برنامه ریزی شهری
دکتر محمدرضا پورمحمدی؛ رسول قربانی؛ غفور علی زاده
چکیده
این تحقیق از نوع کاربردی- توسعهای با رویکرد توصیفی- تحلیلی است؛ و روش جمعآوری اطلاعات بهصورت اسنادی، کتابخانهای و پیمایش میدانی (پرسشنامه و نظرسنجی از 20 خبره در حوزههای معماری، شهرسازی و پدافند غیرعامل) بوده است. کلانشهر تبریز بهعنوان بزرگترین مترو پل شمال غرب ایران، به علت قرارگیری در مرزهای سیاسی و فرهنگی و در مسیر ...
بیشتر
این تحقیق از نوع کاربردی- توسعهای با رویکرد توصیفی- تحلیلی است؛ و روش جمعآوری اطلاعات بهصورت اسنادی، کتابخانهای و پیمایش میدانی (پرسشنامه و نظرسنجی از 20 خبره در حوزههای معماری، شهرسازی و پدافند غیرعامل) بوده است. کلانشهر تبریز بهعنوان بزرگترین مترو پل شمال غرب ایران، به علت قرارگیری در مرزهای سیاسی و فرهنگی و در مسیر ترانزیتی کشورهای همجوار از موقعیت ممتاز و استراتژیک برخوردار است. در شرایط کنونی به دلیل تنوع تهدیدات و استقرار زیاد مراکز ثقل در این شهر، احتمال آسیبها بهشدت افزایشیافته است؛ لذا برای ارتقای سطح امنیت شهر براساس ملاحظات ایمنی پدافند غیرعامل، ضرورت مداخله کاری بس هوشمندانه است. در این راستا داراییهای شهر بهعنوان مراکزثقل شهر در 22 شاخص مؤثر و در پنج معیار دستهبندی شدند؛ با بررسی تهدیدات محتمل بر روی داراییها، حملات هوایی و موشکی بهعنوان تهدید غالب شهر انتخاب شد و بهعنوان تهدید پایه در عملیات مدلسازی، تحلیل شبکه و استانداردسازی لایهها در محیط GIS قرار گرفت. نقشه نهایی آسیبپذیری مراکزثقل شهر از توابع همپوشانی فازی در محیط GIS-ARC با اعمال ضریب اهمیت شاخصها حاصل از نرم افزار تحلیل شبکهای در پنج کلاس تهیه شد؛ آسیبپذیری باکلاس خیلی کم 13/7 درصد، باکلاس کم 9/5 درصد، باکلاس متوسط 23/5 درصد، باکلاس زیاد 32/3 درصد و باکلاس خیلی زیاد 21 درصد از کل مساحت شهر تبریز به دست آمد؛ نشانگر عدم رعایت اصول پدافند غیرعامل و تشدیدکننده میزان آسیبپذیری مکانی در این شهر میباشد؛ ضرورت تدوین راهبردها بر اساس ملاحظات ایمنی پدافند غیرعامل جهت کاهش آسیب پذیری در شهر را نشان میدهد. در این راستا با ارزیابی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدات شهر در مدل سوآت، غالب بودن عوامل ضعف و تهدیدات بر عوامل قوت و فرصتها شهر آشکار شد و راهبردها بهصورت تدافعی تدوین و از عوامل قوتها جهت بهبود بخشی ضعفها و از فرصتها برای ترمیم تهدیدات بهره گرفته شد.
ژئومورفولوژی
اصغر اصغری مقدم؛ مریم قره خانی؛ عطا الله ندیری؛ مهدی کرد؛ الهام فیجانی
چکیده
افزایش جمعیت، توسعه کشاورزی و صنایع باعث افزایش شدید در مصرف منابع آب و بهتبع آن کاهش کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی شده است. افت گسترده در سطح تراز منابع آب زیرزمینی شیرین و نفوذ آبهای سطحی و بارشها به این منابع، جریانات سطحی را با کاهش دراماتیک مواجه کرده و در اکثر مناطق ایران آب زیرزمینی مهمترین منبع تأمینکننده آب کشاورزی، ...
بیشتر
افزایش جمعیت، توسعه کشاورزی و صنایع باعث افزایش شدید در مصرف منابع آب و بهتبع آن کاهش کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی شده است. افت گسترده در سطح تراز منابع آب زیرزمینی شیرین و نفوذ آبهای سطحی و بارشها به این منابع، جریانات سطحی را با کاهش دراماتیک مواجه کرده و در اکثر مناطق ایران آب زیرزمینی مهمترین منبع تأمینکننده آب کشاورزی، شرب و صنعت گردیده است. از اینرو اهمیت مدیریت، حفاظت و جلوگیری از آلودگی این منابع به ضرورت اجتنابناپذیری مبدل شده است. یکی از راهکارهای مناسب برای جلوگیری از آلودگی منابع آب زیرزمینی شناسایی مناطق آسیبپذیر آبخوان است. در این پژوهش بهمنظور ارزیابی آسیبپذیری آبخوان دشت اردبیل از روشهای DRASTIC، SINTACS و SI استفاده شده است. با استفاده از این روشها و با توجه به ویژگیهای هیدرولوژیکی و هیدروژئولوژیکی منطقه مورد مطالعه آسیبپذیری آبخوان در مقابل عوامل آلاینده پهنهبندی شد و مناطق مستعد به آلودگی در هر کدام از روشها مشخص شد. سپس برای صحتسنجی هر کدام از روشها از مقادیر نیترات اندازهگیری شده در منطقه استفاده شد. بهمنظور مقایسه بهتر و دقیقتر این روشها، شاخص همبستگی (CI) بین نقشههای آسیبپذیری و مقادیر نیترات محاسبه گردید. نتایج نشان داد که مدل DRASTIC بالاترین شاخص همبستگی را دارد و بنابراین برای ارزیابی آسیبپذیری روش بهتری نسبت به روشهای دیگر است. بر اساس نتایج حاصل از مدل DRASTIC، 36/44 درصد از آبخوان دشت اردبیل که بیشتر شرق و قسمتی از جنوب دشت را شامل میشود در محدوده آسیبپذیری کم و بقیه قسمتهای دشت یعنی بخشهای شمالی و غربی در محدوده آسیبپذیری متوسط قرار دارد.
برنامه ریزی شهری
کیومرث حبیبی؛ محمد عزتی؛ کمال ترابی؛ بختیار عزت پناه
چکیده
باتوجه به تراکم بالای جمعیتی و ساختمانی، سازههای کمدوام، عرض کم معابر و درجه محصوریت بالا در شهرها، انجام مطالعات و برنامهریزیهای دقیق در راستای به حداقل رساندن آسیبهای ناشی از این رویداد طبیعی ضروری است. برای این منظور یکی از مهمترین اقدامات میتواند شناسایی عوامل مؤثر در کاهش آسیبپذیری شهرها در برابر زلزله باشد. شناخت ...
بیشتر
باتوجه به تراکم بالای جمعیتی و ساختمانی، سازههای کمدوام، عرض کم معابر و درجه محصوریت بالا در شهرها، انجام مطالعات و برنامهریزیهای دقیق در راستای به حداقل رساندن آسیبهای ناشی از این رویداد طبیعی ضروری است. برای این منظور یکی از مهمترین اقدامات میتواند شناسایی عوامل مؤثر در کاهش آسیبپذیری شهرها در برابر زلزله باشد. شناخت و بررسی آسیبپذیری شهرها بهویژه محدودههایی که بهصورت اسکان غیررسمی و بافت فرسوده میباشد، اهمیت زیادی دارد. میتوان با مشخص کردن پهنههای آسیبپذیر در برابر زلزله و با آگاهی از خسارتهای ناشی از آنها، شهرها را بهگونهای طراحی و برنامهریزی کرد که به هنگام وقوع زلزله کمترین آسیب به آنها وارد شود. دراین پژوهش شاخصهای کاربری زمین، عرض خیابان، تعداد طبقات، درجه محصوریت، تراکم جمعیتی، دانهبندی قطعات، سطح اشغال، تراکم ساختمانی، کیفیت ابنیه، نوع سازه، قدمت ابنیه، دسترسی به فضاهای باز و دوری و نزدیکی به گسلهای اصلی انتخاب و با استفاده از مدل MIHWP و بهکارگیری قابلیتهای نرمافزار Arc GIS در محاسبه، تجمیع و روی همگذاری دادهها و لایه نقشههای شاخصهای منتخب، آسیبپذیری منطقه 10 شهر تبریز در مقابل زلزله مشخص شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که قطعاتی که دارای خیابانهای کم عرض، تعداد طبقات و درجه محصوریت بالا، مساحت کمتر، سطح اشغال، تراکمهای ساختمانی و جمعیتی بالا، کیفیت ابنیه پایین، نوع سازه کمدوام، قدمت ابنیه قدیمی، فاصله زیاد تا فضایهای باز و فاصله نزدیکی به گسلهای اصلی بودهاند، دارای امتیاز آسیبپذیری بالایی بوده و در نتیجه آسیبپذیر نشان داده شدهاند. همچنین در محدوده منطقه، با حرکت از سمت شمال غرب به طرف مرکز و شمال شرق به میزان آسیبپذیری شهر افزوده میشود.
سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور
هادی نیری؛ کمال خالق پناه؛ محمدرضا کرمی؛ خه بات احمدی
چکیده
فاجعه زلزله برای توسعه جامعه یک تهدید بزرگ محسوب میشود و متغیرهای محیطی بر میزان آسیبپذیری ناشی از آن تأثیر میگذارند. هدف این مقاله پهنهبندی میزان آسیبپذیری ناشی از زلزله در شهر سنندج بر اساس متغیرهای تأثیرگذار است. در این راستا، نقشه نهایی پهنهبندی آسیبپذیری طبیعی منطقه و معیارهای کالبدی (کیفیت سازهها، تراکم، ...
بیشتر
فاجعه زلزله برای توسعه جامعه یک تهدید بزرگ محسوب میشود و متغیرهای محیطی بر میزان آسیبپذیری ناشی از آن تأثیر میگذارند. هدف این مقاله پهنهبندی میزان آسیبپذیری ناشی از زلزله در شهر سنندج بر اساس متغیرهای تأثیرگذار است. در این راستا، نقشه نهایی پهنهبندی آسیبپذیری طبیعی منطقه و معیارهای کالبدی (کیفیت سازهها، تراکم، کاربری، کیفیت بر اساس مصالح مصرفی، فاصله از معابر اصلی و فرعی، فاصله از مراکز درمانی، آتشنشانی و فرودگاه) و معیارهای اجتماعی تأثیرگذار مورداستفاده قرار گرفتند. معیارهای اجتماعی موردبررسی واقعشده است. متغیرها که مجموعاً 15 معیار هست در سیستم اطلاعات جغرافیایی به لایههای اطلاعاتی تبدیل شدند سپس با استفاده از دو مدل تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس همپوشانی انجام گرفت. در نهایت، میزان آسیبپذیری در پنج گروه از آسیبپذیری بسیار کم تا بسیار زیاد طبقهبندی شد. با مقایسه نتایج دو مدل، مشخص گردید که پهنههای آسیبپذیری، تقریباً مشابه همدیگر هستند با این تفاوت که بر اساس مدل تحلیل سلسله مراتبی، مناطق دارای آسیبپذیری بسیار زیاد، دارای درصد و پراکندگی کمتری نسبت به مدل تاپسیس است. همچنین، مطابق با مدل تحلیل سلسله مراتبی بیشترین پراکندگی در نواحی با آسیبپذیری بسیار کم رخداده است. درحالیکه طبق مدل تاپسیس نواحی با آسیبپذیری متوسط بیشترین وسعت را دارا است. مطابق با هر دو مدل مذکور مشخص شد نواحی دارای بیشترین آسیبپذیری در شمال شهر قرارگرفتهاند.
سایر زمینه هایی مطالعاتی جغرافیایی و بین رشته ای
اصغر اصغری مقدم؛ میرسجاد فخری؛ مرتضی نجیب
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، ، صفحه 19-41
چکیده
چکیده
این تحقیق با هدف پهنهبندی آسیبپذیری آبخوان مرند با استفاده از روشهای DRASTIC، AVI و مقایسه پهنهبندی در سه روش مذکور انجام شده است. روش DRASTIC از ترکیب هفت مشخصه هیدروژئولوژیک قابل اندازهگیری و مؤثر در انتقال آلودگی به آبهای زیرزمینی تشکیل شده است. روش AVIنیز دارای دو مشخصه است. نتایج حاصل از روش DRASTIC تقریباً کاملترین ...
بیشتر
چکیده
این تحقیق با هدف پهنهبندی آسیبپذیری آبخوان مرند با استفاده از روشهای DRASTIC، AVI و مقایسه پهنهبندی در سه روش مذکور انجام شده است. روش DRASTIC از ترکیب هفت مشخصه هیدروژئولوژیک قابل اندازهگیری و مؤثر در انتقال آلودگی به آبهای زیرزمینی تشکیل شده است. روش AVIنیز دارای دو مشخصه است. نتایج حاصل از روش DRASTIC تقریباً کاملترین شاخص برای ارزیابی میزان آسیبپذیری آبهای زیرزمینی است که محدوده آسیبپذیری متوسط را 4/50 درصد، زیاد را 9/32 و خیلی زیاد را 7/16 درصد برای آبخوان دشت مرند برآورد کرده است. نتایج روش AVI نیز نشان میدهد که آبخوان دارای آسیبپذیری متوسط، زیاد و خیلیزیاد بهترتیب با 13/39، 5/6 و 37/54درصد میباشد. همچنین در هر دو روش، میزان آسیبپذیری در قسمتهای شرق، جنوب شرقی و شمال شرقی دشت بیشتر از بخشهای مرکزی و غربی دشت است ولی حدود گسترش محدودههای آسیبپذیری متفاوت است. مدل DRASTIC بهطور دقیق تری محدوده های مختلف آسیبپذیری را مشخص کرده است. دلیل آن مشخصههای بیشتر و وزندهی متفاوت مشخصهها براساس نقش آنها در تعیین آلودگی است.
Purpose of this study is zoning of Marand aquifer vulnerability mapping using DRASTIC, AVI and methods and comparing their susceptibility adopted from these methods. The DRASTIC method is a combination of seven measurable hydro-geological characteristics that are effective on transportation of contaminant into groundwater. The GODS and AVI methods combine four and have two properties respectively. The DRASTIC method results is the most complete index for assessing groundwater vulnerability, which has been estimated the vulnerability for the study area as moderate 50.4 percent, high 32.9 percent and very high16.7 percent. The GODS method results suggest three classes for the Marand aquifer vulnerability including moderate, high and very high with 43.8, 5.16 and 51.04 percent, respectively. Also the AVI method results indicate that the aquifer has a vulnerability of moderate, high and very high with 39.13, 6.5 and 54.37 percent, respectively. In all three methods, the degree of vulnerability in the East, Southeast and Northeast parts of the pain is more than the central and western parts of the pain. DRASTIC model is determined the vulnerability areas more accurately due to having more features and different weighting of the features based on their role in pollution.
این تحقیق با هدف پهنهبندی آسیبپذیری آبخوان مرند با استفاده از روشهای DRASTIC، GODS و AVI و مقایسه پهنهبندی در سه روش مذکور انجام شده است. روش DRASTIC از ترکیب هفت مشخصه هیدروژئولوژیک قابل اندازهگیری و مؤثر در انتقال آلودگی به آبهای زیرزمینی تشکیل شده است. روش GODS از ترکیب چهار مشخصه و روش AVIنیز دارای دو مشخصه است. نتایج حاصل از روش DRASTIC تقریباً کاملترین شاخص برای ارزیابی میزان آسیبپذیری آبهای زیرزمینی است، محدوده آسیبپذیری متوسط را 4/50 درصد، زیاد را 9/32 و خیلی زیاد را 7/16 درصد برآورد کرده است. نتایج روش GODS، حاکی از آن است که آبخوان مرند در سه کلاس آسیبپذیری متوسط، زیاد و خیلی زیاد بهترتیب با 8/43درصد، 16/5درصد و 04/51 درصد قرار دارد. نتایج روش AVI نیز نشان میدهد که از آبخوان دارای آسیبپذیری متوسط، زیاد و خیلیزیاد بهترتیب با 13/39، 5/6 و 37/54درصد میباشد. همچنین در هر سه آبهای زیزمینی، آسیب پذیری، دشت روش، میزان آسیبپذیری در قسمتهای شرق، جنوب شرقی و شمال شرقی دشت بیشتر از بخشهای مرکزی و غربی دشت است ولی حدود گسترش محدودههای آسیبپذیری متفاوت است و مدل DRASTIC بهطور دقیقتری محدودههای مختلف آسیبپذیری را مشخص کرده است. دلیل آن مشخصههای بیشتر و وزندهی متفاوت مشخصهها براساس نقش آنها در تعیین آلودگی است.