برنامه ریزی روستایی
احمد حجاریان
چکیده
در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون، بسترهای توسعه مشاغل خانگی روستایی شناسایی شدند. اطلاعات بر اساس مصاحبههای نیمه ساخت یافته و مطالعه منابع و اسناد جمع آوری شدهاند. یافتهها نشان میدهد از میان 126 کد باز 34 مفهوم پایهای شناسایی شد که در 11 دسته مضامین سازمان دهنده قابل تقسیم بندی هستند. . این مفاهیم در 11 دسته شامل: عوامل ...
بیشتر
در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون، بسترهای توسعه مشاغل خانگی روستایی شناسایی شدند. اطلاعات بر اساس مصاحبههای نیمه ساخت یافته و مطالعه منابع و اسناد جمع آوری شدهاند. یافتهها نشان میدهد از میان 126 کد باز 34 مفهوم پایهای شناسایی شد که در 11 دسته مضامین سازمان دهنده قابل تقسیم بندی هستند. . این مفاهیم در 11 دسته شامل: عوامل انگیزشی، ساختاری و زیربنایی، بازاریابی، سیاستگذاری، آموزشی و ترویجی، مدیریتی، مشارکت، منابع مالی و اعتباری، نظام اطلاعاتی، نگرشی و حمایتی به عنوان مضامین سازمان دهنده موضوع پژوهش تقسیم بندی شدند. نتایج تحلیل ها حاکی از این است که باید به مشارکت اعضا ، توانمند سازی ذینفعان، تغییر نگرش روستاییان، ارتقا منابع اعتباری و مالی روستاییان، بهبود زیرساختها و سیاستگذاری جامع و کامل در جهت توسعه مشاغل خانگی توجه نمود.اشتغال و بیکاری که از موضوعات بسیار مهمی در نواحی روستایی می باشد از طریق مشاغل خانگی و توسعه آن می تواند به طور کلی حل گردد.
میر ستار صدرموسوی؛ حسین کریم زاده؛ محسن آقایاری هیر؛ عقیل خالقی
چکیده
توسعه و عمران روستایی دارای جایگاه متفاوت در برنامههای توسعه ( قبل و پس از انقلاب اسلامی) بوده و لذا جوامع روستایی، اغلب از آسیبهای برنامهریزی توسعه متأثر بوده که شهرستان ورزقان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و بر همین اساس، تحقیق حاضر به تحلیل ترکیبی موانع اثربخشی برنامههای توسعه روستایی و آسیبشناسی آن پرداخته است. جامعه آماری ...
بیشتر
توسعه و عمران روستایی دارای جایگاه متفاوت در برنامههای توسعه ( قبل و پس از انقلاب اسلامی) بوده و لذا جوامع روستایی، اغلب از آسیبهای برنامهریزی توسعه متأثر بوده که شهرستان ورزقان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و بر همین اساس، تحقیق حاضر به تحلیل ترکیبی موانع اثربخشی برنامههای توسعه روستایی و آسیبشناسی آن پرداخته است. جامعه آماری شامل کارشناسان محلی است که در بخش کمی از پرسشنامه محققساخته (برای 132 نفر پاسخگو) و در بخش کیفی از مشاهده و مصاحبه نیمهساختاریافته (51 نفر مصاحبهشونده در دو مرحله) استفاده شده است. نتایج کمی نشان میدهد «ضعف ساختار اطلاعاتی، نظام آماری و اطلاعاتی نامناسب» در پیشنیازهای برنامه توسعه؛ «مشارکت نگرفتن ذینفعان در برنامههای توسعه» در تدوین برنامههای توسعه؛ «کلی و تفسیر بردار بودن برخی مواد و تفصیلی بودن افراطی برخی» در محتوای برنامه توسعه؛ و «ابهامات در نحوه ارائه گزارشها» در اجرای برنامه توسعه از مهمترین موانع اثربخشی برنامههای توسعه در محدوده موردمطالعه میباشند؛ همچنین نتایج کیفی نشان میدهد: کاهش و افزایش قیمتها، عدم هماهنگی بین دستگاهها، متفاوت بودن تصمیمات دولتها، چشمپوشی از ظرفیتهای منطقه، ضعف سیستم اداری، چشمپوشی از دانش، اطلاعات و تجربه و بهخصوص خواستهای ذینفعان، توجه نکردن به توسعه پایدار روستایی، عدم توجه به کشاورزی خردهمالکان، استفاده از امکانات منطقه به سود مناطق مرکزی، تخریب منابع و معادن منطقه به نفع بالادست و عدم توجه به آینده منطقه و توجه بیشتر به شهر، توجه ناکافی به روستاها و مناطق محروم و دورافتاده، نقش متفاوت نمایندگان مجلس در همراهی با دولت و استفاده از نیروهای غیربومی در کارهای عمرانی از شرایط علی هستند که راهبردهای: به مشارکت گرفتن روستاییان در تعیین سرنوشت خویش، تعریف تفکری صحیح درباره روستا، تعریف استراتژی مشخص در زمینه توسعه روستایی، تعریف مدیریت واحد روستایی و اتخاذ روند پایین به بالا را طلب میکند. مقایسه نتایج هر دو روش کمی و کیفی نشاندهنده نتایج مشترک کمی و کیفی از دید کارشناسان محلی و افراد مطلع محلی میباشد.
ژئوتوریسم، اکوتوریسم و گردشگری
محمد تقی رهنمایی؛ اسماعیل علی اکبری؛ اسماعیل صفرعلی زاده
چکیده
گردشگری بهعنوان بزرگترین تحرک اجتماعی با پیامدهای فرهنگی، اقتصادی و فضایی متعددی همراه است. بدین جهت، اثربخش کردن هرچه بیشتر توسعه گردشگری و ارتقاء پیامدهای مثبت آن، نیازمند شناخت و توجه ویژه به توانمندسازی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی توسعه گردشگری استان آذربایجان غربی است. این مطالعه از نظر ماهیت ...
بیشتر
گردشگری بهعنوان بزرگترین تحرک اجتماعی با پیامدهای فرهنگی، اقتصادی و فضایی متعددی همراه است. بدین جهت، اثربخش کردن هرچه بیشتر توسعه گردشگری و ارتقاء پیامدهای مثبت آن، نیازمند شناخت و توجه ویژه به توانمندسازی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی توسعه گردشگری استان آذربایجان غربی است. این مطالعه از نظر ماهیت «توصیفی- تحلیلی» و از نظر هدف «کاربردی» است و در راستای پاسخ به این سوال است که: آیا توانمندسازی مؤلفههای «جوامع محلی (از بعد مشارکت)، نیروی انسانی (تصمیمگیران و برنامهریزان) و رقابتپذیری مقاصد گردشگری» در توانمندسازی توسعة گردشگری استان آذربایجان غربی مؤثر است؟ جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش، کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجان غربی است که بهعلت گستردگی محدوده پژوهش و عدم اطلاع دقیق از تعداد افراد جامعه مورد مطالعه، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای و تصادفی مجموعاً 100 نفر بهعنوان نمونه تعیین و انتخاب گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از شیوههای آمار توصیفی و همچنین در بخش آمار استنباطی جهت آزمون فرضیات پژوهش، از آزمون کای اسکوار (کی دو) استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که مؤلفههای توانمندسازی جوامع محلی (از بعد مشارکت)، نیروی انسانی (تصمیمگیران و برنامهریزان) و رقابتپذیری مقاصد گردشگری با توانمندسازی توسعة گردشگری استان رابطة معناداری دارند و از بین آنها، مؤلفه «توانمندسازی نیروی انسانی(تصمیمگیران و برنامهریزان)»، بیشترین تأثیر را بر توسعه گردشگری استان آذربایجان غربی دارد.
سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور
اصغر ضرابی؛ رسول بابانسب؛ علیرضا رحیمی چم چانی؛ جبار علیزاده اصل
چکیده
فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)[1] به عنوان پارادایم جدید حاکم بر توسعه، با اثرگذاری بر نحوه تفکر و عمل و تغییر الگوهای کار و زندگی، محوریت تمامی جنبههای تحول و پیشرفت قرار گرفته و در واقع هم علت توسعه و هم نشان توسعهیافتگی محسوب میشود. با توجه به رشد روزافزون منفعتهای اتخاذ این فناوری جهت پیشبرد اهداف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ...
بیشتر
فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)[1] به عنوان پارادایم جدید حاکم بر توسعه، با اثرگذاری بر نحوه تفکر و عمل و تغییر الگوهای کار و زندگی، محوریت تمامی جنبههای تحول و پیشرفت قرار گرفته و در واقع هم علت توسعه و هم نشان توسعهیافتگی محسوب میشود. با توجه به رشد روزافزون منفعتهای اتخاذ این فناوری جهت پیشبرد اهداف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و نیل به توسعه پایدار، تدوین و تبعیت از استراتژیها و رویکردهای مناسب جهت بهکارگیری ICT در کشور ما نیز یک الزام است. در این میان با توجه به نقش بنیادی فناوری اطلاعات و ارتباطات در دستیابی به توسـعه پایدار و با علم بـه اینکه شـکاف دیجیتال میان مناطق، عدالت فـضایی و جغرافیایی را تحتالشعاع قرار داده و توسعه نامتعادل مناطق کشور را دامن میزند؛ لذا هر طرح و برنامهای در زمینه توسعه ICT، باید بر اساس مطالعه و شناخت وضع موجود فناوری اطلاعات و ارتباطات در مناطق و در جهت حذف و یا کاهش شکاف دیجیتال صورت گیرد. در این پژوهش با بهرهگیری از 40 شاخص و استفاده از نرمافزارها و مدلهای کمی نظیر GIS، SPSS، TOPSIS، ضریب پراکندگی، تکنیک وزندهی رتبهای، روش بیمقیاس کردن خطی، همبستگی پیرسون و ... به مطالعه توسعهیافتگی استانهای کشور از لحاظ شاخصهای ICT پرداخته و آنها را از این منظر رتبهبندی و سطحبندی کرده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که استانهای کشور از نظر شاخصهای فناوری اطلاعات و ارتباطات وضعیت مطلوبی ندارند و استان تهران بهعنوان رتبه اول از این منظر در سطح نیمهتوسعهیافته قرار دارد. میان استانهای کشور از لحاظ توسعهیافتگی فناوری اطلاعات و ارتباطات، تا حدودی عدم تعادل و ناهمگونی یا بهعبارتی دیگر شکاف دیجیتال وجود دارد؛ بهطوری که استان دارای رتبه اول (تهران) نسبت به استان دارای رتبه آخر (خراسان شمالی) بیش از دو و نیم برابر و در مجموع استانهای سطح اول نسبت به استانهای سطح پنجم نزدیک به دو برابر توسعهیافتهتر است. همچنین توسعهیافتگی ICT با میزان جمعیت و بهخصوص درصد شهرنشینی رابطه مستقیم داشته؛ بدین معنی که، در مجموع بیشتر امکانات و استفاده از ICT در استانهایی متمرکز است که جمعیت و درصد شهرنشینی بیشتری دارند. در نهایت بهمنظور حذف و یا کاهش شکاف دیجیتال و ایجاد تعادل در زمینه توسعه در درازمدت، استانهای کشور جهت توسعه ICT اولویتبندی شدهاند [1]- Information and Communication Technology
هادی حکیمی؛ محمدرضا پورمحمدی؛ اکبر پرهیزکار؛ ابوالفضل مشکینی؛ مهدی پورطاهری
دوره 17، شماره 46 ، بهمن 1392، ، صفحه 25-45
چکیده
سـکونتگاههای غیررسمی به عنوان شهرهای سایه بـعد از شروع انـقلاب صنعتی و بوجود آمدن بازتوزیع جغرافیایی جمعیت در اروپا شکل گرفت سپس آرام آرام در کشورهای در حال توسعه پس از شروع فرآیند صنعتی شدن و نوسازی به عنوان ویژگی اصلی اکثر شهرهای چنین کشورهایی نمود پیدا کرد اما این پدیده در کشورهای اروپایی به عنوان یک پدیده میرنده عمل نموده ...
بیشتر
سـکونتگاههای غیررسمی به عنوان شهرهای سایه بـعد از شروع انـقلاب صنعتی و بوجود آمدن بازتوزیع جغرافیایی جمعیت در اروپا شکل گرفت سپس آرام آرام در کشورهای در حال توسعه پس از شروع فرآیند صنعتی شدن و نوسازی به عنوان ویژگی اصلی اکثر شهرهای چنین کشورهایی نمود پیدا کرد اما این پدیده در کشورهای اروپایی به عنوان یک پدیده میرنده عمل نموده و در طی زمان و در بستر مکان در بطن شهرها حل شدند؛ بهطوری که دیگر این پدیده منحصر به شهرهای جهان در حال توسعه میباشد. چرا که حتی شهرهای کشورهای در حال توسعهای همچون کشور ما نیز دچار این پدیدهاند. شهر خوی نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد. در همین راستا هدف اساسی پژوهش حاضر شناخت وجود رابطه بین توسعهیافتـگی و افزایش مهاجرت و تعداد ساکنان سکونتگاههای غیررسمی بوده و بر همین اساس فرضیه پژوهش هم این میباشد که بین افزایش توسعهیافتگی شهری و روستایی و افزایش تعداد ساکنان سکونتگاههای غیررسمی شهر خوی رابطهای معنیداری وجود دارد. تحقیق حاضر از نوع پیمایشی تبیینی یا تحلیلی بهشمار میرود. مانند اغلب تحقیقات پیمایشی تحقیق حاضر بر روی یک نـمونه محدود متمرکز شده و روش نمونهگیری، روش طبقهبندی احتمالی میباشد. به عبارتی تمام سکونتگاههای غیررسمی شهر خوی در چهار جهت جغرافیایی (شمال، جنوب، غرب و شرق) طبقهبندی شدند و از میان آنها چهار محله به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. یافتههای پژوهش تاییدکننده این امر میباشد که برخلاف انتظارات اغلب پژوهشگران این حوزه با افزایش سطح توسعه مناطق شهری و روستایی تعداد مهاجران روستا- شهری و بالطبع تعداد ساکنان سکونتگاههای غیررسمی افزایش مییابد.
اصغر ضرابی؛ اعظم صفرآبادی
دوره 17، شماره 46 ، بهمن 1392، ، صفحه 147-170
چکیده
اکوتوریسم یا طبیعت گردی یکی از شاخههای گردشگری است که مبتنی بر جاذبههای طبیعی است. شـناسایی مناطق مستعد طبیعتگردی و بـرنامهریزی برای این مناطق، بهمنظور جذب علاقهمندان و ایجاد امکانات زیربنایی برای آنها از جمله راهکارهای توسعه صنعت اکوتوریسم است. شهر کرمانشاه جزو مناطق دارای قابلیتهای طبیعت گردی بالا و همچنین ...
بیشتر
اکوتوریسم یا طبیعت گردی یکی از شاخههای گردشگری است که مبتنی بر جاذبههای طبیعی است. شـناسایی مناطق مستعد طبیعتگردی و بـرنامهریزی برای این مناطق، بهمنظور جذب علاقهمندان و ایجاد امکانات زیربنایی برای آنها از جمله راهکارهای توسعه صنعت اکوتوریسم است. شهر کرمانشاه جزو مناطق دارای قابلیتهای طبیعت گردی بالا و همچنین برخوردار از جاذبههای فرهنگی و تاریخی غنی در زمینه گردشگری است، در این پژوهش سعی شده است تا چالشها و فرصتهای طبیعتگردی این شهر با استفاده از مدل راهبردیSWOT ارزیابی شود و راهکارهای مناسب برای دستیابی به اکوتوریسم پایدار منطقه ارائه گردد. نوع پژوهش کاربردی- توسعهای است و با روش توصیفی- تحلیلی به جمعآوری اطلاعات اسنادی، کتابخانهای و پرسشنامهای اقدام شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشاندهنده آن است که؛ طبیعت بکر و توان اکوتوریستی بالا با امتیاز وزنی 45/0 و آب و هوای متنوع با امتیاز وزنی 32/0 مهمترین نقاط قوت، عدم معرفی صحیح جاذبهها با امتیاز وزنی 32/0 مهمترین نقطه ضعف، اشتغالزایی با امتیاز وزنی 36/0 و سازماندهی مدیریت بازدیدها با امتیاز وزنی 28/0 مهمترین فرصتها و نداشتن برنامههای اصولی و از پیش مطالعه شده با امتیاز وزنی 40/0 مهمترین تهدید توسعه پایدار اکوتوریسم منطقه به حساب میآیند.