ژئومورفولوژی
اصغر اصغری مقدم؛ مریم قره خانی؛ عطا الله ندیری؛ مهدی کرد؛ الهام فیجانی
چکیده
افزایش جمعیت، توسعه کشاورزی و صنایع باعث افزایش شدید در مصرف منابع آب و بهتبع آن کاهش کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی شده است. افت گسترده در سطح تراز منابع آب زیرزمینی شیرین و نفوذ آبهای سطحی و بارشها به این منابع، جریانات سطحی را با کاهش دراماتیک مواجه کرده و در اکثر مناطق ایران آب زیرزمینی مهمترین منبع تأمینکننده آب کشاورزی، ...
بیشتر
افزایش جمعیت، توسعه کشاورزی و صنایع باعث افزایش شدید در مصرف منابع آب و بهتبع آن کاهش کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی شده است. افت گسترده در سطح تراز منابع آب زیرزمینی شیرین و نفوذ آبهای سطحی و بارشها به این منابع، جریانات سطحی را با کاهش دراماتیک مواجه کرده و در اکثر مناطق ایران آب زیرزمینی مهمترین منبع تأمینکننده آب کشاورزی، شرب و صنعت گردیده است. از اینرو اهمیت مدیریت، حفاظت و جلوگیری از آلودگی این منابع به ضرورت اجتنابناپذیری مبدل شده است. یکی از راهکارهای مناسب برای جلوگیری از آلودگی منابع آب زیرزمینی شناسایی مناطق آسیبپذیر آبخوان است. در این پژوهش بهمنظور ارزیابی آسیبپذیری آبخوان دشت اردبیل از روشهای DRASTIC، SINTACS و SI استفاده شده است. با استفاده از این روشها و با توجه به ویژگیهای هیدرولوژیکی و هیدروژئولوژیکی منطقه مورد مطالعه آسیبپذیری آبخوان در مقابل عوامل آلاینده پهنهبندی شد و مناطق مستعد به آلودگی در هر کدام از روشها مشخص شد. سپس برای صحتسنجی هر کدام از روشها از مقادیر نیترات اندازهگیری شده در منطقه استفاده شد. بهمنظور مقایسه بهتر و دقیقتر این روشها، شاخص همبستگی (CI) بین نقشههای آسیبپذیری و مقادیر نیترات محاسبه گردید. نتایج نشان داد که مدل DRASTIC بالاترین شاخص همبستگی را دارد و بنابراین برای ارزیابی آسیبپذیری روش بهتری نسبت به روشهای دیگر است. بر اساس نتایج حاصل از مدل DRASTIC، 36/44 درصد از آبخوان دشت اردبیل که بیشتر شرق و قسمتی از جنوب دشت را شامل میشود در محدوده آسیبپذیری کم و بقیه قسمتهای دشت یعنی بخشهای شمالی و غربی در محدوده آسیبپذیری متوسط قرار دارد.
آب و هواشناسی
عطاالله ندیری؛ کیوان نادری؛ اصغر اصغری مقدم؛ محمدحسن حبیبی
چکیده
نبود منابع آب سطحی دائمی در بسیاری از نقاط کشور باعث اضافه برداشت آب از منابع محدود زیرزمینی شده است. در دشت دوزدوزان که در حوضه آبریز دریاچه ارومیه قرار دارد، بهدلیل عدم جریان سطحی دائمی برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی باعث ایجاد متوسط افت 76 سانتیمتر در سال شده است. هدف از این تحقیق پیشبینی سطح آب زیرزمینی در این دشت ...
بیشتر
نبود منابع آب سطحی دائمی در بسیاری از نقاط کشور باعث اضافه برداشت آب از منابع محدود زیرزمینی شده است. در دشت دوزدوزان که در حوضه آبریز دریاچه ارومیه قرار دارد، بهدلیل عدم جریان سطحی دائمی برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی باعث ایجاد متوسط افت 76 سانتیمتر در سال شده است. هدف از این تحقیق پیشبینی سطح آب زیرزمینی در این دشت با استفاده از روشهای هوش مصنوعی و زمین آمار میباشد. در ابتدا با استفاده از روش خوشهبندی مرتبهای (HCA) پیزومترها دستهبندی شدند. با انجام آنالیز حساسیت، دادههای ماهانه سطح آب، بارش و تبخیر هرکدام با یک تأخیر زمانی طی دوره 10 ساله (91-82) بهعنوان ورودیهای مدل انتخاب شدند. پس از نرمالسازی دادهها مدلسازی با شبکههای عصبی (ANNs) انجام شد. به منظور بررسی بیشتر شبیهسازی با مدل فازی ساگنو (SFL) نیز انجام شد. برای مقایسه نتایج دو مدل شاخصهای آماری جذر میانگین مربعات خطا و ضریب تبیین بهکار گرفته شدند. با توجه به برتری مدل ANNs، مدل کریجینگ و کوکریجینگ عصبی برای پیشبینی مکانی سطح ایستابی انتخاب شدند و پیش بینی مکانی با هر دو مدل انجام شد. نتایج نشان داد که مدل کوکریجینگ با در نظر گرفتن پارامتر ثانویه توپوگرافی نسبت به مدل کریجینگ پیشبینی دقیقتری داشته است. براساس نتایج بهدست آمده با افزایش بازه زمانی پیش بینی خطای مدل ترکیبی (کوکریجینگ عصبی) افزایش مییابد که بیشتر بهدلیل افزایش خطای مدل شبکه عصبی مصنوعی با افزاییش بازه زمانی پیشبینی میباشد و خطای مدل زمین آمار ( کوکریجینگ) نامحسوس بهنظر میرسد.
سایر زمینه هایی مطالعاتی جغرافیایی و بین رشته ای
اصغر اصغری مقدم؛ میرسجاد فخری؛ مرتضی نجیب
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، ، صفحه 19-41
چکیده
چکیده
این تحقیق با هدف پهنهبندی آسیبپذیری آبخوان مرند با استفاده از روشهای DRASTIC، AVI و مقایسه پهنهبندی در سه روش مذکور انجام شده است. روش DRASTIC از ترکیب هفت مشخصه هیدروژئولوژیک قابل اندازهگیری و مؤثر در انتقال آلودگی به آبهای زیرزمینی تشکیل شده است. روش AVIنیز دارای دو مشخصه است. نتایج حاصل از روش DRASTIC تقریباً کاملترین ...
بیشتر
چکیده
این تحقیق با هدف پهنهبندی آسیبپذیری آبخوان مرند با استفاده از روشهای DRASTIC، AVI و مقایسه پهنهبندی در سه روش مذکور انجام شده است. روش DRASTIC از ترکیب هفت مشخصه هیدروژئولوژیک قابل اندازهگیری و مؤثر در انتقال آلودگی به آبهای زیرزمینی تشکیل شده است. روش AVIنیز دارای دو مشخصه است. نتایج حاصل از روش DRASTIC تقریباً کاملترین شاخص برای ارزیابی میزان آسیبپذیری آبهای زیرزمینی است که محدوده آسیبپذیری متوسط را 4/50 درصد، زیاد را 9/32 و خیلی زیاد را 7/16 درصد برای آبخوان دشت مرند برآورد کرده است. نتایج روش AVI نیز نشان میدهد که آبخوان دارای آسیبپذیری متوسط، زیاد و خیلیزیاد بهترتیب با 13/39، 5/6 و 37/54درصد میباشد. همچنین در هر دو روش، میزان آسیبپذیری در قسمتهای شرق، جنوب شرقی و شمال شرقی دشت بیشتر از بخشهای مرکزی و غربی دشت است ولی حدود گسترش محدودههای آسیبپذیری متفاوت است. مدل DRASTIC بهطور دقیق تری محدوده های مختلف آسیبپذیری را مشخص کرده است. دلیل آن مشخصههای بیشتر و وزندهی متفاوت مشخصهها براساس نقش آنها در تعیین آلودگی است.
Purpose of this study is zoning of Marand aquifer vulnerability mapping using DRASTIC, AVI and methods and comparing their susceptibility adopted from these methods. The DRASTIC method is a combination of seven measurable hydro-geological characteristics that are effective on transportation of contaminant into groundwater. The GODS and AVI methods combine four and have two properties respectively. The DRASTIC method results is the most complete index for assessing groundwater vulnerability, which has been estimated the vulnerability for the study area as moderate 50.4 percent, high 32.9 percent and very high16.7 percent. The GODS method results suggest three classes for the Marand aquifer vulnerability including moderate, high and very high with 43.8, 5.16 and 51.04 percent, respectively. Also the AVI method results indicate that the aquifer has a vulnerability of moderate, high and very high with 39.13, 6.5 and 54.37 percent, respectively. In all three methods, the degree of vulnerability in the East, Southeast and Northeast parts of the pain is more than the central and western parts of the pain. DRASTIC model is determined the vulnerability areas more accurately due to having more features and different weighting of the features based on their role in pollution.
این تحقیق با هدف پهنهبندی آسیبپذیری آبخوان مرند با استفاده از روشهای DRASTIC، GODS و AVI و مقایسه پهنهبندی در سه روش مذکور انجام شده است. روش DRASTIC از ترکیب هفت مشخصه هیدروژئولوژیک قابل اندازهگیری و مؤثر در انتقال آلودگی به آبهای زیرزمینی تشکیل شده است. روش GODS از ترکیب چهار مشخصه و روش AVIنیز دارای دو مشخصه است. نتایج حاصل از روش DRASTIC تقریباً کاملترین شاخص برای ارزیابی میزان آسیبپذیری آبهای زیرزمینی است، محدوده آسیبپذیری متوسط را 4/50 درصد، زیاد را 9/32 و خیلی زیاد را 7/16 درصد برآورد کرده است. نتایج روش GODS، حاکی از آن است که آبخوان مرند در سه کلاس آسیبپذیری متوسط، زیاد و خیلی زیاد بهترتیب با 8/43درصد، 16/5درصد و 04/51 درصد قرار دارد. نتایج روش AVI نیز نشان میدهد که از آبخوان دارای آسیبپذیری متوسط، زیاد و خیلیزیاد بهترتیب با 13/39، 5/6 و 37/54درصد میباشد. همچنین در هر سه آبهای زیزمینی، آسیب پذیری، دشت روش، میزان آسیبپذیری در قسمتهای شرق، جنوب شرقی و شمال شرقی دشت بیشتر از بخشهای مرکزی و غربی دشت است ولی حدود گسترش محدودههای آسیبپذیری متفاوت است و مدل DRASTIC بهطور دقیقتری محدودههای مختلف آسیبپذیری را مشخص کرده است. دلیل آن مشخصههای بیشتر و وزندهی متفاوت مشخصهها براساس نقش آنها در تعیین آلودگی است.