برنامه ریزی روستایی
محسن آقایاری هیر؛ محمد ظاهری؛ حسین کریم زاده؛ رضا طالبی فرد
چکیده
امروزه فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در نواحی روستایی، نظمی نوین را پیش کشیده و الزامات و مقدمات توسعه پایدار روستاها را برای حضور در جهان آینده فراهم نمودهاند. لذا مطالعه و شناخت وضع موجود توسعه پایدار مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات در جوامع روستایی و برنامهریزی براساس این شناخت میتواند زمینهساز پایداری و بازآفرینی ...
بیشتر
امروزه فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در نواحی روستایی، نظمی نوین را پیش کشیده و الزامات و مقدمات توسعه پایدار روستاها را برای حضور در جهان آینده فراهم نمودهاند. لذا مطالعه و شناخت وضع موجود توسعه پایدار مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات در جوامع روستایی و برنامهریزی براساس این شناخت میتواند زمینهساز پایداری و بازآفرینی جوامع روستایی براساس اندیشه و باورهای تازه باشد و اجتماعات سالم روستایی را شکل دهد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف تحلیل سطح توسعه پایدار مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطاتدر نقاط روستایی شهرستان جیرفت شکل گرفته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی میباشد که جهت گردآوردی دادههای مورد نیاز آن از مطالعات کتابخانهای و میدانی استفاده شد. قلمرو مکانی پژوهش، شامل 38 روستای واقع در شهرستان جیرفت است که طبق سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 دارای 16170 خانوار بوده و بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه، 376 خانواری جهت پرسشگری تعیین و به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب گردیدند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات از مدل تصمیمگیری چندمعیاره کوپراس و تحلیل خوشهای K در محیط نرمافزار SPSS استفاده گردید. نتایج حاصله از تکنیک و تحلیل نشان داد، روستاهای دولتآباد اسفندقه، دولتآباد مرکزی، دریاچه، دوبنه، پشتلر، حسینآباد دهدار، فردوس و سغدر بهعلت برخورداری از شرایط مساعد محیطی، قرار گرفتن در موقعیت دشتی و فاصله کم با مرکز شهرستان، تمرکز جمعیت، دارا بودن تجهیزات و ارائه خدمات مبتنی بر فناوری، به لحاظ توسعه پایدار مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطحی بالاتر نسبت به روستاهای عباسآباد، دره رود، حیشین سفلی، کهن و آبشور قرار گرفتهاند.
علیرضا ایلدرمی؛ حبیبه روزبهانی
دوره 18، شماره 48 ، تیر 1393، ، صفحه 37-60
چکیده
حرکات تودهای یکی از مخاطرات طبیعی است که از نظر فراوانی و شدت وقوع موجب خسارتهای مستقیم از قبیل انسداد راهها و مسیر آبراههها، تخریب مناطق مسکونی و تأسیسات خدماتی و خسارتهای غیرمستقیم مانند اثرات مخرب زیست محیطی، هدر رفتن خاک، افزایش رسوبات و کاهش ظرفیت مخازن سدها میشود در این تحقیق حوضه سد کلان ملایر در زاگرس همدان ...
بیشتر
حرکات تودهای یکی از مخاطرات طبیعی است که از نظر فراوانی و شدت وقوع موجب خسارتهای مستقیم از قبیل انسداد راهها و مسیر آبراههها، تخریب مناطق مسکونی و تأسیسات خدماتی و خسارتهای غیرمستقیم مانند اثرات مخرب زیست محیطی، هدر رفتن خاک، افزایش رسوبات و کاهش ظرفیت مخازن سدها میشود در این تحقیق حوضه سد کلان ملایر در زاگرس همدان با هدف بررسی عوامل مؤثر و شناسایی نواحی مستعد حرکات تودهای و تعیین میزان نقش این عوامل در وقوع حرکات تودهای تعیین حدود گردیده و در این رابطه عوامل مؤثر در وقوع حرکات تودهای همچون لیتولوژی، فاصله از گسل، شیب، سطوح ارتفاعی و میزان بارش انتخاب گردید. سپس با استفاده از نقشههای زمینشناسی، توپوگرافی و عکسهای هوایی و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) نقشههای لایهبندی تهیه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت از طریق بررسی متغیرهای مؤثر و با استفاده از مدل LNRF[1] بهعنوان ابزار مفهومی با شیوه وزندهی و همپوشانی لایههای مختلف عوامل مؤثر شناسایی شدند در نهایت با جمع جبری آنها نقشه پهنهبندی خطر حرکات تودهای با همپوشانی نمودن لایههای مختلف تهیه گردید نتایج حاصله نشان داد که در بین عوامل موثر به ترتیب عامل لیتولوژی، فاصله از گسل، شیبهای با 20 تا 30% و ارتفاع 200 تا 2300 متری بیشترین نقش را در وقوع حرکات تودهای منطقه دارند بهعلاوه بررسیها نشان میدهد که مدل LNRF کارایی خوبی برای بررسی دادهها و پهنهبندی حرکات تودهای در حوضه سد کلان دارد. که این موضوع با بررسیهای میدانی گسترده نیز بهخوبی مورد تائید قرار گرفته است.
3- Landslide nominical risk factor
ژئومورفولوژی
اباذر اسمعلی عوری؛ محمد گلشن؛ کمیل خورشیدی میانایی
چکیده
چکیده
جمعآوری آب باران، با اهداف و انگیزههای گوناگونی صورت میگیرد که هدف اصلی آن، بهینهسازی و مدیریت بهرهبرداری از آب باران بر اساس نیاز و مصرف میباشد. حوضه آبخیز سمبور چای با مساحت 74830 هکتار در مناطق خشک و نیمهخشک ایران در استان اردبیل واقع شده است. در این تحقیق به منظور تعیین مناطق مستعد برای استحصال رواناب از سیستم ...
بیشتر
چکیده
جمعآوری آب باران، با اهداف و انگیزههای گوناگونی صورت میگیرد که هدف اصلی آن، بهینهسازی و مدیریت بهرهبرداری از آب باران بر اساس نیاز و مصرف میباشد. حوضه آبخیز سمبور چای با مساحت 74830 هکتار در مناطق خشک و نیمهخشک ایران در استان اردبیل واقع شده است. در این تحقیق به منظور تعیین مناطق مستعد برای استحصال رواناب از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS استفاده شد. بدین منظور نقشه مناطق مستعد استحصال آب با به کارگیری مفهوم سطح منبع متغیر بر اساس حجم آب قابل استحصال و از طریق مدل AHP تهیه شـد. پس از وزندهی به پارامترهای شدت بارش نیم ساعته با دوره بازگشت 10 سال، شدت بارش یک ساعته با دوره بازگشت 2 سال، بارش متوسط سالانه، NDVI، متوسط شیب، نفوذپذیری خاک، سنگشناسی سطحی و دما و مشخص شدن تاثیر آنها، عرصههای مناسب و نامناسب برای استحصال رواناب مشخص شد. نتایج نشان داد که زیرحوضههای واقع در قسمت شمالی منطقه با دارا بودن مساحت بالادست بیشتر و دبی پیک 7 تا 21 متر مکعب بر ثانیه، زمان تمرکز بالای 120 دقیقه، دمای متوسط بیشتر از 13 درجه سانتیگراد، شاخص NDVI منفی و ارتفاع رواناب سالانه 7 سانتیمتر بیشترین پتانسیل تولید رواناب را دارند.
ژئومورفولوژی
علی اکبر تقیلو؛ صیاد اصغری؛ بتول زینالی؛ صالح اصغری
دوره 20، شماره 56 ، مرداد 1395، ، صفحه 39-53
چکیده
ژئوتوریسم از ترکیب واژههای ژئو (زمین) و توریسم (گردشگری) پدید آمده است و به شکلی از گردشگری گفته میشود که دارای جاذبههای زمینشناسی، ژئومورفولوژی، میراث فرهنگی و زیباشناسی مکان جغرافیایی است. هدف این تحقیق ارزیابی توان ژئوتوریستی روستای کندوان واقع در شهرستان اسکو میباشد. برای رسیدن به این هدف در این تحقیق از روش توصیفی- ...
بیشتر
ژئوتوریسم از ترکیب واژههای ژئو (زمین) و توریسم (گردشگری) پدید آمده است و به شکلی از گردشگری گفته میشود که دارای جاذبههای زمینشناسی، ژئومورفولوژی، میراث فرهنگی و زیباشناسی مکان جغرافیایی است. هدف این تحقیق ارزیابی توان ژئوتوریستی روستای کندوان واقع در شهرستان اسکو میباشد. برای رسیدن به این هدف در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. در روش توصیفی ابزار کار محققان مطالعات اسنادی و میدانی بوده و در مرحله بعد با استفاده از نظر کارشناسان و توریستها توان ژئوتوریستی روستا ارزیابی گردید. در نهایت برای تجزیه تحلیل دادهها مدل دینامیکی بهکار گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد که شاخص ارزش علمی ژئوتوریستی روستا برابر با 88/22، شاخص ارزشهای مازاد 08/29 و ضریب آسیبپذیری منطقه نیز 47/2 بهدست آمده است. در نهایت توان ژئوتوریستی روستا بر اساس معیار کمی (مقدار 45/54 ) و معیار کیفی مدل، خوب ارزیابی گردید.
محمدرضا پورمحمدی؛ آرزو شفاعتی؛ کیومرث ملکی
دوره 17، شماره 43 ، خرداد 1392، ، صفحه 41-70
چکیده
اگرچه افزایش جمعیت علت اولیه گسترش شهرها محسوب میشود، لیکن پراکندگی نامعقول آن اثرات نامطلوبی بر محیط طبیعی و فرهنگ جوامع میگذارد. تلاشهای زیادی برای برطرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکنده شهرها به عمل آمده است که عمدهترین آنها راهبرد «رشد هوشمند» به عنوان یکی از راهکارهای مقابله با «پراکندگی» توسعه شهری است. ...
بیشتر
اگرچه افزایش جمعیت علت اولیه گسترش شهرها محسوب میشود، لیکن پراکندگی نامعقول آن اثرات نامطلوبی بر محیط طبیعی و فرهنگ جوامع میگذارد. تلاشهای زیادی برای برطرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکنده شهرها به عمل آمده است که عمدهترین آنها راهبرد «رشد هوشمند» به عنوان یکی از راهکارهای مقابله با «پراکندگی» توسعه شهری است. الگوی توسعه میانافزا یکی از ابزارهای رشد هوشمند است و در صورت تحقق از مصادیق بارز توسعه پایدار میباشد. کمبود زمین، موانع طبیعی و مصنوعی گسترش افقی شهرها، گسترش شهر بر روی پهنه های مخاطرهآمیز و گسلها، هزینه بالای ایجاد خدمات زیربنائی و تسهیلات شهری، همچنین برخی ملاحظات مربوط به پایداری محیط، بهسازی و اصالت بخشی به بافتهای فرسوده شهری، کاهش اتلاف سرمایه و انرژی، ایجاد شبکه حمل و نقل مناسب، اختلاط کاربریها و مسائلی از این دست، موجب گردیده است تا الگوی توسعه میانافزا و لایهگذاری در بافتهای شهری مورد توجه قرار گیرد. شهر تبریز یکی از قدیمیترین مراکز سکونتی است که از جهات مختلف طبیعی، سیاسی، دموگرافیکی و... دارای اهمیت میباشد. گسترش پراکنده و توسعه افقی شهر، ضمن اینکه گاهاً با محدودیتهای طبیعی روبروست هزینههای خدمات شهری را نیز افزایش میدهد. همچنین حدود یک سوم جمعیت شهر تبریز را حاشیهنشینان تشکیل میدهند، اگر به رقم فوق ساکنان بافت فرسوده را اضافه کنیم شاید در حدود نیمی از جمعیت شهر در شرایط نامناسب و ناهنجار زندگی میکنند. توسعه میانافزا و توجه به بهسازی بافت فرسوده و تشویق اسکان جمعیت در نواحی کم تراکم مرکز شهر، مشکلاتی از این دست را حل میکند. در این تحقیق به منظور ارزیابی پتانسیل میان افزایی، محور تاریخی-فرهنگی شهر تبریز انتخاب گردیده و از دادههای طرح تفصیلی منطقه 6 طرح جامع تبریز استفاده شـده است. در ادامه به منظور ارزیابی پـتانسیل میانافزایی آن، مدلی تـهیه و پتانسیل میانافزایی در آن تعیین شده است. در نهایت با توجه به وضع موجود و خروجی مدل، این نتیجه حاصل شد که با استفاده از توسعه میانافزا و ایجاد تغییراتی در بافت موجود شهر میتوان سطح پایداری را در شهر ارتقاء داده و ساختار کالبدی مناسبی فراهم آورد.
جواد بهمنش؛ نسرین آزاد طلاتپه
دوره 19، شماره 51 ، فروردین 1394، ، صفحه 41-58
چکیده
یکی از خواص چرخه اتمسفری تغییرات اقلیمی است، بهطوری که نوساناتی را در پارامترهای هواشناسی ایجاد میکند. این نوسانات در بسیاری از نقاط دنیا شدید بوده و منابع آب و خاک توسط آنها متأثر میشود. لذا جهت آمادگی در برابر اثرات نامطلوب پدیده تغییر اقلیم و اتخاذ برنامههای مناسب توسعه و مدیریت منابع آب، بررسی تغییرات متغیرهای ...
بیشتر
یکی از خواص چرخه اتمسفری تغییرات اقلیمی است، بهطوری که نوساناتی را در پارامترهای هواشناسی ایجاد میکند. این نوسانات در بسیاری از نقاط دنیا شدید بوده و منابع آب و خاک توسط آنها متأثر میشود. لذا جهت آمادگی در برابر اثرات نامطلوب پدیده تغییر اقلیم و اتخاذ برنامههای مناسب توسعه و مدیریت منابع آب، بررسی تغییرات متغیرهای هواشناسی در هر منطقه اقدامی ضروری است. هدف از این مطالعه، بررسی تغییر اقلیم در منطقه ارومیه بود. در این تحقیق روند تغییرات پارامترهای درجه حرارت، بارندگی، درصد رطوبت، ساعات آفتابی و تبخیر-تعرق پتانسیل مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور از دادههای روزانه ایستگاه سینوپتیک ارومیه با دوره آماری 40 ساله (1389-1350) استفاده شد. آزمون آماری من-کندال در سطح اطمینان 95 درصد جهت بررسی وجود روند معنیدار در این پارامترها بهکار گرفته شد. بررسیها نشان داد که روند تغییرات درجه حرارت بیشینه، کمینه و متوسط درجه حرارت افزایشی و در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار بود. میزان بارندگی ارومیه با شیب 26/2- کاهش یافته که این کاهش معنیدار بود. ساعات آفتابی شیب مثبت و معنیدار داشت. اما شیب منفی درصد رطوبت و شیب مثبت تبخیر- تعرق پتانسیل (0068/0) معنیدار نبود. بررسیهای ماهانه نشان داد متوسط درجه حرارت در همه ماههای سال شیب مثبت داشت اما این شیب مثبت در همه ماههای سال معنیدار نبود. سایر پارامترها در برخی ماهها دارای شیب افزایشی و در برخی ماهها شیب کاهشی داشت.
ژئومورفولوژی
سید اسدالله حجازی؛ ستاره فرمانی منصور
چکیده
اشکال ژئومورفولوژیک و نمود آنها در مکانهای ژئومورفیکی یکی از ارکان اصلی دانش ژئوتوریسم است. محوریت مطالعاتی در این شاخه علمی، تعیین لندفرمهای ویژه گردشگری و ترکیب نمودن آن با مواریث فرهنگی، تاریخی و اکولوژیکی به منظور دستیابی به توسعه پایدار گردشگری است. بنابراین مکانهای ژئومورفیک بهصورت اشکال و فرآیندهای ...
بیشتر
اشکال ژئومورفولوژیک و نمود آنها در مکانهای ژئومورفیکی یکی از ارکان اصلی دانش ژئوتوریسم است. محوریت مطالعاتی در این شاخه علمی، تعیین لندفرمهای ویژه گردشگری و ترکیب نمودن آن با مواریث فرهنگی، تاریخی و اکولوژیکی به منظور دستیابی به توسعه پایدار گردشگری است. بنابراین مکانهای ژئومورفیک بهصورت اشکال و فرآیندهای ژئومورفولوژیکی تعریف میشوند که بنابر درک انسان از عوامل تأثیرگذار زمینشناسی، ژئومورفولوژیکی، تاریخی و اجتماعی این مکانها، ارزش زیباییشناختی، علمی، فرهنگی- تاریخی و یا اجتماعی- اقتصادی پیدا میکنند. روستای ورکانه به سبب داشتن ویژگیهای زمین شناختی و ژئومورفولوژیکی در معماری چشماندازهای طبیعی و فرهنگی، اهمیت و پتانسیل بالایی در زمینه جذب ژئوتوریسم دارند. بنابراین، ارایه روشهای ارزیابی جامع در تحقق توسعه ارزشهای علمی، فرهنگی، اقتصادی و مانند آن ضروری بهنظر میرسد. در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از روش پرییرا و بررسیهای میدانی به ارزیابی توانمندی مکانهای ژئومورفیکی روستای ورکانه پرداخته شود. در این روش، از یک طرف از مجموع دو معیار علمی و مکمل، ارزش ژئومورفولوژیکی سایتها شناسایی میشود و از طرف دیگر ارزش مدیریتی از مجموع دو معیار محافظت و استفاده بهدست میآید و از جمع این دو ارزش اصلی امتیاز نهایی مکانهای ژئومورفیک مشخص میشود. نتایج نشان میدهد از میان سایتهای مورد بررسی، بالاترین امتیاز در بخش ژئومورفولوژیکی (62/7) متعلق به خانههای سنگی و بالاترین امتیاز در بخش مدیریتی (02/6) متعلق به همین مکان میباشد این بیانگر توانمندی قابل توجه مکانهای ژئومورفیکی مورد مطالعه برای جذب گردشگر و توسعه گردشگری در منطقه است. با توجه به نتایج بهدست آمده، برای اینکه مکانهای ژئومورفیک قابلیت عرضه به گردشگران و بازدیدکنندگان را داشته باشد، لازم است این مکانها تبدیل به محصول گردشگری شوند. تبدیل شدن جاذبهها و مکانهای گردشگری، پیش از هر چیز نیازمند سرمایهگذاری و آماده سازی دارد تا اینکه یک توسعه پایدار بهویژه در جوامع روستایی فراهم شود
برنامه ریزی روستایی
جواد بذرافشان؛ محسن شایان؛ سجاد بازوند
چکیده
شاخصهای مسکن پایدار به عنوان یک برنامه و ابزار ضروری برای بیان پایداری ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی وکالبدی مسکن از جایگاه ویژهای در امر برنامهریزی مسکن روستایی برخوردار هستند. لذا تدوین یک برنامه در بخش مسکن پایدارروستایی نیازمند شناسایی و تجزیه و تحلیل ابعاد و اجزای مختلف مسکن پایدار است. از این رو هدف پژوهش حاضرتحلیل ...
بیشتر
شاخصهای مسکن پایدار به عنوان یک برنامه و ابزار ضروری برای بیان پایداری ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی وکالبدی مسکن از جایگاه ویژهای در امر برنامهریزی مسکن روستایی برخوردار هستند. لذا تدوین یک برنامه در بخش مسکن پایدارروستایی نیازمند شناسایی و تجزیه و تحلیل ابعاد و اجزای مختلف مسکن پایدار است. از این رو هدف پژوهش حاضرتحلیل عوامل مؤثر بر شاخصهای پایداری مسکن روستایی شهرستان زرین دشت میباشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از پنج شاخص خدماتی- رفاهی، اقتصادی، استحکامبنا، همسازی با محیطزیست وبهروری انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل سرپرستان خانوارهای واحدهای مسکونی روستاهای شهرستان زرین دشت میباشد که با استفاده از فرمول-کوکران حجم نمونهای معادل 300 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردیده و با ابزار پرسشنامه مطالعه شدهاند. نتایج بانرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده است. پایایی پرسشنامهها با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردیده است که در این پژوهش بیش از 84/0 درصد به دست آمده است که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. نتایج حاصل تحلیل عاملی نشان میدهد که پنج عامل خدماتی- رفاهی، 434/21 درصد اقتصادی 695/10 درصد، استحکام بنا626/9 درصد، بهرهوری557/8 درصد و همسازی با محیط زیست587/7 درصد و درمجموع 917/57 درصد از واریانس متغیرهای تحقیق را قادرند تبیین کنند و توجه به این عوامل در برنامهریزی مسکن پایدار ضروری به نظر میرسد.
برنامه ریزی روستایی
اسلام بشکار؛ جواد بذرافشان؛ مهرشاد طولابی نژاد
دوره 23، شماره 69 ، آذر 1398، ، صفحه 41-64
چکیده
حمایت اجتماعات محلی از توسعه گردشگری یک عامل مهم در مدیریت گردشگری جامعه محور است که میتواند نقش مهمی در توسعه آن و به تبع بر معیشت پایدار خانوارها بازی کند. هدف این مطالعه بررسی حمایت اجتماعات محلی از توسعه گردشگری و ارتباط آن با معیشت پایدار روستایی میباشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی- ...
بیشتر
حمایت اجتماعات محلی از توسعه گردشگری یک عامل مهم در مدیریت گردشگری جامعه محور است که میتواند نقش مهمی در توسعه آن و به تبع بر معیشت پایدار خانوارها بازی کند. هدف این مطالعه بررسی حمایت اجتماعات محلی از توسعه گردشگری و ارتباط آن با معیشت پایدار روستایی میباشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستاهای شهرستان چابهار میباشد (3441N=). 345 سرپرست خانوار با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تحلیل دادهها، ابتدا با استفاده از آزمون t تک نمونهای به بررسی میزان حمایت مردم محلی از توسعه گردشگری پرداخته شد. برای بررسی اثرات شاخصهای حمایت اجتماعات محلی در توسعه گردشگری از مدل تحلیل مسیر، و برای بررسی ارتباط بین توسعه گردشگری و معیشت پایدار از ضریب همبستگی V کرامر استفاده شد. یافتهها نشان داد که حمایت اجتماع محلی از توسعه گردشگری در حد مطلوبی بوده و درک منافع حاصل از گردشگری و تعلق مکانی بیشترین تاثیر را بر توسعه گردشگری داشته است. همچنین یافتهها در مورد ارتباط بین توسعه گردشگری و معیشت پایدار نشان داد که توسعه گردشگری بیشترین رابطه را با پایداری اقتصادی داشته است. لذا میتوان گفت که دخالت دادن نظرات ساکنین محلی در بخش گردشگری منجر به توسعه آن و این امر بالتبع باعث پایداری معیشت خانوارهای روستایی میگردد.
ژئومورفولوژی
اسدالله حجازی؛ عطرین ابراهیمی
چکیده
میزان رشد جمعیت شهری در مناطق مختلف متفاوت است و نقش و موقعیت شهرها در این میزان بسیار تاثیرگذار است. شهر بانه در حال حاضر یکی از مهمترین شهرهای غرب کشور محسوب میشود که بسیار مورد توجه قرار دارد و با توجه به موقعیت تجاری که دارد جمعیت شهری و گسترش نواحی سکونتگاهی شهری آن با روند قابل توجهی در حال افزایش است. با توجه به وضعیت ژئومورفولوژیکی ...
بیشتر
میزان رشد جمعیت شهری در مناطق مختلف متفاوت است و نقش و موقعیت شهرها در این میزان بسیار تاثیرگذار است. شهر بانه در حال حاضر یکی از مهمترین شهرهای غرب کشور محسوب میشود که بسیار مورد توجه قرار دارد و با توجه به موقعیت تجاری که دارد جمعیت شهری و گسترش نواحی سکونتگاهی شهری آن با روند قابل توجهی در حال افزایش است. با توجه به وضعیت ژئومورفولوژیکی منطقه، توسعه نواحی سکونتگاهی این شهر با محدودیتهایی مواجه است و به همین دلیل در ادامه روند توسعه این شهر، بسیاری از سکونتگاها در مناطقی استقرار مییابند که از نظر ژئومورفولوژی جزء مناطق مخاطره آفرین هستند. با توجه به موارد مذکور در این تحقیق به ارزیابی روند توسعه شهری بانه از سال 1990 تا 2020 پرداخته شده است و هدف از تحقیق حاضر این است تا روند توسعه شهری بانه در طی دوره زمانی 1990 تا 2020 ارزیابی و سپس بر مبنای آن، میزان توسعه شهر بانه را تا سال 2030 پیش بینی کرد. دادههای تحقیق شامل تصاویر ماهوارهای لندست سالهای 1990، 2000، 2010 و 2020 و همچنین لایههای اطلاعاتی از جمله DEM 30 متر و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از دو نرم افزار ARC GIS و IDRISI استفاده شده است. در این تحقیق ابتدا با استفاده از تصاویر ماهوارهای کاربری اراضی محدوده مطالعاتی در طی سالهای 1990 تا 2020 تهیه شده است و سپس بر مبنای این نقشهها با مدل LCM میزان توسعه نواحی سکونتگاهی تا سال 2030 پیش بینی شده است. نتایج تحقیق حاضر بیانگر این است که در طی دوره زمانی 1990 تا 2020 وسعت نواحی سکونتگاهی از 9 کیلومترمربع به 20 کیلومترمربع افزایش یافته است و همچنین نتایج حاصل از پیش بینی میزان توسعه نواحی سکونتگاهی نیز بیانگر این است که وسعت نواحی سکونتگاهی محدود مطالعاتی تا سال 2030 به حدود 4/27 کیلومترمربع خواهد رسید.
میرکامل حسینی؛ مجید زاهدی؛ محمد حسین فتحی؛ خلیل ولیزاده کامران
دوره 17، شماره 45 ، آبان 1392، ، صفحه 42-67
چکیده
این تحقیق به منظور مطالعه و شناخت قابلیتهای طبیعی استان آذربایجان غربی برای کشت آفتابگردان به عمل آمد. برای انجام آن از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شد. دادههای عناصر اقلیمی از قبیل حداقل دمای طول دوره رشد (می تا سپتامبر)، بارندگی طول دوره رشد، رطوبت نسبی طول دوره رشد آفتابگردان، 9 ایستگاه موجود در منطقه بین سالهای(1387-1373) ...
بیشتر
این تحقیق به منظور مطالعه و شناخت قابلیتهای طبیعی استان آذربایجان غربی برای کشت آفتابگردان به عمل آمد. برای انجام آن از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شد. دادههای عناصر اقلیمی از قبیل حداقل دمای طول دوره رشد (می تا سپتامبر)، بارندگی طول دوره رشد، رطوبت نسبی طول دوره رشد آفتابگردان، 9 ایستگاه موجود در منطقه بین سالهای(1387-1373) به مدت 15 سال تهیه گردید و همچنین شیب، خاک و ارتفاع از جمله دادههایی بودند که برای تعیین و شناسایی منطقه مساعد کشت آفتابگردان در محدوده مورد مطالعه از آنها استفاده شد. با بهرهگیری از نیاز رویشی (شرایط اقلیمی مطلوب) گیاه زراعی مورد مطالعه، لایه اطلاعاتی تولید و هر سری از دادهها ارزشگذاری و طبقهبندی شدند. به منظور بررسی نقش تاثیرگذاری هر یک از عناصر اقلیمی و عوامل فیزیکی زمین در پهنهبندی آگروکلیماتیک کاشت آفتابگردان، دادههای مربوط به مقادیر دما، بارش و رطوبت نسبی با هم ترکیب شدند و سپس با تلفیق تمام دادههای عناصر اقلیمی و عوامل فیزیکی زمین به صورت یکجا، نقشه نهایی که قابلیت اراضی را برای کاشت گیاه زراعی آفتابگردان را نشان میدهد تهیه شد. نهایتاً این که در هر دو مدل AHP و همپوشانی وزندار بیشترین مساحت به منطقه 2، یعنی منطقه مناسب برای کاشت آفتابگردان که قسمتهای شمالشرق و شرق محدوده مورد مطالعه (شهرستانهای خوی، قرهضیاالدین، پلدشت و شوط) را شامل میشود اختصاص یافته است و مناطق بسیار مناسب برای کشت در هر دو مدل، شهرستانهای قرهضیاالدین و پلدشت تشخیص داده شدهاند.
مجید رضایی بنفشه؛ فاطمه سرافروزه؛ طاهره جلالی
دوره 16، شماره 38 ، بهمن 1390، ، صفحه 43-74
چکیده
به منظور بررسی تغییر عناصر اقلیمی حوضه دریاچه ارومیه، دادههای درجه حرارت حداکثر و حداقل و بارندگی روزانه 4 ایستگاه در طی دورة 2006-1984 مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از شش شاخص برای تجزیه و تحلیل روند تغییرات درجه حرارت و هشت شاخص جهت بررسی روند تغییرات بارش بهره گرفته شد. روند این نمایهها با استفاده از روش حداقل مربعات تعیین ...
بیشتر
به منظور بررسی تغییر عناصر اقلیمی حوضه دریاچه ارومیه، دادههای درجه حرارت حداکثر و حداقل و بارندگی روزانه 4 ایستگاه در طی دورة 2006-1984 مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از شش شاخص برای تجزیه و تحلیل روند تغییرات درجه حرارت و هشت شاخص جهت بررسی روند تغییرات بارش بهره گرفته شد. روند این نمایهها با استفاده از روش حداقل مربعات تعیین گردید و برای تشخیص معنیداری آنها آزمون رتبهای من ـ کندال به کار رفت. نتایج نشان میدهد که شرایط اقلیمی در طی دورة مورد مطالعه در این منطقه تغییر پیدا کرده است. بطوری که تعداد روزهای تابستانی و شبهای گرم بطور معنیداری افزایش و تعداد روزهای سـرد و شبهای سرد به طور معنیداری کاهش یافتـه است. مجموع بارندگی سالانه، تعداد روزهای بارانـی (بیش از 2 میلیمتر) و تعداد روزهای بارندگی سنگین (بیشتر یا مساوی 10 میلیمتر)، نیز کاهش معنیداری داشته است. همچنین در طی دورة مورد مطالعه تعداد روزهای متوالی مرطوب بطور معنیداری کاهش پیدا کرده است. اما افزایش روزهای متوالی خشک معنیدار نبوده است.
برنامه ریزی شهری
محمدرضا پورمحمدی؛ سمیه اهنی؛ فاطمه زارعی؛ کیوان زارعی
چکیده
شهر الکترونیک از طریق خرید الکترونیک، خدمات الکترونیک، ارتباط الکترونیک، آموزش الکترونیک، بانکداری الکترونیک، دورکاری و تفریح الکترونیک برکاربریهای مختلف شهر تأثیر میگذارد. شهر تبریز نیز از این مقوله مستثنی نبوده است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و مدل AHP، ابتدا میزان تأثیر شهر الکترونیک بر هر کدام از کاربریهای ...
بیشتر
شهر الکترونیک از طریق خرید الکترونیک، خدمات الکترونیک، ارتباط الکترونیک، آموزش الکترونیک، بانکداری الکترونیک، دورکاری و تفریح الکترونیک برکاربریهای مختلف شهر تأثیر میگذارد. شهر تبریز نیز از این مقوله مستثنی نبوده است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و مدل AHP، ابتدا میزان تأثیر شهر الکترونیک بر هر کدام از کاربریهای اراضی شهری در سطح مناطق شهر تبریز مورد سنجش قرار گرفته است و ضریب اهمیت هر کدام تعیین شده است. سپس با توجه به اینکه شهر الکترونیک در تمامی کاربریها موجب کاهش سطح میگردد و تنها در کاربری مسکونی نیاز به افزایش فضا میباشد، ادامه روند تحقیق در دوسناریو دنبال شده است. در سناریو یک فرض بر این بوده است که تمامی نیاز به کاربری زمین در سطح مناطق، در سطح خود منطقه تأمین گردد و در سناریوی دوم، تأمین مازاد نیازی که به کاربری مسکونی ناشی از شهر الکترونیک به وجود میآید، در خارج از محدوده شهر در نظر گرفته شده است و در نهایت در هر یک از مناطق، اولویت اختصاص اراضی صرفهجویی شده به کاربریهای مختلف مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان میدهدکه اولویتهای اساسی تخصیص فضاها در مناطق دهگانه شهر تبریز مربوط به کاربریهای ورزشی، فرهنگی و فضای سبز است. و روندکنونی توسعه کاربری زمین، توانایی تأمین نیازهای شهروندان را بر اساس فضاهای واقعی ندارد و لزوم استفاده از خدمات شهر الکترونیک و تأمین مجازی آنها ضروری به نظر میرسد.
علی رضا ایلدرمی؛ مینا مرادی
چکیده
بیابانزایی در اثر شدت فرسایش بادی به معنی کاهش توان اکولوژیکی و بیولوژی زمین است که بهصورت طبیعی یا مصنوعی با فعالیت انسان رخ میدهد. تاکنون روشهای متنوع و زیادی جهت برآورد میزان فرسایش بادی در سراسر دنیا توسط کارشناسان مختلف ارائه شده است. بهدلیل منطبق نبودن مدلهای ارائه شده توسط کارشناسان سایر کشورها با شرایط اقلیمی ...
بیشتر
بیابانزایی در اثر شدت فرسایش بادی به معنی کاهش توان اکولوژیکی و بیولوژی زمین است که بهصورت طبیعی یا مصنوعی با فعالیت انسان رخ میدهد. تاکنون روشهای متنوع و زیادی جهت برآورد میزان فرسایش بادی در سراسر دنیا توسط کارشناسان مختلف ارائه شده است. بهدلیل منطبق نبودن مدلهای ارائه شده توسط کارشناسان سایر کشورها با شرایط اقلیمی ایران، در سال 1375 مدل تجربی IRIFR.E.A تدوین و ارائه گردید. لذا دشت قهاوند در استان همدان که تخریب منابع تولید در این چند دهه به آن چهرهای بیابانی داده است، جهت بررسی انتخاب گردید منطقه مورد مطالعه در زون سنندج-سیرجان و بهموازات زون زاگرس قرار گرفته و بهشدت دگرگون و فعالیت ماگماتیسم در آن حاصل شده است. هدف از این بررسی، ارزیابی شدت فرسایش بادی و تهیه نقشه آن با استفاده از مدل IRIFR.E.A است. ابتدا هفت واحد کاری ژئومورفولوژی بر اساس ویژگیهای، زمینشناسی، خاکشناسی، پوشش گیاهی و آب و هواشناسی کاربری اراضی تعیین گردید. سپس عوامل 9گانه مؤثر در فرسایش بادی بر پایه مدل مذکور در هفت واحد کاری ژئومورفولوژی، ارزشگذاری و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که بیشترین امتیاز مربوط به تغییر کاربری اراضی و پهنههای نمکی دانهریز یا پف کرده میباشد، و کمترین امتیاز مربوط به اراضی روستا است. همچنین با توجه به بررسیهای بهعمل آمده از کل منطقه مشخص شد که، 04/7 درصد از منطقه در کلاس فرسایشی کم، 59/23 درصد در کلاس فرسایش متوسط و 35/69 درصد در کلاس فرسایشی شدید و خیلی شدید قرار دارد.
مهدی پورطاهری؛ عبدالرضا رکن¬الدین افتخاری؛ مهدی رحمتی
دوره 16، شماره 42 ، اسفند 1391، ، صفحه 45-63
چکیده
در دنیای معاصر، یکی از ابعاد برنامهریزی، تلاش در راستای ارتقای زندگی انسان و بهبود شرایط زیست وی است. به گونهای که بسیاری از موفقترین دولتها، دلیل توفیق برنامههای خود را، بهبود زندگی مردم و افزایش سطح رفاه آنها میدانند. در مقابل، زمانی برنامههای رفاه اجتماعی بهتر به اهداف پیشبینی شده میرسند که جامعه مورد نظر، ...
بیشتر
در دنیای معاصر، یکی از ابعاد برنامهریزی، تلاش در راستای ارتقای زندگی انسان و بهبود شرایط زیست وی است. به گونهای که بسیاری از موفقترین دولتها، دلیل توفیق برنامههای خود را، بهبود زندگی مردم و افزایش سطح رفاه آنها میدانند. در مقابل، زمانی برنامههای رفاه اجتماعی بهتر به اهداف پیشبینی شده میرسند که جامعه مورد نظر، از سطح آموزش لازم برخوردار باشد. بنابراین، دانش و آگاهی، سنگ بنای توسعه و رفاه جامعه است. در جامعه ایران، سطح دانش و آگاهی مردم نسبتاً پایین است. این میزان در جامعه روستایی نسبت به جامعه شهری بسیار پایینتر است، که عمق چالش آگاهی را در میان این بخش از جامعه نشان میدهد. بنابراین، با داشتن سطوح آموزشی پایین، و به دنبال آن، کماطلاعی از حقوق شخصی، شهروندی و اجتماعی، جامعه روستایی دچار سرگردانی شدیدی در تهیه خواستههای خود شده است. این امر، بهنوبه خود تأثیری معکوس در موفقیت برنامهریـزی نهادهای مرتبط با جامـعه روستایی دارد. حال، این سوال مطرح میشود که؛ آیا بین دانش حقوقی روستاییان و رفاه اجتماعی آنان رابطه معناداری وجود دارد؟ تحقیق حاضر با کمک روش پیمایشی و با استفاده از تحلیل- توصیفی انجام شده است. بر این مبنا با تکمیل 230 پرسشنامه در سطح ساکنان روستایی دهستان میان کوه غربی استان لرستان - شهرستان پلدختر، مشخص گردید که رابطه معناداری بین دانش حقوقی و میزان رفاه اجتماعی وجود دارد. در این راستا حقوق فردی و شهروندی بیشترین سهم را بر رفاه اجتماعی به ویژه در میزان رضایت از خدمات و میزان مشارکت روستائیان داشتهاند.
آب و هواشناسی
محمدعلی قربانی؛ سرور پوربابک؛ حسین جباری خامنه؛ اسماعیل اسدی؛ محمدحسن فاضلی فرد
چکیده
چکیده طبقهبندی ایستگاههای هواشناسی موجب اختصاص حجم زیادی از اطلاعات به چند دسته متجانس کوچکتر، سهولت استفاده در مدلسازی و همچنین کمک شایانی به گسترش اطلاعات نقطهای به اطلاعات منطقهای برای نقاط فاقد آمار مینماید. در این تحقیق 112 ایستگاه هواشناسی پس از بررسیهای اولیه از بین تمام ایستگاههای سینوپتیک کشور ...
بیشتر
چکیده طبقهبندی ایستگاههای هواشناسی موجب اختصاص حجم زیادی از اطلاعات به چند دسته متجانس کوچکتر، سهولت استفاده در مدلسازی و همچنین کمک شایانی به گسترش اطلاعات نقطهای به اطلاعات منطقهای برای نقاط فاقد آمار مینماید. در این تحقیق 112 ایستگاه هواشناسی پس از بررسیهای اولیه از بین تمام ایستگاههای سینوپتیک کشور انتخاب و سپس با استفاده از خوشهبندی فازی و شبکه عصبی مصنوعی کوهونن طبقهبندی دمائی آنها مورد بررسی قرار گرفت. میانگین دمای سالانه، طول جغرافیایی، عرض جغرافیایی و ارتفاع ایستگاهها بهعنوان پارامترهای ورودی معیارهای طبقهبندی در نظر گرفته شدند. تعداد بهینه خوشهها با استفاده از شاخص دیویس-بولدین، محاسبه و ایستگاههای هر خوشه به تفکیک مشخص و با کمک سیستم اطلاعات جغرافیائی روی نقشه مشخص گردید. در ادامه از پهنهبندی اقلیمی کشور بر اساس روش دمارتن جهت ارزیابی دقت هر دو روش استفاده گردید. هر چند نتایج حاکی از دقت قابل قبول هر دو روش میباشد، لیکن خوشهبندی فازی تا حدودی نسبت به شبکه عصبی کوهونن انطباق بهتری را با پهنههای اقلیمی حاصل از روش دمارتن نشان میدهد
آب و هواشناسی
محسن آرمش؛ محمود خسروی؛ محمد سلیقه
دوره 22، شماره 65 ، آبان 1397، ، صفحه 45-62
چکیده
این مطالعه به منظور بررسی تغییرپذیری بارشهای تابستانه ایستگاههای منتخب جنوبشرق ایران انجام شد و ارتباط این بارشها با شاخص IOD بررسی گردید. بدین منظور از آمار هفتگی بارش ماههای ژوئن تا سپتامبر ایستگاههای زاهدان، کرمان، بندرعباس، ایرانشهر و بم و همچنین دادههای هفتگی شاخص IOD استفاده شد. روش انجام مطالعه آزمون همبستگی ...
بیشتر
این مطالعه به منظور بررسی تغییرپذیری بارشهای تابستانه ایستگاههای منتخب جنوبشرق ایران انجام شد و ارتباط این بارشها با شاخص IOD بررسی گردید. بدین منظور از آمار هفتگی بارش ماههای ژوئن تا سپتامبر ایستگاههای زاهدان، کرمان، بندرعباس، ایرانشهر و بم و همچنین دادههای هفتگی شاخص IOD استفاده شد. روش انجام مطالعه آزمون همبستگی و تبدیل موجک گسسته میباشد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که شاخص دوقطبی با بارش تابستانه ایرانشهر، بندرعباس و زاهدان ارتباط مثبت و معناداری در سطح 99 و 95 درصد دارد ولی با بارش تابستانه کرمان و بم حتی ارتباط نزدیک به سطح معناداری را نشان نداد. همچنین افزایش تعداد سطح تجزیه دادههای بارش در تبدیل موجک به بیش از 4 سطح سبب کاهش همبستگی بین تقریب بارش ایستگاهها و شاخص IOD شد. تجزیه دادهها با تبدیل موجک گسسته نشان داد که مهمترین چرخه در شاخص IOD با تکرار 11 ساله رخ داده است. زاهدان و ایرانشهر چرخههای تناوبی نسبتاً مشابهی را نشان دادند. در بندرعباس و بم چرخه 11 ساله و در کرمان چرخه غالب 7 ساله آشکار شد. از نظر نواحی تحت تأثیر شاخص IOD به نظر میرسد که نواحی ساحلی جنوبشرق و نواحی که تحت تأثیر کمفشارهای پاکستان و خلیجفارس هستند بیشتر تحت تأثیر شاخص IOD باشند.
برنامه ریزی شهری
جمال امینی؛ منصور عزیزی؛ مهسا فرامرزی اصل
دوره 22، شماره 66 ، بهمن 1397، ، صفحه 45-66
چکیده
امروزه یکی از موارد بسیار مهم و پیچیده برای برنامهریزان شهری، تصمیم گیری در مورد مکانهای مناسب جهت گسترش آتی شهر و تعیین اراضی مناسب توسعه می باشد که این مهم تنها با نگاهی جامع نسبت به تمام عوامل تأثیرگذار در جهتیابی توسعهی فیزیکی شهر، محقق خواهد شد. شناخت و تعیین تناسب و استعداد زمین برای توسعة کالبدی و شهری از اقدامات اولیه ...
بیشتر
امروزه یکی از موارد بسیار مهم و پیچیده برای برنامهریزان شهری، تصمیم گیری در مورد مکانهای مناسب جهت گسترش آتی شهر و تعیین اراضی مناسب توسعه می باشد که این مهم تنها با نگاهی جامع نسبت به تمام عوامل تأثیرگذار در جهتیابی توسعهی فیزیکی شهر، محقق خواهد شد. شناخت و تعیین تناسب و استعداد زمین برای توسعة کالبدی و شهری از اقدامات اولیه در برنامهریزیهای فضایی و محیطی است. هدف از انجام پژوهش این بود که با توجه به عوامل موثر در توسعه کالبدی شهر، نواحی مناسب برای توسعة کالبدی در شهر مهاباد شناسایی و پراکنش فضایی آن مشخص گردد. معیارهای مورد استفاده شامل لایههای توپوگرافی، زمینشناسی، کاربری زمین، شیب، جهت شیب، حریم رودخانه، دسترسی به شبکههای ارتباطی و رعایت حریم گسل محدوده بودند. که تعیین تناسب زمین از طریق معیارهای مورد استفاده و مدل TOPSIS Fuzzy در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت گرفت. تناسب زمین برای توسعة کالبدی به پنج طبقة خیلی مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب و خیلی مناسب تقسیم شد و نقشة پهنهبندی آن تهیه گردید. نتایج حاکی از آن است که از کل محدوده مورد مطالعه، 11درصد خیلی مناسب و بدون محدودیت، 7/8 مناسب، 32/20 درصد متوسط، 02/29 درصد نامناسب و 96/30 درصد از کل مساحت محدوده مورد مطالعه خیلی نامناسب برای توسعه کالبدی– فضایی شهر میباشد
برنامه ریزی شهری
دکتر محمدرضا پورمحمدی؛ شهریور روستایی؛ احمد اسدی
دوره 23، شماره 67 ، اردیبهشت 1398، ، صفحه 45-65
چکیده
به دلایل گوناگون تامین سرزندگی در مراکز شهری و بویژه در بافتهای فرسوده به یکی از دغدغههای اصلی نظامهای مدیریت شهری به ویژه در کشورهای توسعه یافته تبدیل گردیده است. بدون تردید یکی از عوامل موثر بر توسعه میانافزا و ترغیب شهروندان به مسکنگزینی در بافتهای فرسوده و مرکزی شهر خلق سرزندگی در آنها میباشد. ...
بیشتر
به دلایل گوناگون تامین سرزندگی در مراکز شهری و بویژه در بافتهای فرسوده به یکی از دغدغههای اصلی نظامهای مدیریت شهری به ویژه در کشورهای توسعه یافته تبدیل گردیده است. بدون تردید یکی از عوامل موثر بر توسعه میانافزا و ترغیب شهروندان به مسکنگزینی در بافتهای فرسوده و مرکزی شهر خلق سرزندگی در آنها میباشد. لذا هدف این مطالعه بررسی سرزندگی در بافت فرسوده شهر زنجان و ارتباط آن با مسکنگزینی میباشد. پژوهش با روش پیمایشی انجام گرفته و اطلاعات مورد نظر به صورت مشاهده، تهیه نقشههای ضروری و تکمیل پرسشنامه جمعآوری شده و برای تحلیل آنها از نرمافزار SPSS استفاده شده است. حجم نمونه 365 خانوار میباشد که از جامعه آماری 7160 خانواری بافت فرسوده شهر زنجان انتخاب شده است. سوالات پژوهش عبارتند از: 1- آیا در بافت فرسوده زنجان سرزندگی در سطح قابل قبولی میباشد؟ 2- آیا شهروندان تمایلی جهت مسکنگزینی در بافت فرسوده دارند؟ 3- آیا بین تمایل شهروندان به مسکنگزینی و سرزندگی در بافتهای فرسوده رابطه وجود دارد؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد سرزندگی و مسکنگزینی هر دو در سطح متوسط و قابل قبول بوده و بین مسکنگزینی و سرزندگی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان میدهد که متغیر سرزندگی 25 درصد واریانس مسکنگزینی را تبیین کرده است. بنابراین هرچه در یک محله سرزندگی در سطح بالایی باشد مسکنپذیری آن محله را تقویت میکند. لذا با ارتقاء سرزندگی میتوان به ظرفیتپذیری بافتهای فرسوده امیدوار بود.
آب و هواشناسی
علی محمد خورشیددوست؛ کاوه محمدپور؛ سید اسعد حسینی
چکیده
یشبینی تعداد افراد مراجعهکننده به بیمارستانها در ارتباط با پارامترهای اقلیمی از موضوعات قابل بحت و تأمل است که با تغییرات اقلیمی و گسترش شهرنشینی و آلودگی هوا در دهههای اخیر دامنگیر بسیاری از جوامع بشری شده است. استفاده از مدلهای پیشبینی میتواند بعنوان ابزاری کارآمد در مدیریت و کنترل بیماریها، کاهش مرگ ...
بیشتر
یشبینی تعداد افراد مراجعهکننده به بیمارستانها در ارتباط با پارامترهای اقلیمی از موضوعات قابل بحت و تأمل است که با تغییرات اقلیمی و گسترش شهرنشینی و آلودگی هوا در دهههای اخیر دامنگیر بسیاری از جوامع بشری شده است. استفاده از مدلهای پیشبینی میتواند بعنوان ابزاری کارآمد در مدیریت و کنترل بیماریها، کاهش مرگ و میر و برنامهریزیها مورد توجه قرار گیرد که در این پژوهش دو مدل شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون لوجستیک (لاجیت) به عنوان ابزاری کارآمد در پیشبینی فرآیندهای غیرخطی و پیچیده جهت پیشبینی میزان مراجعهکنندگان بیماری آسم در شهر سنندج در ارتباط با پارامترهای اقلیمی مورد بررسی قرار گرفت. دادههای مورد بررسی در بازه زمانی 8 ساله (2008-2001) از ایستگاه هواشناسی سینوپتیک سنندج و بیمارستانهای توحید و بعثت در سطح شهر سنندج اخذ گردید. سپس، پارامترهای اقلیمی به عنوان ورودی و میزان مراجعهکنندگان بیماری آسم بعنوان خروجی مدلها در نظر گرفته شدند. نتایج حاصل از بررسی نشان داد که مدل شبکه عصبی با ورود پارامترهای متوسط فشار QFE و میانگینهای حداقل و حداکثر دمای ماهانه و همچنین میانگین دمای ماهانه با دقت قابل قبولی میزان مراجعهکنندگان بیماری آسم را پیشبینی میکند به طوری که ضریب همبستگی دادههای واقعی و پیشبینی شده برابر با 99/0 است که در سطح 01/0 معنیدار هستند. پارامترهای ورودی در روش لاجیت نیز نشان میدهد که میزان مراجعهکنندگان بیماری آسم از پارامترهای میانگین حداقل دما، متوسط فشار QFF و متوسط سرعت باد (نات) تأثیر میپذیرند. نسبت لگاریتمی هر کدام از پارامترهای فوق بر روی تعداد مراجعهکننده به ترتیب با ضریب بتای 517/0-، 734/0- و 977/0- معنیدارند و از میان پارامترهای اقلیمی نیز عنصر باد به مراتب بیشتر از سایر پارامترها بر روی میزان تعداد افراد مراجعهکننده به بیمارستان تأثیر گذار است. در مجموع از بین دو مدل غیرخطی مورد بررسی، مدل شبکه عصبی مصنوعی، قابلیت و دقت بیشتری را نسبت به مدل لاجیت نشان داد.
مسعود تقوایی؛ حسین کیومرثی
دوره 17، شماره 44 ، شهریور 1392، ، صفحه 47-71
چکیده
در جهان مدرن و صنعتی امروز، نیاز بشر به تفریح، گشت و گذار و بهرهگیری از مواهب طبیعی موجود در نواحی طبیعی بکر بیش از پیش احساس میگردد. یکی از این مواهب طبیعی که همه ساله گردشگران زیادی را در سراسر دنیا به خود جذب مینماید، نواحی ساحلی و دریاچهها میباشند. دریاچه کافتر که در شمال استان فارس و در جنوب شهرستان اقلید قرار گرفته ...
بیشتر
در جهان مدرن و صنعتی امروز، نیاز بشر به تفریح، گشت و گذار و بهرهگیری از مواهب طبیعی موجود در نواحی طبیعی بکر بیش از پیش احساس میگردد. یکی از این مواهب طبیعی که همه ساله گردشگران زیادی را در سراسر دنیا به خود جذب مینماید، نواحی ساحلی و دریاچهها میباشند. دریاچه کافتر که در شمال استان فارس و در جنوب شهرستان اقلید قرار گرفته است، نیز یکی از این منابع طبیعی جذاب میباشد که علیرغم وجود قابلیتها و توانمندیهای فراوان در زمینه توسعه صنعت گردشگری، تاکنون مطالعهای به منظور شناسایی قابلیتها و توانمندیهای آن صورت نگرفته است. رویکرد حاکم بر این پژوهش توسعهای-کاربردی و روش تحقیق تلفیقی از روشهای تحلیلی، پیمایشی و علّی است که با بهرهگیری از تکنیک SWOT به شناسایی نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدید توسعه صنعت گردشگری در دریاچه کافتر پرداخته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که توسعه گردشگری دریاچه علیرغم دارا بودن نقاط قوت فراوان، با ضعفها و تهدیدهای زیادی روبروست که این امر لزوم توجه بیشتر مسئولان و مردم محلی را بیش از پیش نشان میدهد. با اولویت بندی که در میان راهبردها صورت گرفته است، مشخص گردید که راهبرد جذب سرمایهگذاری خصوصی و دولتی از شهرهای بزرگ اطراف به منظور تقویت زیر ساختهای بهداشتی- درمانی و اقامتی- رفاهی با کسب 370 امتیاز بهترین راهبرد توسعه گردشگری دریاچه کافتر محسوب میگردد. در پایان پژوهش به ارائه راهکارهای توسعه گردشگری دریاچه کافتر در چهار فاز زمانی ضربتی، کوتاهمدت، میان مدت و بلند مدت پرداخته شده است.
کریم حسین زاده دلیر؛ رسول قربانی؛ ابوالقاسم تقی زادفانید
دوره 16، شماره 40 ، شهریور 1391، ، صفحه 47-74
چکیده
روند رو به افزایش شهرنشینی و بروز آثار ناشی از آن، ضرورت برنامهریزی در خصوص توسعه شهری را بیش از گذشته با اهمیت نموده است. از جمله گزینههای مقابله با مشکلات شهرنشینی شتابان و مسائل کلانشهرها، راهبرد احداث شهرهای جدید ـ بویژه از اواسط قرن بیستم ـ بوده است. بدین ترتیب، این الگو در بسیاری از کشورهای دنیا مورد توجه بوده و در کشور ایران، ...
بیشتر
روند رو به افزایش شهرنشینی و بروز آثار ناشی از آن، ضرورت برنامهریزی در خصوص توسعه شهری را بیش از گذشته با اهمیت نموده است. از جمله گزینههای مقابله با مشکلات شهرنشینی شتابان و مسائل کلانشهرها، راهبرد احداث شهرهای جدید ـ بویژه از اواسط قرن بیستم ـ بوده است. بدین ترتیب، این الگو در بسیاری از کشورهای دنیا مورد توجه بوده و در کشور ایران، قبل از سال 1357 با هدف تأمین مسکن شاغلان بخش صنعت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، عمدتاً به منظور جذب سرریز جمعیت مادرشهرها جامه عمل پوشیده است.
اکنون، پس از گذشت بیش از ربع قرن و آغاز مرحله جذب جمعیت برای تعدادی از شهرهای جدید، پاسخ به این سؤال، که «سیاست اخیر تا چه میزان به اهداف خود نزدیکتر شده است»؟ به عنوان هدف اصلی مقاله انتخاب شده است. گفتنی است بررسی کارکرد شهر جدید سهند در جذب سرریز جمعیت مادر شهر تبریز در مقایسه با هدف اولیه پیشبینی شده برای آن، به روش اسنادی و پیمایشی و با انجام نمونهگیری از خانوارهای ساکن و شاغلان واحدهای تولیدی و خدماتی مستقر در شهر جدید انجام پذیرفته است.
یافتهها نشان میدهد، بنابه دلایلی اشباع جمعیت مادرشهر تبریز و آغاز سرریز آن حداقل تا دهه آینده منتفی است. بنابر این شهر جدید سهند از برنامه پیشبینی شده برای جذب جمعیت عقب افتاده و این روند ادامه خواهد داشت. اما به لحاظ کارکرد منظور شده در زمینه جذب جمعیت با ویژگیهای جمعیت سرریز ما در شهر تبریز تا حدودی امکان تحقق اهداف جهتگیری شده میسور مینماید.
علی محمدخورشیددوست؛ غلام حسن محمدی؛ عاطفه حسینی صدر؛ خدیجه جوان؛ ابوالفضل جمالی
دوره 17، شماره 46 ، بهمن 1392، ، صفحه 47-66
چکیده
سامانههای همدیدی موثر در گردوغبارهای غرب کشور براساس دادههای ثبت شده ایستگاههای هواشناسی با استفاده از روش آماری تحلیل مولفههای اصلی و بکارگیری سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) مورد شناسایی قرار گرفت. برای دستیابی به این هدف از دادههای تعداد روزهای همراه با گردوغبار مشاهده شده در 50 ایستگاه هواشناسی در فاصله زمانی 1986 ...
بیشتر
سامانههای همدیدی موثر در گردوغبارهای غرب کشور براساس دادههای ثبت شده ایستگاههای هواشناسی با استفاده از روش آماری تحلیل مولفههای اصلی و بکارگیری سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) مورد شناسایی قرار گرفت. برای دستیابی به این هدف از دادههای تعداد روزهای همراه با گردوغبار مشاهده شده در 50 ایستگاه هواشناسی در فاصله زمانی 1986 تا 2005 استفاده شد. نتایج بدست آمده از بکارگیری روش PCA نشان داد که 5 سامانه سینوپتیکی (یا 5 مولفه اول) قادر به تبیین 12/69 درصد واریانس تغییرات فضایی گردوغبارهای غرب کشور است. در گام بعد به منظور شناسایی سامانههای مذکور، ضریب همبستگی هر یک از ایستگاهها با هر یک از مولفهها به محیط GIS Arc منتقل و با استفاده از روش درونیابی کریجینگ الگوهای سینوپتیک تاثیرگذار بر گردوغبارها شبیهسازی شدند. با مقایسه و تطابق نقشههای استخراج شده با نتایج حاصل از مطالعات انجام شده در زمینه سامانههای سینوپتیک ایجادکننده گردوغبارها در غرب کشور؛ مشخص گردید که سامانه پرفشار آزور از طریق ایجاد کمفشارهای گرمائی سطح زمین بیشترین نقش را در پراکندگی فراوانی روزهای گردوغباری در غرب ایران دارد.
آب و هواشناسی
غلام حسن جعفری؛ هژیر محمدی
دوره 23، شماره 68 ، شهریور 1398، ، صفحه 47-69
چکیده
غییرات سطوح اساس از مهمترین عوامل ناتعادلی فرمها و فرایندهای در حوضههای آبریز است. حوضه آبریز قزلاوزن از زیرحوضههای دریای خزر، در طی کواترنری بهشدت تحت تأثیر نوسانات سطح اساس بوده است. برای بررسی ژئومورفولوژیکی این اثرات در سراب قزلاوزن، با استفاده از نرمافزار GIS و نقشههای توپوگرافی و زمینشناسی آبراههها و لیتولوژی ...
بیشتر
غییرات سطوح اساس از مهمترین عوامل ناتعادلی فرمها و فرایندهای در حوضههای آبریز است. حوضه آبریز قزلاوزن از زیرحوضههای دریای خزر، در طی کواترنری بهشدت تحت تأثیر نوسانات سطح اساس بوده است. برای بررسی ژئومورفولوژیکی این اثرات در سراب قزلاوزن، با استفاده از نرمافزار GIS و نقشههای توپوگرافی و زمینشناسی آبراههها و لیتولوژی رقومی گردید و با توجه به شواهد تغییرات سطح اساس (اسارت و انحراف رودخانهها و آبراهههای شعاعی همگرا) محدودهی ژئونرون بیجار شناسایی شد. با استفاده از تئوری هندسه فراکتال و روش رتبهبندی هورتن- استرالر، نسبت انشعاب، طول آبراههها و بعد فرکتالی زیرحوضه ها محاسبه گردید. آثار تغییرات سطوح اساس محلی، بهصورت سطوح تراکمی در 6 زیرحوضه انگوران چای، حسنآباد یاسوکند، یول کشتی، قروه و دهگلان، گرماب و سجاسرود شناسایی و تجزیهوتحلیل شد. در اطراف چاله بیجار 3 تراس دریاچهای در ارتفاع 1561، 1540 و 1515 متری مشاهده گردید درحالیکه در مرکز چاله فرایند کاوشی غلبه دارد. عدد 12/2 بعد آشوبناکی (فرکتالی) حوضهی آبریز بیجار، دال بر شرایط تقریباً متعادل شبکهی آبراههای در کل حوضه است که نشاندهنده متوقف شدن فرسایش قهقرایی در سرشاخههای رتبهی یک است. در دو زیرحوضه یول کشتی و قروه دهگلان با بعد فرکتالی کمتر از 2 دال بر ضریب انشعاب بیشتر نسبت به مساحت حوضه است؛ در سر آب زیرحوضههای انگوران چای، سجاسرود و گرماب سرشاخهها قادر به شکلگیری و عقبنشینی هستند. زیرحوضه حسنآباد یاسوکند با بیشترین عدد فرکتالی در بین زیرحوضهها (25/3) به بیشترین حد تعادل خود رسیده و کمترین فرسایش قهقرایی در سرشاخههای آن مسلط است. بررسی رابطهی بین بعد فراکتال نسبت انشعاب با مساحت حوضههای موردمطالعه دال بر یک رابطهی معکوس و منفی است.
ژئومورفولوژی
نیر آقابیگی؛ اباذر اسمعلی عوری؛ رئوف مصطفیزاده؛ محمد گلشن
چکیده
برآورد رسوبدهی رودخانه بهدلیل پیچیدگیهای آن یکی از مواردی است که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻨﺤﻨﯽﻫﺎی ﺳﻨﺠﻪرﺳﻮب و راﺑﻄﻪ ﺗﻮاﻧﯽ ﺑﺮازش داده ﺷﺪه ﺑﯿﻦ دادهﻫﺎی دﺑﯽ و ﻏﻠﻈﺖ رﺳﻮب ﻣﻌﻠّﻖ ﯾﮑﯽ از ﻣﺘﺪاولﺗﺮﯾﻦ روشﻫﺎی ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯿﺰان ﻏﻠﻈﺖ رﺳﻮب ﻣﻌﻠّﻖ اﺳﺖ. از طرفی پدیده تغییر اقلیم با تأثیر ...
بیشتر
برآورد رسوبدهی رودخانه بهدلیل پیچیدگیهای آن یکی از مواردی است که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻨﺤﻨﯽﻫﺎی ﺳﻨﺠﻪرﺳﻮب و راﺑﻄﻪ ﺗﻮاﻧﯽ ﺑﺮازش داده ﺷﺪه ﺑﯿﻦ دادهﻫﺎی دﺑﯽ و ﻏﻠﻈﺖ رﺳﻮب ﻣﻌﻠّﻖ ﯾﮑﯽ از ﻣﺘﺪاولﺗﺮﯾﻦ روشﻫﺎی ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯿﺰان ﻏﻠﻈﺖ رﺳﻮب ﻣﻌﻠّﻖ اﺳﺖ. از طرفی پدیده تغییر اقلیم با تأثیر روی بارش، درجهحرارت و دبی جریان تولیدی، بهصورت غیرمستقیم کیفیت آب را نیز تحت تأثیر قرارمیدهد. هدف پژوهش حاضر بهدست آوردن تغییرات رسوب طی دهه آینده (2030-2011) با استفاده از معادله سنجهرسوب میباشد. برای اینمنظور از مدل هیدرولوژیکی IHACRES و مدل اقلیمی LARS-WG استفاده شد. مدل IHACRES ابتدا برای 7 ایستگاه هیدرومتری واسنجی و اعتبارسنجی شد سپس با بهکارگیری مدل LARS-WG میزان تغییرات درجه حرارت حداقل، حداکثر و بارندگی برای دوره آینده بهدست آمد. این تغییرات به مدل IHACRES اعمال شد و میزان دبی جریان دوره آتی تخمین زده شد. از طرفی با استفاده از دادههای دبی و رسوب مشاهداتی منحنیسنجهرسوب تهیه شد. با تغییر مقادیر دبی جریان در ایستگاههای مطالعاتی مقادیر دبی رسوب معلق برای دوره آتی محاسبه شد. نتایج نشان داد مقدار بارندگی 68/3 درصد کاهش یافته و دمای حداقل 48/16 و دمای حداکثر نیز 39/5 درصد افزایش یافته است. بررسی میزان رواناب طی دهه آینده در ایستگاههای هیدرومتری نشان داد که دبی متوسط بهطورکلی 16/0 درصد کاهش یافته است. تعداد وقایع دبی اوج افزایش یافته است که بیشترین افزایش مربوط به ایستگاه هیدرومتری یامچی با دبی متوسط 09/2 و 16 واقعه دبی اوج بالای 6 مترمکعب برثانیه میباشد. این تغییرات اقلیمی بهطور متوسط منجر به کاهش 74 درصدی بار معلق رسوب در ایستگاههای مطالعاتی شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده تأثیر قابل توجه تغییر اقلیم بر حوزههای آبخیز استان اردبیل میباشد و با توجه به اثرات زیست محیطی تغییر اقلیم لازم است راهکارهایی جهت مدیریت مناسب حوزههای آبخیز اتخاذ شود.