آب و هواشناسی
پریا سعادت جو؛ علی علیزاده؛ سعید جهانبخش؛ علی محمدخورشیددوست؛ بهروز ساری صراف
چکیده
تغییرات اقلیمی چالشهای مهمی برای مصرف انرژی در ساختمانهای مسکونی در سراسر جهان ایجاد میکنند. هدف این مقاله بررسی تاثیر تغییرات اقلیمی بر مصرف انرژی ساختمانهای مسکونی طی هفتاد سال آینده در شهرهای مختلف ایران میباشد.
در این راستا، دادههای اقلیمی شهرهای تهران، تبریز، اصفهان، مشهد و کرمانشاه با استفاده از نرمافزار Meteonorm ...
بیشتر
تغییرات اقلیمی چالشهای مهمی برای مصرف انرژی در ساختمانهای مسکونی در سراسر جهان ایجاد میکنند. هدف این مقاله بررسی تاثیر تغییرات اقلیمی بر مصرف انرژی ساختمانهای مسکونی طی هفتاد سال آینده در شهرهای مختلف ایران میباشد.
در این راستا، دادههای اقلیمی شهرهای تهران، تبریز، اصفهان، مشهد و کرمانشاه با استفاده از نرمافزار Meteonorm 8 برای هفتاد سال آینده بر اساس داده-های اقلیمی ده ساله موجود تولید شد. پس از شناسایی تیپ غالب ساختمانهای مسکونی در ایران، یک نمونه انتخاب و شبیهسازیهای انرژی با استفاده از نرمافزارDesign Builder 7.0.0.096 برای پنج شهر مذکور در سالهای 2030، 2060 و 2090 انجام شد.
نتایج نشان داد که طی سالهای آینده، انرژی سرمایشی موردنیاز ساختمان در تمامی شهرها افزایش خواهدیافت. از میان پنج شهر مطالعهشده، بیشترین تغییرات انرژی گرمایشی سالانه در شهر تهران مشاهده گردید. در این شهر مقدار انرژی گرمایشی در سال 2060 و 2090 نسبت به سال 2030 به ترتیب به میزان 37 درصد و 64/66 درصد کاهش خواهدیافت. بیشترین افزایش انرژی سرمایشی سالانه در شهر تبریز مشاهده گردید؛ بهطوریکه در طی سه دهه اول، انرژی سرمایشی سالانه به میزان 53/37 درصد و در سه دهه دوم به میزان 43/75 درصد افزایش خواهد یافت. در مجموع مقدار تغییرات انرژی سرمایشی سالانه در این پنج شهر تا سال 2060 در بازه 53/37- 36/21 درصد و تا سال 2090 در بازه 43/75- 14/44 درصد خواهد بود.
بیشترین انرژی مصرفی سالانه در شهر تبریز، کمترین آن در شهر کرمانشاه، بالاترین مقادیر انرژی گرمایشی مصرفی متعلق به شهر تبریز و بالاترین انرژی سرمایشی سالانه مربوط به شهر تهران میباشد. همچنین بالاترین مقادیر گاز دیاکسیدکربن منتشر شده در طی سالهای 2030، 2060 و 2090 مربوط به شهر تهران و بیشترین افزایش انتشار این گاز در طی هفتاد سال آینده مربوط به شهر اصفهان میباشد.
برنامه ریزی روستایی
منصور غنیان؛ امید مهراب قوچانی؛ لطیف محمدزاده
چکیده
این مطالعه تلاش نمود تا با بهرهگیری از دو نظریهی انگیزش حفاظت و ارزشهای فرهنگی به تحلیل عوامل مؤثر بر سازگاری و نیت کشاورزان نسبت به تغییرات اقلیمی در میان کشاورزان پرداخته است. جامعه ی آماری این مطالعه، کشاورزان از استان فارس، شهرستان مرودشت بودند که از میان آنها نمونهای به حجم 256 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ...
بیشتر
این مطالعه تلاش نمود تا با بهرهگیری از دو نظریهی انگیزش حفاظت و ارزشهای فرهنگی به تحلیل عوامل مؤثر بر سازگاری و نیت کشاورزان نسبت به تغییرات اقلیمی در میان کشاورزان پرداخته است. جامعه ی آماری این مطالعه، کشاورزان از استان فارس، شهرستان مرودشت بودند که از میان آنها نمونهای به حجم 256 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامهای محقق-ساخت جمعآوری گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان موضوعی و پایایی آن به کمک یک مطالعهی پیشآهنگ و محاسبهی ضریب آلفای کرونباخ (70/0– 83/0) تایید شد. دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS و AMOS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که مدل مفهومی این مطالعه برازش بسیار خوبی با دادهها داشت و علاوه بر این مقادیر شاخصهای پایایی مرکب، واریانس استخراجی، حداکثر واریانس مشتر و متوسط واریانس مشترک روایی همگرا و واگرای متغیرهای مورد مطالعه را تایید کردند. با توجه به یافتههای مطالعه ارزش فرهنگی مساواتطلبی اثری مستقیم مثبت و معنیدار و همچنین ارزش فرهنگی تقدیرگرایی اثری مستقیم منفی و معنیداری بر باور به تغییرات دارند. نتایج همچنین نشان داد که از میان متغیرهای نظریهی ارزشهای فرهنگی، تقدیرگرایی، فردگرایی و مساوات طلبی و همچنین از میان متغیرهای نظریه ی انگیزش حفاظت، ناسازگاری، ارزیابی سازگاری، ادراک ریسک و باور به تغییرات اقلیمی بر نیت سازگاری در مقابل تغییرات اقلیمی تاثیرگذار بودند. در مجموع چارچوب نظری مطالعه توانست 48 درصد از تغییرات واریانس نیت سازگاری کشاورزان در برابر تغییرات اقلیمی را تبیین نماید.