برنامه ریزی شهری
مصطفی امیرفخریان؛ سمانه باقرزاده
چکیده
فضاهای عمومی بعدمهم مدنیت شهرها بشمار میآیند. این فضاها بدلیل محدودیتهای ایجاد شده، بیشترین اثرپذیری را دردوران کرونا داشتهاند. هدف این مطالعه اجتماعپذیری فضاهای عمومی درمنطقه1شهرمشهد میباشد و بدنبال آن است تا نشان دهد کیفیت حضور افراد در این فضاها در نتیجه شیوع کرونا چه تغییری کرده است؟ و آیا ویژگیهای زمینهای افراد(اکتسابی ...
بیشتر
فضاهای عمومی بعدمهم مدنیت شهرها بشمار میآیند. این فضاها بدلیل محدودیتهای ایجاد شده، بیشترین اثرپذیری را دردوران کرونا داشتهاند. هدف این مطالعه اجتماعپذیری فضاهای عمومی درمنطقه1شهرمشهد میباشد و بدنبال آن است تا نشان دهد کیفیت حضور افراد در این فضاها در نتیجه شیوع کرونا چه تغییری کرده است؟ و آیا ویژگیهای زمینهای افراد(اکتسابی و غیراکتسابی) در این خصوص نقش داشتهاست؟ مطالعه ازنوع توصیفی-تحلیلی و متغیرهای تحقیق براساس مدل مفهومی شامل4مولفة حضورپذیری، امنیت، بهداشتعمومی و مدیریتفضایعمومی در قالب 55 متغیر است. مقیاس مطالعه نیز شامل کلیه فضاهای عمومی منطقه1می باشد. برای این منظور بااستفاده از فرمول کوکران اقدام به تکمیل 356پرسشنامه ازحاضرین در فضایعمومی گردید. دادههای جمعآوری شده پس از ورود به نرمافزارSpss ازطریق آزمونهای استنباطی نظیر "تیتکنمونهای"، "تیدونمونهایمستقل"، "زوجی" و "آزمونهمبستگی" مورد سنجش قرار گرفت. باترکیب اطلاعات ازطریق روشهای منطقی، داستان اجتماعپذیریفضاهایعمومی درقالب "4پرده" برحسب ویژگیهای زمینهایِ اکتسابی(تحصیلات و تاهل) و زمینهایِ غیراکتسابی(سن وجنسیت) استفادهکنندگان تنظیم شد."پردهاولداستان" نشان از استرس بالاتروعدم تمایل مشارکت مردان در مقایسه با زنان درفضایعمومی داشت. "پردهدوم" حاکی از آن بودکه متاهلان انگیزهای قویتر و تمایل به تعامل بادیگران در مقایسه با مجردان هستند. "پردهسومداستان" کاهش حضورپذیری، عدم تمایل به کارمشترک در فضای عمومی و حسناامنی در بین افراد باسواد در مقایسه با افراد باسطحسوادپایینتر را نشانداد و "پردهچهارم" نیز گرایش به فضای مجازی، عدم نیاز به روشنایی معابر، کاهش حضورپذیری و درک افراد غریبه در بین افراد مسنتر را تاییدکرد. یافتههای تکمیلی، بیانگر نقش اثرگذار واکسیناسیون عمومی در ارتقای حس حضورپذیری ساکنین در فضای عمومی پس ازشیوع کرونااست.
برنامه ریزی شهری
مصطفی امیرفخریان؛ حانیه لقایا؛ مبینا رجبی
چکیده
فضاهای زنانه، ازموضوعات مهم در مطالعات شهری است. عملکرد برخی از این فضاها (نظیرطلافروشیها) بگونهای است که بدون الزام محدودیت حضوربرای مردان، به شکل معناداری جاذب جمعیت زنان هستند. اثرگذاری چنین فضاهایی از عناصر ساختار فضایی شهرها میتواند تاثیر مهمی از حضورپذیری زنان در فضای شهری را به تصویر کشد. براین اساس مطالعهحاضر ...
بیشتر
فضاهای زنانه، ازموضوعات مهم در مطالعات شهری است. عملکرد برخی از این فضاها (نظیرطلافروشیها) بگونهای است که بدون الزام محدودیت حضوربرای مردان، به شکل معناداری جاذب جمعیت زنان هستند. اثرگذاری چنین فضاهایی از عناصر ساختار فضایی شهرها میتواند تاثیر مهمی از حضورپذیری زنان در فضای شهری را به تصویر کشد. براین اساس مطالعهحاضر درنظر دارددرچارچوبِ فضاهایشهریزنانه، ضمن انتخاب دومنطقه باوضعیت درآمدی متفاوت ازشهرمشهد(مناطق1و5)، الگوی استقرار طلافروشیها را ارزیابی کند و نشان دهد که درتوزیع اینگونه فضاها (باتوجه به سطح درآمدی هرمنطقه) چه تفاوتیهای قابل مشاهده است و این الگو ازچه قواعد نانوشتهای تبعیت میکند. شیوه مطالعه توصیفی-تحلیلی و جامعه آماری نیز شامل کلیه طلافروشیهای واقع درمناطق 1و5 شهرمشهد(شامل630 طلافروشی)است. درگام اول پس از ایجاد پایگاه اطلاعاتمکانی درمحیطArcGis اقدام به تعیین موقعیت طلافروشیها، براساس اطلاعات موجود دربانک اصناف شهرداری مشهد، گردید. درادامه بابهرهگیری از7متغیر(ازویژگیهای مکانی طلافروشیها و عناصرساختارفضایی هرمنطقه) شامل موقعیت مطلق، وسعت، زمان تاسیس هرطلافروشی، همجواری باکاربریهای پیرامونی، معابر و شریانهای ارتباطی، جمعیت و جمعیت زنان، اقدام به بررسی تفاوتهای فضایی درخصوص استقرار طلافروشیها گردید. مدلهای مورد بررسی شامل "الگویتراکم"،"مرکزثقل"، "مسافتاستاندارد"، "نزدیکترینهمسایگی"، "خودهمبستگیفضایی" و "الگوی زمانی-مکانی" است. نتایج بیانگر آن است که درمناطق توسعهیافته، فضاهای زنانه مورد بررسی، کمتر از توزیع جمعیت زنان تبعیت میکند درحالیکه در مناطق باسطح درآمدپایین، فضاهای زنانه، انطباق بیشتری با عناصر محلی همچون نزدیکی به ایستگاههای اتوبوس، شریانهای محلی و فضاهای مسکونی دارد. درعین حال نکته مشترک در این قاعدهمندی، رونق فعالیت این فضاهادر طول زمان ست. که به نظر میرسد در آینده، بیش از پیش فضاهای شهری را به سمت زنانه شدن سوق دهد.