ژئوتوریسم، اکوتوریسم و گردشگری
محمد تقی رهنمایی؛ اسماعیل علی اکبری؛ اسماعیل صفرعلی زاده
چکیده
گردشگری بهعنوان بزرگترین تحرک اجتماعی با پیامدهای فرهنگی، اقتصادی و فضایی متعددی همراه است. بدین جهت، اثربخش کردن هرچه بیشتر توسعه گردشگری و ارتقاء پیامدهای مثبت آن، نیازمند شناخت و توجه ویژه به توانمندسازی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی توسعه گردشگری استان آذربایجان غربی است. این مطالعه از نظر ماهیت ...
بیشتر
گردشگری بهعنوان بزرگترین تحرک اجتماعی با پیامدهای فرهنگی، اقتصادی و فضایی متعددی همراه است. بدین جهت، اثربخش کردن هرچه بیشتر توسعه گردشگری و ارتقاء پیامدهای مثبت آن، نیازمند شناخت و توجه ویژه به توانمندسازی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی توسعه گردشگری استان آذربایجان غربی است. این مطالعه از نظر ماهیت «توصیفی- تحلیلی» و از نظر هدف «کاربردی» است و در راستای پاسخ به این سوال است که: آیا توانمندسازی مؤلفههای «جوامع محلی (از بعد مشارکت)، نیروی انسانی (تصمیمگیران و برنامهریزان) و رقابتپذیری مقاصد گردشگری» در توانمندسازی توسعة گردشگری استان آذربایجان غربی مؤثر است؟ جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش، کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجان غربی است که بهعلت گستردگی محدوده پژوهش و عدم اطلاع دقیق از تعداد افراد جامعه مورد مطالعه، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای و تصادفی مجموعاً 100 نفر بهعنوان نمونه تعیین و انتخاب گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از شیوههای آمار توصیفی و همچنین در بخش آمار استنباطی جهت آزمون فرضیات پژوهش، از آزمون کای اسکوار (کی دو) استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که مؤلفههای توانمندسازی جوامع محلی (از بعد مشارکت)، نیروی انسانی (تصمیمگیران و برنامهریزان) و رقابتپذیری مقاصد گردشگری با توانمندسازی توسعة گردشگری استان رابطة معناداری دارند و از بین آنها، مؤلفه «توانمندسازی نیروی انسانی(تصمیمگیران و برنامهریزان)»، بیشترین تأثیر را بر توسعه گردشگری استان آذربایجان غربی دارد.
ژئومورفولوژی
اسماعیل علی اکبری؛ نفیسه السادات میرایی
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، ، صفحه 211-233
چکیده
میانبافت شهری با لرزهخیزی و آسیبشناسی لرزهای، پیوندهای تنگاتنگی وجود دارد. بافت، نه تنها بهواسطه خصوصیات کالبدی، بلکه از طریق مولفههای غیرکالبدی (کارکردی)، در کنشی مکانمند، از قابلیت لرزهخیزی زمین متأثر شده و بر آن تأثیر میگذارد. این مقاله میکوشد، با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از دادههای اسنادی و هشت شاخص ...
بیشتر
میانبافت شهری با لرزهخیزی و آسیبشناسی لرزهای، پیوندهای تنگاتنگی وجود دارد. بافت، نه تنها بهواسطه خصوصیات کالبدی، بلکه از طریق مولفههای غیرکالبدی (کارکردی)، در کنشی مکانمند، از قابلیت لرزهخیزی زمین متأثر شده و بر آن تأثیر میگذارد. این مقاله میکوشد، با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از دادههای اسنادی و هشت شاخص (فاصله از گسل،کیفیت بنا، تراکم ساختمانی، تراکم جمعیت، درجه محصوریت، کاربری زمین، سطح سرویس ترافیک و فاصله از مراکز درمانی) که در مدل تحلیل سلسلهمراتبی معکوس (IHWP) تحلیل شدهاند، سطوح و پهنههای آسیبپذیری لرزهای را در بافت شهرک ولیعصر تبریز شناسایی نماید. یافتهها نشان میدهد 54 درصد بافت شهرک در پهنه آسیبپذیری لرزهای قرار دارد. تراکم ساختمانی بالا، کمبود فضای سبز و باز، درجه محصوریت بالا و وجود کاربری تجاری، مشخصههای اصلی بافت، در پهنه آسیبپذیر و ریزپهنههای آن است. الگوی توزیع بافت و پهنههای آسیبپذیر، با موقعیت شریانهای اصلی (مخابرات، ولیعصر، شریعتی، اوحدی، معلم، فروغی، تختی، پرویناعتصامی، عارف، زند و جوانمهر)، بهویژه معابر فرعی (8-10متری) منتهی به این شریانها و کاربری غالب تجاری در بخش مرکزی (فلکه بزرگ و فلکه بازار) منطبق است. الگوی فضایی پهنهبندی لرزهای، جهتی شرقی غربی و مرکز پیرامون دارد. این الگو ضمن شکل دادن به جهت و شدت تغییرات آسیبپذیری، الگوی کلان آسیبشناسی و پهنهبندی لرزهای شهرک را در دو بخش بهوجود آورده است. نیمه شرقی، پهنهای است با ضریب خطر و آسیبپذیری پایین که پایدارترین بافتهای شهرک را در خود دارد. اما، نیمه غربی بیانگر ناپایداری لرزهای و آسیبپذیری زیاد و خیلی زیاد است. بخش مرکزی شهرک،کانون فضایی شدت لرزهای این پهنهها است.