نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسندگان

1 گروه معماری، واحد پروفسور حسابی، دانشگاه آزاد اسلامی، تفرش، ایران.

2 استاد شهرسازی دانشگاه بوعلی سینا

3 استادیار دانشگاه بوعلی سینا

چکیده

اهمیت ایجاد زمینه‌های حس تعلق خاطر به مکان و تقویت معیارهای مؤثر بر آن در جهت افزایش کیفیت زندگی در سکونتگاه‌های غیررسمی، به ضرورت ارزیابی این موضوع و شناخت عوامل تقویت کننده آن می‌افزاید. در این راستا، این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی و شیوه‌های مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه‌ای و روش تحقیقی موردی، به بازشناسی عوامل دخیل در آفرینش حس تعلق خاطر در اینگونه سکونتگاه‌ها می‌پردازد و نیز تأثیرات تغییرات پارامترهای پیکره‌بندی فضایی در ارتقاء حس تعلق خاطر در محله نخودچر شهر رشت را با ابزار پرسشنامه بررسی می‌نماید. نتایج کمّی بدست آمده از توزیع 384 پرسشنامه به روش مدل ساختاری تحلیل شده است. این روش به منظور بررسی تأثیر رابطه‌ای معنادار مابین عوامل حس تعلق خاطر در این محله بکار گرفته شده و رابطه همبستگی متغیرها که یکی از پیش‌شرط‌های انجام رگرسیون می‌باشد را بررسی می‌نماید. یافته‌های پژوهش از پرسشنامه نشان می‌دهد مابین عوامل مؤثر در شکل‌گیری احساس تعلق خاطر شامل عوامل ادراکی-شناختی، محیطی-کالبدی و اجتماعی-فرهنگی، رابطه مثبت معناداری وجود دارد؛ بطوریکه با افزایش پارامترهای پیکره‌بندی فضایی از قبیل طول معابر، هم پیوندی، عمق، اتصال و انتخاب، میزان کیفیت عوامل حس تعلق خاطر افزایش خواهد یافت. جمع‌بندی شرایط بدست آمده توسط نرم‌افزار دپس-مپ و شاخصه‌های چیدمان فضا نشان می‌دهد مقدار حداقلی شاخصه اتصال نیز در شبکه معابر بافت محله نخودچر نشان دهنده نفوذپذیری کمینه بافت و ارگانیک بودن آن است. بمنظور تقویت پویایی این منطقه، عمق میانگین ورودی‌های محله می‌بایست در حالت کمینه قرار گیرد و کاربری‌های مختلف در مجاورت محور اصلی استقرار یابند. همچنین همبستگی شاخصه‌های هم‌پیوندی کلی و هم‌پیوندی محلی، موجبات ارتباط مابین محورهای اصلی و فرعی را تامین نموده و میزان شاخصه هویت در مرکز محله نخودچر را افزایش می‌دهد.

تازه های تحقیق

     سکونتگاه­های غیررسمی جزو قسمت­هایی از یک شهر محسوب می­گردند که با خدمات و امکانات حداقل و بدون برنامه­ای مدوّن شکل گرفته­اند. فرد حاشیه­نشین بدلیل مشکلات اقتصادی ناچار به زندگی در اینگونه سکونتگاه­هاست و به مکان زندگی خود تعلق خاطری ندارد؛ چرا که زیستگاه آنان فاقد کیفیت­های استاندارد زندگی می­باشد. مطالعات در این حوزه نشان داده است پیکره­بندی فضایی و تبیین اصول چینش فضا در اینگونه سکونتگاه­ها با توجه به شرایط اقلیمی حاکم می­تواند به رفع رابطه ایزوله بودن ساکنان این مناطق کمک نماید؛ چرا که همواره ارتباط مستقیمی میان حس تعلق خاطر و توجه فرد به مکان وجود دارد. این موضوع به این معناست که با افزایش حس تعلق فرد به یک مکان، میزان توجه و مراقبت فرد از آن فضا بیشتر می­گردد. اگرچه سکونتگاه­های غیررسمی محصول کاستی­های مدیریتی است لذا شکل­گیری و استقرار فعالیت­های خرد و کلان و کاربری­های عمومی در مراکز محلی، موجب هویت بخشی به محله در پاسخگویی به نیازهای ساکنین می­گردد. در گذر زمان، مدیریت شهری و سایر دستگاه­های خدمت­رسان با مشارکت ساکنین بعضاً ترغیب به احیای مراکز محلی منطقه مورد نظر شده و این امکان مداخله در بهبود کیفیت فضای زیست، ارتقای حس تعلق خاطر و ماندگاری ساکنین در محله را سبب می­شود. بدین ترتیب، می­توان با اثبات ارتباط و همبستگی متغیرهای حس تعلق خاطر و پارامترهای پیکره­بندی فضایی انتطار داشت با مداخلات مختصر در سازمان فضایی مناطقی از این دست تغییرات قابل توجهی را در کیفیت زیست ساکنان محله و لزوماً ارتقاء حس تعلق خاطر آنان ایجاد نمود.

     نتایج منتج از پرسشنامه که با استفاده از روش مدل ساختاری تحلیل شده است حاکی از وجود رابطه مثبت معناداری مابین عامل ادرکی- شناختی به عنوان یکی از معیارهای حس تعلق خاطر و پارامترهای پیکره­بندی فضایی می­باشد. این عامل بیش از 80 درصد توانایی پیش­بینی تغییرات پارامترهایی اعم از طول معابر، هم­پیوندی، عمق و اتصال و 60 درصد پارامتر انتخاب را داراست. بدین ترتیب اگر تغییرات انحراف معیار عوامل ادرکی- شناختی در سکونتگاه­های غیررسمی افزایش یابد متعاقب آن میزان امنیت، روابط همسایگی، هویت کالبدی و فضایی معابر، و زیبا شناختی و خاطره­انگیزی معابر سکونتگاه­های غیررسمی افزایش خواهد یافت. امّا عامل اجتماعی- فرهنگی به میزان بیش از 50 درصد توانایی پیش­بینی تغییرات فاکتورهایی شامل طول معابر، هم­پیوندی، عمق و اتصال و بیش از 45 درصد برای فاکتور انتخاب را داراست. همچون عامل پیشین نیز ارتباط مستقیمی مابین مؤلفه­های عامل اجتماعی–فرهنگی شامل کیفیت تعاملات اجتماعی، نمادها و نشانه­ها، سرزندگی فضای شهری، قومیت و مسأله خویشاوندی و پارامترهای پیکره­بندی فضایی وجود دارد و افزایش انحراف معیار عوامل اجتماعی-فرهنگی در بستر سکونتگاه­های غیررسمی موجبات افزایش کیفیت ریز معیاهای فوق­الذکر را فراهم می­نماید. در نهایت عامل محیطی-کالبدی بیش از 50 درصد توانایی پیش­بینی تغییرات پارامترهایی همچون طول معابر، هم­پیوندی و انتخاب و بیش از 35 درصد برای پارامترهای عمق و اتصال را داراست. امّا با توجه به ضرایب بتای متغیرها، تغییرات در انحراف معیار عامل محیطی کالبدی بیانگر افزایش کیفیت­های فیزیکی، دسترسی­ها، نفوذپذیری، رویدادپذیری، مبلمان و تجهیزات شهری و عناصر طبیعی در سکونتگاه غیررسمی (نخودچر) خواهد بود.

     همچنین نتایج حاصل از نرم­افزار دپس­مپ که به منظور ارزیابی کیفیت پیکره­بندی فضایی محله نخودچر مورد استفاده قرار گرفته­است، نشان می­دهد بر طبق نقشه­های طرح تفصیلی رشت، محله نخودچر دارای بافتی ارگانیک و متشکل از انواع بلوک­هاست. این نرم­افزار ساختار فضایی این محله را متشکل از یک محور اصلی که بیش­­ترین مقدار هم­پیوندی را داراست و چندین محور متصل به آن نشان می­دهد. بر طبق مشاهدات میدانی نیز، محور اصلی (خیابان خرسندی) و محورهای متصل به آن شامل خیابان­های (رسالت تندگویان و امام حسین) می­باشد. محور اصلی در این محله نقش مرکزی را عهده­دار است و تقویت پویایی این محله با جانمایی کاربری­های متفاوت در مجاورت با این محور و کاستن عمق میانگین ورودی­های محله تامین می­گردد. همچنین بررسی همبستگی میان شاخص هم­پیوندی کلی و هم­پیوندی محلی نشان می­دهد برقراری ارتباطی مطلوب مابین محورهای اصلی و محورهای فرعی موجبات ارتقاء شاخصه هویت در محله ذکر شده و مرکزیت را تامین می­نماید. توجه به این نکته ضروری است شاخصه اتصال در شبکه معابر بافت نخودچر در حالت کمینه قرار دارد و با پیش­روی حداکثری به درون بافت محله، فاصله بیشتری نیز با خیابان­های پیرامونی محله ادراک می­گردد و مهر تاییدی بر ارگانیک بودن و نفوذپذیری حداقلی بافت است. همچنین به جهت نوسازی­های صورت پذیرفته در بخش­های جنوبی بافت و تعدی به ساختار سنتی در این منطقه، میزان اتصال بیشتری از بخش­های درونی (در قسمت شمالی بافت) به چشم می­خورد. امّا در نهایت به دلیل بالا بودن میانگین اتصال نسبت به مابقی پارامترهای پیکره­بندی فضایی در این محله، سهولت دسترسی به بافت و میزان نفوذپذیری آن مطلوب ارزیابی می­گردد. در بررسی پارامتر کنترل و منتهی شدن کلیه معابر درون محلی به معابر شرقی غربی، کنترل بالا در مرکز و در قسمت میانی منطقه را بدنبال دارد. بدین­ترتیب جمع­بندی شرایط بدست آمده توسط نرم­افزار دپس­مپ و شاخصه­های چیدمان فضا نشان می­دهد بلوک­های جدید در منطقه جنوبی محله نخودچر تمایلات بیشتری به نفوذپذیری بصری و دسترسی به معابر اصلی منطقه را دارا می­باشند. در چنین وضعیتی، ارزش اقتصادی این بلوک­ها افزایش یافته و اتمسفر فضا سرزنده­تر از قبل و با امنیت بیشتری حادث می­گردد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Explaining the Role of Spatial Configuration in Promoting Place Attachment in Informal Settlements, (Case study: Nokhodchar neighborhood of Rasht)

نویسندگان [English]

  • Negar Houshangi 1
  • hassan sajadzadeh 2
  • Mohammad Saeid Izadi 3

1 Department of Architectural Engineering, Professor Hesabi Branch, Islamic Azad University. Tafresh,Iran

2 Associate Professor Of Urban Design in University of Hamadan Bu-Ali Sina University, Faculty of Art and Architecture, Hamadan, Iran

3 Assistant Professor, Department of Urban Design, Faculty of Art and Architecture, Bu-Ali Sina University, Hamedan, Iran.

چکیده [English]

Creating a context for a sense of belonging to a place and strengthening the practical criteria for increasing the quality of life in informal settlements adds to the necessity of evaluating this issue and recognizing the factors that strengthen it. In this regard, this research with analytical description and review methods of texts, sources, and visual documents in library studies and case research method, recognizes the factors involved in creating a sense of belonging in such settlements and also the effects of spatial configuration changes in enhancing the potential sense of belonging in Nakhodcher neighborhood of Rasht city. The quantitative results obtained from the distribution of 384 questionnaires have been analyzed by the structural model method. This method is used to investigate the effect of a significant relationship between the factors of sense of belonging in this neighborhood and it examines the correlation of variables, which is one of the prerequisites for doing regression. The research findings from the questionnaire show that there is a significant positive relationship between the effective factors in the formation of the sense of belonging, including perceptual-cognitive, environmental-physical, and socio-cultural factors; So that by increasing the parameters of spatial configuration such as the length of passages, interconnectedness, depth, connection, and selection, the quality of the sense of belonging factors mentioned above will also increase. Summarizing the conditions obtained by Depth map software and space layout indicators shows that the minimum value of the connection index in the network of passages of the fabric of the Nakhodcher neighborhood indicates the minimal permeability of the fabric and its organicity. To strengthen the dynamics of this area, the average depth of the entrances of the neighborhood should be kept to a minimum and different uses should be established in the vicinity of the main axis.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Sense of belonging
  • Informal settlements
  • Spatial configuration
  • Nokhodchar

     اهمیت ایجاد زمینه­های حس تعلق خاطر به مکان و تقویت معیارهای مؤثر بر آن در جهت افزایش کیفیت زندگی در سکونتگاه­های غیررسمی، به ضرورت ارزیابی این موضوع و شناخت عوامل تقویت کننده آن می­افزاید. در این راستا، این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی و شیوه­های مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه­ای و روش تحقیقی موردی، به بازشناسی عوامل دخیل در آفرینش حس تعلق خاطر در اینگونه سکونتگاه­ها می­پردازد و نیز تأثیرات تغییرات پارامترهای پیکره­بندی فضایی در ارتقاء حس تعلق خاطر در محله نخودچر شهر رشت را با ابزار پرسشنامه بررسی می­نماید. نتایج کمّی بدست آمده از توزیع 384 پرسشنامه به روش مدل ساختاری تحلیل شده است. این روش به منظور بررسی تأثیر رابطه­ای معنادار مابین عوامل حس تعلق خاطر در این محله بکار گرفته شده و رابطه همبستگی متغیرها که یکی از پیش­شرط­های انجام رگرسیون می­باشد را بررسی می­نماید. یافته­های پژوهش از پرسشنامه نشان می­دهد مابین عوامل مؤثر در شکل­گیری احساس تعلق خاطر شامل عوامل ادراکی-شناختی، محیطی-کالبدی و اجتماعی-فرهنگی، رابطه مثبت معناداری وجود دارد؛ بطوریکه با افزایش پارامترهای پیکره­بندی فضایی از قبیل طول معابر، هم پیوندی، عمق، اتصال و انتخاب، میزان کیفیت عوامل حس تعلق خاطر افزایش خواهد یافت. جمع­بندی شرایط بدست آمده توسط نرم­افزار دپس­مپ و شاخصه­های چیدمان فضا نشان می­دهد مقدار حداقلی شاخصه اتصال نیز در شبکه معابر بافت محله نخودچر نشان دهنده نفوذپذیری کمینه بافت و ارگانیک بودن آن است. بمنظور تقویت پویایی این منطقه، عمق میانگین ورودی­های محله می­بایست در حالت کمینه قرار گیرد و کاربری­های مختلف در مجاورت محور اصلی استقرار یابند. همچنین همبستگی شاخصه­های هم­پیوندی کلی و هم­پیوندی محلی، موجبات ارتباط مابین محورهای اصلی و فرعی را تامین نموده و میزان شاخصه هویت در مرکز محله نخودچر را افزایش می­دهد.

  • اله ویسی فرزام ؛ چاره­جو فرزین. (1400). تبیین نقش عوامل مؤثر بر تعلق مکانی در بافت­های شهری (مطالعه موردی: بافت­های قدیم، میانی، جدید و حاشیه­ای شهر سنندج)، جغرافیا و توسعه فضای شهری، 8(1): 165-184.
  • پورشیخیان علیرضا؛ نظریان اصغر. (1389). پیدایش منطقه کلان­شهری و بازتاب فضایی آن (مطالعه موردی شهر رشت)، جغرافیایی سرزمین، 7(27): 33-51.
  • پیربابایی محمدتقی؛ سجادزاده حسن. (1390). تعلق جمعی به مکان؛ تحقق سکونت اجتماعی در محله سنتی، باغ نظر، 8(16): 17-28.
  • تقی­پورقصابی بهزاد؛ میرزامحمدی ا. (1398). بررسی طراحی معماری پایدار با رویکرد طراحی بیونیک و ارتباط آن­ها با یکدیگر، فصلنامه علمی تخصصی معماری سبز، 5(7): 19-26.
  • جوان­فروزنده علی؛ مطلبی قاسم. (1390). مفهوم حس تعلق به مکان و عوامل تشکیل دهنده آن، هویت شهر، 5(8): 27-37.
  • دیده­بان محمد؛ پوردیهیمی شهرام؛ ریسمانچیان امید. (1392). روابط بین «ویژگی­های شناختی» و «پیکره­بندی فضایی» محیط مصنوع: تجربه­ای در دزفول، مطالعات معماری ایران، 2(4): 37-64.
  • رحیمی روح­اله؛ انصاری مجتبی؛ بمانیان محمدرضا؛ مهدوی نژاد محمدجواد. (1399). رابطه حس تعلق به مکان و مشارکت در ارتقای سرمایه اجتماعی سکونتگاه­های غیررسمی (مطالعه موردی: ترک محله شهر ساری)، معماری و شهرسازی پایدار، 8(1)، 29-15.
  • زنگنه یعقوب؛ حسین­آبادی سعید. (1392). تحلیلی بر تعلق مکانی و عوامل مؤثر بر آن در سکونتگاه­های غیررسمی (مورد مطالعه: محدوده­ی شرق کال عیدگاه سبزوار)، مطالعات جامعه شناختی شهری، 3(8): 131-162.
  • سجادزاده حسن؛ ایزدی محمدسعید؛ حقی محدرضا. (1396). رابطه پیکره­بندی فضایی و امنیت محیطی در سکونتگاه­های غیررسمی شهر همدان، نشریه هنرهای زیبا-معماری و شهرسازی، 22(2): 19-28.
  • سجاسی قیداری حمدالله؛ سعادتی ریحانه. (1398). عوامل و مؤلفه­های تاثیرگذار بر افزایش تعلق مکانی و ماندگاری جوانان در محیط­های روستایی (مطالعه موردی: دهستان فضل شهرستان نیشابور)، نشریه علمی جغرافیا و برنامه­ریزی، 23(69): 105-126.
  • شیخی محمد؛ امینی سعیده؛ نظامی آناهیتا. (1394). مطالعه تطبیقی حس تعلق مکانی در سکونتگاه­های رسمی و غیررسمی (موردمطالعه: شهر جدید پرند و نسیم شهر)، فصلنامه علوم اجتماعی، 22(69)، 45-74.
  • ضرابی اصغر؛ عباسی شایسته؛ مشکینی ابوالفضل. (1399). ارزیابی توسعه پایدار شهری با تاکید بر رویکرد تاب­آوری در سکونتگاه ها غیررسمی (موردمطالعه سکونتگاه­های غیررسمی شهر سنندج)، نشریه علمی جغرافیا و برنامه­ریزی، 24(74): 119-133.
  • علیتاجر سعید؛ سجادزاده حسن؛ سعادتی وقار پوریا؛ شهبازی مهرداد. (1395). نقش عوامل کالبدی در اجتماع پذیری سکونتگاه­های غیررسمی (نمونه موردی: محله­های حصار امام خمینی و دیزج همدان)، فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه­ریزی شهری، 7(24): 61-82.
  • علیتاجر سعید؛ سعادتی وقار پوریا؛ رباطی محمدبشیر؛ حیدری احمد. (1397). نقش پیکره بندی فضایی در اجتماع­پذیری سکونتگاه­های غیررسمی (مطالعه موردی: محله­های حصار و دیزج شهر همدان)، فصلنامه مطالعات شهری، 7(26): 57-72.
  • قنبران عبدالحمید؛ صالحی بهروز؛ فردوسیان سیما؛ فتح­الهی سجاد. (1397). شناسایی عوامل موثر بر حس تعلق به مکان در فضاهای دانشگاهی شهر تهران، آموزش عالی ایران، 10(2): 47-65.
  • مظلومی سید مازیار. (1389). تاثیرپذیری ابعاد حس مکان از ادراکات ذهنی در محله­های مسکونی، فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه­ریزی شهری، 1(3): 131-150.
  • مهندسین مشاور طراحان راهوند شهر. (1389). «تهیه برنامه ساماندهی سکونتگاه­های غیررسمی و اقدامات توانمندسازی اجتماعات آن­ها با تأکید بر بهسازی شهری رشت با دیدگاه شهر نگر»، خلاصه گزارش.
  • مظلومی سید مازیار. (1389). تاثیرپذیری ابعاد حس مکان از ادراکات ذهنی در محله­های مسکونی، فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه­ریزی شهری، 1(3): 131-150.
  • مهندسین مشاور طراحان راهوند شهر. (1389). «تهیه برنامه ساماندهی سکونتگاه­های غیررسمی و اقدامات توانمندسازی اجتماعات آن­ها با تأکید بر بهسازی شهری رشت با دیدگاه شهر نگر»، خلاصه گزارش.