برنامه ریزی شهری
محمد شیخی؛ مریم عرب
چکیده
ناکارآمدی طرحهای جامع شهری در مواجهه با مسائل و موضوعات پیچیدة نظام شهرسازی ایران، سرانجام موجبات تغییر در رویکرد تدوین این طرحها از رویکرد صرفا فیزیکی به سوی رویکرد فضایی- راهبردی به عنوان رویکردی نوین در شرایط برنامهریزی شهری ایران را فراهم نمود و تهیة برنامة های توسعه شهری با این رویکرد در تابستان 1400ه.ش به تصویب شورای عالی ...
بیشتر
ناکارآمدی طرحهای جامع شهری در مواجهه با مسائل و موضوعات پیچیدة نظام شهرسازی ایران، سرانجام موجبات تغییر در رویکرد تدوین این طرحها از رویکرد صرفا فیزیکی به سوی رویکرد فضایی- راهبردی به عنوان رویکردی نوین در شرایط برنامهریزی شهری ایران را فراهم نمود و تهیة برنامة های توسعه شهری با این رویکرد در تابستان 1400ه.ش به تصویب شورای عالی شهرسازی و معماری ایران رسید. لذا، نکتة مهم در این راه، توجه به فراهم نمودن بسترهای لازم جهت تهیة طرحها با این رویکرد میباشد. از این رو، هدف اصلی پژوهش حاضر واکاوی چالشهای کاربستِ این رویکرد با تأکید بر چالشهای وجه مشارکتی آن بوده که بر پایة آسیبشناسی موانع مشارکت ذینفعان در تجربة مرحلة نخست برنامة جامع اصفهان به عنوان نخستین برنامة تهیه شده با این رویکرد انجام شده است. روش پژوهش ، کیفی بوده و بر این اساس، روشهای گردآوری اطلاعات شامل مصاحبة عمیق نیمهساختیافته و مراجعه به اسناد و مدارک بوده و در تحلیل دادهها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داد مشارکت در تدوین برنامه از سوی هر سه دسته ذی نفعان اصلی برنامه شامل بخش عمومی، برنامهریزان و جامعه مدنی با چالشهای فراوانی مواجه شده که این چالشها متشکل از سه مقولة عمدة محیط نهادی، عوامل ساختاری و ویژگیهای محتوایی و رویهای شرح خدمات رویکرد نوین میباشد و به نظر میرسد تا زمانی که مشارکت در محیط برنامهریزی ایران نهادینه نشود و نگرش ذینفعان نسبت به برنامهریزیهای مشارکتی تغییر نکند گذار به نگرش نوین عملی نخواهد بود و این تغییر نگرش صرفاً در حد تغییر گفتمان باقی خواهد ماند.