شهر تبریز بهعنوان بزرگترین شهر شمالغرب کشور، از چند دهه گذشته به گسترش فضایی-کالبدی سریع روی آورده است. بهطوریکه مساحت شهر تبریز از 1770 هکتار در سال 1335 به 25000 هکتار در سال 1385، افزایش یافته است. عدم سیاستگذاری صحیح در کنترل توسعه شهری و مدیریت زمین، باعث پیچیدگی مشکلات شهری گردیده است که کمبود کاربریهای عمومی یکی از این ...
بیشتر
شهر تبریز بهعنوان بزرگترین شهر شمالغرب کشور، از چند دهه گذشته به گسترش فضایی-کالبدی سریع روی آورده است. بهطوریکه مساحت شهر تبریز از 1770 هکتار در سال 1335 به 25000 هکتار در سال 1385، افزایش یافته است. عدم سیاستگذاری صحیح در کنترل توسعه شهری و مدیریت زمین، باعث پیچیدگی مشکلات شهری گردیده است که کمبود کاربریهای عمومی یکی از این مشکلات میباشد. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل گسترش فضایی شهر و اثر آن بر تغییرات کاربریهای عمومی به کاربریهای سودآور و کمبود کاربریهای عمومی در سطوح منطقهای و شهری در شهر تبریز و عوامل مؤثر در این تغییرات میباشد. روش تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش بررسی آن مبتنی بر روش توصیفی - تحلیلی است. در بررسی و تحلیل کاربریهای عمومی شهر، روش سرانه و همچنین جهت ارزیابی درجه بهرهمندی مناطق مختلف شهر از کاربریهای عمومی، از تاکسونومی عددی استفاده گردید. برای بررسیهای لازم از آمار و اطلاعات بلوکهای آماری شهر تبریز در سال 1385 و نقشه کاربری اراضی شهر تبریز استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشانگر آنست که شهر تبریز از لحاظ دسترسی به کاربریهای هفتگانه عمومی از وضعیت نامناسبی برخوردار میباشد. بهطوریکه از سرانه 71/16 مترمربع، پیشنهادی طرح جامع شهر، کمتر از 8 مترمربع تأمین گردیده است که نشاندهنده وضعیت بحرانی از لحاظ برخورداری از این نوع کاربریها در شهر تبریز میباشد. کاربری فضای سبز شهری در همه مناطق شهر با کمبودهای فراوانی مواجه میباشد که ناشی از گسترش بیبرنامه شهر بر روی باغات و فضاهای سبز اطراف شهری و تغییرات مداوم کاربری فضای سبز و باغات در داخل محدوده شهر میباشد. بررسی و ارزیابی میزان بهرهمندی مناطق با استفاده از تاکسونومی عددی نشانگر این است که منطقه یک تبریز با درجه بهرهمندی 0.30 در رتبه اول و بهرهمندترین منطقه شهر و منطقه نه نیز با درجه بهره مندی 83/0 محرومترین منطقه از لحاظ دسترسی به کاربریهای عمومی هفتگانه میباشد.