برنامه ریزی شهری
لیلا سهلیوند؛ فرزین حق پرست؛ علیرضا سلطانی؛ مهسا فرامرزی
چکیده
شیوههای برنامهریزی و مداخله درزمینه تولید مسکن، عرضه زمین و استانداردهای شهری وضعشده ناکارآمد بوده و نفعی برای کمدرآمدترین اقشار نداشته است. از سوی دیگر، سیاستهایی که برساخت مسکن برای طبقات با استطاعت پایین تأکید ورزیدهاند، توجه اندکی به آثار محیطی آن معطوف نمودهاند. ذکر این نکته نیز بسیار اهمیت دارد که چالش تأمین مسکن ...
بیشتر
شیوههای برنامهریزی و مداخله درزمینه تولید مسکن، عرضه زمین و استانداردهای شهری وضعشده ناکارآمد بوده و نفعی برای کمدرآمدترین اقشار نداشته است. از سوی دیگر، سیاستهایی که برساخت مسکن برای طبقات با استطاعت پایین تأکید ورزیدهاند، توجه اندکی به آثار محیطی آن معطوف نمودهاند. ذکر این نکته نیز بسیار اهمیت دارد که چالش تأمین مسکن گروههای کمدرآمد شهری در کشورهای درحالتوسعه صرفاً به تهیه خود مسکن محدود نمیشود. کمبود فضای سکونتی و فضاهای داخلی خانه و ناکارآمدی امکانات گرمایشی و سرمایشی، ناامنی در برابر مخاطرات طبیعی، از مهمترین مواردی محسوب میشود که به هنگام سیاستهای تأمین مسکن برای این گروهها موردتوجه و مطالعه قرار نمیگیرد. از سوی دیگر طبق اظهارات کارشناسان، برنامههای تأمین مسکن گروههای کمدرآمد، تنها مسکّنی برای زخم متورم مسکن در بین این گروههای درآمدی بوده است؛ توده بزرگی از خانوارها که در شرایط بیمسکنی، تنگمسکنی و بدمسکنی قرار دارند، نشان از عدم وجود دید کلان نسبت به این بخش و ناکارآمدی سیاستهای اجراشده در بخش مسکن و حل معضل آن در کشور میباشد و به دلایل متعدد این سیاستها همواره از سوی مردم و منتقدان با چالشهای جدی مواجه است، بهگونهای که در حال حاضر مدیران و برنامهریزان این حوزه متقاعد شدهاند که بسیاری از سیاست-ها و سرمایهگذاریها در بخش مسکن شاید باعث بهبود مقطعی در این بخش شود ولیکن راهکاری برای دستیابی به شرایط مطمئن و پایدار نخواهد بود. آنچه نیاز است، تجدیدنظر در رویکردهای کلان مدیریتی و بهکارگیری ابزارهای جدید در برنامه-ریزی است، ابزارهایی که ویژگی موج سوم مدیریت (تغییر برای انطباق با محیط آینده) در آن معنا یابد. در این راستا این پژوهش قصد دارد به شناسایی و بررسی مهمترین عوامل مؤثر بر تأمین مسکن مناسب برای گروههای کمدرآمد شهری در شهر تبریز، بپردازد.
برنامه ریزی شهری
وحید مستوفی؛ مهسا فرامرزی؛ رسول درسخوان
چکیده
توسعه میان افزا، سرمایه گذاری برای تجدید حیات مراکز شهرها را افزایش داده و از همه ظرفیت های موجود در شهر برای توسعه شهر و ایجاد کاربری های مختلط استفاده می کند. از طرفی، بازآفرینی اراضی قهوه ای به عنوان یکی از مفاهیم توسعه درونی و استفاده از ظرفیت های داخلی شهر در دستیابی به توسعه میان افزای شهری محسوب می شود. لذا، تبیین و تعریف الگوی ...
بیشتر
توسعه میان افزا، سرمایه گذاری برای تجدید حیات مراکز شهرها را افزایش داده و از همه ظرفیت های موجود در شهر برای توسعه شهر و ایجاد کاربری های مختلط استفاده می کند. از طرفی، بازآفرینی اراضی قهوه ای به عنوان یکی از مفاهیم توسعه درونی و استفاده از ظرفیت های داخلی شهر در دستیابی به توسعه میان افزای شهری محسوب می شود. لذا، تبیین و تعریف الگوی مطلوب توسعه میان افزا با مدیریت اراضی قهوه ای کلانشهر تبریز، هدف اصلی این مطالعه است. بدین منظور از روش تحقیق توصیفی تحلیلی بهره گیری شده است. گردآوری داده ها با روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی بر مبنای پرسشنامه متخصص محور انجام شد. جامعه آماری شامل گروه متخصصین با روش نمونه گیری گلوله برفی به تعداد 30 نفر است. برای تحلیل داده ها از آزمون تک نمونه ای t، و تحلیل مسیر در قالب مدل DPSIR با کمک نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که مولفه پویایی جمعیت باضریب 0.26 کمترین و ضوابط شهرسازی و حقوقی با ضریب 5.42 بیشترین تاثیر را در توسعه میان افزا دارند. از طرفی، در قالب مدل DPSIR ، مولفه «پاسخ» با ضریب 3.3 بیشترین و مولفه «تاثیر» با ضریب 2.73 کمترین تاثیر را بر توسعه میان افزا دارند. علاوه براین، طبق تحلیل مسیر شاخص «فشار» با ضریب اثر کل 0.623 بیشترین رابطه علی را با الگوی مطلوب توسعه میان افزا و مدیریت اراضی قهوه ای دارد. در نتیجه بمنظور دستابی به الگوی مطلوب باید بر موضوعاتی مانند امنیت؛ آلودگی؛ بهداشت محیط؛ فرم سازی فضای شهر توجه گردد.