نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه علوم جغرافیایی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس، ایران
2 استادیار گروه منابع طبیعی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه هرمزگان.
3 گروه علوم جغرافیایی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس، ایران
4 گروه علوم محیطی، دانشکده علوم محیطی و جنگل، دانشگاه پوترا، مالزی، سرکمبنگان
چکیده
تازه های تحقیق
مقایسه فاکتورهای خاک سه منطقه معرف گردشگری
در بررسی نمونههای خاک سه منطقه مورد بررسی در جزیره شیدور که شامل فاکتورهای هدایت الکتریکی، اسیدیته و کربن آلی بودند نتایج نشان داد که تنها فاکتور کربن آلی اختلاف معنیدار آماری در سه منطقه مورد بررسی با هم داشتند. میزان کربن آلی در منطقه معرف بدون فشار گردشگری 445/0 بود حال آن که در دو منطقه معرف با فشار متوسط و فشار زیاد گردشگران کاهش 2/34 و 7/47 درصدی داشت. پورحسینی و همکاران (1401) در بررسی تأثیر تفرج گسترده و غیرمسئولانه بر ساختار خاک در منطقه حفاظتشده گنو هرمزگان نشان داد که هر سه فاکتور هدایت الکتریکی، اسیدیته و کربن آلی در منطقه معرف گردشگری متوسط و در منطقه گردشگری شدید نسبت به منطقه گردشگری کم کاهش مییابد و این کاهش از نظر آماری معنیدار است. دو فاکتور هدایت الکتریکی و کربن آلی در سطح احتمال 99 درصد و کربن آلی در سطح احتمال 95 درصد بین مناطق گردشگری اختلاف معنیدار داشتند. که یافته های آنان با یافته های این پژوهش در یک راستا نبود چرا که در پژوهش حاضر گردشگر نقش مخرب در پوشش گیاهی داشته و کربن الی خاک کاهش یافته و تاثیر چندانی بر اسیدیته و هدایت الکتریکی خاک نداشت. کیوان بهجو و همکاران (1395) در اکوسیستمهای مرتعی تالش نشان دادند که میانگین و کمینه مواد آلی خاک در زون تفرج کم دارای بیشترین مقدار و در زون تفرج شدید، کمترین مقدار است. جهانی و صفاریها (2020) نتیجه گرفتند که با تشدید گردشگری، شوری خاک، عمق خاک و درصد ماده آلی خاک به ترتیب بیشترین تأثیر را بر کاهش تاج پوشش گیاهی منطقه نشان میدهند. تأثیر فعالیتهای تفرجی بر پوشش گیاهی و خاک پارک جنگلی توسط اسحاقی راد و همکاران (1390) نشان داد که درصد کربن آلی، ازت کل، فسفر قابلجذب، پتاسیم تبادلی و عمق لاشبرگ در مناطق با تفرج شدید کاهش یافت. قاسمزاده و همکاران (1399) در بررسی پیامدهای گردشگری بر خصوصیات فیزیکی خاک که فعالیتهای تفریحی و گردشگری در خاک جنگل بهطور معنیدار (در سطح 99 درصد) به ترتیب سبب افزایش میانگین وزنی قطر خاکدانهها، رس، جرم مخصوص ظاهری خاک، جرم مخصوص، رطوبت نقطه پژمردگی و همچنین فعالیتهای گردشگری سبب کاهش کربن آلی، شن، رطوبت ظرفیت زراعی و ظرفیت آب قابلاستفاده به ترتیب در منطقه تفرج با فشار متوسط و فشار شدید نسبت به منطقه شاهد (بدون گردشگر) گردید. شیروانی و همکاران (1396)، نیز نشان دادند که گردشگری موجب ایجاد اثرات منفی به لحاظ کیفیت خاک در زونهای تفرجی منطقه مورد مطالعه گشته است. در پژوهش حاضر گردشگری نقش منفی و تخریب کننده بر پوشش گیاهی و بخشی از خصوصیات خاک مانند کربن آلی داشت. یافته ها با نتایج پژوهش ذکر شده در یک راستا بود.
بررسی عوامل اندازهگیری شده رویشگاهی سه منطقه گردشگری نشان داد وجود فشار زیاد و حتی فشار متوسط گردشگران بر عوامل اندازهگیریشده، باعث کاهش درصد پوشش گیاهی و افزایش سطح خاک لخت و سطح سنگ و سنگریزهدار شده است. درصد پوشش گیاهی در منطقه بدون فشار گردشگران 6/91 درصد بود حال آن که در مناطق با فشار متوسط گردشگران و با فشار زیاد گردشگران ه ترتیب 3/19 و 7/28 درصد کاهش نشان دادند. افزایش خاک لخت در مناطق با فشار متوسط گردشگران و با فشار زیاد گردشگران نیز نشان از افزایش فشار گردشگران بر محیط زیست دارد که نسبت به منطقه بدون فشار گردشگران به ترتیب 8/20 و 1/31 درصد افزایش نشان دادند. فراوانی خاک لخت در منطقه بدون فشار گردشگران 70 درصد بود که این مقدار در دو منطقه با فشار متوسط و زیاد به 100 درصد رسید. فراوانی سنگ و سنگریزه در منطقه بدون فشار گردشگران 20 درصد بود که این مقدار در دو منطقه با فشار متوسط و زیاد به ترتیب به 50 و 60 درصد رسید. پورحسینی و همکاران (1401) نیز در بررسی تأثیر تفرج گسترده و غیرمسئولانه بر ساختار پوشش گیاهی در منطقه حفاظتشده گنو هرمزگان نشان دادند که درصد پوشش گونههای گیاهی با افزایش شدت فعالیتهای گردشگری رابطه معکوس داشته است و از نظر درصد خاشاک و لاشبرگ گیاهی (بیشترین درصد خاشاک و لاشبرگ گیاهی مربوط به منطقه گردشگری کم (5/4 درصد) و کمترین درصد خاشاک و لاشبرگ گیاهی مربوط به منطقه گردشگری زیاد (1/1 درصد))، از نظر درصد خاک لخت (بیشترین درصد خاک لخت مربوط به منطقه گردشگری زیاد (6/25 درصد) و کمترین درصد خاک لخت مربوط به منطقه گردشگری کم (5/6 درصد)) و از نظر درصد سنگ و سنگریزه (بیشترین درصد سنگ و سنگریزه مربوط به منطقه گردشگری زیاد (2/50 درصد) و کمترین درصد سنگ و سنگریزه مربوط به منطقه گردشگری کم (19 درصد)) اختلاف معنیدار در سطح احتمال 99 درصد در بین زونهای گردشگری مورد بررسی گزارش کردند که با بررسی حاضر همخوانی کامل دارد. در بررسی تأثیر گردشگری بر درصد لاشبرگ سطح خاک، علاوه بر مطالعه پورحسینی و همکاران (1401) که تاییدکننده نتایج بررسی حاضر است، وایتکوتون[1] (2000) در پژوهشی به این نتیجه رسید که مقدار لاشبرگ در منطقه کاربری شدید 91 درصد کمتر از منطقه بدون کاربری است. بنابراین، افزایش میزان گردشگری فشردگی زیاد خاک را در پی خواهد داشت و در نتیجه این فشردگی، کاهش فعالیت میکروارگانیسمها حادث شده و در نهایت از تجزیه مواد آلی کاسته شده و از اینرو میتوان انتظار داشت که مقدار عناصر آلی و معدنی خاک نیز کاهش یابد. همچنین آندرس-آبلا[2] (2005) طی پژوهشی که در اسپانیا انجام داد، نتیجه گرفت که بین میزان مواد آلی خاک در مناطق تحت تأثیر گردشگری شدید و منطقه بدون گردشگری (شاهد) در سطح 1 درصد اختلاف معنیدار آماری وجود دارد. افزایش فعالیتهای گردشگری سبب کاهش درصد مواد آلی خاک گردیده است، بهطوریکه درصد مواد آلی خاک در زون تفرج کم (691/2 درصد) بیشتر از میزان آن در منطقه گردشگری متوسط (685/2 درصد) و گردشگری شدید (285/1 درصد) میباشد. اما به نظر میرسد در این دو تحقیق اخیر آندرس-آبلا (2005) و وایتکوتون (2000)) مناطق دارای گردشگری از مساله روشن نمودن آتش مبری میباشد و صرفاً میکروارگانیسمها هستند که در تجزیه لاشبرگها سهیم میباشند، اما در منطقه مورد مطالعه نه آتش زدن بقایای گونههای گیاهی در حد اعلا میباشد بلکه در برداشتهای صحرایی مشاهده گردید که گردشگران برای تهیه آتش حتی شاخههای درختان سبز را نیز قطع کردهاند (پورحسینی و همکاران، 1401).
بررسی پوشش گیاهی از نظر چهار پارامتر ارتفاع، فراوانی، درصد پوشش و تراکم نشان داد که منطقه بدون فشار گردشگر، دارای وضعیت به مراتب بهتری است. در منطقه بدون فشار گردشگران، درصد پوشش کل منطقه 6/91 درصد بود که این عامل در منطقه با فشار متوسط گردشگران و در منطقه با فشار زیاد گردشگران کاهشی به ترتیب 3/19 و 29 درصدی را نشان داد. ارتفاع پوشش گیاهی کاهشی به ترتیب 1/16 و 9/27 درصدی و تراکم کل پوشش منطقه، کاهشی به ترتیب 33 و 60 درصدی را نشان داد. قبلا نتایج بررسی پورحسینی و همکاران (1401) نیز بیانگر کاهش معنیدار در تمامی پارامترهای پوشش گیاهی در مناطق با گردشگری شدید نسبت به منطقه بدون تفرج بود.
برخی از پژوهشگران گزارش نمودهاند که حتی افزایش میزان فعالیتهای تفرجی کاهش ارتفاع گونههای گیاهی را در پی دارد (فقیه سبزواری، 1403، 348) و همچنین از درصد پوشش شاخ و برگ گونههای گیاهی نیز کاسته میشود (تورتن[3]، 2005: 12). در تحقیق حاضر از نظر ارتفاع گونههای بوتهای بین هر سه منطقه گردشگری اختلاف معنیدار آماری مشاهده شد، بر همین اساس بیشترین ارتفاع گونههای بوتهای مربوط به منطقه بدون فشار گردشگری و کمترین ارتفاع گونههای بوتهای مربوط به منطقه گردشگری زیاد بود. ارتفاع گونههای بوتهای با افزایش شدت فعالیتهای گردشگری رابطه معکوس داشته و میانگین آن در زون گردشگری کم بیشتر از میانگین این پارامتر در منطقه گردشگری متوسط و آنهم بیشتر از مقدار ارتفاع بوتهها در منطقه گردشگری شدید بود. نتایج حاصل از بررسی فشار بازدیدکنندگان بر ویژگیهای رویشگاه در هفت منطقه رویشی در بوستانهای تلاویو با درجه فشار متفاوت بازدیدکنندگان نشان داده است که تعداد گونه و ارتفاع گیاهان در ناحیه رویشی دستنخورده، بیشترین مقدار و در استراحتگاه کمترین میزان را داشت (پارینته[4] و زولو[5]، 2008: 12).
در پژوهش حاضر از نظر میزان تراکم گونههای بوتهای بین هر سه منطقه گردشگری اختلاف معنیدار آماری مشاهده شد بر همین اساس بیشترین تراکم مربوط به منطقه بدون گردشگری و کمترین تراکم مربوط به منطقه گردشگری زیاد بود. تراکم گونههای بوتهای با افزایش شدت فعالیتهای گردشگری رابطه معکوس داشته و میانگین آن در زون بدون گردشگری (21250 پایه در هکتار) بیشتر از میانگین این پارامتر در منطقه گردشگری متوسط (14250 پایه در هکتار) و آنهم بیشتر از مقدار تراکم بوتهها در منطقه گردشگری شدید (8500 پایه در هکتار) بود. در همین رابطه ثابت شده است که با افزایش فشار توریسم تراکم گیاهان کاهش چشمگیری پیدا میکند (محمدیفرد و همکاران، 1398: 15 و شیروانی و همکاران، 1396: 11).
در بررسی وضعیت پوشش گیاهی سه منطقه گردشگری در جزیره شیدور مشاهده گردید که سه گونه اصلی در تمامی پلاتهای مورد بررسی حضور داشتند. مقایسه تجزیه واریانس دادههای آماری پارامترهای وضعیت ارتفاع، تراکم، درصد پوشش، درصد ترکیب و فراوانی اندازهگیری شده در سه منطقه گردشگری در گونه Atriplex leucoclada نشان داد که تمام فاکتورهای اندازهگیریشده به جز فراوانی اختلاف معنیدار آماری با هم داشتند. ارتفاع گونه Atriplex leucoclada در منطقه بدون فشار گردشگران، 6/51 سانتیمتر بود که این فاکتور در منطقه با فشار متوسط گردشگران 6/34 سانتیمتر و در منطقه با فشار زیاد گردشگران 8/21 سانتیمتر بود و به عبارتی کاهشی به ترتیب 33 و 58 درصدی را نشان داد. تراکم کاهشی به ترتیب 33 و 88 درصدی، درصد پوشش کاهشی به ترتیب 5/16 و 27 درصدی و درصد ترکیب کاهشی به ترتیب 4/18 و 8/24 درصدی را نشان داد.
مقایسه تجزیه واریانس دادههای آماری پنج پارامتر وضعیت ارتفاع، تراکم، درصد پوشش، درصد ترکیب و فراوانی اندازهگیری شده در سه منطقه گردشگری در گونه Cyperus conglomeratus نشان داد که تمام فاکتورهای اندازهگیریشده اختلاف معنیدار آماری با هم داشتند. ارتفاع گونه Cyperus conglomeratus در منطقه با فشار متوسط و منطق با فشار زیاد گردشگران نسبت به منطقه شاهدکاهشی به ترتیب 8/32 و 2/62 درصدی، تراکم گونه کاهش به ترتیب 7/29 و 7/66 درصدی، درصد پوشش کاهشی به ترتیب 3/7 و 7/39 درصدی، درصد ترکیب کاهشی به ترتیب 9/14 و 7/24 درصدی و فراوانی کاهشی به ترتیب 10 و 40 درصدی را نشان داد.
مقایسه تجزیه واریانس دادههای آماری پارامترهای رویشی اندازهگیری شده در سه منطقه گردشگری در گونه Ephedra foliata نشان داد که تمام فاکتورهای اندازهگیریشده اختلاف معنیدار آماری با هم داشتند. ارتفاع گونه Ephedra foliata در منطقه بدون فشار گردشگران، 8/57 سانتیمتر بود که این فاکتور در منطقه با فشار متوسط گردشگران 6/36 سانتیمتر و در منطقه با فشار زیاد گردشگران 6/24 سانتیمتر بود و به عبارتی کاهشی به ترتیب 6/36 و 4/57 درصدی را نشان داد. تراکم کاهشی به ترتیب 3/83 و 90 درصدی، درصد پوشش کاهشی به ترتیب 7/33 و 2/7 درصدی، درصد ترکیب کاهشی به ترتیب 0/26 و 2/38 درصدی و فراوانی کاهشی به ترتیب صفر و 40 درصدی را نشان داد.
به طور کلی نتایج این پژوهش بیانگر کاهش معنیدار در تمامی پارامترهای رویشگاهی و پوشش گیاهی از جمله میزان تراکم، درصد تاج پوشش و ارتفاع گونههای گیاهی، در مناطق با گردشگری شدید نسبت به منطقه بدون تفرج است که در بعضی از پژوهشها نتایج مشابهی به اثبات رسیده است. غالب پژوهشهای انجام شده این مطلب را تائید نمودهاند که گیاهان تحت تأثیر فعالیتهای تفرجی بوده و ثابت شده است که همبستگی منفی بین شدت گردشگری و درصد تاج پوشش گیاهی، ارتفاع گیاهان و تنوع گونهای وجود دارد (ساراه[6] و همکاران، 2007: 13 و روسترهولز[7] و همکاران، 2009: 8). برخی از پژوهشگران گزارش نمودهاند که حتی افزایش میزان فعالیتهای تفرجی کاهش ارتفاع گونههای گیاهی را در پی دارد و همچنین از درصد پوشش شاخ و برگ گونههای گیاهی نیز کاسته میشود (تورتن، 2005: 12). عبور و مرور گردشگران در عرصههای طبیعی موجب ضربدیدگی، شکستگی و خردشدگی گونههای گیاهی و سرانجام موجب کاهش مقاومت و قدرت زادآوری گیاهان میشود و به این طریق سبب از بین رفتن پوشش گیاهی بهصورت مستقیم خواهد شد (روسترهولز[8] و همکاران، 2009: 8). در بررسی که در پارک ملی و پناهگاه حیاتوحش قامیشلو انجام گرفت، نشان داده شد که شدت گردشگری، شیب زمین، شوری خاک، عمق خاک و درصد ماده آلی خاک به ترتیب بیشترین تأثیر را بر کاهش تاج پوشش گیاهی منطقه نشان میدهند (جهانی و صفاریها، 2020: 14). همچنین نتیجه بررسی وانگ[9] و همکاران (2020) در ذخیرهگاه میراث جهانی وولینگویان، نشان داد که با افزایش میزان سفر گردشگران، تنوع گونههای گیاهی و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک کاهش مییابد. گلیچی و همکاران (1390)، نشان دادند که فشار زیاد توریسم موجب اثر معنیداری بر کاهش تعداد گونههای گیاهی، کاهش تنوع، افزایش یکنواختی و کاهش غنا پوشش گیاهی میباشد.
بهطورکلی نتایج مقایسه میانگینها در این پژوهش حاکی از آن است که مناطق که تخریب پوشش گیاهی با سوزاندن گیاهان و شکستن شاخ و برگ آنها ایجاد شده همچنین مواد آلی در لایه سطحی خاک کاهش یافته است، جز مناطق پرفشار گردشگر است. مناطق دارای سواحل بالاآمده در تالاب بین المللی شیدور، به دلیل صخره ای بودن و بالاآمدگی سواحل و عدم اسکان گردشگر، پوشش گیاهی و خاک سطحی آن حفظ شده و از بالاترین پایداری به لحاظ ذخایر پوشش گیاهی برخوردار بود. افزایش فعالیتهای تفرجی و گردشگری، بهشدت منطقه را دچار بحران و تخریب نموده و موجب برهم خوردن پایداری اکولوژیکی در منطقه با فشار زیاد گردشگری شده است. گردشگری و تفرج با شدت متوسط اثرات زیانبار و تخریب کمتری در پی داشته که میتوان با برنامه ریزی اصولی مانند کنترل ورود گردشگر به جزیره مطابق ظرفیت برد گردشگر محیطبان برای حفاظت منطقه، این تخریبهای اندک را هم تقلیل داد. با افزایش شدت فعالیتهای تفرجی و گردشگری شاخصهای درصد پوشش گیاهی، تراکم در هکتار و ارتفاع گونههای گیاهی بهصورت معنیداری کاهش یافت؛ بههرحال موضوع قابل ذکر و مهم این است که فعالیتهای تفرجی و گردشگری بهصورت کنترل نشده و با شدت زیاد، تخریب گسترده اکوسیستم جزیره شیدور، را به دنبال خواهد داشت، که در آن صورت نمیتوان بهآسانی آن را احیا و به حالت اول برگرداند. پیشنهاد می گردد ظرفیت برد جزیره شیدور برای بازدید گردشگران رعایت شده و با توجه به استراتژیک بودن و شرایط ویژه جزیره از جزایر همجوار مانند جزیره لاوان برای شب مانی گردشگران استفاده و بدین ترتیب از تخریب اکوسیستم و ذخایر بیوتوریسمی آن جلوگیری نمود.
[1] Whitecotton
[2] Andres- Abella
[3] Turton
[4] Pariente
[5] Zhevelev
[6] Sarah
[7] Rusterholz
[8] Rusterholz
[9] Wang
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The Shidvar International Wetland is one of the most important wildlife shelters in the Persian Gulf, which has recently attracted many tourists. The research was conducted in order to evaluate the sustainability of ecotourism on the shores of Shidvar Island. Three representative areas were selected due to the existence of recreational and natural facilities. After selecting the sample plots, 8 transects were created in each representative area in order to investigate the vegetation. The number of plots in each sample piece was 80 for each type. The investigation of the vegetation factors was carried out using a random systematic method. The results showed that the three studied regions differed among soil factors only in organic carbon at the 95% probability level. In terms of habitat parameters, four parameters are percentage of vegetation cover, percentage of bare soil, percentage of debris, and percentage of stones and pebbles, and in terms of vegetation parameters, four parameters are height, abundance, percentage of total cover and density of vegetation in the area without tourist pressure at the probability level. 99 percent had a statistically significant difference with the other two regions. The comparison of the averages of the parameters of height, density, percentage of cover, percentage of composition and percentage of abundance measured in three tourist areas in the studied species also formed three statistical groups in most of the factors. The findings showed that the areas where the destruction of vegetation was caused by burning plants and breaking their foliage, as well as the organic matter in the surface layer of the soil was reduced, are among the areas with high tourist pressure and the least sustainable ecotourism. The areas with raised shores in Shidvar, due to the rocky and raised shores and the lack of tourist accommodation had the highest stability.
کلیدواژهها [English]
تالاب بینالمللی جزیره مرجانی شیدور از مهمترین پناهگاههای حیات وحش در خلیجفارس است که اخیرا مورد توجه فعالیتهای توریستی بیشتری قرار گرفته است. تحقیق حاضر بهمنظور ارزیابی پایداری اکوتوریسم در سواحل جزیره شیدور انجام شد. سه منطقه معرف، با توجه به وجود امکانات تفریحی و طبیعی مناطق ناپایدار با فشار گردشگری شدید، پایداری متوسط و پایداری کم یا بدون فشار گردشگر انتخاب شد. سپس به منظور بررسی پوشش گیاهی شامل ارتفاع، تراکم، درصد پوشش، درصد ترکیب و درصد فراوانی در هر منطقه معرف، تعداد 8 عدد ترانسکت ایجاد گردید. روی هر ترانسکت تعداد 10 عدد پلات، در نظر گرفته شد. تعداد پلات در هر منطقه معرف 80 عدد بود. بدین صورت بررسی فاکتورهای پوشش گیاهی به روش سیستماتیک تصادفی انجام گرفت. نتایج بررسی عوامل اندازهگیری شده خاک، نشان داد که سه منطقه مورد بررسی فقط در میزان کربن آلی در سطح احتمال 95 درصد با هم اختلاف داشتند. میزان ارتفاع، تراکم، درصد پوشش، درصد ترکیب و درصد فراوانی گونههای مورد بررسی در سه منطقه گردشگری اختلاف معنیدار آماری نشان داد. یافته ها نشان داد درصد پوشش گیاهی در منطقه بدون فشار گردشگران 6/91 درصد بود، در مناطق با فشار متوسط گردشگران (3/72 درصد) و با فشار زیاد گردشگران (6/62 درصد) به ترتیب 3/19 و 7/28 درصد کاهش نشان دادند. یافته ها نشان داد در مناطقی که تخریب پوشش گیاهی ایجاد شده همچنین مواد آلی در لایه سطحی خاک کاهش یافته است، جز مناطق پرفشار گردشگر و کمترین پایداری اکوتوریستی است. مناطق دارای سواحل بالا آمده در تالاب بین المللی شیدور، به دلیل صخره ای بودن و بالاآمدگی سواحل و عدم اسکان گردشگر، پوشش گیاهی و خاک سطحی آن حفظ شده و از کمترین تخریب توسط گردشگر برخوردار بود.