برنامه ریزی روستایی
سیدحسن مطیعی لنگرودی؛ محمدرضا رضوانی؛ سیدمرتضی نوربخش؛ محمد اکبرپور
دوره 19، شماره 52 ، تیر 1394، ، صفحه 303-322
چکیده
مهاجرت از روستا به شهر همواره وجود داشته و دارد و این از پویایی جامعه حکایت دارد. موضوع مهاجرتهای روستایی- شهری همواره مورد توجه اندیشمندان علوم مختلف است. اما مهاجرت بیرویه و تخلیه روستاها از نیروی کارامد امروزه یکی از نارساییهای اجتماعی- اقتصادی جامعه روستایی کشورمان است. ادبیات توسعه در کشورهای در حال توسعه نشان میدهد که ...
بیشتر
مهاجرت از روستا به شهر همواره وجود داشته و دارد و این از پویایی جامعه حکایت دارد. موضوع مهاجرتهای روستایی- شهری همواره مورد توجه اندیشمندان علوم مختلف است. اما مهاجرت بیرویه و تخلیه روستاها از نیروی کارامد امروزه یکی از نارساییهای اجتماعی- اقتصادی جامعه روستایی کشورمان است. ادبیات توسعه در کشورهای در حال توسعه نشان میدهد که مهاجرتهای روستا- شهری تأثیرات منفی بسیاری بر ناحیه مبدأ و مقصد نهاده است. هرچند در طی دهههای گذشته تلاشهای بسیاری در جهت شناخت این پیامدها و یافتن راهکارهایی جهت کاهش این معضل صورت گرفته است با این حال این تلاشها بهدلیل فقدان دیدگاه راهبردی و یکپارچه چندان با موفقیت همراه نبوده است. در دیدگاه راهبردی با تأکید بر توسعه پایدار یکی از راههای ماندگاری جمعیت در روستاها پایدار نمودن کیفیت زندگی روستاییان شامل دستیابی به برابری و حفظ تنوع فرهنگی، افزایش حس جمعی و شهروندی، دستیابی به کیفیت و بهتر نمودن کیفیت زندگی و هر نوع تغییر در فعالیتهای اقتصادی که موجب ارتقاء و بهکرد کیفیت زندگی شود معرفی شده است.در این مقاله با استفاده از تکنیک SWOT نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصتها و تهدیدهای خارج از عرصه سکونتگاههای روستایی دهستان سلوک بخش مرکزی شهرستان هشترود بادید یکپارچه تبیین گردیده و اقدامات راهبردی جهت حل مسائل مربوط به ماندگاری جمعیت در روستاهای مورد مطالعه ارائه شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف و ماهیت بر روش تحقیق توصیفی - تحلیلی استوار است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که با آگاهی از جنبههای داخلی (قوتها و ضعفها) و خارجی (فرصتها و تهدیدها) راهبرد تهاجمی موثرترین راهکار پیش روی منطقه جهت ماندگاری جمعیت در مناطق روستایی است.
سیدحسن مطیعی لنگرودی؛ مجتبی قدیری معصوم؛ حافظ اسکندری چوبقلو؛ علی طورانی؛ حمیده خسروی مهر
دوره 19، شماره 51 ، فروردین 1394، ، صفحه 311-339
چکیده
مخاطرات طبیعی بهعنوان بخشی از واقعیتهای گریزناپذیر محسوب میشوند که عمدتاً کنترل وقوع آنها خارج از عهده بشر است، مدیریت بلایای طبیعی بهویژه سیلاب، مجموعه اقداماتی است که قبل از وقوع، در حین وقوع و بعد از وقوع بلایا برای کاهش هر چه بیشتر آثار و عوارض آنها انجام میگیرد. در این میان پدیده سیل یکی از حوادث پیشبینی ...
بیشتر
مخاطرات طبیعی بهعنوان بخشی از واقعیتهای گریزناپذیر محسوب میشوند که عمدتاً کنترل وقوع آنها خارج از عهده بشر است، مدیریت بلایای طبیعی بهویژه سیلاب، مجموعه اقداماتی است که قبل از وقوع، در حین وقوع و بعد از وقوع بلایا برای کاهش هر چه بیشتر آثار و عوارض آنها انجام میگیرد. در این میان پدیده سیل یکی از حوادث پیشبینی نشده و ویرانگر در مناطق روستایی کشور محسوب میشود. در روستاهای منطقه مورد مطالعه (حوضه رودخانه زنگمار) نیز که معیشت و فعالیت ساکنان آن دائماً تحت تأثیر سیل میباشد، خسارات بسیاری را از نظر جانی و مالی برای روستاییان ایجاد مینماید. هدف این تحقیق، شناسایی زمینههای کاهش آثار مخاطرات طبیعی بهویژه سیل در نواحی روستایی بهصورت مشارکتی و ارائه پیشنهادهایی برای کاهش آثار سیل در نواحی روستایی از طریق مشارکت مردم محلی مـیباشد. در این پـژوهش برای کسب دادههای موردنیاز، از دو شیوه کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه و مشاهده) استفاده شده است. برای پوشش دادن کل حوضه رودخانه زنگمار از میان روستاها که در سه طبقه با آسیبپذیری بالا، متوسط و کم که مجموعا 63 روستا بودند، 21 روستا بهصورت تصادفی انتخاب شدند و در مرحله بعد با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 292 نفر از سرپرست خانوار بهعنوان نمونه مشخص گردید. از بین گروه مسئولان نیز 50 نفر از 5 سازمان مرتبط با امور سیل روستاها بهعنوان نمونه انتخاب و پرسشنامهها توسط آنها تکمیل گردید. دادههای جمع آوری شده با استفاده از نرمافزار spss مورد آنالیز شده است. نتایج حاصل از آزمون پیرسون بیانگر آن است که بین نوع نگرش مشارکتی روستاییان با کاهش مخاطرات سیل رابطه معناداری وجود دارد. برای شناسایی ابعاد و متغیرهای موثر در مدیریت سیل از دیدگاه نمونهها از آزمون T- تکنمونهای و تحلیل واریانس استفاده شده که نتایج بهدست آمده از این آزمون بیانگر وجود تفاوت در اهمیت بسترها و عوامل زمینهساز در مدیریت مشارکتی و کاهش مخاطرات ناشی از سیل از نظر مسئولان و مردم روستایی میباشد. بهگونهای که از دیدگاه مسئولان بسترها و زمینههای اجتماعی در اولویت اول و بسترها و زمینههای اقتصادی و زیرساختی در رتبه دوم و سوم جای میگیرند. اما از دیدگاه مردم روستایی، بسترها و زمینههای اجتماعی در اولویت اول قرار دارند ولی جایگاه بسترها و زمینههای زیرساختی با اقتصادی عوض شده است همچنین در همه ابعاد مشارکت هر دو گروه روستاییان و مسئولان اعتقاد به مشارکت در دوره قبل از وقوع سیل دارند که این مطلب نشاندهنده اهمیت پیشگیری و مدیریت ریسک در مقابله با سیلاب است.