضی با قابلیت توسعه مجدد و بکارگیری آن در شهر اراک به عنوان نمونه است. بنابراین این تحقیق سعی در پاسخگویی به این پرسشها دارد که چگونه می توان اراضی با قابلیت توسعه مجدد را(در راستای تحقق توسعه پایدار شهری) شناسایی نمود؟ و این اراضی در شهر اراک کدامند؟ بدین منظور الگوریتمی ابداعی به منظور شناسایی اراضی با قابلیت تخریب و توسعه مجدد طراحی شده است که در آن قطعات شهری بر اساس 8 معیار کیفیت ابنیه، عمربنا، ریزدانگی نفوذپذیری، قیمت زمین، نرخ سرپرستی، نسبت مهاجرت و دسترسی به فضای سبز مورد ارزیابی قرار می گیرند. این الگوریتم ابداعی به صورت نمونه در شهر اراک پیاده سازی شده است. نتایج نشان می دهد الگوریتم ابداعی(خوشه بندی توانی بر مبنای ده) قابلیت خوبی در ترکیب با نرم افزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی دارد و در شناسایی اراضی با قابلیت تخریب و توسعه مجدد میتواند مورد استفاده قرار گیرد. همچنین استفاده از الگوریتم مذکور در شهر اراک منجر به شناسایی 4178 قطعه با قابلیت توسعه مجدد شد که مساحتی برابر با 85.8 هکتار دارند و میتواند به منظور تحقق توسعه میان افزا در شهر اراک مورد استفاده قرار گیرد.
محمدرضا پورمحمدی؛ آرزو شفاعتی؛ کیومرث ملکی
دوره 17، شماره 43 ، خرداد 1392، ، صفحه 41-70
چکیده
اگرچه افزایش جمعیت علت اولیه گسترش شهرها محسوب میشود، لیکن پراکندگی نامعقول آن اثرات نامطلوبی بر محیط طبیعی و فرهنگ جوامع میگذارد. تلاشهای زیادی برای برطرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکنده شهرها به عمل آمده است که عمدهترین آنها راهبرد «رشد هوشمند» به عنوان یکی از راهکارهای مقابله با «پراکندگی» توسعه شهری است. ...
بیشتر
اگرچه افزایش جمعیت علت اولیه گسترش شهرها محسوب میشود، لیکن پراکندگی نامعقول آن اثرات نامطلوبی بر محیط طبیعی و فرهنگ جوامع میگذارد. تلاشهای زیادی برای برطرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکنده شهرها به عمل آمده است که عمدهترین آنها راهبرد «رشد هوشمند» به عنوان یکی از راهکارهای مقابله با «پراکندگی» توسعه شهری است. الگوی توسعه میانافزا یکی از ابزارهای رشد هوشمند است و در صورت تحقق از مصادیق بارز توسعه پایدار میباشد. کمبود زمین، موانع طبیعی و مصنوعی گسترش افقی شهرها، گسترش شهر بر روی پهنه های مخاطرهآمیز و گسلها، هزینه بالای ایجاد خدمات زیربنائی و تسهیلات شهری، همچنین برخی ملاحظات مربوط به پایداری محیط، بهسازی و اصالت بخشی به بافتهای فرسوده شهری، کاهش اتلاف سرمایه و انرژی، ایجاد شبکه حمل و نقل مناسب، اختلاط کاربریها و مسائلی از این دست، موجب گردیده است تا الگوی توسعه میانافزا و لایهگذاری در بافتهای شهری مورد توجه قرار گیرد. شهر تبریز یکی از قدیمیترین مراکز سکونتی است که از جهات مختلف طبیعی، سیاسی، دموگرافیکی و... دارای اهمیت میباشد. گسترش پراکنده و توسعه افقی شهر، ضمن اینکه گاهاً با محدودیتهای طبیعی روبروست هزینههای خدمات شهری را نیز افزایش میدهد. همچنین حدود یک سوم جمعیت شهر تبریز را حاشیهنشینان تشکیل میدهند، اگر به رقم فوق ساکنان بافت فرسوده را اضافه کنیم شاید در حدود نیمی از جمعیت شهر در شرایط نامناسب و ناهنجار زندگی میکنند. توسعه میانافزا و توجه به بهسازی بافت فرسوده و تشویق اسکان جمعیت در نواحی کم تراکم مرکز شهر، مشکلاتی از این دست را حل میکند. در این تحقیق به منظور ارزیابی پتانسیل میان افزایی، محور تاریخی-فرهنگی شهر تبریز انتخاب گردیده و از دادههای طرح تفصیلی منطقه 6 طرح جامع تبریز استفاده شـده است. در ادامه به منظور ارزیابی پـتانسیل میانافزایی آن، مدلی تـهیه و پتانسیل میانافزایی در آن تعیین شده است. در نهایت با توجه به وضع موجود و خروجی مدل، این نتیجه حاصل شد که با استفاده از توسعه میانافزا و ایجاد تغییراتی در بافت موجود شهر میتوان سطح پایداری را در شهر ارتقاء داده و ساختار کالبدی مناسبی فراهم آورد.