منصور غنیان؛ میلاد تقی پور؛ عباس عبدشاهی؛ معصومه فروزانی
چکیده
ارزیابی اثرات محیط زیستی یکی از راههای قابل قبول برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار است و میتواند به عنوان یک ابزار برنامهریـزی، اثـرات بالقوه محیط زیستی که در نتیجه اجرای پروژههای عمرانی و توسعه، پدیدار میشوند را شناسـایی و گزینـههـای منطقـی جهـت حـل آنها را ارائه دهد. در واقع ارزیابی مستمر از این گونه طرحها میتواند ...
بیشتر
ارزیابی اثرات محیط زیستی یکی از راههای قابل قبول برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار است و میتواند به عنوان یک ابزار برنامهریـزی، اثـرات بالقوه محیط زیستی که در نتیجه اجرای پروژههای عمرانی و توسعه، پدیدار میشوند را شناسـایی و گزینـههـای منطقـی جهـت حـل آنها را ارائه دهد. در واقع ارزیابی مستمر از این گونه طرحها میتواند دستاوردهای متعدد و ارزشمندی برای سیاستگذاران، برنامهریزان و متولیان بهرهبرداری و نگهداری، به منظور اعمال اصلاحات و ارتقای سطح کارایی اقدامات انجام شده و جلوگیری از اتلاف منابع در طرحهای آتی به ارمغان آورد. لذا هدف از پژوهش حاضر ارزیابی آثار محیطزیستی طرح احیای اراضی در استان خوزستان در محدوده شبکه آبیاری و زهکشی میاناب شوشتر است، بدین منظور از روش ماتریس ICOLD استفاده شد. در این روش، اثر هر یک از فعالیتهای طرح بر مؤلفههای محیطزیستی (اکولوژیکی، فیزیکی و اجتماعی – اقتصادی) در دو فاز ساختمانی و بهرهبرداری مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاکی از این است که اجرای طرح بر عدم اجرای آن ارجحیت دارد، به این صورت که مجموع پیامدهای ناشی از اجرای طرح بر محیط زیست پیرامون مثبت می باشد (108+ امتیاز). در میان پیامدهای اجرای طرح، محیط اجتماعی – اقتصادی دارای بیشترین آثار مثبت (176+ امتیاز) است و محیط اکولوژیکی با 49- بیشترین تأثیر منفی را بر محیط داشته است. با توجه به یافتههای مطالعه، اجرای طرح احیای اراضی در استان خوزستان در محدوده شبکه آبیاری و زهکشی میاناب شوشتر از نظر محیط زیستی مناسب بوده و ادامه اجرای آن در اراضی همجوار به شرط رعایت معیارهای محیط زیستی بلامانع است.
برنامه ریزی روستایی
منصور غنیان؛ لطیف محمدزاده؛ افشین مرزبان؛ سمیه شادکام تربتی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی چارچوب و شناسایی اولویتها جهت ساماندهی کاربری اراضی در حوضه جنوبی دریاچه ارومیه با استفاده از کاربرد تکنیک تحلیل ذینفعان انجام شد. برای انجام این تحقیق، جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو فاز کمی و کیفی صورت گرفت. لذا، ابتداء به صورت پیمایشی رفتار بهرهبرداران کشاورزی منطقه مورد بررسی قرار گرفت. سپس ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف طراحی چارچوب و شناسایی اولویتها جهت ساماندهی کاربری اراضی در حوضه جنوبی دریاچه ارومیه با استفاده از کاربرد تکنیک تحلیل ذینفعان انجام شد. برای انجام این تحقیق، جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو فاز کمی و کیفی صورت گرفت. لذا، ابتداء به صورت پیمایشی رفتار بهرهبرداران کشاورزی منطقه مورد بررسی قرار گرفت. سپس برای جمعبندی نتایج به دست آمده، از روش "تحلیل ذینفعان" استفاده شد. در فاز اول (کمی) تحقیق، جامعه آماری شامل تمامی بهرهبرداران بخش کشاورزی منطقه بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران پیشبینی گردید. در نتیجه، تعداد 153 نفر به عنوان نمونه در دو مرحله انتخاب شدند. ابزار اصلی تحقیق در این بخش، پرسشنامه بود. برای تایید روایی بخشهای مختلف پرسشنامه از متخصصان بهره گرفته شد و به کمک ضریب آلفا کرونباخ پایایی آن تایید شد. در فاز فاز کیفی برای انجام این فاز، 18 متخصص با توجه به موضوع و اهداف تحقیق بهصورت هدفمند انتخاب شدند. نتایج کلی به دست آمده حاکی از آن است که رفتارهای"تغییر در روش کاشت محصولات"، "تغییر کاربری اراضی" و "استفاده از ارقام بومی"، در گروه بهرهبرداران دارای تغییر کاربری، و رفتارهای "مهاجرت فصلی سرپرست خانوار به مکان دیگر برای کار"، "افزایش میزان استفاده از کود و سموم شیمیایی" و "مهاجرت دائمی به شهر"، در گروه بهرهبرداران فاقد تغییر کاربری به ترتیب در اولویتهای اول تا سوم هستند. همچنین، با توجه به نتایج فاز کیفی تحقیق، مدیریت اراضی کشاورزی از جمله موضوعاتی است که مورد توجه ویژهای قرار گرفته و ذینفعان متعددی در آن سهیم هستند. مهمتر آنکه در بیشتر بخشها کشاورزان در سطح مزارع در کنار سازمانهایی همچون جهاد کشاورزی، صدا و سیما، جنگلها، مراتع و آبخیزداری، آب منطقه و ستاد احیاء دریاچه ارومیه به عنوان ذینفع اصلی و کلیدی جانمایی شده است. لذا این ذینفعان را میتوان در گروه تاثیرگذاران قرار داد.
برنامه ریزی روستایی
منصور غنیان؛ امید مهراب قوچانی؛ لطیف محمدزاده
چکیده
این مطالعه تلاش نمود تا با بهرهگیری از دو نظریهی انگیزش حفاظت و ارزشهای فرهنگی به تحلیل عوامل مؤثر بر سازگاری و نیت کشاورزان نسبت به تغییرات اقلیمی در میان کشاورزان پرداخته است. جامعه ی آماری این مطالعه، کشاورزان از استان فارس، شهرستان مرودشت بودند که از میان آنها نمونهای به حجم 256 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ...
بیشتر
این مطالعه تلاش نمود تا با بهرهگیری از دو نظریهی انگیزش حفاظت و ارزشهای فرهنگی به تحلیل عوامل مؤثر بر سازگاری و نیت کشاورزان نسبت به تغییرات اقلیمی در میان کشاورزان پرداخته است. جامعه ی آماری این مطالعه، کشاورزان از استان فارس، شهرستان مرودشت بودند که از میان آنها نمونهای به حجم 256 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامهای محقق-ساخت جمعآوری گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان موضوعی و پایایی آن به کمک یک مطالعهی پیشآهنگ و محاسبهی ضریب آلفای کرونباخ (70/0– 83/0) تایید شد. دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS و AMOS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که مدل مفهومی این مطالعه برازش بسیار خوبی با دادهها داشت و علاوه بر این مقادیر شاخصهای پایایی مرکب، واریانس استخراجی، حداکثر واریانس مشتر و متوسط واریانس مشترک روایی همگرا و واگرای متغیرهای مورد مطالعه را تایید کردند. با توجه به یافتههای مطالعه ارزش فرهنگی مساواتطلبی اثری مستقیم مثبت و معنیدار و همچنین ارزش فرهنگی تقدیرگرایی اثری مستقیم منفی و معنیداری بر باور به تغییرات دارند. نتایج همچنین نشان داد که از میان متغیرهای نظریهی ارزشهای فرهنگی، تقدیرگرایی، فردگرایی و مساوات طلبی و همچنین از میان متغیرهای نظریه ی انگیزش حفاظت، ناسازگاری، ارزیابی سازگاری، ادراک ریسک و باور به تغییرات اقلیمی بر نیت سازگاری در مقابل تغییرات اقلیمی تاثیرگذار بودند. در مجموع چارچوب نظری مطالعه توانست 48 درصد از تغییرات واریانس نیت سازگاری کشاورزان در برابر تغییرات اقلیمی را تبیین نماید.