آب و هواشناسی
وحیده ابطحی؛ سعید جهانبخش؛ هاشم رستم زاده؛ حسن لشکری
چکیده
بارشهای سنگین یکی از ویژگی اقلیمی عنصر بارش محسوب میشوند که در هر اقلیمی ممکن است اتفاق بیافتند. ولی رخداد آن ها در اقلیمهای خشک و نیمه خشک بدلیل فقدان زیرساختهای کافی و مناسب همراه با خسارت بیشتری هستند. این بارشها در شرایط همدیدی مختلفی رخ میدهند. در این پژوهش نقش رودخانههای جوی در شکلگیری بارشهای سنگین پدیده مطالعه ...
بیشتر
بارشهای سنگین یکی از ویژگی اقلیمی عنصر بارش محسوب میشوند که در هر اقلیمی ممکن است اتفاق بیافتند. ولی رخداد آن ها در اقلیمهای خشک و نیمه خشک بدلیل فقدان زیرساختهای کافی و مناسب همراه با خسارت بیشتری هستند. این بارشها در شرایط همدیدی مختلفی رخ میدهند. در این پژوهش نقش رودخانههای جوی در شکلگیری بارشهای سنگین پدیده مطالعه شده است. برای این منظورابتدا بارشهای سنگین ایستگاههای غرب و شمال غرب کشور دریک دوره 33 ساله استخراج گردید. سپس سامانههای بارشی همراه با رودخانه جوی تفکیک شد. در گام بعد با استفاده از نقشههای جوی ترازهای لایه زیرین تروپوسفر الگوهای همدیدی منجر به ایجاد رودخانههای جوی شناسایی شد. نتایج بررسی نشان دادند که رودخانههای جوی منجر به بارشهای سنگین در منطقه مورد مطالعه از سه الگوی کلی تبعیت میکنند. دو الگوی کم فشار سودانی و الگوی ترکیبی کم فشار سودان و سیکلون مدیترانهای به ترتیب بیشترین نقش را در ایجاد روخانههای جوی منجر با بارش سنگین بر عهده داشتهاند. در الگوی همدیدی کم فشار سودان از دو تا سه روز قبل، زبانه گستردهای از پرفشار سیبری در لایه زیرین تروپوسفر با عبور از کشورهای افغانستان و پاکستان و بخش شرقی ایران بر روی آبهای گرم دریاهای عمان، عرب و خلیج عدن گسترش مییابد. این زبانه با گردش واچرخندی رطوبت این دریاها را بدرون سامانه سودانی فرارفت میکند. با تعمیق ناوه مدیترانهای بر روی غرب آسیا و شمال شرق آفریقا این رطوبت در امتداد جریانات جنوبی جلوی ناوه و با عبور از روی آبهای دریای سرخ تقویت شده و رودخانه جوی شکل میگیرد. در الگوی ادغامی با گسترش زبانه کم فشار سودان به بخش شرقی مدیترانه و غرب آسیا رطوبت دریاهای گرم جنوبی بر روی این منطقه فرارفت شده و با رطوبت انتقالی از روی مدیترانه تقویت گردیده و رودخانه جوی شکل میگیرد.
آب و هواشناسی
پریا سعادت جو؛ علی علیزاده؛ سعید جهانبخش؛ علی محمدخورشیددوست؛ بهروز ساری صراف
چکیده
تغییرات اقلیمی چالشهای مهمی برای مصرف انرژی در ساختمانهای مسکونی در سراسر جهان ایجاد میکنند. هدف این مقاله بررسی تاثیر تغییرات اقلیمی بر مصرف انرژی ساختمانهای مسکونی طی هفتاد سال آینده در شهرهای مختلف ایران میباشد.
در این راستا، دادههای اقلیمی شهرهای تهران، تبریز، اصفهان، مشهد و کرمانشاه با استفاده از نرمافزار Meteonorm ...
بیشتر
تغییرات اقلیمی چالشهای مهمی برای مصرف انرژی در ساختمانهای مسکونی در سراسر جهان ایجاد میکنند. هدف این مقاله بررسی تاثیر تغییرات اقلیمی بر مصرف انرژی ساختمانهای مسکونی طی هفتاد سال آینده در شهرهای مختلف ایران میباشد.
در این راستا، دادههای اقلیمی شهرهای تهران، تبریز، اصفهان، مشهد و کرمانشاه با استفاده از نرمافزار Meteonorm 8 برای هفتاد سال آینده بر اساس داده-های اقلیمی ده ساله موجود تولید شد. پس از شناسایی تیپ غالب ساختمانهای مسکونی در ایران، یک نمونه انتخاب و شبیهسازیهای انرژی با استفاده از نرمافزارDesign Builder 7.0.0.096 برای پنج شهر مذکور در سالهای 2030، 2060 و 2090 انجام شد.
نتایج نشان داد که طی سالهای آینده، انرژی سرمایشی موردنیاز ساختمان در تمامی شهرها افزایش خواهدیافت. از میان پنج شهر مطالعهشده، بیشترین تغییرات انرژی گرمایشی سالانه در شهر تهران مشاهده گردید. در این شهر مقدار انرژی گرمایشی در سال 2060 و 2090 نسبت به سال 2030 به ترتیب به میزان 37 درصد و 64/66 درصد کاهش خواهدیافت. بیشترین افزایش انرژی سرمایشی سالانه در شهر تبریز مشاهده گردید؛ بهطوریکه در طی سه دهه اول، انرژی سرمایشی سالانه به میزان 53/37 درصد و در سه دهه دوم به میزان 43/75 درصد افزایش خواهد یافت. در مجموع مقدار تغییرات انرژی سرمایشی سالانه در این پنج شهر تا سال 2060 در بازه 53/37- 36/21 درصد و تا سال 2090 در بازه 43/75- 14/44 درصد خواهد بود.
بیشترین انرژی مصرفی سالانه در شهر تبریز، کمترین آن در شهر کرمانشاه، بالاترین مقادیر انرژی گرمایشی مصرفی متعلق به شهر تبریز و بالاترین انرژی سرمایشی سالانه مربوط به شهر تهران میباشد. همچنین بالاترین مقادیر گاز دیاکسیدکربن منتشر شده در طی سالهای 2030، 2060 و 2090 مربوط به شهر تهران و بیشترین افزایش انتشار این گاز در طی هفتاد سال آینده مربوط به شهر اصفهان میباشد.
آب و هواشناسی
سعید جهانبخش؛ مجید رضایی بنفشه؛ علی محمد خورشیددوست؛ هاجر فرهمند
چکیده
جنوبشرق و شرق ایران به دلیل خشکسالیهای متعدد، سدسازیهای بالادستی و تغییرات شدید کاربری اراضی طی سالهای اخیر به یکی از مهمترین کانونهای تولید گردوغبار تبدیلشده است. در این مطالعه باهدف توزیع زمانی- مکانی گردوغبار فصلی در شرق و جنوبشرق ایران از داده-های ایستگاهی (15 ایستگاه سینوپتیک طی دوره 2015-1980)، شاخص عمق نوری هواویز (AOD) ...
بیشتر
جنوبشرق و شرق ایران به دلیل خشکسالیهای متعدد، سدسازیهای بالادستی و تغییرات شدید کاربری اراضی طی سالهای اخیر به یکی از مهمترین کانونهای تولید گردوغبار تبدیلشده است. در این مطالعه باهدف توزیع زمانی- مکانی گردوغبار فصلی در شرق و جنوبشرق ایران از داده-های ایستگاهی (15 ایستگاه سینوپتیک طی دوره 2015-1980)، شاخص عمق نوری هواویز (AOD) سنجنده MODIS ماهواره Terra و شاخص جذب هواویز (AAI) سنجنده OMI ماهواره Aura طی دوره 2015-2005 استفاده شد. برای ارزیابی روند روزهای گردوغباری آزمون ناپارامتریک من-کندل (MK) بهکاربرده شد. نتایج نشان داد که متوسط روزهای گردوغباری در این منطقه از ایران 24/9 روز است و بیشینه روزهای گردوغباری با 51/45 روز در فصل تابستان در ایستگاه زابل اتفاق میافتد. تغییرات فصلی گردوغبار شرق و جنوبشرق ایران دارای دو فاز حداکثری بهاره و تابستانه است. همچنین گردوغبار با ارتفاع و عرض جغرافیایی رابطه معکوس نشان داده است. پارامترهای جوی، خشک شدن رودها و دریاچه_ها و تغییرات کاربری اراضی سه عامل اساسی در تولید گردوغبار در شرق و جنوبشرق ایران هستند. داده_های ماهوارهای و ایستگاهی چهار منطقه شامل سواحل مکران، بسترهای خشکشده دریاچه_های هامون و جازموریان، دشت لوت و منطقه مرزی ایران، افغانستان و پاکستان را بهعنوان کانونهای اصلی تولید و انتشار گردوغبار نشان دادند. روند گردوغبار در غالب ایستگاه_های مطالعاتی بهغیراز ایستگاههای زابل، بم و کرمان روندی افزایشی را نشان داده است و در فصل بهار بیشینه شدت روند گردوغبار و در فصل تابستان بیشینه وسعت مکانی پهنه_های با روند افزایشی گردوغبار قابلمشاهده است.
آب و هواشناسی
بهروز سبحانی؛ مینو احمدیان؛ سعید جهانبخش
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر نوسانات آب و هوایی بر مراحل فنولوژیکی و میزان عملکرد سیب درختی میباشد. به این منظور از آمار پایگاه ECMWF برای دادههای مشاهداتی دو ایستگاه سمیرم و ارومیه طّی بازه زمانی 21 ساله (1996-2016) استفاده شد. برای بررسی اثرات نوسانات آب و هوایی از دادههای روزانه ریز گردانی دینامیک پروژه CORDEX برای خروجی مدل ICHEC-EC-EARTH ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر نوسانات آب و هوایی بر مراحل فنولوژیکی و میزان عملکرد سیب درختی میباشد. به این منظور از آمار پایگاه ECMWF برای دادههای مشاهداتی دو ایستگاه سمیرم و ارومیه طّی بازه زمانی 21 ساله (1996-2016) استفاده شد. برای بررسی اثرات نوسانات آب و هوایی از دادههای روزانه ریز گردانی دینامیک پروژه CORDEX برای خروجی مدل ICHEC-EC-EARTH تحت دو خّط سیر RCP8.5 و RCP4.5واداشت تابشی (RCP) برای بازه زمانی (2037-2017) بهره گرفته شد. با استفاده از دادههای ایستگاهها و خروجیهای مدل ریزمقیاسنمایی و با به کارگیری شبکه عصبی پرسپترون و رگرسیون خطی میزان عملکرد شبیهسازی شد. سپس برای ارزیابی کارآیی عملکرد مدلها از معیار آمارههای R، R2، MSE، RMSE و NRMSE و از آزمون ناپارمتریک من- کندال و شیب سن برای روند عملکرد استفاده گردید. نتیجه مقایسه خروجی شبکههای عصبی مصنوعی با مدل رگرسیون خطی نشان میدهد که میزان خطای شبکه عصبی کمتر و نتایج شبیهسازیشده تا حّد بسیار قابل قبولی به مشاهدات واقعی نزدیک میباشد. مراحل فنولوژیکی شامل شکفتن جوانه تا رسیدن میوه در ایستگاهها تحت هر دو سناریو و در کلیّه مراحل فنولوژیکی در دوره آینده نسبت به دوره پایه در زمان جلوتری تکمیل خواهند شد و طول دوره رشد نیز کاهش خواهد یافت. میزان عملکرد آینده در ایستگاه ارومیه تحت سناریوهای RCP4.5 و RCP8.5 به ترتیب عملکرد 7/3، 2/2 تن در هکتار و در ایستگاه سمیرم به ترتیب عملکرد 1/4، 3 تن در هکتار کاهش پیدا خواهد کرد. نتایج نشان میدهند که در آینده در مناطق مورد مطالعه با تغییر در زمان رخداد طول دوره رشد، کلیه مراحل فنولوژیکی و همچنین عملکرد کاهشی سیب درختی تحت نوسانات آب و هوایی خواهند بود.
آب و هواشناسی
شهناز راشدی؛ سعید جهانبخش؛ علی محمد خورشیددوست؛ غلام حسن محمدی
چکیده
نتایج بررسی دادههای مشاهداتی نشان داد که ابرهای خزری در قالب ابرهای پایین از نوع استراتوس و ابرهای میانی از نوع آلتوکومولوس در منطقه مشاهده شدند. به طوری که در بین ابرهای پایین ارتفاعهای 750 و 900 متر و در بین ابرهای میانی ارتفاع 2700 متر بیشترین درصد فراوانی را داشتند. نتایج بررسی مقدار بارش ابرهای خزری نشان داد که در بیشتر منطقه، بارشهای ...
بیشتر
نتایج بررسی دادههای مشاهداتی نشان داد که ابرهای خزری در قالب ابرهای پایین از نوع استراتوس و ابرهای میانی از نوع آلتوکومولوس در منطقه مشاهده شدند. به طوری که در بین ابرهای پایین ارتفاعهای 750 و 900 متر و در بین ابرهای میانی ارتفاع 2700 متر بیشترین درصد فراوانی را داشتند. نتایج بررسی مقدار بارش ابرهای خزری نشان داد که در بیشتر منطقه، بارشهای 1 تا 5 میلی متر رخ داده است. همچنین همبستگی پارامترهای ابر با بارش ابرهای خزری نشان داد که بارش با پارامترهای ارتفاع ابر، ضخامت نوری ابر، اندازه ذرات ابر و محتوای آب و یخ ابر رابطه مثبت و با دما قله ابر رابطه منفی داشته است. نتایج اعمال مدل رگرسیون چند متغیره شان داد که پنج پارامتر ابر حدود 17 درصد تغییرات بارش ابرهای مذکور را پیش بینی کردند. مطالعه سازکارهای همدیدی نشان داد عامل اصلی شکل گیری ابرهای خزری صعود اورگرافیگی توده هوای پایدار بوده است. به این صورت که با استقرار هسته پرفشار 1012 میلی بار در شمال دریای خزر باعث انتقال شمال به جنوب جریان باد همراه با انتقال رطوبت دریا به ساحل جنوبی دریای خزر، صعود اورگرافیگی توده هوا و تشکیل ابرهای خزری در منطقه شده است. نتایج ردیابی مسیر جریان رطوبت مدل HYSPLIT نشان داد که منشاء اصلی رطوبت منطقه از دریای خزر بوده است.
آب و هواشناسی
سعید جهانبخش اصل؛ بهروز ساری صراف؛ حسین عساکره؛ سهیلا شیرمحمدی
چکیده
مطالعه ی حاضر سعی دارد با رویکردی جدید رویدادهای بارشی فرین در غرب ایران را با توجه به دو شاخصه شناسایی کند: اول تعیین آستانه ای مناسب؛ آن گونه که هم شناسایی رخدادهای فرین، از نظر فراوانی وقوع امکان پذیر باشد و هم از نظر بزرگی و اندازه، بیشترین نزدیکی را با رفتار اقلیم شناختی بارش در منطقه داشته باشد. دوم مشخص کردن مقیاس مکانی مناسب ...
بیشتر
مطالعه ی حاضر سعی دارد با رویکردی جدید رویدادهای بارشی فرین در غرب ایران را با توجه به دو شاخصه شناسایی کند: اول تعیین آستانه ای مناسب؛ آن گونه که هم شناسایی رخدادهای فرین، از نظر فراوانی وقوع امکان پذیر باشد و هم از نظر بزرگی و اندازه، بیشترین نزدیکی را با رفتار اقلیم شناختی بارش در منطقه داشته باشد. دوم مشخص کردن مقیاس مکانی مناسب برای مطالعه این رویدادها در غرب ایران. هدف از مقیاس مکانی، تعریف شرایط فراگیر برای رخدادهای فرین می باشد. برای رسیدن به این هدف از پایگاه داده های شبکه بندی بارش روزانه در ماتریسی با ابعاد 6410×18993 از سال 1965 تا 2016، بهره گرفته شده است. برای شناسایی این بارش ها علاوه بر آستانه اصلی که میانگین بارش های بیش از صدک 75 برای هر پیکسل و به ازای هر روز از سال می باشد، آستانه دومی که انحراف معیار این بارش ها است با مقادیر یک، دو و سه برابری، به میانگین افزوده شده است. بر این اساس سه گروه از بارش های فرین در منطقه شناسایی شد و براساس گستره ی مکانی که تحت پوشش قرار گرفته بود، تفکیک و الگوهای فشار تراز دریا توام با این بارش ها برای هر گستره استخراج شد. سپس با استفاده از تکنیک تحلیل خوشه ای، طبقه بندی گردید. نتایج حاصل از به کار گیری فرآیند فوق، نشان داد که میانگین بارش های بیش از صدک 75 به علاوه دو برابر انحراف استاندارد، آستانه ای بهینه برای مطالعه فرین های بارشی در غرب ایران محسوب می شود و همچنین حداقل گستره برای شناسایی بارش فرین فراگیر در این منطقه، پهنه 20 درصد و بالاتر می باشد.
آب و هواشناسی
محمدحسین عالی نژاد؛ سعید جهانبخش؛ علی محمدخورشیددوست
چکیده
تامین منابع آب توسط برف در حوضههای کوهستانی بعلت خاصیت تاخیر در ایجاد رواناب، ضروری است. بنابراین شبیهسازی رواناب ناشی از ذوب برف و تغییرات فصلی پوشش آن در مدیریت منابع آب بسیار اهمیت دارد. در این مطالعه، بهمنظور برآورد رواناب حاصل از ذوب برف در حوضۀ قرهسو از زیرحوضههای سیمره، نخست سطح پوشش برف برای سالهای آبی 95 الی 97 با استفاده ...
بیشتر
تامین منابع آب توسط برف در حوضههای کوهستانی بعلت خاصیت تاخیر در ایجاد رواناب، ضروری است. بنابراین شبیهسازی رواناب ناشی از ذوب برف و تغییرات فصلی پوشش آن در مدیریت منابع آب بسیار اهمیت دارد. در این مطالعه، بهمنظور برآورد رواناب حاصل از ذوب برف در حوضۀ قرهسو از زیرحوضههای سیمره، نخست سطح پوشش برف برای سالهای آبی 95 الی 97 با استفاده از تصاویر روزانۀ ماهوارۀ ترا- مودیس با تفکیک مکانی 1 کیلومتر از طریق سامانه گوگل ارث انجین استخراج شد. سپس در محیط نرمافزارGIS ، مشخصات فیزیوگرافی حوضه بهدست آمد. در مرحلۀ بعد، با واردکردن دادههای پوشش برف، متغیرهای هواشناختی و شاخصهای لازم به مدلSRM ، رواناب ناشی از ذوب برف شبیهسازی شد. در این شبیهسازی سال 95-96 برای واسنجی و سال 96-97 جهت اعتبارسنجی مدل در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که، سهم جریان رودخانه از ذوب برف در ماههای اسفند و فروردینماه چشمگیر است، ولی با افزایش درجهحرارت هوا در اردیبهشتماه، سهم باران در جریان پررنگتر میشود. همچنین نتایج شبیهسازی بیانگر دقت بالای این مدل میباشد، بهطوری که ضریب تعیین (R2) برای سالهای آبی 95-96 الی 96-97 به ترتیب معادل 93/0 و 9/0 و درصد خطای حجمی آن نیز به ترتیب (DV) 3/0 و 33/3 بهدست آمد.
آب و هواشناسی
سعید جهانبخش؛ سعیده اشرفی؛ حسین عساکره
چکیده
چرخندها یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده شرایط جوی بویژه بارش عرضهای میانه هستند. تغییر در ویژگی چرخندهای یک ناحیه میتواند منجر به تغییر شرایط بارشی آن ناحیه شود. از این رو مطالعه جنبههای عمدهای از تغییرات چرخندها میتواند تغییرات شرایط بارشی را آشکار سازد. در مطالعه حاضر تغییرات رخ داده در چرخندهای موثر بر بارش حوضه ...
بیشتر
چرخندها یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده شرایط جوی بویژه بارش عرضهای میانه هستند. تغییر در ویژگی چرخندهای یک ناحیه میتواند منجر به تغییر شرایط بارشی آن ناحیه شود. از این رو مطالعه جنبههای عمدهای از تغییرات چرخندها میتواند تغییرات شرایط بارشی را آشکار سازد. در مطالعه حاضر تغییرات رخ داده در چرخندهای موثر بر بارش حوضه آبریز رود زرد (زیر حوضه جراحی در استان خوزستان) طی سالهای آبی 1356-1355 الی 1393-1392 به صورت دههای بررسی شده است. برای این منظور از نقشههای ارتفاع تراز 1000 هکتوپاسکال استفاده شد. نتایج بررسیهای انجام شده نشان داد وسعت منطقه تحت حاکمیت و همچنین فراوانی چرخندها در دهههای مورد مطالعه و به تبع آن فراوانی روزهای بارش حاصل از این سامانهها و مجموع بارشهای حاصل از کنشهای چرخندی سالانه در حوضۀ آبریز رود زرد طی دوره مورد مطالعه، روند کاهشی داشتهاند. وسعت طولی منطقه تحت حاکمیت چرخندها از 5/72 درجه طول جغرافیایی در دهه اول به 55 درجه طول جغرافیایی در دهه چهارم و وسعت عرضی منطقه تحت حاکمیت چرخندها از 30 درجه عرض جغرافیایی به 25 درجه عرض جغرافیایی کاهش پیدا کرده است. بررسی سال به سال ورود چرخندهای موثر بر بارش حوضه آبریز رود زرد از مرز غربی به ایران نیز نشان داد که کمینه عرض جغرافیایی ورود چرخندها به کشور از سال آبی 66-65 و بیشینه آن از سال آبی 71-70 ناایستایی داشته است. به طوری که سال آبی 91-90 عرض جغرافیایی ورود چرخندها به ایران به باریکترین مقدار مسیر خود رسیده است. تفاوت در میانگین فراوانی چرخندها در دو نیم دوره مورد مطالعه (نیم دوره اول: سال آبی 56-55 الی 74-73 و نیم دوره دوم سال آبی 75-74 الی 93-92) نیز حاکی از وجود جهش در فراوانی چرخندها میباشد.
آب و هواشناسی
یعقوب دین پژوه؛ سعید جهانبخش-اصل؛ لیلا موسوی جهانی
چکیده
یکی از مدلهای تخمین ET0 که مورد قبول همهی هیدرولوژیستها و اقلیم شناسان میباشد، مدل فائو پنمنـ مانتیس (FAO56PM) است. این مدل، علیرغم تخمین دقیق ET0 در اقلیمهای مختلف، محدودیتهایی دارد. از جمله این محدودیتها نیاز به دادههای متنوع هواشناسی از جمله تابش آفتاب، ساعات آفتابی، دمای هوا، رطوبت نسبی، دمای نقطه شبنم، سرعت باد ...
بیشتر
یکی از مدلهای تخمین ET0 که مورد قبول همهی هیدرولوژیستها و اقلیم شناسان میباشد، مدل فائو پنمنـ مانتیس (FAO56PM) است. این مدل، علیرغم تخمین دقیق ET0 در اقلیمهای مختلف، محدودیتهایی دارد. از جمله این محدودیتها نیاز به دادههای متنوع هواشناسی از جمله تابش آفتاب، ساعات آفتابی، دمای هوا، رطوبت نسبی، دمای نقطه شبنم، سرعت باد و فشار بخار واقعی است. متاسفانه همهی این پارامترهای در جمیع موارد در دسترس نیستند. بنابراین، هدف اصلی این مطالعه یافتن روشی ساده جهت تخمین ET0 با دادههای کم هواشناسی و دقت کافی در حوضهی دریاچهی ارومیه میباشد. برای این کار از مدلهای هارگریوز، کیمبرلی پنمن، پریستلی تایلور و مدلهای رگرسیونی خطی و غیرخطی استفاده شد. ارزیابی مدلها با سه معیار ضریب تعیین (R2)،جذر میانگین مربعات خطا) (RMSE و میانگین خطای مطلق ) MAE ( به انجام رسید. نتایج نشان داد که میانه مقادیر R2 مدل کیمبرلی- پنمن بیش از 986/0 به دست آمده است. در حالی که میانههای مقادیر R2 برای مدلهای PT و HG بترتیب معادل 902/0 و 4/0 بهدست آمد. در مدل HGمیانه مقادیر RMSE حدود 9/0 (میلیمتر بر روز) بود این رقم برای مدلهای KPM و PT به ترتیب، حدود3/1 و 1/2 (میلیمتر بر روز) بود. میانه آماره MAE ایستگاههای منتخب، برای مدل KPM از 1 (میلیمتر بر روز) نیز کمتر بود. این رقم در مورد مدل HG حدود 7/0 (میلیمتر بر روز) و برای مدل PT بیشتر از 5/1 (میلیمتر بر روز) بود. بنابراین، با توجه به معیار MAE نیز مدل HG مناسبتر از مدلهای دیگر تشخیص داده شد. مدل رگرسیون خطی با 2 متغیر (Tmax, Wind) دارای میانه مقادیر R2 معادل 84/0 در بین سایر مدلها مناسبتر و دقیقتر میباشد.
آب و هواشناسی
مجید رضایی بنفشه؛ سعید جهانبخش؛ شعیب آب خرابات؛ علی اکبر رسولی؛ مصطفی کریمی
چکیده
در این پژوهش با بررسی الگوهای تابستانه وزش باد در نیمه شرقی ایران طی یک دوره آماری 21 ساله، دو الگوی اصلی از وزش افقی باد در ترازهای زیرین آتمسفر شناسایی و از نظر نقش آنها در همگرایی/ واگرایی شار رطوبت منطقه، مورد مطالعه قرار گرفتند. در الگوی اول، بادهای 120 روزه سیستان با جهت غالب شمالی- جنوبی در منطقه حاکم بوده که پس از درنوردیدن شرق ...
بیشتر
در این پژوهش با بررسی الگوهای تابستانه وزش باد در نیمه شرقی ایران طی یک دوره آماری 21 ساله، دو الگوی اصلی از وزش افقی باد در ترازهای زیرین آتمسفر شناسایی و از نظر نقش آنها در همگرایی/ واگرایی شار رطوبت منطقه، مورد مطالعه قرار گرفتند. در الگوی اول، بادهای 120 روزه سیستان با جهت غالب شمالی- جنوبی در منطقه حاکم بوده که پس از درنوردیدن شرق و جنوبشرق ایران، وارد دریای عرب شده و پس از پیوستن به بادهای تجارتی جنوبی و کسب رطوبت از پهنه آبی دریای عرب، هر دو بسوی شبهقاره هند جریان مییابند. این الگوی وزشی، همزمان با تقویت پرفشار دریای خزر در سطوح زیرین آتمسفر و نفوذ آن به نواحی شمالی ایران است. در الگوی دوم با ضعیف شدن پرفشار دریای خزر، زبانه کمفشار گنگ، بیشتر به داخل ایران نفوذ کرده و بادهای 120 روزه سیستان جای خود را به بادهای با جهت شرقی در شرق و شمالشرق ایران میدهند. تسلط الگوی وزشی بادهای 120 روزه سیستان، سبب شکلگیری هستهای از واگرایی شار رطوبت در شرق و مرکز ایران میشود و علاوه بر آن، مانع از ورود رطوبت دریای عمان و شمال اقیانوس هند به جنوبشرق ایران نیز میشود. اما در زمان عدم وزش بادهای یاد شده در منطقه، که همزمان با شکلگیری الگوی وزشی بادهای شرقی در شرق و شمالشرق ایران است، علاوه بر از بین رفتن هسته واگرایی شار رطوبت در شرق ایران، سبب شکلگیری هستهای از همگرایی شار رطوبت در جنوبشرق ایران و ورود رطوبت اقیانوس هند به منطقه نیز میشود. بنابراین بادهای 120 روزه سیستان باعث تخلیه رطوبتی منطقه و مانعی بر سر راه ورود رطوبت اقیانوس هند به جنوبشرق ایران هستند.
سعید جهانبخش؛ علی محمد خورشیددوست؛ حمید میرهاشمی
چکیده
دامنه بادپناه کوهستانهای میان مقیاس و بزرگ مقیاس مکانهای مناسبی برای چرخندزایی بادپناه محسوب میشوند. این پژوهش با توجه به هندسه، جهتگیری و موقعیت کوهستان زاگرس، جهت بررسی گونهای از چرخندزایی در بادپناه آن انجام گرفته است. بدین منظور از متغیرهای دما، ارتفاع ژئوپتانسیل، سرعت باد در راستای مداری و نصفالنهاری، تاوایی پتانسیل ...
بیشتر
دامنه بادپناه کوهستانهای میان مقیاس و بزرگ مقیاس مکانهای مناسبی برای چرخندزایی بادپناه محسوب میشوند. این پژوهش با توجه به هندسه، جهتگیری و موقعیت کوهستان زاگرس، جهت بررسی گونهای از چرخندزایی در بادپناه آن انجام گرفته است. بدین منظور از متغیرهای دما، ارتفاع ژئوپتانسیل، سرعت باد در راستای مداری و نصفالنهاری، تاوایی پتانسیل و رطوبت ویژه نگاشته شده در مرکز ECMWFاستفاده شد. بررسیها نشان داد که وجود یک چرخند اولیه در پیشباد زاگرس برای ایجاد چرخندزایی در بادپناه آن ضرورت دارد. در این خصوص مشخص شد که چرخندهای اولیه با احتساب به جریانهای شمال غربی و جنوب غربی تراز میانه جو، در دو شرایط همدید متفاوت به زاگرس نزدیک شده و در فرایند چرخندزایی بادپناهی دخالت میکنند. به عبارتی بر حسب عرض جغرافیایی چرخند اولیه و چگونگی آرایش پشته ـ ناوه تراز 500 هکتوپاسکال، مسیر چرخندهای نزدیک شونده به زاگرس متفاوت هستند. در نهایت نتایج نشان دادند که چنین چرخندزایی در زاگرس براساس تئوری تعدیل اروگرافیکی کژفشاری ناپایدار قابل تبیین است.
آب و هواشناسی
نفیسه رحیمی؛ سعید جهانبخش؛ برومند صلاحی
دوره 23، شماره 70 ، اسفند 1398، ، صفحه 145-167
چکیده
بادهای توفنده از پدیدههای مخرب اقلیمی میباشند که همه ساله خسارات جبرانناپذیری به مزارع، تاسیسات و جادهها وارد مینمایند. با توجه به اینکه ِخطه شمال غرب ایران بخصوص استان اردبیل یکی از مناطق بادخیز کشور است، این پژوهش به منظور شناسایی الگوهای همدید مسبب بادهای شدید آن انجام گرفته است. بدین جهت با ...
بیشتر
بادهای توفنده از پدیدههای مخرب اقلیمی میباشند که همه ساله خسارات جبرانناپذیری به مزارع، تاسیسات و جادهها وارد مینمایند. با توجه به اینکه ِخطه شمال غرب ایران بخصوص استان اردبیل یکی از مناطق بادخیز کشور است، این پژوهش به منظور شناسایی الگوهای همدید مسبب بادهای شدید آن انجام گرفته است. بدین جهت با در نظرگیری سرعت باد برابر و بیش از 28 نات بر ثانیه، 783 روز به عنوان روزهای همراه با باد توفنده در استان اردبیل شناسایی شدند. سپس با انجام یک تحلیل مولفه مبنا برروی دادههای ارتفاع ژئوپتانسیل در تراز 500 هکتوپاسکال این 783 روز، 7 مولفه تشخیص داده شد که 92% از واریانس دادهها را بیان میکرد. سرانجام با خوشهبندی این 7 مولفه 10 الگوی گردشی متمایز به عنوان الگوهای همدید عهدهدار بادهای توفنده استان اردبیل شناسایی شدند. بررسی آرایش توپوگرافی تراز 500 هکتوپاسکال این الگوها گویای غلبهی ناوه و پشته بر این الگوهاست. بدین معنی که این الگوهای عمدتاً شامل ناوه، پشته و یا ترکیبی از ناوه ـ پشته بوده و سایر سامانهها نظیر کمارتفاع بریده، سامانههای بندالی و ..، در این الگوها قابل مشاهده نیستند. هر چند که ممکن است سامانههای یادشده در الگوهای تکی هر یک از 783 روز مشاهده شوند اما غلبه و تأثیر نفوذ بر عهده این سامانهها نیست. از سوی پراکنش زمانی الگوها نشان داد، در تراز 1000 هکتوپاسکال الگوهای تابستانه مشابه الگوهای زمستان ـ بهار ـ پاییز است اما نکته قابل توجه معکوس شدن موقعیت مکانی سامانههای فشار تراز 1000 هکتوپاسکال در دو الگوی تابستانه است به طوری که یک کم فشار به جای پرفشار برروی زاگرس و یک پرفشار به جای کم فشار برری دریایی خزر قرار میگیرد.
آب و هواشناسی
سعید جهانبخش؛ یعقوب دین پژوه؛ محمدحسین عالی نژاد
دوره 23، شماره 67 ، اردیبهشت 1398، ، صفحه 91-107
چکیده
با توجه به اهمیت بارش برف در تأمین آب مناطق مختلف بویژه در نواحی کوهستانی، برآورد دقیق آب معادل برف و همچنین تغییرات سطح پوشش آن میتواند در بخشهای کشاورزی، انرژی، مدیریت مخزن و هشدار سیل مؤثر باشد. در این مطالعه، رواناب ناشی از ذوب برف در حوضه شهرچای تحت شرایط تغییراقلیم، بررسی شد. برای این منظور ...
بیشتر
با توجه به اهمیت بارش برف در تأمین آب مناطق مختلف بویژه در نواحی کوهستانی، برآورد دقیق آب معادل برف و همچنین تغییرات سطح پوشش آن میتواند در بخشهای کشاورزی، انرژی، مدیریت مخزن و هشدار سیل مؤثر باشد. در این مطالعه، رواناب ناشی از ذوب برف در حوضه شهرچای تحت شرایط تغییراقلیم، بررسی شد. برای این منظور نخست، سطح پوشش برف برای سال آبی 92-91 با استفاده از تصاویر روزانه ماهواره ترا- مودیس در محیط نرمافزار ENVI استخراج گردید. سپس در نرمافزار GIS مشخصات فیزیوگرافی حوضه بدست آمد. در مرحله بعد با وارد کردن دادههای پوشش برف، متغیرهای هواشناختی و پارامترهای لازم به مدلSRM ، رواناب ناشی از ذوب برف شبیهسازی شد. سپس خروجی 6 مدل گردش عمومی جو تحت سه سناریوی A2, A1B و B1 با مدل آماری LARS-WG ریزمقیاس شدند، سپس از طریق مقایسه خروجی مدلها در دوره آتی با دوره پایه بصورت ماهانه توسط شاخصهای آماری بهترین مدل و سناریو برای تولید دادههای دمای هوا و بارش در دوره آماری 2030-2011 انتخاب شد. در نتیجه برای تولید بارش از مدل HADCM3 تحت سناریوی A1B و برای تولید دما نیز از مدل MPEH5 و تحت سناریوی A2 استفاده شد. برای برآورد میزان تغییر رواناب ناشی از ذوب برف در شرایط تغییراقلیم میزان تغییرات دادههای دما و بارش ماهانه تحت مدل و سناریوهای منتخب در دوره آتی با دوره پایه در طول دوره شبیهسازی به مدل SRM وارد شد. نتایج نشان داد که رواناب ناشی از ذوب برف در اواخر فصل بهار کاهش مییابد. همچنین دبی اوج در مقایسه با دوره پایه زودتر ظاهر شده و مقدار آن نسبت به دوره پایه بیشتر پیش بینی شد.
آب و هواشناسی
سعید جهانبخش؛ غلام حسن محمدی؛ شهناز راشدی؛ عاطفه حسینی صدر
چکیده
در پژوهش حاضر با هدف تحلیل روند میانگین حداقل دما در شمال غرب ایران، از آزمون ناپارامتریک من-کندال استفاده شد. برای این منظور از دادههای ماهانهی حداقل دما در ماههای ژانویه، فوریه، مارس، آوریل و همچنین نوامبر و دسامبر در 35 ایستگاه سینوپتیک طی دوره آماری 24ساله (1987-2010) استفاده شد. به منظور پهنه بندی پراکندگی میانگین حداقل دما ...
بیشتر
در پژوهش حاضر با هدف تحلیل روند میانگین حداقل دما در شمال غرب ایران، از آزمون ناپارامتریک من-کندال استفاده شد. برای این منظور از دادههای ماهانهی حداقل دما در ماههای ژانویه، فوریه، مارس، آوریل و همچنین نوامبر و دسامبر در 35 ایستگاه سینوپتیک طی دوره آماری 24ساله (1987-2010) استفاده شد. به منظور پهنه بندی پراکندگی میانگین حداقل دما از روش درونیابی کریجینگ استفاده شد. طبق نتایج پژوهش، میانگین حداقل دما در اغلب مناطق شمال غرب رو به افزایش است به طوری که در ماههای فوریه، مارس و دسامبر به ترتیب در 22، 19 و 17 ایستگاه از 35 ایستگاه مورد مطالعه، روند افزایشی مشاهده گردید. این در حالیست که تنها در ماه آوریل آن هم در 6 ایستگاه هواشناسی روند کاهشی داشته و روند آن در ماههای نوامبر و ژانویه از ثبات نسبی برخوردار است. از لحاظ پراکندگی مکانی، میانگین حداقل دما در بخشهای کوهستانی شمال غرب و جنوب شرق کمتر و بر عکس در قسمتهای پست و هموار شمال شرق و جنوب غرب بیشتر از میانگین منطقه است. همچنین مشخص گردید میانگین منطقهای حداقل دما و روند آن در شمال غرب ایران در ماههای مختلف سال رفتار یکسانی نداشته است به طوری که میانگین آن در ماه ژانویه کاهش یافته و در ماه آوریل افزایش پیدا کرده و در ماههای نوامبر و دسامبر روند دما ثابت و بدون تغییر بوده است.
سعید جهانبخش اصل؛ حمید میرهاشمی؛ معصومه تدینی
دوره 19، شماره 51 ، فروردین 1394، ، صفحه 107-125
چکیده
در این مطالعه به منظور شناسایی الگوهای همدید موجد بارشهای ابرسنگین استان آذربایجان شرقی از رویکرد محیطی به گردشی بهره گرفته شد. بدین منظور نخست با استفاد از روش آماری حد نهای تیپ یک با دوره بازگشت ده هزار ساله، شاخص بارش برای 9 ایستگاه سینوپتیکی و کلیماتولوژی واقع در سطح استان تعیین و با در نظرگیری شرط فراگیر بودن این بارشها، 25 ...
بیشتر
در این مطالعه به منظور شناسایی الگوهای همدید موجد بارشهای ابرسنگین استان آذربایجان شرقی از رویکرد محیطی به گردشی بهره گرفته شد. بدین منظور نخست با استفاد از روش آماری حد نهای تیپ یک با دوره بازگشت ده هزار ساله، شاخص بارش برای 9 ایستگاه سینوپتیکی و کلیماتولوژی واقع در سطح استان تعیین و با در نظرگیری شرط فراگیر بودن این بارشها، 25 روز تحت عنوان روزهای همراه با بارش فراگیر ابرسنگین برای استان آذربایجان شرقی مشخص شد. سپس با اعمال خوشهبندی ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 1000 هکتوپاسکال روزهای مذکور، سه الگوی چرخند بهاره، گردنه همفشار و چرخند زمستانه تحت عنوان الگوهای موجد این بارشها شناسایی گردید. تحلیل همدید این الگوها نشان داد که در تمامی آنها، کمفشار قطبی و پرفشار جنب حارهای ضمن انحراف از موقعیت بههنجار و بلند مدت خود، زبانههای آنها بر روی منطقه مدیترانه ـ خاورمیانه گسترش مییابد. لذا، این شرایط بهوجود آمده در مراکز ذیربط، باعث افزایش شیو مداری دما ـ فشار و برقراری گردش نصفالنهاری و ایجاد سردچالهها و سامانه مانع، در منطقه مدیترانه ـ خاورمیانه و بهتبع در منطقه مورد تحقیق شده بود. بنابراین استان آذربایجان شرقی بهطور همزمان تحت تأثیر سامانههای عرضهای بالا و پایین قرار میگیرد. تحلیل ترمودینامیک با استفاده از دادههای ایستگاه رادیو گمانه تبریز نشان داد که شرایط ناپایداری بالقوه در هنگام رخداد بارش ابرسنگین بر نیمرخ قائم جو مستولی گشته بود. در واقع چون در این دورهها منطقه مورد مطالعه، تحت نفوذ سامانههای عرضهای پایین و بالا قرار داشت و این سامانهها در ترازهای مختلف ارتفاعی، از بُعد دمایی ـ رطوبتی اختلاف شایانی با هم دارند، یک اشکوببندی دمایی ـ رطوبتی در جو شکل گرفته و سبب ایجاد ناپایداری بالقوه در نیمرخ قائم جو شده بود.
سعید جهانبخش اصل؛ علی محمدخورشیددوست؛ یعقوب دین پژوه؛ فاطمه سرافروزه
دوره 18، شماره 50 ، بهمن 1393، ، صفحه 107-133
چکیده
روند تغییرات 27 شاخص مرتبط با درجه حرارت و بارشهای حدی در تبریز، طی دوره آماری 2011-1961 با استفاده از آزمونهای ناپارامتریک من-کندال و تخمینگر شیب sen مورد بررسی قرار گرفت. همچنین توزیع مقادیر کرانهای تعمیمیافته به رویدادهای حدی مشاهداتی برازش داده شد و مقادیر چندک متغیرها به ازای دورههای بازگشت مختلف تخمین زده شد. نتایج نشان ...
بیشتر
روند تغییرات 27 شاخص مرتبط با درجه حرارت و بارشهای حدی در تبریز، طی دوره آماری 2011-1961 با استفاده از آزمونهای ناپارامتریک من-کندال و تخمینگر شیب sen مورد بررسی قرار گرفت. همچنین توزیع مقادیر کرانهای تعمیمیافته به رویدادهای حدی مشاهداتی برازش داده شد و مقادیر چندک متغیرها به ازای دورههای بازگشت مختلف تخمین زده شد. نتایج نشان داد که طی نیم سده گذشته، روند شاخصهای مربوط به روزهای تابستانی، شبهای حارهای و شبهای گرم افزایشی بوده و از نظر آماری معنیدار میباشد. شاخصهای روزهای یخی و روزهای سرد دارای روند رو به پایین و معنیدار میباشد. کمترین مقدار سالانه درجه حرارت حداکثر و حداقل روزانه روند افزایشی معنیداری را نشان میدهد. در شاخصهای تعداد روزهای با بارش مساوی یا بیش از 10 و 15 میلیمتر، روزهای تر متوالی، مجموع بارش روزهای تر و مجموع بارش مواقعی که بارندگی بیش از صدک 95 و 99 است، روند نزولی معنیدار تجربه شده است. منحنیهای رشد و نمودارهای Q-Q پس از برازش توزیع مقادیر کرانهای تعمیمیافته به مقادیر سالانه دمای حداقل و حداکثر روزانه و بارش حداکثر روزانه در تبریز ترسیم گردید. بررسی نمودارها نشان میدهد که تابع توزیع مذکور قابلیت زیادی در برازش سری دادههای حدی حتی در قسمت انتهایی توزیع دارد.