برنامه ریزی شهری
مریم آزادبخت؛ مجتبی جهانی فر
چکیده
احساس بیگانگی شکلگیری یک نوع وضعیت روحی برآمده از شهر است که در آن شهروندان نسبت به خود و محیطهای اجتماعی، فیزیکی، فرهنگی و تاریخی شهر احساس جدایی و عدم تعلق میکنند. فضاهای شهری و ویژگیهای آن شهروندان را دچار احساس بیگانگی میکند . این پژوهش با هدف ارائه مدل مفهومی به منظور تبیین شرایط علّی، زمینهای و مداخلهای که بر احساس ...
بیشتر
احساس بیگانگی شکلگیری یک نوع وضعیت روحی برآمده از شهر است که در آن شهروندان نسبت به خود و محیطهای اجتماعی، فیزیکی، فرهنگی و تاریخی شهر احساس جدایی و عدم تعلق میکنند. فضاهای شهری و ویژگیهای آن شهروندان را دچار احساس بیگانگی میکند . این پژوهش با هدف ارائه مدل مفهومی به منظور تبیین شرایط علّی، زمینهای و مداخلهای که بر احساس بیگانگی در فضای شهری تاثیرگذار هستند انجام گرفت. در این پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) در مرحله کیفی با 32 نفر از شهروندان اهواز تا اشباع نظری مصاحبههای عمیقی صورت گرفت و با تحلیل مضامین مدل مفهومی برای تبیین و چگونگی تاثیر شرایط بر احساس بیگانگی ارائه شد. در مرحله کمی نیز به کمک مدل یابی معادلات ساختاری، ساختار علّی احساس بیگانگی در نمونه 310 نفری از شهروندان اهواز که به صورت تصادفی طبقهای انتخاب شدند بررسی گردید. یافتههای کیفی نشان داد که ناکارآمدی فضای شهر، ناامنی، سرزنده نبودن شهر، ساختارهای بیکیفیت کالبد شهر، دسترس ناپذیری و زیست ناپذیری شهر مهمترین علتهای بروز احساس بیگانگی در شهروندان هستند، و جنسیت افراد، خانواده، قومیت و فرهنگ آنها نیز زمینه را برای بروز این احساس فراهم میکنند. دسترس ناپذیری با ضریب مسیر علّی 65/0 بیشترین تاثیر، و پس از آن ناامنی فضای شهری با ضریب 60/0 قرار دارد. زیست ناپذیری شهر با ضریب مسیر علّی 51/0 کمترین تاثیر را بر احساس بیگانگی در فضای شهری اهواز داشتند. احساس بیگانگی در فضاهای شهری به شدت از مداخلههایی مثل سیاستگذاری و قانونگذاری، طراحیهای شهری، و تفکیک جنسیتی تاثیر میپذیرد. طراحی بهینه و هوشمند شهرها با توجه به تفاوتهای فردی و جنسیتی، نمادهای قومی و فرهنگی، و البته امنیت و دسترسپذیری شهر این امکان را فراهم میکند که شهروندان در یک فضای شهری زیستپذیر احساس بیگانگی کمتری با فضای شهری و محل سکونت خود داشته باشند.
برنامه ریزی شهری
اصغر عابدینی؛ امیرحسین شکاری
چکیده
تغییرات اقلیمی گسترده و عواقب ناشی از آن بر حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... جوامع جهانی را بر اتخاذ تصمیمات جدی و تغییر راهبردهای توسعهای وادار کرده است. کاهش انتشار گازهای گلخانهای که عاملی مهم بر گرمایش کره زمین است، یکی از این راهبردها میباشد. شهرها به عنوان کانونهای جمیعتی و تنوعی از فعالیتها آلودهکننده، مراکز ...
بیشتر
تغییرات اقلیمی گسترده و عواقب ناشی از آن بر حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... جوامع جهانی را بر اتخاذ تصمیمات جدی و تغییر راهبردهای توسعهای وادار کرده است. کاهش انتشار گازهای گلخانهای که عاملی مهم بر گرمایش کره زمین است، یکی از این راهبردها میباشد. شهرها به عنوان کانونهای جمیعتی و تنوعی از فعالیتها آلودهکننده، مراکز مهم تولید گازهای گلخانهای میباشند. این مسئله در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران بیشتر قابل مشاهده است. در همین راستا این پژوهش میکوشد با هدف بررسی مبانی نظری و پیشینه آن مولفهها و شاخصههای موثر بر کمکربنسازی شهری را تشخیص داده و آنها را برای طرحها و راهبردهای شهری آتی تحلیل و ارائه نماید. به همین جهت پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق تحلیل عاملی تاییدی و مدل معادلات ساختاری انجام شده و به صورت پیمایشی و کتابخانهای صورت گرفته است. رویکرد روش شناختی پژوهش نیز از نظر ماهیت دادهها، کمی است. ابزار اصلی برای گردآوری دادهها پرسشنامه بسته با طیف لیکرت است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرمافزارهای SPSS21 و AMOS23 استفاده گردید. در نهایت آزمونهای مختلف برازش انجام شده و مطلوبیت آنها مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصله نشان میدهد که مولفهها و شاخصهای مختلف با میزان تاثیر متفاوت بر کمکربنسازی شهری موثر میباشند. بارهای عاملی بیانگر میزان تاثیر آنها بر موضوع میباشد. در میان مولفهها و شاخصها گزینههای مرتبط با حفظ جنگلها، حملونقل پاک و پیادهمحوری، استفاده از انرژیهای پاک و ... ، بیشترین بار عاملی را دریافت کرده و نشان هشداری را بر سیاستهای اتخاذی ارگانهای مسئول در حوزه را دارد. حرکت به سمت مولفههای بیان شده، گامی بزرگ جهت تشکیل یکی از سه ضلع توسعه پایدار است.
برنامه ریزی شهری
محمد حسن یزدانی؛ سمیرا سعیدی زارنجی؛ هادی اسکندری عین الدین
چکیده
رشد جمعیت، تحولی بزرگ در ابعاد مختلف زندگی انسانها و عملکرد آنها ایجاد کرده است که از جمله آنها میتوان به وضعیت فضایی محل مسکونی افراد اشاره کرد. در این رشد معمولاً داشتن مسکن خوب و مناسب از اولویتهای مهم هر جامعه محسوب میگردد. از لحاظ داشتن مسکن خوب و مناسب در بین محلات و مناطق شهری تفاوتهای زیادی وجود دارد و این تفاوتها سبب ...
بیشتر
رشد جمعیت، تحولی بزرگ در ابعاد مختلف زندگی انسانها و عملکرد آنها ایجاد کرده است که از جمله آنها میتوان به وضعیت فضایی محل مسکونی افراد اشاره کرد. در این رشد معمولاً داشتن مسکن خوب و مناسب از اولویتهای مهم هر جامعه محسوب میگردد. از لحاظ داشتن مسکن خوب و مناسب در بین محلات و مناطق شهری تفاوتهای زیادی وجود دارد و این تفاوتها سبب شده است که شهروندان شاخصهای مختلفی را برای انتخاب محل سکونت خود در نظر بگیرند. از این رو، هدف این پژوهش، ارزیابی شاخصهای مسکنگزینی در شهر اردبیل می-باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت علّی و بر اساس مدلیابی معادلات ساختاری است. گردآوری دادهها از طریق پرسشنامه با 4 شاخص(اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، محیطی و کالبدی) و 33 گویه برمبنای پاسخهای ساکنان برجهای مسکونی آفتاب، مهتاب، بنفشه و میلاد در منطقه 2 شهر اردبیل و با حجم نمونه400 نفر انجام شد. اطلاعات جمعآوری شده از طریق نرمافزارهای SPSS , Smart-PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج ضریب تحلیل مسیر و آزمونt نشان داد که متغیرهای(رعایت اصول شهری و عریض بودن کوچه و خیابان، مناسب بودن شرایط محله برای رفت و آمد بانوان، داشتن پارکینگ، با نشاط و سرزنده بودن محله، سطح فرهنگ افراد بیشترین مقدار آماره را به خود اختصاص دادهاند. نتایج نشان داد 4 شاخص پژوهش تاثیر مثبت و معنی داری بر مسکنگزینی ساکنان شهر اردبیل دارند. با شناسایی و ارزیابی شاخصهای مسکنگزینی از نظر شهروندان، مدیران شهری میتوانند شرایط مسکونی شهروندان را ارتقا و بهبود بخشند.
برنامه ریزی روستایی
احمد حجاریان
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مدلسازی سرمایههای معیشتی خانوارهای روستایی دهستان حومه جنوبی در شرایط خشکسالی انجام گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ چگونگی جمع-آوری دادهها پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش سرپرستان خانوارهای روستایی دهستان حومه جنوبی شهرستان اسلام آباد غرب بودند (2894=N) که با استفاده از جدول کرجسی- مورگان، حجم نمونهی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مدلسازی سرمایههای معیشتی خانوارهای روستایی دهستان حومه جنوبی در شرایط خشکسالی انجام گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ چگونگی جمع-آوری دادهها پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش سرپرستان خانوارهای روستایی دهستان حومه جنوبی شهرستان اسلام آباد غرب بودند (2894=N) که با استفاده از جدول کرجسی- مورگان، حجم نمونهی آماری 339 نفر محاسبه گردید. به منظور دستیابی به نمونهها در این پژوهش، از روش نمونهگیری چند مرحلهای استفاده گردید. چارچوب تحلیلی مورد استفاده در این پژوهش، چارچوب معیشت پایدار بود. برای مدلسازی نیز از روش معادلات ساختاری بهره گرفته شد. بزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با نظر اصلاحی استادان و کارشناسان دانشگاه و پس از انجام اصلاحات لازم در چند مرحله تأیید شد. پایایی کل پرسشنامه برابر 778/0 است. نتایج نشان میدهد که اعتبار اندازه گیری شده هر چهار مدل اندازه گیری بر سرمایه های معیشتی و نیز مدل چهار عاملی مرتبه دوم برای بررسی سرمایه معیشتی قابل قبول میباشد. در نهایت شاخص انسانی به میزان 64/0، شاخص طبیعی به میزان 45/0، شاخص مالی به میزان 37/0 و شاخص اجتماعی با کمترین تأثیر به میزان 23/0 بر سرمایه معیشتی تأثیر داشت. همچنین ضریب تاثیر بدست آمده بین سرمایه های معیشتی و متغیر خشکسالی 72/0- می باشد که نشان از شدت رابطه غیر مستقیم خشکسالی بر سرمایه های معیشتی دارد.