ژئوتوریسم، اکوتوریسم و گردشگری
زیبا کدخدایی؛ حمیدرضا رخشانی نسب؛ مجتبی سلیمانی دامنه
چکیده
جمعیت آماری در این پژوهش، گردشگرانی است که به شهرستان کنارک سفر کردهاند (برابر با 44289 نفر) و حداقل یکبار از خدمات الکترونیک در صنعت طبیعتگردی استفاده نمودهاند. روش نمونهگیری به صورت تصادفی ساده میباشد که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 383 نفر انتخاب گردید. روایی محتوایی پرسشنامه توسط اساتید (گروه آموزشی جغرافیا دانشگاه ...
بیشتر
جمعیت آماری در این پژوهش، گردشگرانی است که به شهرستان کنارک سفر کردهاند (برابر با 44289 نفر) و حداقل یکبار از خدمات الکترونیک در صنعت طبیعتگردی استفاده نمودهاند. روش نمونهگیری به صورت تصادفی ساده میباشد که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 383 نفر انتخاب گردید. روایی محتوایی پرسشنامه توسط اساتید (گروه آموزشی جغرافیا دانشگاه سیستان و بلوچستان) و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ در سطح 0.852 محاسبه و تایید شد. جهت تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیهها از روشهای آمار استنباطی شامل آزمون اسمیرنف-کلموگروف، تیتک نمونه ای، فریدمن و معادلات ساختاری استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که فناوری اطلاعات و مؤلفههای آن مانند توسعه زیرساختهای فناوری اطلاعات، بازاریابی الکترونیکی و تجارت الکترونیک بر توسعه طبیعت گردی شهرستان کنارک تأثیر دارند. به گونه ای که معیار بوم گردی مجازی با میانگین 50/4 در رتبه اول و معیار بستر مخابراتی با میانگین 4۰/2 در رتبه آخر قرار گرفت. بدین ترتیب نوآوری پژوهش به این صورت میباشد که این پژوهش برای بار اول نقش همهجانبه و تمامی ابعاد فناوری اطلاعات و ارتباطات را در توسعه طبیعت گردی در بین مناطق ساحلی جنوب ایران از جمله شهرستان کنارک مورد بررسی قرار میدهد در حالی که اکثر پژوهش ها به گردشگری الکترونیکی و بقیه ابعاد گردشگری از جمله سلامت و ورزش توجه کرده اند. به طور کلی برخی بسترها و زیر ساخت مناسب از جمله دکلهای تقویتکننده، تلفن و ایترنت و از طرفی عدم توجه به صنعت صنایع دستی بومی شهرستان مورد مغفول قرار گرفته است که توجه به تقویت خطوط ثابت و همراه تلفن و پوششدهی اینترنت مناسب، اجرای برنامههای تلویزیونی شهرستانی و استانی برای معرفی جاذبههای گردشگری شهرستان کنارک از جانب مدیریت شهری از جمله فرمانداری و شهرداری محقق خواهد شد.
برنامه ریزی شهری
حمیدرضا رخشانی نسب؛ سمیه راهدارپودینه؛ مجتبی سلیمانی دامنه
چکیده
مسکن ابتداییترین و حیاتیترین نیاز هر موجود زندهای در طبیعت، به معنا و مفهوم سرپناه است. مسکن در محلههای کمبرخوردار به دلیل خودرو بودن، نداشتن مجوز ساخت، استفاده از مصالح ناپایدار و ریزدانگی از کمیت و کیفیت مناسبی برخوردار نمیباشد. همین امر زیستپذیری مسکن را با چالشهای اساسی روبرو میسازد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی ...
بیشتر
مسکن ابتداییترین و حیاتیترین نیاز هر موجود زندهای در طبیعت، به معنا و مفهوم سرپناه است. مسکن در محلههای کمبرخوردار به دلیل خودرو بودن، نداشتن مجوز ساخت، استفاده از مصالح ناپایدار و ریزدانگی از کمیت و کیفیت مناسبی برخوردار نمیباشد. همین امر زیستپذیری مسکن را با چالشهای اساسی روبرو میسازد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی زیستپذیری در قلمرو مسکن محلههای کمبرخوردار شهر زابل است. این پژوهش از نظر هدف «کاربردی» و به لحاظ ماهیت «توصیفی – تحلیلی» است. برای تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش از میانگین شاخص، ANOVA و همبستگی چند متغییره در نرمافزار spss، جهت نمایش محلههای شهر زابل از لحاظ ابعاد زیستپذیری مسکن(اقتصادی، اجتماعی، کالبدی فضایی و زیستمحیطی) از دورنیابی به روش IDW و همچنین تکنیک چند معیاره EDAS استفاده شده است. نتایج میانگین شاخصهای پژوهش نشان میدهد مسکن محلههای کم برخوردار شهر زابل از نظر ابعاد زیستپذیری براساس رتبهبندی اکونومیست، در شرایط غیرقابل قبول قرار گرفته است. به طوری که بعد کالبدی با امتیاز 47.91 نامناسب ترین و بعد اجتماعی با امتیاز 56.55 مناسبترین می باشد. همچنین تحلیل رگرسیون در محلههای مورد بررسی نشان میدهد که بین ویژگیهای مسکن در ابعاد مختلف با زیستپذیری مسکن همبستگی بالایی وجود دارد به طوری که ضریب این همبستگی 673/0 است؛ در بین ابعاد نیز ضریب همبستگی ویژگیهای کالبدی مسکن با زیستپذیری با 561/0 بیشترین ضریب و بعد اجتماعی با 189/0 کمترین ضریب همبستگی را دارد. نتایج حاصل از وضعیت ابعاد مختلف زیستپذیری مسکن در پهنه محلههای کم-برخوردار شهر زابل براساس روش درونیابیIDW نشان میدهد که ناحیه 1 اکثر محلههای مورد بررسی را در خود جای داده است و از نظر سرانه کاربری های مسکونی، فضای سبز و شبکه معابر نسبت به نواحی دیگر شهر زابل با کمبودهای شدید روبرو است. در بعد فیزیکی و کالبدی محله معصوم آباد و در بعد اقتصادی محله قاسم آباد پایینترین امتیاز را دارا هستند.