آب و هواشناسی
سعید جهانبخش؛ مجید رضایی بنفشه؛ علی محمد خورسیددوست؛ هاجر فرهمند
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 08 تیر 1399
چکیده
جنوبشرق و شرق ایران به دلیل خشکسالیهای متعدد، سدسازیهای بالادستی و تغییرات شدید کاربری اراضی طی سالهای اخیر به یکی از مهمترین کانونهای تولید گردوغبار تبدیلشده است. در این مطالعه باهدف توزیع زمانی- مکانی گردوغبار فصلی در شرق و جنوبشرق ایران از داده-های ایستگاهی (15 ایستگاه سینوپتیک طی دوره 2015-1980)، شاخص عمق نوری هواویز (AOD) ...
بیشتر
جنوبشرق و شرق ایران به دلیل خشکسالیهای متعدد، سدسازیهای بالادستی و تغییرات شدید کاربری اراضی طی سالهای اخیر به یکی از مهمترین کانونهای تولید گردوغبار تبدیلشده است. در این مطالعه باهدف توزیع زمانی- مکانی گردوغبار فصلی در شرق و جنوبشرق ایران از داده-های ایستگاهی (15 ایستگاه سینوپتیک طی دوره 2015-1980)، شاخص عمق نوری هواویز (AOD) سنجنده MODIS ماهواره Terra و شاخص جذب هواویز (AAI) سنجنده OMI ماهواره Aura طی دوره 2015-2005 استفاده شد. برای ارزیابی روند روزهای گردوغباری آزمون ناپارامتریک من-کندل (MK) بهکاربرده شد. نتایج نشان داد که متوسط روزهای گردوغباری در این منطقه از ایران 24/9 روز است و بیشینه روزهای گردوغباری با 51/45 روز در فصل تابستان در ایستگاه زابل اتفاق میافتد. تغییرات فصلی گردوغبار شرق و جنوبشرق ایران دارای دو فاز حداکثری بهاره و تابستانه است. همچنین گردوغبار با ارتفاع و عرض جغرافیایی رابطه معکوس نشان داده است. پارامترهای جوی، خشک شدن رودها و دریاچه_ها و تغییرات کاربری اراضی سه عامل اساسی در تولید گردوغبار در شرق و جنوبشرق ایران هستند. داده_های ماهوارهای و ایستگاهی چهار منطقه شامل سواحل مکران، بسترهای خشکشده دریاچه_های هامون و جازموریان، دشت لوت و منطقه مرزی ایران، افغانستان و پاکستان را بهعنوان کانونهای اصلی تولید و انتشار گردوغبار نشان دادند. روند گردوغبار در غالب ایستگاه_های مطالعاتی بهغیراز ایستگاههای زابل، بم و کرمان روندی افزایشی را نشان داده است و در فصل بهار بیشینه شدت روند گردوغبار و در فصل تابستان بیشینه وسعت مکانی پهنه_های با روند افزایشی گردوغبار قابلمشاهده است.
آب و هواشناسی
شهناز راشدی؛ سعید جهانبخش؛ علی محمد خورشیددوست؛ غلام حسن محمدی
چکیده
نتایج بررسی دادههای مشاهداتی نشان داد که ابرهای خزری در قالب ابرهای پایین از نوع استراتوس و ابرهای میانی از نوع آلتوکومولوس در منطقه مشاهده شدند. به طوری که در بین ابرهای پایین ارتفاعهای 750 و 900 متر و در بین ابرهای میانی ارتفاع 2700 متر بیشترین درصد فراوانی را داشتند. نتایج بررسی مقدار بارش ابرهای خزری نشان داد که در بیشتر منطقه، بارشهای ...
بیشتر
نتایج بررسی دادههای مشاهداتی نشان داد که ابرهای خزری در قالب ابرهای پایین از نوع استراتوس و ابرهای میانی از نوع آلتوکومولوس در منطقه مشاهده شدند. به طوری که در بین ابرهای پایین ارتفاعهای 750 و 900 متر و در بین ابرهای میانی ارتفاع 2700 متر بیشترین درصد فراوانی را داشتند. نتایج بررسی مقدار بارش ابرهای خزری نشان داد که در بیشتر منطقه، بارشهای 1 تا 5 میلی متر رخ داده است. همچنین همبستگی پارامترهای ابر با بارش ابرهای خزری نشان داد که بارش با پارامترهای ارتفاع ابر، ضخامت نوری ابر، اندازه ذرات ابر و محتوای آب و یخ ابر رابطه مثبت و با دما قله ابر رابطه منفی داشته است. نتایج اعمال مدل رگرسیون چند متغیره شان داد که پنج پارامتر ابر حدود 17 درصد تغییرات بارش ابرهای مذکور را پیش بینی کردند. مطالعه سازکارهای همدیدی نشان داد عامل اصلی شکل گیری ابرهای خزری صعود اورگرافیگی توده هوای پایدار بوده است. به این صورت که با استقرار هسته پرفشار 1012 میلی بار در شمال دریای خزر باعث انتقال شمال به جنوب جریان باد همراه با انتقال رطوبت دریا به ساحل جنوبی دریای خزر، صعود اورگرافیگی توده هوا و تشکیل ابرهای خزری در منطقه شده است. نتایج ردیابی مسیر جریان رطوبت مدل HYSPLIT نشان داد که منشاء اصلی رطوبت منطقه از دریای خزر بوده است.
آب و هواشناسی
شیرین مهدویان؛ بتول زینالی؛ برومند صلاحی
چکیده
تنوع آب و هوا و تغییر کاربری / پوشش زمین تأثیر قابل توجهی در رژیم های هیدرولوژیکی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک که دارای مشکلات بحرانی کمبود آب هستند، دارد. بنابراین تخمین و ارزیابی تغییرات آب هوایی و کاربری اراضی و پیامدهای ناشی از آن در هر حوضه آبریز امری ضروری است. این مطالعه با استفاده از دادههای چهار مدل گزارش پنجم ارزیابی تغییر ...
بیشتر
تنوع آب و هوا و تغییر کاربری / پوشش زمین تأثیر قابل توجهی در رژیم های هیدرولوژیکی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک که دارای مشکلات بحرانی کمبود آب هستند، دارد. بنابراین تخمین و ارزیابی تغییرات آب هوایی و کاربری اراضی و پیامدهای ناشی از آن در هر حوضه آبریز امری ضروری است. این مطالعه با استفاده از دادههای چهار مدل گزارش پنجم ارزیابی تغییر اقلیم(CMIP5) تحت دو سناریو خوشبینانه و بدبینانه (RCP8.5 و RCP4.5) با کاربست مدل ریز گردانی LARS-WG6 تغییرات آبوهوای حوضه کیوی چای را مورد بررسی قرار داد. تغییرات بارش و دما طی سه دوره مختلف(2040-2021، 2060-2041 و2080-2061) نسبت به دوره پایه (2019-1987) موردبررسی قرار گرفته و جهت واسنجی و صحت سنجی مدل LARS-WG6، دادههای مشاهداتی و دادههای خروجی مدلها با استفاده از آزمونهای F و T و همچنین شاخصهای RMSE ،MSE ،MAE و R2 مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفت . بر اساس نتایج حاصل از اکثر مدلها و متوسط مدلهای موردبررسی درمجموع انتظار میرود میزان بارش و دمای حداقل و حداکثر در تمام مدلهای موردبررسی، نسبت به دوره پایه افزایش یابد. همچنین نتایج ارزیابی تغییرات کاربری اراضی با طبقهبندی شی گرا نشان داد که کاربری مرتع به ترتیب با مساحت 18/1224 و 59/1046 کیلومترمربع بیشترین مساحت در هر دو دوره را در برگرفته درحالیکه در سال 1987 کاربری مسکونی با مساحت 66/3 کیلومترمربع و در سال 2019 کاربری آب با مساحت 77/3 کیلومترمربع کمترین مساحت را داشتند. همچنین بیشترین کاربری تغییریافته کاربری مرتع به کشاورزی دیم(181 کیلومترمربع) بوده است که نشاندهنده تخریب مراتع است.
آب و هواشناسی
مهدی پوراحمد؛ مصطفی کرمپور؛ بهروز نصیری
چکیده
این تحقیق با هدف آشکارسازی ارتباط بین تغیرات پوشش اراضی و تغییرات شاخص عمق اپتیکی آیروسل در محدوده زاگرس میانی انجام گرفت. در این راستا از دو دسته از محصولات سنجشازدوری سنجنده MODIS استفاده گردید. ابتدا تغییرات پوشش اراضی محدوده مورد مطالعه، با استفاده از محصول مشتق طبقهبندی کاربری اراضی سنجنده MODIS انجام گردید. در بخش دوم تحقیق ...
بیشتر
این تحقیق با هدف آشکارسازی ارتباط بین تغیرات پوشش اراضی و تغییرات شاخص عمق اپتیکی آیروسل در محدوده زاگرس میانی انجام گرفت. در این راستا از دو دسته از محصولات سنجشازدوری سنجنده MODIS استفاده گردید. ابتدا تغییرات پوشش اراضی محدوده مورد مطالعه، با استفاده از محصول مشتق طبقهبندی کاربری اراضی سنجنده MODIS انجام گردید. در بخش دوم تحقیق به بررسی روندهای رخدادهای گردوغبار براساس دادههای ایستگاهی کدهای گردوغبار 4 ایستگاه خرمآباد، شهرکرد، یاسوج و آباده اقدام گردید. علاوه بر آن نیز روند شاخص عمق اپتیکی آیروسل (AOD)، با استفاده از محصول MOD04-L2 سنجنده مادیس برای دوره آماری 2000 تا 2020 بررسی گردید. نتایج نشان داد که 6 طبقه پوشش اراضی مرتعی، جنگلی، کشاورزی، شهری، مسکونی، بایر و پهنههای آبی در زاگرس مرکزی وجود داشته است که در این میان طبقه جنگلی به طور سالانه حدود 123 کیلومتر مربع از مساحت آن کاهش پیدا کرده است. پوشش مراتع که عمدهترین پوشش محدوده مطالعاتی است نسبتا ثابت مانده است و کاربریهای اراضی کشاورزی روند افزایش قابل توجهی را طی کرده است و از 7 درصد سال 2000 به در5/9 درصد در سال 2020 رسیده است. اراضی شهری و مسکونی نیز روند افزایشی را طی کرده بودند. اما از طرف دیگر بررسی روند سری زمانی 21 ساله شاخص AOD بیانگر وجود یک روند افزایشی طی 21 سال اخیر بود. از میان طبقات کاربری، دو طبقه مراتع و جنگلها که در واقع بیش از 90 درصد از مساحت محدوده مطالعاتی را به خود اختصاص داده اند، ارتباط معکوسی با شاخص AOD نشان دادهاند. ولی طبقه اراضی کشاورزی ارتباط مستقیمی با شاخص AOD داشته است. بنابراین روند کاهشی طبقه جنگلی در سطح منطقه به طور معنی داری با روند افزایشی AOD در سطح منطقه همراه بوده است و از طرف دیگر روند افزایش طبقه اراضی کشاورزی همراه با افزایش AOD در سطح منطقه بوده است.
آب و هواشناسی
بهروز سبحانی؛ مینو احمدیان؛ سعید جهانبخش
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر نوسانات آب و هوایی بر مراحل فنولوژیکی و میزان عملکرد سیب درختی میباشد. به این منظور از آمار پایگاه ECMWF برای دادههای مشاهداتی دو ایستگاه سمیرم و ارومیه طّی بازه زمانی 21 ساله (1996-2016) استفاده شد. برای بررسی اثرات نوسانات آب و هوایی از دادههای روزانه ریز گردانی دینامیک پروژه CORDEX برای خروجی مدل ICHEC-EC-EARTH ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر نوسانات آب و هوایی بر مراحل فنولوژیکی و میزان عملکرد سیب درختی میباشد. به این منظور از آمار پایگاه ECMWF برای دادههای مشاهداتی دو ایستگاه سمیرم و ارومیه طّی بازه زمانی 21 ساله (1996-2016) استفاده شد. برای بررسی اثرات نوسانات آب و هوایی از دادههای روزانه ریز گردانی دینامیک پروژه CORDEX برای خروجی مدل ICHEC-EC-EARTH تحت دو خّط سیر RCP8.5 و RCP4.5واداشت تابشی (RCP) برای بازه زمانی (2037-2017) بهره گرفته شد. با استفاده از دادههای ایستگاهها و خروجیهای مدل ریزمقیاسنمایی و با به کارگیری شبکه عصبی پرسپترون و رگرسیون خطی میزان عملکرد شبیهسازی شد. سپس برای ارزیابی کارآیی عملکرد مدلها از معیار آمارههای R، R2، MSE، RMSE و NRMSE و از آزمون ناپارمتریک من- کندال و شیب سن برای روند عملکرد استفاده گردید. نتیجه مقایسه خروجی شبکههای عصبی مصنوعی با مدل رگرسیون خطی نشان میدهد که میزان خطای شبکه عصبی کمتر و نتایج شبیهسازیشده تا حّد بسیار قابل قبولی به مشاهدات واقعی نزدیک میباشد. مراحل فنولوژیکی شامل شکفتن جوانه تا رسیدن میوه در ایستگاهها تحت هر دو سناریو و در کلیّه مراحل فنولوژیکی در دوره آینده نسبت به دوره پایه در زمان جلوتری تکمیل خواهند شد و طول دوره رشد نیز کاهش خواهد یافت. میزان عملکرد آینده در ایستگاه ارومیه تحت سناریوهای RCP4.5 و RCP8.5 به ترتیب عملکرد 7/3، 2/2 تن در هکتار و در ایستگاه سمیرم به ترتیب عملکرد 1/4، 3 تن در هکتار کاهش پیدا خواهد کرد. نتایج نشان میدهند که در آینده در مناطق مورد مطالعه با تغییر در زمان رخداد طول دوره رشد، کلیه مراحل فنولوژیکی و همچنین عملکرد کاهشی سیب درختی تحت نوسانات آب و هوایی خواهند بود.
آب و هواشناسی
هاشم رستم زاده
چکیده
چکیده
تغییر در رفتار پدیدههای بارشی از مهمترین جنبههای تغییرات آب و هوایی جهانی محسوب میشود که با پیامدهای قابل توجهی برای جامعه انسانی و محیط زیست همراه است. پایش و اندازه گیریهای مؤثر رویدادهای بارشی شدید برای درک ماهیت اساسی پدیدههای شدید آب و هوایی و ارزیابی تغییرات آینده از اهمیت ویژهای برخودار است. در این مطالعه، ...
بیشتر
چکیده
تغییر در رفتار پدیدههای بارشی از مهمترین جنبههای تغییرات آب و هوایی جهانی محسوب میشود که با پیامدهای قابل توجهی برای جامعه انسانی و محیط زیست همراه است. پایش و اندازه گیریهای مؤثر رویدادهای بارشی شدید برای درک ماهیت اساسی پدیدههای شدید آب و هوایی و ارزیابی تغییرات آینده از اهمیت ویژهای برخودار است. در این مطالعه، تواناییهای انجام اندازهگیری بارش جهانی (GPM) با دادههای ایستگاههای زمینی برای شناسایی بارشهای شدید روزانه (بارشهای 25 میلیمتر به بالا) در یک دوره 8 ساله (2021-2014) در 20 ایستگاه سینوپتیک عملی گردید. برای مقایسه و ارزیابی بین دادههای مشاهدهای و ماهوارهای از آمارههایی نظیر، ضریب تعیین (R2)، ضریب همبستگی (R) و مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE)،... استفاده شد. مقایسه نقشههای حاصل از ماهواره GPM و ایستگاههای زمینی نشان داد که توزیع فضایی بارش حاصل از دو پایگاه داده مشابه هم بوده و نواحی کم بارش و پربارش منطبق بر یکدیگر هستند. در واقع ماهواره GPM پهنههای بارشی را به خوبی تشخیص داده است به طوری که ضریب همبستگی مکانی بین بارش ماهواره GPM و مشاهده شده 81/0 میباشد. نتایج آزمون ANOVA بین میانگین بارشهای زمینی و ماهواره GPM نشان داد که با توجه به سطح معنی داری پایین p-value به مقدار 000/0 فرض یکسان بودن میانگین بارش بین دو پایگاه داده رد میشود و نتیجه این که اختلاف و ارتباط معنی داری بین میانگین بارش در ایستگاههای زمینی و ماهوارهای وجود دارد. همچنین نتایج آزمون کلموگراف- اسمیرنوف نشان داد که با توجه به اینکه p-value حاصل شده (819/0) عددی بالاتر از مقدار خطای آزمون (05/0) است، بنابراین فرض صفر مبنی بر برابری مقادیر بارش ثبت شده در ایستگاههای زمینی و مدلسازی شده یکسان بوده و فرض صفر تایید میشود.
آب و هواشناسی
مجتبی نساجی زواره؛ حسین حکم آبادی؛ علیرضا اسداللهی
چکیده
هر ساله سرمازدگی دیررس بهاره خسارتهای زیادی را به بخش کشاورزی وارد مینماید. پیشبینی سرمازدگی تشعشعی برای مبارزه فعال با این پدیده مورد نیاز است. در این پژوهش با استفاده از مدل تجربی پیشنهاد شده به وسیله فائو و دادههای ساعتی دو ایستگاه هواشناسی ضرایب مدل تجربی پیشبینی سرمازدگی تشعشعی در دشت قزوین محاسبه گردید. همچنین به منظور ...
بیشتر
هر ساله سرمازدگی دیررس بهاره خسارتهای زیادی را به بخش کشاورزی وارد مینماید. پیشبینی سرمازدگی تشعشعی برای مبارزه فعال با این پدیده مورد نیاز است. در این پژوهش با استفاده از مدل تجربی پیشنهاد شده به وسیله فائو و دادههای ساعتی دو ایستگاه هواشناسی ضرایب مدل تجربی پیشبینی سرمازدگی تشعشعی در دشت قزوین محاسبه گردید. همچنین به منظور بررسی وضعیت اقلیمی سرمازدگی بهاره از دادههای دمای حداقل روزانه ایستگاههای قزوین و بوئینزهرا استفاده شد. تحلیل دادههای 60 ساله ایستگاه قزوین نشان داد که شدت سرمازدگی کاهش یافته اما فراوانی زمان وقوع سرمازدگی در اردیبهشت ماه بیشتر شده است. با استفاده از دادههای مشاهداتی 25 رخداد سرمازدگی تشعشعی شامل دمای هوا و دمای نقطه شبنم 2 ساعت بعد از غروب آفتاب و دمای مینیمم روز بعد ضرایب منطقهای دو مدل در ایستگاه سیمرغ محاسبه گردید. سپس این دو مدل با استفاده از 14 رخداد سرمازدگی تشعشعی در ایستگاه مزرعه ارزیابی گردید. نتایج نشان داد مقدار متوسط خطای مطلق (MAE) برای تست و ارزیابی مدل1، 71/0 و 21/1 و برای مدل 2، 67/0 و 09/1 درجه سانتیگراد بود. همچنین نتایج مشخص نمود هر دو مدل دقت قابل قبولی در تخمین دمای حداقل روز بعد را دارد. پیشنهاد میگردد این مدل برای دشتهای دیگر کشور نیز در پیشبینی سرمازدگی تشعشعی کالیبره شده و برای هر منطقه مدل مناسب ارائه گردد.
آب و هواشناسی
شهریار خالدی؛ اسماعیل بخشی؛ محمود احمدی؛ عباسعلی داداشی رودباری
چکیده
از اثرات شهرنشینی، پدیده جزیره حرارتی شهری است که به دنبال آن دمای شهر بالا می رود و تقاضای انرژی برای خنک شدن افزایش مییابد. در این پژوهش نقش عوامل محلی در ایجاد و توسعه جزایر حرارتی شهر اهواز در دوره گرم سال از سال 2000 تا 2015 میلادی با بهکارگیری دادههای سنجندهی ماهواره لندست 7 و 8 مورد بررسی قرار گرفت. به منظور ارزیابی تغییرات ...
بیشتر
از اثرات شهرنشینی، پدیده جزیره حرارتی شهری است که به دنبال آن دمای شهر بالا می رود و تقاضای انرژی برای خنک شدن افزایش مییابد. در این پژوهش نقش عوامل محلی در ایجاد و توسعه جزایر حرارتی شهر اهواز در دوره گرم سال از سال 2000 تا 2015 میلادی با بهکارگیری دادههای سنجندهی ماهواره لندست 7 و 8 مورد بررسی قرار گرفت. به منظور ارزیابی تغییرات بیوفیزیکی سطح زمین در شهر اهواز از تغییرات شاخص تفاضل بهنجار شدهی پوششگیاهی به روش آستانهای توکانگا - تاگ بهره برده شد. با بهکارگیری روش کریجینگ و پهنه بندی دمای اهواز افزایش آستانههای کمینه و بیشینه دمایی شهر اهواز نمایان شد که استمرار این تغییر میتواند منجر به تغییر اقلیم محلی شود. نتایج خودهمبستگی فضایی موران تاییدی آشکار بر رد فرضیه عدم ارتباط فضایی دمای سطح زمین اهواز است. ارزیابی نقشههای دمایی نشان داد هرچه از مناطق جنوبی به سمت مناطق شمالی پیش میرویم، به دلیل کاهش فضاهای سبز و افزایش زمین های بایر شاهد افزایش دما هستیم. بین مناطق مرکزی و حومه شهر اختلاف حرارتی تند وجود دارد، منطقهی 8 به علت استقرار شرکتهای صنعتی پایدارترین جزیره حرارتی در این منطقه از شهر را شکل داده است. مناطق مسکونی نسبت به مناطقی با کاربری صنعتی و بایر، تاثیر کمتری در ایجاد و گسترش جزایر حرارتی داشته است.
آب و هواشناسی
حسن رضائی؛ عباس فلاح قالهری
چکیده
شناخت پتانسیلهای اقلیمی مناطق برای تنوع و استعدادیابی محصولات کشاورزی از اهمیت زیادی برخوردار است. زرشک یکی از محصولات کشور ایران، از تغییرات و ناهنجاریهای اقلیمی آسیب میبیند. در پژوهش حاضر، مراحل فنولوژیکی درخت زرشک بیدانه بر اساس مشاهدات میدانی در ایستگاه هواشناسی سینوپتیک قاین مشخص شد. برای سنجش وضعیت انباشت نیاز سرمایی ...
بیشتر
شناخت پتانسیلهای اقلیمی مناطق برای تنوع و استعدادیابی محصولات کشاورزی از اهمیت زیادی برخوردار است. زرشک یکی از محصولات کشور ایران، از تغییرات و ناهنجاریهای اقلیمی آسیب میبیند. در پژوهش حاضر، مراحل فنولوژیکی درخت زرشک بیدانه بر اساس مشاهدات میدانی در ایستگاه هواشناسی سینوپتیک قاین مشخص شد. برای سنجش وضعیت انباشت نیاز سرمایی بر اساس مدل ساعت سرمایی و واحد سرمایی یوتا، از آمار 18 ایستگاه هواشناسی معتبر از سال 1987 تا 2017 در مقیاس زمانی ساعتی و روزانه استفاده شد. نتایج نشان داد که زرشک شش مرحله فنولوژیکی برای تکمیل دوره رشد و نمو از اوایل فروردین ماه تا اواخر آبان ماه نیاز دارد. بیشترین نیاز دمایی در مرحله گلدهی تا نمو میوه رخ میدهد. نیاز سرمایی درخت زرشک در ایستگاه های مختلف به میزان 1050 تا 1960 ساعت با توجه شرایط اقلیمی متغیر میباشد . مشاهدات میدانی نشان داد که زرشک بی دانه در صورت عدم تأمین نیاز سرمایی کافی رنگ کامل و تجاری به خود نمیگیرد. منطقه مورد مطالعه با توجه به مدل های ساعت سرمایی و واحد سرمایی یوتا، مورد پهنه بندی قرار گرفت که بر این اساس ایستگاه قاین و زاهدان بیشترین نیاز سرمایی را به خود اختصاص داده اند. بر اساس شاخصهای اعتبارسنجی مدلهای مختلف برآورد کننده نیاز سرمایی از معیار ریشه میانگین مربعات استفاده شد و نتایج نشان میدهد که مدل ساعت سرمایی(CH) با توجه به اینکه ریشه میانگین مربعات (RMSE) کمتر نسبت به مدل دیگر میباشد، از عملکرد بالاتری برخوردار میباشد.
آب و هواشناسی
علی محمدخورشیددوست؛ مصطفی طحانی یزدلی؛ فرحناز خرم ابادی؛ اعظم صمدی؛ فریده انصاری ملکی؛ محمدحسین پورقربان
چکیده
معضلات ناشی از تغییرات اقلیمی از مهمترین بحرانها و تهدیدات محیط زیست حال حاضر جامعۀ بشری بهخصوص در محیطهای شهری است. در شهر تبریز و در سالهای اخیر، به علت رشد جمعیت، مهاجرت فراوان از شهرهای دیگر، ترافیک، توسعۀ صنایع و مراکز تولیدی باعث افزایش تولید و پراکنش آلایندهها شده است. بر این اساس، در این پژوهش به ارزیابی کیفیت وقوع ...
بیشتر
معضلات ناشی از تغییرات اقلیمی از مهمترین بحرانها و تهدیدات محیط زیست حال حاضر جامعۀ بشری بهخصوص در محیطهای شهری است. در شهر تبریز و در سالهای اخیر، به علت رشد جمعیت، مهاجرت فراوان از شهرهای دیگر، ترافیک، توسعۀ صنایع و مراکز تولیدی باعث افزایش تولید و پراکنش آلایندهها شده است. بر این اساس، در این پژوهش به ارزیابی کیفیت وقوع گرد و غبار در سالهای 1399 و 1400مورد توجه قرار گرفته است. میزان غلظت ذرات گرد و غبار در مناطق مختلف مکان های مورد مطالعه بسته به موقعیت جغرافیایی، شرایط توپوگرافی، اقلیمی و همچنین منشا آنها اعم از داخلی و خارجی متفاوت است. براساس نتایج به دست آمده از تحلیل نتایج آزمایشگاهی و مطالعات میدانی، در منطقۀ تبریز و در دورۀ انجام تحقیق، تراکم فلز سرب در گرد و غبار برای بزرگسالان متوسط و برای کودکان شدید و خطر فلز جیوه هم برای افراد مسن و هم برای کودکان هر دو شدید بوده است. اثرات نامطلوب فلز کادمیوم در کودکان و بزرگسالان نیز بسیار شدید بوده است. از طرف دیگر بالا بودن دمای هوا در مرکز شهر و تشکیل جزایر حرارتی در آن باعث ایجاد بادهای محلی از حومه به طرف مرکز شهر میشود. با انتقال آلودگیها از حومه به مرکز شهر توسط این بادها، وضعیت آلودگی در مرکز شهر نیز افزایش مییابد.
آب و هواشناسی
محمد رضا رفیقی؛ مهری اکبری؛ محمد حسن فخارنیا؛ محمد حسن وحیدنیا
چکیده
گرچه لایه هوای مجاور سطح زمین -لایه مرزی- کسر کوچکی از کل جو زمین است، با این حال فرآیندهایی که در مقیاس کوچک در آن روی می دهد برای حیات و فعالیت انسان بسیار مهم است. در بین موجودات زنده، گیاهان و علی الخصوص درختان تأثیرات انکارناپذیری بر دمای سطحی داشته و به ویژه در محیط های شهری دارای اثرات متعادل کنندة متعددی میباشند. در بزرگترین ...
بیشتر
گرچه لایه هوای مجاور سطح زمین -لایه مرزی- کسر کوچکی از کل جو زمین است، با این حال فرآیندهایی که در مقیاس کوچک در آن روی می دهد برای حیات و فعالیت انسان بسیار مهم است. در بین موجودات زنده، گیاهان و علی الخصوص درختان تأثیرات انکارناپذیری بر دمای سطحی داشته و به ویژه در محیط های شهری دارای اثرات متعادل کنندة متعددی میباشند. در بزرگترین چالش بشر در قرن حاضر یعنی گرمایش جهانی؛ اطلاع از واقعیتهای محلی و ارائه راه حلهای منطقهای برای کاهش دمای سطحی می تواند به حل معضل گرمایش جهانی کمک مؤثری نماید. این تحقیق با استفاده ازتصویر ماهواره ای لندست 8 و با نرم افزار آرک جی آی اس جهت مقایسه دمای سطحی زمین در دو منطقه با پوشش گیاهی درختان سوزنی برگ (پارک چیتگر) و درختان پهن برگ (پارک شهید چمران) انجام پذیرفت. مقادیر تابندگی، بازتابندگی، دمای روشنایی، شاخص نرمال پوشش گیاهی، نسبت سبزینه، گسیلمندی و سپس دمای سطح زمین محاسبه و تولید گردید. در مجموع 1700 نقطه از پارک چیتگر و 800 نقطه از پارک چمران برداشت شد. در نرم افزار SPSS از آماره آزمون لون (F) جهت اثبات همگنی وریانس های نمونه ها و از آزمـون های پارامتـریک (T با دو نمونه مستقل) جهت اثبات وجود تفاوت معنادار بین دمای سطحی زمین درمناطق مذکور استفاده شد. طبق آزمون لـون مقدار =0.409 Sig (P_value) شد،که مؤید همگنی و برابری واریانس نمونههای مورد مطالعه است. همچنین در آزمون T مقدار =0.000 Sig شد که از 0.05 کمتر می باشد، این یعنی تفاوت معنادار است که موید وجود تفاوت معنادار بین دادههای دمای سطحی دو پارک است. همچنین مقایسه نمودار های مقادیر LST در دو گروه نشان داد که پارک چیتگر نسبت به پارک چمران بین 6 تا 8 درجه سانتیگراد دارای میزان دمای سطحی بالاتری دارد.
آب و هواشناسی
عبدالرضا کاشکی؛ سید محمد حسینی؛ رحمان زندی؛ حسن حاجی محمدی
چکیده
در پژوهش حاضر به منظور بررسی ماهوارهای- همدید بارشهای سنگین و فراگیر برف در غرب کشور، از دادههای 16 ایستگاه همدید طی دوره 20 ساله(2000 تا 2019) استفاده شده است. در این راستا برای شناسایی ساختار جو در سطوح فوقانی از دادههای رطوبت، فشار سطح زمین، ارتفاع ژئوپتانسیل، مولفههای مداری و نصفالنهاری باد، دمای هوا و نمایه ناپایداری با تفکیک ...
بیشتر
در پژوهش حاضر به منظور بررسی ماهوارهای- همدید بارشهای سنگین و فراگیر برف در غرب کشور، از دادههای 16 ایستگاه همدید طی دوره 20 ساله(2000 تا 2019) استفاده شده است. در این راستا برای شناسایی ساختار جو در سطوح فوقانی از دادههای رطوبت، فشار سطح زمین، ارتفاع ژئوپتانسیل، مولفههای مداری و نصفالنهاری باد، دمای هوا و نمایه ناپایداری با تفکیک 5/2*5/2 درجهای از تارنمای مرکز ملی پیشبینی محیطی/ علوم جو آمریکا(NCEP/NCAR) اخذ و نقشههای همدید تهیه گردید. جهت واکاوی سطوح پوششی برف نیز از تصاویر ماهواره MODIS سنجندههای Aqua و Terra استفاده شد و برای تشخیص سطوح برفی، نمایه نرمال شده تفاضلی برف بکارگرفته شد. نتایج نشان داد با تشکیل یک چرخند قوی در سطح زمین روی عراق، هوای ناپایدار و آشفتهای بوجود میآید که سبب میشود تا موجبات عروج بسته هوا تسریع یافته و با صعود سریع، بخارآب موجود در جو به بارش برف تبدیل شود. همچنین رخداد شیو شدید فشاری با بیش از 12 هکتوپاسکال در منطقه، جبهه قویای که در پشت آن هوای سرد عرضهای بالا و در مقابل آن هوای گرم عرضهای پایین ایجاد میشود، مسبب توفانهای شدید برفی میشود که بیش از 60 الی 70 درصد پهنه مورد بررسی را در برمیگیرد. تراز میانی جو نیز با ریزش هوای سرد یک ناوه عمیق با عمق بیش از 25 درجه عرض جغرافیایی همراه بوده که گاها با هسته سردچال همراه شده است و تاوایی شدید و صعود سریع بسته هوا را ایجاد کرده است. همچنین نتایج حاصل از اعمال نمایه نرمال شده تفاضلی برف نشان داد با استقرار سامانههای جوی مذکور، اکثر مناطق غربی ایران در قلمرو پوشش برف قرار گرفته است و از طرفی میتوان این نمایه را نمایهای کاربردی در بررسی نواحی فاقد ایستگاه و داده دانست.
آب و هواشناسی
سید محمود حسینی صدیق؛ مسعود جلالی؛ حسین عساکره
چکیده
در این مطالعه، جهت تحلیل نقشه همبستگی و رگرسیون گردش هدلی با جت نیمه گرمسیری، فشار سطح زمین، تابش موج بلند خروجی زمین، رطوبت نسبی تراز 850 هکتوپاسکال، بارش و دادههای ناهنجاریهای وزنی بارش استاندارد شده استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان داد رابطه سلول هدلی و جت نیمهگرمسیری بر نیوار ایران در تـراز 200 هکتوپاسکال همبسـتگی مثبـتی ...
بیشتر
در این مطالعه، جهت تحلیل نقشه همبستگی و رگرسیون گردش هدلی با جت نیمه گرمسیری، فشار سطح زمین، تابش موج بلند خروجی زمین، رطوبت نسبی تراز 850 هکتوپاسکال، بارش و دادههای ناهنجاریهای وزنی بارش استاندارد شده استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان داد رابطه سلول هدلی و جت نیمهگرمسیری بر نیوار ایران در تـراز 200 هکتوپاسکال همبسـتگی مثبـتی با مقدار 4/0 - 7/ 0 تا 35 درجه عرض جغرافیایی را دارد و همچنین تحلیل رگرسیون نشان داد که در عرضهای جغرافیایی بین 15 تا 35 درجه شمالی جت نیمهگرمسیری (m/s) 1 بیشتر از حالت نرمال است، البته در سال 2017 تا عرضهای جغرافیایی 30 درجه شمالی 2 متر در ثانیه افزایش را نشان داد که بر میزان بارش اثر منفی داشته است. رابطه سلول هدلی با تابش موج بلند خروجی زمین در مناطق جنوبی، جنوبغربی و جنوبشرقی ایران با مقدار 4/0 و ارتفاعات زاگرس و شمالغرب ایران با مقدار 7/0 و رگرسیون با مقدار (w/m2) 01/0 بیشتر از حالت نرمال نشان داد که به عنوان یک منبع گرمای محسوس در وردسپهر میانی عمل نموده و گرما مستقیماً به وردسپهر میانی اضافه شده و موجب گرمایش نیمه فوقانی وردسپهر شده است که رابطه سلول هدلی و رطوبت نسبی تراز 850 هکتوپاسکال در اکثر مناطق ایران به میزان 4/0 و مقدار رگرسیون 2 تا 1 را نشان داده است. رطوبت نسبی پایین همراه با توده خشک شده هوا در زیر مناطق شاخه نزولی سلول هدلی قرار دارد که شرایط خشکی را حاکم کرده است که شاخص ناهنجاریهای بارش در عرضهای پایین تر از 35 درجه در مناطق جنوبی، جنوب غرب و جنوب شرقی ایران همبستگی منفی (7/0-) را نشان داد که شرایط عدم بارش و خشکسالی را ایجاد می کند.
آب و هواشناسی
بهروز ساری صراف؛ هاشم رستم زاده؛ محمد دارند؛ امید اسکندری
چکیده
بارش از مهمترین و متغیرترین عنصر اقلیمی است که در بستر زمان و مکان تغییر میکند. بارشهای بحرانی در مقیاسهای مختلف زمانی بهویژه روزانه، خسارات سنگینی به جوامع انسانی مناطق پرجمعیت شهری و اکوسیستمهای طبیعی وارد میکنند و بسیاری از اقتصادهای مناطق خشک را تحت تاثیر قرار میدهد. تابش موج بلند خروجی زمین به عنوان پارامتری مهم ...
بیشتر
بارش از مهمترین و متغیرترین عنصر اقلیمی است که در بستر زمان و مکان تغییر میکند. بارشهای بحرانی در مقیاسهای مختلف زمانی بهویژه روزانه، خسارات سنگینی به جوامع انسانی مناطق پرجمعیت شهری و اکوسیستمهای طبیعی وارد میکنند و بسیاری از اقتصادهای مناطق خشک را تحت تاثیر قرار میدهد. تابش موج بلند خروجی زمین به عنوان پارامتری مهم جهت شناسایی ابرها و برآورد این نوع بارش، موردمطالعه قرار میگیرد. هدف از پژوهش حاضر این است که با استفاده از محصولات سنجنده (AIRS) ماهواره آکوا و ماهواره (GPM)، ارتباط و تحلیل متغیرهای تابش موج بلند زمینی و مقادیر بارش را در محیط نرمافزار Arc GIS برای چهار ماه سرد سال (دسامبر تا مارس) کشور ایران، به مدت 17 سال آماری بررسی نماید. از روشهای همبستگی، رگرسیون و برآورد سطح اطمینان بهمنظور ارتباط سنجی و نحوه تغییرات آن استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده در تمام ماههای مورد مطالعه، کل کشور به جزء جنوب شرقی حوضه دریای خزر در ژانویه، قسمتهایی از فلات مرکزی و مرزی شرق ایران، همبستگی منفی از 10 تا 92 درصد وجود دارد که نشان از رطوبت دار بودن جو کشور میباشد و مانع خروج تابش موج بلند شده است. در مناطق بارشی غرب رشتهکوه زاگرس همبستگیهای منفی 60 درصد به بالا و تابش موج بلند خروجی کمتر از 260 وات بر مترمربع متر میباشد که دلیل آن ابرناکی و جو پر از رطوبت، همراه با بارش بوده است. در دسامبر و فوریه، مناطق بارشی حوضه دریای خزر در همبستگیهای منفی 40 درصد به بالا و تابش کمتر از 235 وات بر مترمربع بارش صورت میگیرد و دلیل مقدار عددی کمتر تابش موج بلند خروجی حوضه دریای خزر جهت پیشبینی، وجود رطوبت نسبی زیاد منطقه میباشد که عامل خروج کمتر آن میگردد.
آب و هواشناسی
یونس نیکوخصال؛ علی اکبر رسولی؛ داود مختاری؛ خلیل ولیزاده کامران
چکیده
با توجه به فقدان رودخانه های دائمی به جز رودهای با دبی کم در قسمت جنوب غربی مرند ، تامین آب منطقه اعم از شرب ، کشاورزی ، صنعت و دامپروری وابسته به آبهای زیرزمینی است. از طرفی اقتصاد مردم منطقه بیشتر وابسته به کشاورزی و دامپروری بوده و از آنجایی که آب مورد نیاز در این بخش ، حجم عمده ای از آب مصرفی منطقه را تشکیل می دهد ، لذا لازم است عوامل ...
بیشتر
با توجه به فقدان رودخانه های دائمی به جز رودهای با دبی کم در قسمت جنوب غربی مرند ، تامین آب منطقه اعم از شرب ، کشاورزی ، صنعت و دامپروری وابسته به آبهای زیرزمینی است. از طرفی اقتصاد مردم منطقه بیشتر وابسته به کشاورزی و دامپروری بوده و از آنجایی که آب مورد نیاز در این بخش ، حجم عمده ای از آب مصرفی منطقه را تشکیل می دهد ، لذا لازم است عوامل موثر بر سطح آبهای زیرزمینی منطقه بررسی شود تا ضمن مطالعه تاثیرات این عوامل ، راههای مقابله با کم آبی و افت سطح آبهای زیرزمینی جدی گرفته شود. در این پژوهش روابط بین تغییرات بارش و سطح آبهای زیرزمینی دشت مرند در بازه زمانی 16 ساله از سالهای 1380 تا 1395، با استفاده از روش NRMC مورد بررسی قرار گرفته است . در این روش ضمن محاسبه مقادیر NRMC برای دو شاخص SPI و SWI در منطقه ، منحنی توزیع نرمال شده برای هر دو شاخص در ایستگاههای باران سنجی منتخب و چاه های پیزومتری منتخب رسم شد و معادله رگرسیون خطی و چند متغیٍره محاسبه شد . نتایج نشان داد که بارش و سطح آبهای زیرزمینی در سالهای مورد بررسی نوسانات زیادی داشته است که البته با توجه به نوسانات بیشتر آبهای زیرزمینی نسبت به بارش ، عوامل انسانی از جمله برداشت بی رویه از چاه ها می تواند عامل تاثیر گذار بر سطح آبهای زیرزمینی دشت مرند باشد. محاسبات نشان داد که مقدار همبستگی برای دو شاخص SPI و SWI در معادله چند متغیره غیر خطی بیشتر از مقدار معادله ی خطی است که بیانگر تاثیر عوامل متعدد دیگر علاوه بر نوسانات بارش بر سطح آبهای زیرزمینی است .
آب و هواشناسی
ناصر پویان فر؛ غلامعلی مظفری؛ کمال امیدوار؛ احمد مزیدی
چکیده
پسته همانند بسیاری از درختان میوه مناطق نیمه گرمسیری در چرخه سالیانه خود به یک دوره سرما نیاز دارد تا بعد از مهیا شدن شرایط مناسب، شکوفایی طبیعی جوانهها اتفاق افتد. مدل های مختلفی جهت محاسبه نیاز سرمایی پسته وجود دارد که مدل ساعت سرمایی ، یوتا و یوتا مثبت از مهم ترین این مدل ها می باشند. پهنه جغرافیایی مورد مطالعه دشت یزد- اردکان واقع ...
بیشتر
پسته همانند بسیاری از درختان میوه مناطق نیمه گرمسیری در چرخه سالیانه خود به یک دوره سرما نیاز دارد تا بعد از مهیا شدن شرایط مناسب، شکوفایی طبیعی جوانهها اتفاق افتد. مدل های مختلفی جهت محاسبه نیاز سرمایی پسته وجود دارد که مدل ساعت سرمایی ، یوتا و یوتا مثبت از مهم ترین این مدل ها می باشند. پهنه جغرافیایی مورد مطالعه دشت یزد- اردکان واقع در استان یزد می باشد. در این تحقیق با توجه به آزمون های آماری بر اساس متغیر های هواشناسی، مدل ساعت سرمایی جهت مدل سازی انتخاب گردید. برای انجام این تحقیق از دادههای سه ساعته دمای ایستگاه سینوپتیک یزد طی دوره آماری 1396-1367 جهت مدل سازی و برآورد مجموع ساعات سرمایی ماهانه پسته استفاده گردید و از داده های روزانه دمای این ایستگاه طی دوره آماری 2005-1961 جهت مدل SDSM استفاده و از آمار ماهانه دمای سال های 1397- 1385 جهت ارزیابی دادههای ریزمقیاس شده مدل CanESM2 تحت سناریوهای مختلف RCP استفاده به عمل آمد و در نهایت مدل سازی برای سال های 1429-1400 انجام پذیرفت. یافته های پژوهش حاکی از این است که بین ساعات تجمعی ماهانه دماهای بین صفر تا 2/7 درجه سانتی گراد و پارامترهای دمایی ماهانه نظیرمیانگین حداقل دما، میانگین حداکثر دما و میانگین دمای ماهانه ، همبستگی معنی داری وجود دارد که در شرایط عدم دسترسی به داده های ساعتی دما ، برای مدل سازی و تعیین ساعات تجمعی ماهانه می توان از آن استفاده کرد. یافته های پژوهش نشان می دهد که نیاز سرمایی ارقام کله قوچی،اوحدی و احمد آقایی در سال های آتی تامین و ارقام اکبری و فندقی تامین نمی گردد.
آب و هواشناسی
منیر شیرزاد؛ هاجر فیضی؛ مجید رضایی بنفشه
چکیده
کشور ایران از جمله مناطق خشک و نیمه خشک جهان است و با محدودیت شدید منابع آب مواجه است. تعیین تبخیر و تعرق که یکی از اجزای اصلی چرخه هیدرولوژی میباشد، در بسیاری از مطالعات از جمله توازن هیدرولوژیک آب، طراحی و مدیریت سیستمهای آبیاری، شبیهسازی میزان محصول و مدیریت منابع آب از اهمیت بالایی برخوردار است. در پژوهش حاضر از روش شبکه عصبی ...
بیشتر
کشور ایران از جمله مناطق خشک و نیمه خشک جهان است و با محدودیت شدید منابع آب مواجه است. تعیین تبخیر و تعرق که یکی از اجزای اصلی چرخه هیدرولوژی میباشد، در بسیاری از مطالعات از جمله توازن هیدرولوژیک آب، طراحی و مدیریت سیستمهای آبیاری، شبیهسازی میزان محصول و مدیریت منابع آب از اهمیت بالایی برخوردار است. در پژوهش حاضر از روش شبکه عصبی مصنوعیANN و سه روش تجربی پنمن مانتیث فائو (PMF56) و بلانی کریدل(BC) کمبرلی پنمنK-P)) برای مدلسازی سیستم غیرخطی تبخیر و تعرق گیاه مرجع (ET0) که دادههای ورودی- خروجی آن به صورت روزانه بودند، استفاده شد. سپس نتایج بدست آمده از روشهای مذکور با دادههای تبخیر اندازه گیری شده در منطقه آذربایجان شرقی(ایستگاه مراغه، میانه، اهر و جلفا) تحت واسنجی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که روش شبکه عصبی مصنوعی دارای دقت و سرعت بهتر در مدلسازی ET0 در مقایسه با روشهای کلاسیک میباشد. از دیگر نتایج مطالعه میتوان به مناسب تر بودن روش دمایی BC نسبت به دیگر مدلهای تجربی اشاره کرد. همچنین این پژوهش نشان داد مدل ANN با قانون یادگیری لونبرگ مارکوارت نتایج ET0 بهتری را در شرایط اقلیمی مورد مطالعه ارائه میدهد.
آب و هواشناسی
یونس نیکوخصال؛ علی اکبر رسولی؛ داود مختاری؛ خلیل ولیزاده کامران
دوره 26، شماره 80 ، مرداد 1401، ، صفحه 327-317
چکیده
بررسی اثرات خشکسالی بر منابع آب دشتهای کشور در مدیریت بهینه منابع آب در بخش کشاورزی و منابع طبیعی بسیار حائز اهمیت میباشد. پدیده تغییر اقلیم با تغییر در میزان بارش و وقوع خشکسالی-های متوالی اقلیمی بر منابع آب زیرزمینی تاثیر میگـذارد. شناخت و آگــاهی از تــاثیر زمــانی بــین دو پدیــدهی خشکســالی و خشکسالی آب شناختی، میتواند ...
بیشتر
بررسی اثرات خشکسالی بر منابع آب دشتهای کشور در مدیریت بهینه منابع آب در بخش کشاورزی و منابع طبیعی بسیار حائز اهمیت میباشد. پدیده تغییر اقلیم با تغییر در میزان بارش و وقوع خشکسالی-های متوالی اقلیمی بر منابع آب زیرزمینی تاثیر میگـذارد. شناخت و آگــاهی از تــاثیر زمــانی بــین دو پدیــدهی خشکســالی و خشکسالی آب شناختی، میتواند به مدیران و برنامهریـزان بخـش آب کمک زیادی کند. در طول سالیان متمادی، اثر خشکسـالی بـر روی منابع آبهای زیرزمینی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، بدین منظور، در این پژوهش، با استفاده از شاخص استاندارد بارش و شاخص سطح استاندارد آب زیرزمینی تاثیر خشکسالی بر منابع آب زیرزمینی دشت مرند طی سالهای آبی81-1380 تا 96-1395 مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، دادههای مربوط به 8 ایستگاه هواشناسی در دشت مرند مورد مطالعه قرار گرفت و با استفاده از شاخص SPI روند خشکسالی در منطقه مورد مطالعه قرار گرفت نتایج نشان داد که در طول مدت مطالعه (1380-1397) سه دوره خشکسالی از زمستان 1384 تا آغاز سال 1388، تابستان 1390 تا پایان سال 1391 و زمستان 1395 تا تابستان 1397 اتفاق افتاده است. مناطق درگیر خشکسالی شامل شرق و مرکز منطقه مورد مطالعه بوده و غرب منطقه شاهد نزولات جوی بیشتری بوده است. برای بررسی وضعیت سطح آب زیرزمینی از شاخص SWI استفاده شد. این شاخص نشان داد از لحاظ زمانی و مکانی، خشکسالی بر اساس این شاخص منطبق بر خشکسالی حاصل از شاخص SPI میباشد. نتایج این شاخص نمایانگر افزایش برداشت از سفره های آب زیرزمینی جهت جبران نیاز آبی دشت میباشد. بررسی دادهها نشان داد که این دو شاخص با فاصله زمانی یک فصل دارای همبستگی در سطح 1 درصد میباشند.
آب و هواشناسی
ابراهیم احمدزاده؛ خلیل ولیزاده کامران؛ داود مختاری؛ علی اکبر رسولی
چکیده
اخیراً حدهای بالا و دنباله بالایی توزیع فراوانی بارش مورد توجه بسیار بوده است. در این راستا به فراخور ویژگیهای جغرافیایی هر پهنه، آستانه های متعدد و متنوعی برای این ویژگی بارش معرفی و به کار گرفته شده است. در تحقیق حاضر، جهت بررسی و تحلیل روند رویداد حدی بارش در استان تهران طی دوره آماری 2016-1983 ، از تعدادی از نمایههای ارائه شده توسط ...
بیشتر
اخیراً حدهای بالا و دنباله بالایی توزیع فراوانی بارش مورد توجه بسیار بوده است. در این راستا به فراخور ویژگیهای جغرافیایی هر پهنه، آستانه های متعدد و متنوعی برای این ویژگی بارش معرفی و به کار گرفته شده است. در تحقیق حاضر، جهت بررسی و تحلیل روند رویداد حدی بارش در استان تهران طی دوره آماری 2016-1983 ، از تعدادی از نمایههای ارائه شده توسط کمیته ملی اقلیمشناسی سازمان هواشناسی جهانی استفاده شده است. رفتار دنباله توزیع رویداد حدی بارش و تحلیل فراوانی و شدت این رویداد، با استفاده از مدل مقادیر اوجهای بالاتر از آستانه (POT) بررسی شد. انتخاب آستانه مناسب جهت محاسبه اوجهای بالاتر از آن آستانه با استفاده روشهای صدک 95ام، نمودار میانگین باقیمانده عمر (MRL) و بازبینی مدل- پایه (MBC) انجام پذیرفت. تخمین پارامترهای توزیع با روش حداکثر درستنمایی و ارزیابی وقوع و شدت رویدادهای حدی با استفاده از میانگین فواصل زمانی بین رویدادها (ARIs) بررسی شد. نتایج حاصل از آزمون من-کندال نشان داد که در ایستگاههای مورد مطالعه روند معنیداری در نمایههای حدی بارندگی در دوره آماری 2016-1983 تجربه نشده است. بررسی منحنیهای رشد نشان داد که در دوره آماری 34 ساله (2016-1983) بیشتر رویدادهای حدی مشاهده شده در ایستگاهها دوره بازگشت 1 تا 10 سال دارند. بررسی نمودارهای Q-Q و آماره χ2 نشان داد که مدل POT قابلیت زیادی جهت مدلسازی رویدادهای حدی در منطقه مورد مطالعه دارد.
آب و هواشناسی
سعید جهانبخش اصل؛ بهروز ساری صراف؛ حسین عساکره؛ سهیلا شیرمحمدی
چکیده
مطالعه ی حاضر سعی دارد با رویکردی جدید رویدادهای بارشی فرین در غرب ایران را با توجه به دو شاخصه شناسایی کند: اول تعیین آستانه ای مناسب؛ آن گونه که هم شناسایی رخدادهای فرین، از نظر فراوانی وقوع امکان پذیر باشد و هم از نظر بزرگی و اندازه، بیشترین نزدیکی را با رفتار اقلیم شناختی بارش در منطقه داشته باشد. دوم مشخص کردن مقیاس مکانی مناسب ...
بیشتر
مطالعه ی حاضر سعی دارد با رویکردی جدید رویدادهای بارشی فرین در غرب ایران را با توجه به دو شاخصه شناسایی کند: اول تعیین آستانه ای مناسب؛ آن گونه که هم شناسایی رخدادهای فرین، از نظر فراوانی وقوع امکان پذیر باشد و هم از نظر بزرگی و اندازه، بیشترین نزدیکی را با رفتار اقلیم شناختی بارش در منطقه داشته باشد. دوم مشخص کردن مقیاس مکانی مناسب برای مطالعه این رویدادها در غرب ایران. هدف از مقیاس مکانی، تعریف شرایط فراگیر برای رخدادهای فرین می باشد. برای رسیدن به این هدف از پایگاه داده های شبکه بندی بارش روزانه در ماتریسی با ابعاد 6410×18993 از سال 1965 تا 2016، بهره گرفته شده است. برای شناسایی این بارش ها علاوه بر آستانه اصلی که میانگین بارش های بیش از صدک 75 برای هر پیکسل و به ازای هر روز از سال می باشد، آستانه دومی که انحراف معیار این بارش ها است با مقادیر یک، دو و سه برابری، به میانگین افزوده شده است. بر این اساس سه گروه از بارش های فرین در منطقه شناسایی شد و براساس گستره ی مکانی که تحت پوشش قرار گرفته بود، تفکیک و الگوهای فشار تراز دریا توام با این بارش ها برای هر گستره استخراج شد. سپس با استفاده از تکنیک تحلیل خوشه ای، طبقه بندی گردید. نتایج حاصل از به کار گیری فرآیند فوق، نشان داد که میانگین بارش های بیش از صدک 75 به علاوه دو برابر انحراف استاندارد، آستانه ای بهینه برای مطالعه فرین های بارشی در غرب ایران محسوب می شود و همچنین حداقل گستره برای شناسایی بارش فرین فراگیر در این منطقه، پهنه 20 درصد و بالاتر می باشد.
آب و هواشناسی
سودابه نامداری؛ علی حاجیبگلو؛ غلامرضا اباذری
چکیده
در کشور ایران با توجه به شرایط بیابانی همواره وجود کانونهای گردوغبار موجب آلودگی هوا و کاهش کیفیت زندگی ساکنین در مجاور این کانونها شده است. در سالهای اخیر در خصوص برخی از کانونها ابهاماتی در خصوص افزایش شدت تولید گردوغبار به وجود آمده است. در این پژوهش با استفاده از محصول عمق اپتیکی سنجنده MODIS که غلظت گردوغبار معلق در اتمسفر ...
بیشتر
در کشور ایران با توجه به شرایط بیابانی همواره وجود کانونهای گردوغبار موجب آلودگی هوا و کاهش کیفیت زندگی ساکنین در مجاور این کانونها شده است. در سالهای اخیر در خصوص برخی از کانونها ابهاماتی در خصوص افزایش شدت تولید گردوغبار به وجود آمده است. در این پژوهش با استفاده از محصول عمق اپتیکی سنجنده MODIS که غلظت گردوغبار معلق در اتمسفر را نشان میدهد و براساس فراوانی و میانگینهای سالانه، موقعیت کانونهای گردوغبار در داخل کشور شناسایی شد و سپس روند تغییرات زمانی هر یک از کانونها به تفکیک مورد بررسی قرار گرفت.براساس نتایج به دست آمده از میانگین فراوانیهای سالانه گردوغبار در سه دوره مطالعاتی 2000-2006، 2007-2012 و 2013-2018 در سطح کشور ایران حدود 33 کانون گردوغبار شناسایی شد که با در نظر گرفتن کانونهای مجاور هم روند تغییرات 24 کانون مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج حدود نیمی از مساحت مناطق بدون گردوغبار به مناطق دارای گردوغبار با فراوانیهای مختلف و همچنین حدود نیمی از مساحت کانونهای با فراوانی خیلی زیاد نیز به سایر کانونهای با شدت کمتر تبدیل شدهاند. همچنین بیشترین نوسانات در شدت گردوغبار در منطقه سیستان، جازموریان، جنوب شرق سمنان، آذربایجان شرقی، زنجان و استان خوزستان صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد علی رغم وضعیت اقلیمی نسبتا یکسان، روند تغییرات در این کانونها از الگوی مشابهی تبعیت نمیکند و روند تغییرات غبارخیزی در کانوهای داخلی کشور تحت تاثیر عوامل پیچیده انسانی و غیر انسانی متغیر می-باشد. با استفاده از نتایج این تحقیق این امکان فراهم میگردد اطلاعات نسبتا جامعی از روند تغییرات کانونهای داخلی فراهم آید و وضعیت غبارخیزی کانونها در آینده قابل پیشبینی گردد.
آب و هواشناسی
ناصر جعفربگلو؛ علی محمد خورشیددوست؛ مجید رضایی بنفشه؛ هاشم رستم زاده
چکیده
پیشبینی تغییرات دماهای کمینه برای اطلاع از میزان تغییرات آن در آینده و در نظر گرفتن تمهیدات لازم، برای تعدیل اثرات سوء ناشی از تغییرات آب و هوایی بر محصولات کشاورزی از اهیمت زیادی برخوردار است. در این راستا مدلهای گردش عمومی جو (GCM) طراحی شدهاند که میتوانند پارامترهای اقلیمی را شبیهسازی نمایند. در مطالعه حاضر دادههای خروجی ...
بیشتر
پیشبینی تغییرات دماهای کمینه برای اطلاع از میزان تغییرات آن در آینده و در نظر گرفتن تمهیدات لازم، برای تعدیل اثرات سوء ناشی از تغییرات آب و هوایی بر محصولات کشاورزی از اهیمت زیادی برخوردار است. در این راستا مدلهای گردش عمومی جو (GCM) طراحی شدهاند که میتوانند پارامترهای اقلیمی را شبیهسازی نمایند. در مطالعه حاضر دادههای خروجی دو مدل گردش عمومیHadCM3 و MPEH5 براساس دو سناریوی A2 و B1، توسط مدل آماری LARS-WG در 21 ایستگاه سینوپتیک واقع در شمال غرب کشور ریزمقیاس گردانی شد و نتایج حاصل از آن بصورت ماهانه و دورهای در دوره پایه (2010-1980) و دهه 2050 (2065-2046) برای دمای کمینه مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ارزیابی مدل LARS-WG به بررسی میزان خطای دادههای مشاهداتی و شبیهسازی با استفاده از شاخصهای MSE، RMSE، MAE و همچنین ضریب تعیین (R2) پرداخته شد و مدل برای منطقه مناسب ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که مقدار دمای کمینه در دوره آینده نسبت به دوره پایه در منطقه شمال غرب افزایش خواهد یافت. این مقدار افزایش دمای هوا در سطح منطقه مورد مطالعه بر اساس مدلهای HadCM3 و MPEH5 به طور متوسط، 9/1 و 7/1 درجه سانتی گراد تا افق 2065 نسبت به دوره پایه خواهد بود. نیمه شمالی منطقه شمال غرب ایران از تغییرات دمایی بالاتری نسبت به مناطق نیمه جنوبی برخوردار خواهد بود. در واقع مناطق سردسیرتر عرضهای بالا، با تغییرات افزایشی بیشتری در مقدار دماهای کمینه مواجه خواهند شد. نتایج و دستاوردهای این تحقیق برای برنامههای بلند مدت در جهت اقدامات سازگارانه در مدیریت باغهای میوه، تولیدات کشاورزی و مدیریت منابع آبی حائز اهمیت است.
آب و هواشناسی
پریچهر مصری علمداری؛ سید حسن رسولی
چکیده
در طول قرن بیستم آب و هوای زمین تعادل خود را از دست داده و دما رو به افزایش گذاشته است و اقلیم در حال تغییر و گرمایش جهانی در حال وقوع است. تغییرات اقلیمی از مباحث مهم اقلیمی است که در سالهای اخیر افکار پژوهشگران و حتی سران حکومتها و سازمانها را به دلیل اثراتی که بر فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی دارا میباشد، به خود مشغول ...
بیشتر
در طول قرن بیستم آب و هوای زمین تعادل خود را از دست داده و دما رو به افزایش گذاشته است و اقلیم در حال تغییر و گرمایش جهانی در حال وقوع است. تغییرات اقلیمی از مباحث مهم اقلیمی است که در سالهای اخیر افکار پژوهشگران و حتی سران حکومتها و سازمانها را به دلیل اثراتی که بر فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی دارا میباشد، به خود مشغول داشته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان اثرات توزیع فضایی جمعیت شهر ساری بر تغییر اقلیم شهری با تأکید بر جزایر حرارتی میباشد. پژوهش حاضر از نوع تحلیلی – توصیفی بوده و به لحاظ هدف، ماهیتی کاربردی – توسعهای دارد. اطلاعات لازم برای پژوهش از سازمانهای مدیریت شهری و ارگانهایی که مرتبط با موضوع پژوهش بودهاند، بدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها به جهت بررسی میزان توزیع فضایی جمعیت در هر یک از مناطق شهر ساری، از مدل آنتروپی شانون نسبی و برای محاسبه حداکثر شدت جزیره حرارتی معادله عددی – نظری Oke به کار گرفته شده است. برای تولید نقشهها از نرمافزارArcGIS و برای بررسی ضریب اسپیرمن از نرمافزار SPSS استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد که ارتباط مستقیمی میان شاخص توزیع فضایی جمعیت در نواحی و بیشینه جزایر حرارتی در شهر ساری وجود دارد به طوری که هر ناحیه که توزیع فضایی جمعیت زیاد بوده است، میزان جزایر حرارتی نیز متوسط رو به بالا بوده است. لذا در جهت رفع معضلات ناشی از بروز جزایر حرارتی در شهر لازم است تا به مقوله توزیع فضایی جمعیتی شهر در برنامهریزی جهت طرحهای توسعه شهری توجه بیشتری شود.
آب و هواشناسی
سید حسین میرموسوی؛ زهرا تاران
چکیده
گرد و غبار یکی از مهم ترین پدیده هایی است که در سال های اخیر مشکلات متعددی را در زمینه های مختلف در ایران ایجاد کرده است . نوسانات متغیرهای اقلیمی نظیر دما و بارش در شدت و فراوانی رخداد این پدیده بسیار موثر است . بنابراین لازم است تا ضمن بررسی ارتباط بین نوسانات این متغیرها با پدیده گرد و غبار، تغییرات فضایی آنها نیز مورد بررسی و تحلیل ...
بیشتر
گرد و غبار یکی از مهم ترین پدیده هایی است که در سال های اخیر مشکلات متعددی را در زمینه های مختلف در ایران ایجاد کرده است . نوسانات متغیرهای اقلیمی نظیر دما و بارش در شدت و فراوانی رخداد این پدیده بسیار موثر است . بنابراین لازم است تا ضمن بررسی ارتباط بین نوسانات این متغیرها با پدیده گرد و غبار، تغییرات فضایی آنها نیز مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد . این پژوهش به منطور بررسی ارتباط بین نوسانات دما و بارش با پدیده گرد و غبار و تحلیل فضایی تغییرات آنها در منطقه غرب و جنوب غرب ایران انجام گرفته است . در این پژوهش دادههای روزانه تعداد ۳۰ ایستگاه سینوپتیک ناحیهی غرب و جنوب غرب ایران طی دوره آماری ۲۰۱۶-۱۹۶۲ در زمینه متغیرهای بارش، دما و گرد و غبار از سازمان هواشناسی کشور اخذ گردیده است و با توجه به یکسان نبودن طول دوره آماری در همه ایستگاهها، دوره آماری ۲۰۱۶-۱۹۸۵ انتخاب و سپس مورد استفاده قرار گرفته است.هم چنین به منظور ارزیابی نوسانات متغیرهای مورد مطالعه از روشهای تحلیل طیفی و به منظور بررسی رفتار فضایی این پدیده ها از الگوهای خود همبستگی فضایی استفاده شده است . نتایج حاصل از تحلیل خودهمبستگی فضایی با شاخص موران نشان داد که پدیده گرد و غبار در غرب و جنوب غرب ایران با دما، بارش و روزهای خشک دارای ساختار فضایی بوده و به شکل خوشه ای توزیع شده اند. نتایج حاصل از تحلیل لکه های داغ نیز متمرکز شدن و خوشهای شدن گرد و غبار در غرب و جنوب غرب ایران را نشان می دهد .
آب و هواشناسی
مهدی اسدی؛ علی محمد خورشیددوست؛ حسن حاجی محمدی
چکیده
بهمنظور بررسی ماهیت ساختاری توفان حارهای آشوبا در محدوده دریای عرب در تاریخ 7 ژوئن تا 12 ژوئن 2015 از آمار و اطلاعات دپارتمان هواشناسی هند و مرکز مشترک اخطار توفان (JTWC) استفاده شد. برای بررسی ساختار جوی از دادههای رقومی باز تحلیل شده مرکز پیشبینیهای میانمدت اروپا و مرکز پیشبینیهای محیطی/علوم جو (NCEP/NCAR) ...
بیشتر
بهمنظور بررسی ماهیت ساختاری توفان حارهای آشوبا در محدوده دریای عرب در تاریخ 7 ژوئن تا 12 ژوئن 2015 از آمار و اطلاعات دپارتمان هواشناسی هند و مرکز مشترک اخطار توفان (JTWC) استفاده شد. برای بررسی ساختار جوی از دادههای رقومی باز تحلیل شده مرکز پیشبینیهای میانمدت اروپا و مرکز پیشبینیهای محیطی/علوم جو (NCEP/NCAR) برای محدود دریای عرب و فراتر از دریای عرب اخذ گردید. نتایج حاصل از بررسیها نشان داد در تراز میانی جو ضمن تشکیل هسته کم ارتفاعی با چرخندگی مثبت بسیار قوی، شرایط برای تولید توفان حارهای در منطقه فراهم آمده است. از طرفی در سطح زمین نیز کمفشاری در جنوب شرق دریای عرب با فشار مرکزی 995 هکتوپاسکال تشکیل و با حرکت غرب سوی خود به سمت سواحل عمان و شمال یمن شروع به حرکت کرده است. ایجاد جریان همگرایی بسیار قوی در سطح و واگرایی فوقانی سبب شده تا در روز 9 ژوئن این توفان به حداکثر قدرت خود در منطقه برسد. این در حالی است که وضعیت ناهنجاری دمای سطح آب در محدودهای که توفان به حداکثر شدت خود رسیده به بیش از 5 درجه سانتیگراد میرسد. افزایش دمای سطح آب و انتقال گرما و رطوبت به داخل توفان، سبب تقویت و به طبع آن ریزشهای جوی سنگینی در منطقه شده است. درنهایت این توفان در روز 12 ژوئن با نزدیک شدن به ساحل شرقی عمان به دلیل نبود رطوبت برای حرکات دینامیکی خود شروع به اضمحلال کرده و از توفان حارهای به آشفتگی حارهای تغییر یافت.