جهانتاب خسروانیان؛ مجید اونق؛ مسعود گودرزی؛ سیداسدالله حجازی
دوره 19، شماره 53 ، مهر 1394، ، صفحه 93-115
چکیده
یک مولد آب و هوائی بهعنوان ابزاری نسبتاً دقیق و ارزان برای تولید سناریوهای تغییر اقلیم چندساله در مقیاس روزانه بهکار برده میشود و تغییرات در متغیرهای اقلیمی و میانگینهای اقلیمی را ترکیب میکند. در این تحقیق کارایی مدل LARS-WG جهت تولید دادههای روزانه بارش، دمای حداقل و حداکثر و ساعت آفتابی در حوضه آبخیز قرهسو استان ...
بیشتر
یک مولد آب و هوائی بهعنوان ابزاری نسبتاً دقیق و ارزان برای تولید سناریوهای تغییر اقلیم چندساله در مقیاس روزانه بهکار برده میشود و تغییرات در متغیرهای اقلیمی و میانگینهای اقلیمی را ترکیب میکند. در این تحقیق کارایی مدل LARS-WG جهت تولید دادههای روزانه بارش، دمای حداقل و حداکثر و ساعت آفتابی در حوضه آبخیز قرهسو استان گلستان در ایستگاه گرگان مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته و با استفاده از آن تغییرات پارامترهای اقلیمی در آینده بررسی شده است. در اولین گام مدل برای دوره 1999- 1970 اجرا گردیده و میانگینهای ماهانه مشاهداتی و تولید شده پارامترهای اقلیمی مذکور مقایسه شد. همبستگی مقادیر با استفاده از آزمون T استیودنت نشان داد که در سطح اطمینان 99 درصد تفاوت معنیداری بین دادههای واقعی و دادههای حاصل از مدل وجود ندارد. مقادیر میانگینهای ماهانه مشاهداتی و تولید شده متغیرهای هواشناسی با استفاده از پارامترهای آماری NA، RMSE وMAE نیز مورد مقایسه قرار گرفتند و اثبات شد که مدل کارآیی لازم جهت تولید دادههای روزانه در حوضه آبخیز قرهسو استان گلستان را داراست. همچنین نمودارهای پراکنش مشاهداتی و شبیهسازی شده نشان داد که مقادیر دمای حداقل و حداکثر بیشترین همبستگی را داشته و مقادیر مربوط به ساعت آفتابی کمترین میزان همبستگی را داراست. در مرحله بعد پس از اطمینان از کارآیی این مدل در شبیهسازی پارامترهای هواشناسی مذکور در حوضه آبخیز قرهسو استان گلستان، دادههای سه سناریوی A2 (سناریوی حداکثر)،A1B (سناریوی حد وسط) و B1 (سناریوی حداقل) مدل HadCM3 در دو دوره 2030-2011 و 2099-2080 با مدل آماری LARS-WG کوچک مقیاس گردید. نتایج نشان داد که بر اساس برآورد مدل LARS-WG برای سناریوهای مورد بررسی در دورههای آتی میانگین دمای حوضه آبخیز قرهسو به میزان 56/0 تا 04/4 درجه سلسیوس افزایش و مقدار بارش نیز در مقایسه با دوره پایه به میزان 28/10 تا 71/23 درصد افزایش مییابد.
مجید حسینی؛ محمد غفوری؛ محمود رضا طباطبایی؛ مسعود گودرزی؛ سیداسدالله حجازی
دوره 17، شماره 45 ، آبان 1392، ، صفحه 27-41
چکیده
در چند دهه اخیر برآورد درست و به موقع از وضعیت کمی و کیفی رواناب یکی از دغدغههای مدیریتهای کلان کشور به حساب میآید. عدم وجود اطلاعات هیدروکلیماتولوژی در برخی از حوضهها و نبود اطلاعات بهموقع بر این دغدغه میافزاید. یکی از راههای پیشبینی رواناب بهرهگیری از مدلهای هیدرولوژیکی و هیدرولیکی موجود است. در تحقیق ...
بیشتر
در چند دهه اخیر برآورد درست و به موقع از وضعیت کمی و کیفی رواناب یکی از دغدغههای مدیریتهای کلان کشور به حساب میآید. عدم وجود اطلاعات هیدروکلیماتولوژی در برخی از حوضهها و نبود اطلاعات بهموقع بر این دغدغه میافزاید. یکی از راههای پیشبینی رواناب بهرهگیری از مدلهای هیدرولوژیکی و هیدرولیکی موجود است. در تحقیق حاضر با هدف پیشبینی رواناب و بررسی روند تغییرات جریان سطحی، زیرسطحی و زیرزمینی در حوضه آبخیز طالقان از مدل ارزیابی آب و خاک (SWAT) استفاده میگردد. بهرهگیری از نقشههای خاک، پوشش گیاهی و DEM و تلفیق آنها با اطلاعات هیدروکلیماتولوژی در محیط سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) به عنوان یـکی از شاخـصههای مدل در برآورد رواناب نسبت به سایـر مدلها محسوب میگردد. به منظور ارزیابی مدل با استفاده از روشهای آماری، پارامترهای حاصل از واسنجی مدل با بکارگـیری در دوره صحتسنجی مورد ارزیابی قرار مـیگیرد. نتـایج حاصل از واسنجی و صحتسنجی سالانه و ماهانه نشان میدهد که مقادیر مشاهداتی و محاسباتی در دورههای واسنجی و صحتسنجی با احتمال 95 درصد اختلاف معنیداری را نشان نمیدهد. بنابراین میتوان گفت که مدل مذکور در دورههای زمانی سالانه و ماهانه نتایج مطلوبی در برآورد مولفههای جریان در حوضه طالقان از خود نشان میدهد. نتایج سالانه رواناب طی سالهای 1987 الی 2007 حاکی از افزایش تصاعدی جریان سطحی به میزان 3/7 درصد و کاهش جریانات زیر قشری به میزان 3/11 درصد و زیرزمینی به میزان 11 در صد نسبت به سال پایه میباشد.
سعید جهانبخش اصل؛ مجید رضائی بنفشه؛ مسعود گودرزی؛ عبدالمحمد غفوری روزبهانی؛ محمدحسین مهدیان
دوره 16، شماره 41 ، آبان 1391، ، صفحه 49-66
چکیده
از اهداف مهم هیدرولوژی، پیشبینی کمی فرایند بارش- رواناب و انتقال آن به نقطه خروجی و در نهایت تعیین میزان دبی عبوری در خروجی حوضه است. هدف تحقیق حاضر بررسی دقت، صحت و اعتبار روشهای زمان ـ سطح و هیدروگراف واحد لحظهای کلارک در برآورد هیدروگراف سیلاب از نظر شکل، دبی پیک، زمان تا پیک، زمان پایه و حجم هیدروگراف در هر رگبار بارش با ...
بیشتر
از اهداف مهم هیدرولوژی، پیشبینی کمی فرایند بارش- رواناب و انتقال آن به نقطه خروجی و در نهایت تعیین میزان دبی عبوری در خروجی حوضه است. هدف تحقیق حاضر بررسی دقت، صحت و اعتبار روشهای زمان ـ سطح و هیدروگراف واحد لحظهای کلارک در برآورد هیدروگراف سیلاب از نظر شکل، دبی پیک، زمان تا پیک، زمان پایه و حجم هیدروگراف در هر رگبار بارش با شدت و مدت معین مـیباشد. برای این منظور ابـتدا با استـفاده از نقشه توپوگرافی منطقه مورد مطالعه و نرمافزار ILWIS نقشه خطوط همزمان تمرکز و مرکز ثقل حوضه به دست آمد. سپس با استفاده از دادههای باراننگار و انتخاب رگبار مناسب، هیدروگراف سیل مربوط به هر رگبار با استفاده از روشهای زمان ـ سطح و هیدروگراف واحد لحظهای کلارک به دست آمد و نتایج با هیدروگراف ثبت شده مربوطه در انتهای حوضه مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان میدهد که اگر چه نتایج هر دو روش برای محاسبه هیدروگراف خروجی با خطا همراه است، ولی در مجموع میتوان گفت که روش کلارک نتایج بهتری نسبت به روش زمان ـ سطح ارائه میکند و میتوان از این روش برای محاسبه هیدروگراف ناشی از یک رگبار در حوضههای بدون آمار استفاده کرد.
مسعود گودرزی؛ سعید جهانبخش اصل؛ مجید رضائی بنفشه
دوره 16، شماره 37 ، آبان 1390، ، صفحه 133-149
چکیده
تخمین خطر سیلاب یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه کارشناسان و محققان علوم مختلف میباشد. مهمترین هدف تخمین ریسک سیلاب، پیشبینی احتمال وقوع آن در آینده است. روشهای متعددی برای این کار وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به روابط بارش ـ رواناب و فرمولهای تجربی اشاره کرد. در هر یک از این روشها، بارش به عنوان مهمترین ...
بیشتر
تخمین خطر سیلاب یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه کارشناسان و محققان علوم مختلف میباشد. مهمترین هدف تخمین ریسک سیلاب، پیشبینی احتمال وقوع آن در آینده است. روشهای متعددی برای این کار وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به روابط بارش ـ رواناب و فرمولهای تجربی اشاره کرد. در هر یک از این روشها، بارش به عنوان مهمترین مؤلفه مؤثر در سیلاب شناخته میشود. بنابراین شناخت دقیق مکانیسم توزیع زمانی و مکانی بارش میتواند جهت مطالعه دقیق مکانیسم سیلاب بسیار مفید باشد. تحقیق حاضر به بررسی توزیع مکانی بارش در استان اصفهان میپردازد. در بین آمار مشاهداتی ایستگاههای ثبات تعداد 1654 رگبار با تداومهای کمتر از یک ساعت تا 72 ساعت استخراج و مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به وسعت زیاد منطقه و عدم همگنی سطوح بارش، رگبارهای فراگیر کوتاهتر از 24 ساعت در کل منطقه مشاهده نشد. لذا از رگبارهای فراگیر 24 ساعته برای استخراج رگبارهای کوتاهمدت استفاده شد. در نهایت 7 رگبار فراگیر با تداوم 24 ساعته انتخاب و از این بین 3 رگبار شاخص که بیانگر حداکثر وقایع ثبت شده است، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور ترسیم منحنیهای همباران از روشهای رایج زمین آماری مانند کریجینگ، کوکریجینگ،IDW و TPSS استفاده شده است. آزمون روشهای مختلف زمین آمار بیانگر دقت روش کریجینگ در غالب تداومهای رگبار میباشد. از بین روشهای کریجینگ نیز مدل گوسی و کروی نسبت به سایر مدلها ارجحیت دارد. بررسی گرادیان بارندگی نشاندهندة رابطة ضعیف بارش و ارتفاع در اکثر تداومها در منطقه است. روش کوکریجینگ که از متغیر کمکی ارتفاع استفاده میکند دارای خطای بیشتری نسبت به روش کریجینگ است. در مجموع روش IDWنسبت به سایر روشها از خطای بیشتری برخوردار است.