برنامه ریزی شهری
احد نژادابراهیمی؛ عرفان رحیم پور؛ فاطمه جبارپور مهرآباد
چکیده
محله یکی از مهمترین ارکان شهرهای ایرانیاسلامی است. در شهرهای تاریخی علیالخصوص دوره قاجار هر محله در خود نیازمندیهای روزمره ساکنان را تأمین میکرد. پژوهشهایی برای بازنمایی ساختار اصلی شهرهای تاریخی با بهرهگیری از عناصر اصلی کالبدی انجام یافته است درحالیکه جنبههای کالبدی تنها بعد شکل دهنده ساختار محله نیستند و جنبههای ...
بیشتر
محله یکی از مهمترین ارکان شهرهای ایرانیاسلامی است. در شهرهای تاریخی علیالخصوص دوره قاجار هر محله در خود نیازمندیهای روزمره ساکنان را تأمین میکرد. پژوهشهایی برای بازنمایی ساختار اصلی شهرهای تاریخی با بهرهگیری از عناصر اصلی کالبدی انجام یافته است درحالیکه جنبههای کالبدی تنها بعد شکل دهنده ساختار محله نیستند و جنبههای غیرکالبدی نیز تاثیر بسزایی در شکلگیری محلات سنتی داشتهاند. محلهها در شهرهای سنتی به طور معمول ماحصل تعامل اجتماعی میان افراد نزدیک به یکدیگر هستند. هدف پژوهش، شناسایی عوامل کالبدی و غیرکالبدی تاثیرگذار در ساختار محلههای تاریخی، شناسایی و بازخوانی نظام ساختاری محلههای شهر ارومیه در دوره قاجار است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و به منظور دسترسی به دادههای مورد نیاز از منابع کتابخانهای و بررسی اسناد مکتوب و مصور تاریخی و همچنین نقشههای بازسازی شده، منابع شفاهی و شواهد و مستندات میدانی بهره گرفته شده است. دادههای بـه دست آمده از منابع مختلف به روش تفسیری مورد واکاوی قرار گرفته و در نهایت نتایج نشان میدهند محلات شهر ارومیه دارای مرز و قلمرو مشخص بوده که در عین ارتباط با دیگر محلات، موجب حفظ کلیت هر محله میشد. هر محله دارای یک دروازه اختصاصی در حصار شهر و چندین معابر و گذر اصلی بود که اصلی ترین گذر همان معبر مواصلاتی بین دروازه و بازار بود. در محل تلاقی گذرهای اصلی مرکز محله مسجد به عنوان کاربری مذهبی و دیگرکاربریها شکل میگرفت. نیازهای ساکنین هر محله به سبب کاربریهای خدماتی داخل محله تامین میشد و محلهها دارای پیوستگی اجتماعی و فرهنگی بودهاند به طوریکه موجب تمایز با سایر محلات میشد.
سایر زمینه هایی مطالعاتی جغرافیایی و بین رشته ای
احد نژادابراهیمی؛ معصومه آیشم
چکیده
برندسازی شهری همزمان با محوریت جهانی سازی مفهومی پرکاربرد شده و در سطوح ملی و بین المللی افزایش یافته است؛ ولی بنظر می رسد این موضوع پیشتر در شهرهای تاریخی ایران نیز نمود داشته و بطور سنتی از ظرفیت های القاب برای پیشبرد برخی اهداف شهرها در ایران بهره برده شده است. القابی مانند دارالخلافه، دارالسلطنه، دارالارشارد و امثالهم، از برندهای ...
بیشتر
برندسازی شهری همزمان با محوریت جهانی سازی مفهومی پرکاربرد شده و در سطوح ملی و بین المللی افزایش یافته است؛ ولی بنظر می رسد این موضوع پیشتر در شهرهای تاریخی ایران نیز نمود داشته و بطور سنتی از ظرفیت های القاب برای پیشبرد برخی اهداف شهرها در ایران بهره برده شده است. القابی مانند دارالخلافه، دارالسلطنه، دارالارشارد و امثالهم، از برندهای سنتی در ایران می باشد. فرض در این پژوهش بر این است: اختصاص القاب به شهرهای کهن ایرانی در دوره های پیشین عملکرد و تاثیر مشابهی نظیر برندسازی مکان را در ساختار شهری داشته است. روش پژوهش، تفسیری-تاریخی و ابزار گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، اسنادی و متون تاریخی و براساس تحلیل محتوا است. برای نمونه موردی شهر تبریز با لقب دارالسلطنه دوره قاجار انتخاب گردید؛ این لقب تبریز را تبدیل به ولیعهدنشین نمود و بعد از تهران موقعیت سیاسی پیدا کرد. در راستای ارزیابی فرضیه پژوهش در ابتدا به مطالعه برندسازی مکان، مولفه ها و معیارهای ارزیابی در شهر پرداخته و در ادامه پژوهش نمونه موردی ارزیابی گردیده است. مطالعه نمونه موردی در قالب مولفه های برندسازی مکان مستخرج از چهارچوب نظری تحقیق می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد در شهرهای تاریخی ایران تاثیرات مشابه در الحاق برند(نمانام) به شهرهای ایرانی و برندسازی مکان بوده و صحت فرضیه پژوهش را نشان می دهد. این امر می تواند در ارائه سیاست ها و تصمیم های مرتبط با موضوع برندسازی در شهرهای ایرانی، ضرورت یک بازنگری و رجوع به گذشته (زمینه، هویت بستر جغرافیایی، اصالت بومی و ...) را به منصه ظهور رساند. در پایان نیز پیشنهاداتی درباب برندسازی برپایه نمانام کهن شهر تبریز آورده شده است.