احمد شربت اوغلی؛ حیدر جوانمرد
دوره 17، شماره 46 ، بهمن 1392، ، صفحه 111-146
چکیده
بر اساس باور رایجی از سالهای دهه 1960 میلادی، متأثّر از نظریههای توسعه قطبی و تعادل اقتصادی نئوکلاسیک، نظامهای فضایی ملّی در تحوّلی پوینده و همگام با رشد و توسعه اقتصادی، تا تحقّق یک سلسلهمراتب متعادل و کارا از اندازه شهرها، پنداشته شدهاند. بهاینصورت که، در مراحل نخستین توسعه، رشد اقتصادی یک کشور منجر به تمرکز منابع ...
بیشتر
بر اساس باور رایجی از سالهای دهه 1960 میلادی، متأثّر از نظریههای توسعه قطبی و تعادل اقتصادی نئوکلاسیک، نظامهای فضایی ملّی در تحوّلی پوینده و همگام با رشد و توسعه اقتصادی، تا تحقّق یک سلسلهمراتب متعادل و کارا از اندازه شهرها، پنداشته شدهاند. بهاینصورت که، در مراحل نخستین توسعه، رشد اقتصادی یک کشور منجر به تمرکز منابع و جمعیت در معدود شهرهای اصلی (موسوم به «نخستشهرها») میگردد و پس از تجربه تمرکز شهری فزاینده، مرحله بعدی توسعه آغاز میگردد که طی آن، رشد و بزرگی اقتصاد ملّی تا حدّ مکفی و مطلوب، همراه با زیانهای اقتصادی ناشی از تجمّع بیش از حد، ازدحام، و اثرات بیرونیِ نامطلوب در نخستشهرها منجر به کاهش تدریجی شدّت تمرکز و «نخستشهری» میشود. پژوهشهای سریزمانی و میانکشوری متعدّدی، بر اساس این مدل غیرخطّی (به شکل U وارونه) و مدل یکسویه منفی پیشنهاد شده توسط برخی از پژوهشگران، با استفاده از متغیّرهای مختلفی به عنوان شاخصهای نخستشهری و توسعه اقتصادی، صحّت وجود مدلهای مزبور را مورد بررسی و آزمون قرار دادهاند. لیکن ماحصل این پژوهشها، تاکنون متناقض و بینتیجه بوده است. این مطالعه سعی در واکاوی این موضوع و بررسی هر دو مدل مزبور دارد. بدین منظور، جهت کنترل اعوجاجات ناشی از تنوّع شاخصهای نخستشهری و توسعه که در مطالعات پیشین مورد استفاده قرار گرفتهاند، از 8 شـاخص نخستشهری و 3 شاخص توسعه 67 کشور جهان در سال 2000 میلادی بهره گرفته شده است. مجموعه نتایج آزمونهای آماری و مدلهای رگرسیونی این مطالعه، حاکی از آن است که دلیلِ آماری معنیداری در تأیید وجود رابطه میانکشوری بین نخستشهری و توسعه اقتصادی وجود ندارد.
کریم حسینزاده دلیر؛ محمدرضا پورمحمدی؛ سیدمجید سیدفاطمی
دوره 16، شماره 38 ، بهمن 1390، ، صفحه 1-18
چکیده
شهرهای جدید در کشورهای مختلف برحسب ضرورتها و کارکردهای آنها احداث میشوند و این سیاست میتواند از کشوری به کشور دیگر و حتی از منطقهای در یک کشور به منطقه دیگر در همان کشور تفاوت داشته و ضرورت یا عدم ضرورت آن متناسب با شرایط اقتصادی اجتماعی بخصوص ویژگیهای فرهنگی مردم مشخص میشود. امروز هدف از ایجاد شهرهای جدید تحقق ...
بیشتر
شهرهای جدید در کشورهای مختلف برحسب ضرورتها و کارکردهای آنها احداث میشوند و این سیاست میتواند از کشوری به کشور دیگر و حتی از منطقهای در یک کشور به منطقه دیگر در همان کشور تفاوت داشته و ضرورت یا عدم ضرورت آن متناسب با شرایط اقتصادی اجتماعی بخصوص ویژگیهای فرهنگی مردم مشخص میشود. امروز هدف از ایجاد شهرهای جدید تحقق ایده سکونتگاههای ایدهآل یا مدینه فاضله نیست بلکه تمرکززدایی از مراکز شهری بزرگ، هدف و آرمان اصلی آن است.
با این وجود در ایران نگاه به موضوع شهرهای جدید نگاه متفاوتی نسبت به سایر کشورهاست و کارایی و عملکرد آن نیز در ایران با اهداف واقعی ایجاد شهرهای جدید در جهان متفاوت است. به عبارت دیگر به نظر میرسد در ایران احداث شهرهای جدید با توجه به ضرورتها و نیازهای ملی و منطقهای از یک طرف و آمادگیهای فرهنگی، اجتماعی از طرف دیگر احداث نشده است، در حالی که در بسیاری از کشورهای پیشرو در امر شهرسازی و برنامهریزی شهری چنین زمینههایی هم در سطح ملی و هم در سطح منطقهای لحاظ شده و احداث شهرها با ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی کلانشهرها تطبیق داده شده است.
این مقاله به ارزیابی تحولات جمعیت کشور در دهههای اخیر و بررسی نظام شهری کشور میپردازد و ضمن تحلیل فعالیتهای شهرهای جدید در سالهای اخیر نهایتاً ضرورت ایجاد شهرهای جدید در ایران را مورد بحث قرار میدهد و تناسب این سیاست را با سیاستهای جایگزین بخصوص سیاست تقویت شهرهای میانی مورد بحث قرار میدهد.