ژئوتوریسم، اکوتوریسم و گردشگری
حسین عزیزی؛ محمد رضا رضایی؛ حسن اروجی
چکیده
امروزه گردشگری بزرگترین و متنوعترین صنعت دنیا محسوب میشود که به مثابه منبع اصلی درآمد و اشتغال، نقش مهمی در رشد اقتصادی کشورها دارد. سوانح و بحرانها نقش بازدارندگی توسعه گردشگری را بازی میکنند. در این بین اپیدمیها به این خاطر که معمولاً فراتر از مقیاس محلی کشورها را متأثر میکنند از سایر بحرانها متمایز میباشد. استراتژی ...
بیشتر
امروزه گردشگری بزرگترین و متنوعترین صنعت دنیا محسوب میشود که به مثابه منبع اصلی درآمد و اشتغال، نقش مهمی در رشد اقتصادی کشورها دارد. سوانح و بحرانها نقش بازدارندگی توسعه گردشگری را بازی میکنند. در این بین اپیدمیها به این خاطر که معمولاً فراتر از مقیاس محلی کشورها را متأثر میکنند از سایر بحرانها متمایز میباشد. استراتژی تابآوری جهت بازیابی سریع مقاصد تحت تأثیر بحران معرفی شده است. بنابراین ضرورت انجام پژوهشی با هدف بررسی نقش تابآوری در بحران اپیدمی در شهرهای گردشگری ایجاب مینماید. روش تحقیق حاضر از نظر ماهیت تحلیلی-توصیفی میباشد و از نوع پیمایشی از طریق تکمیل پرسشنامه انجام شده است. در ابتدا برای مشخص کردن عوامل مؤثر بر تابآوری گردشگری شهر مورد مطالعه (شیراز) در زمان بحران اپیدمی، از مدل تحلیل مسیر استفاده شد. از همین رو و با توجه به تعداد معیارهای تحقیق، آزمون رگرسیون چندگانه اجرا شد که ابتدا اثرات مستقیم مدنظر قرار گرفته شد. اثرات ابعاد تابآوری(اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، زیرساختی و نهادی-مدیریتی) به عنوان متغیر مستقل بر گردشگری شیراز به عنوان متغیر وابسته محاسبه گردید. در مراحل بعدی اثرات غیرمستقیم در نظر گرفته شد. در مرحله اثرات مستقیم معلوم شد که معیارهای تحقیق 71 % از واریانس بحران اپیدمی را تبیین میکنندو اینکه تمام شاخصهای تحقیق بر متغیر وابسته تأثیر معناداری دارند و بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته رابطه خطی معناداری در سطح 95 درصد وجود دارد. در این خصوص بیشترین تأثیر مستقیم مربوط به شاخص اجتماعی-فرهنگی و بیشترین تأثیر غیرمستقیم متعلق به شاخص اقتصادی است. در مجموع شاخص فرهنگی-اجتماعی بیشترین ضریب همبستگی را در بین شاخصهایتابآوری داراست که نشانگر تأثیرگذارترین شاخص بر بحران اپیدمی در گردشگری شهر شیراز است. شاخص اقتصادی در درجه دوم قرار دارد. در نهایت شاخصهای زیرساخت و نهادی-سازمانی با فاصلههای کم در رتبههای بعدی قرار میگیرند.
سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور
کرامت الله زیاری؛ حسین ایرجی
چکیده
امروزه در سطح جهان ، 55٪ از جمعیت در مناطق شهری زندگی میکنند و پیشبینی میشود تا سال 2045 تعداد افرادی که در شهرها زندگی میکنند به 6 میلیارد افزایش مییابد. طی 6 دهه گذشته روند شهرنشینی در ایران روندی صعودی بوده است چرا که در طول زمان شهر ها به لحاظ اقتصادی، اجتماعی به صورت پدیده های جاذب درآمده اند. شهر شیراز به عنوان مرکز استان فارس ...
بیشتر
امروزه در سطح جهان ، 55٪ از جمعیت در مناطق شهری زندگی میکنند و پیشبینی میشود تا سال 2045 تعداد افرادی که در شهرها زندگی میکنند به 6 میلیارد افزایش مییابد. طی 6 دهه گذشته روند شهرنشینی در ایران روندی صعودی بوده است چرا که در طول زمان شهر ها به لحاظ اقتصادی، اجتماعی به صورت پدیده های جاذب درآمده اند. شهر شیراز به عنوان مرکز استان فارس تا پیش از دهه 1340 و شروع مدرنیزاسیون در ایران از رشدی درونزا و ارگانیک برخوردار بوده و تعادلی مناسب میان نرخ رشد جمعیت شهر و نرخ رشد مساحت آن برقرار بوده است. به دنبال تشدید افزایش جمعیت شهری در دهه های اخیر شکل فیزیکی شهرها نیز دچار تغییر و تحولاتی گردیده است . بنابراین هدف کلی این پژوهش بررسی نحوه گسترش کالبدی – فضایی کلانشهر با استفاده از سنجش از دور می باشد. به منظور بررسی تغییرات پوشش اراضی باکمک داده های ماهواره لندست نقشه کاربری سال های 1984 تا 2020 توسط نرم افزارهای TerrSet و Earth Explorer تهیه گردید و برای سال 2040 پیش بینی در تغییرات کاربری اراضی با استفاده از الگوریتم Markov انجام شد. نتایج نشان می دهد در 36 سال گذشته مساحت کالبدی شهر شیراز با رشد 90 درصدی به مساحت 19778 هکتار رسیده است و پیش بینی می شود در 40 سال آینده مساحت شهری با نرخ رشد 35% به 41506 هکتار خواهد رسید. روش صورت گرفته در این پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد و داده های آن به صورت کتابخانه ای گردآوری شده است.
برنامه ریزی شهری
سارا میرزایی؛ علی زنگیآبادی
چکیده
وجود امکانات و زیرساختهای شهری از جمله عوامل مؤثر در ایجاد شهر شاد است؛ چراکه بدون داشتن فضاهایی برای گذران اوقات فراغت، فضاهای عمومی که مردم در آن حضور یابند و ارتباطات افزایش یابد و بدون وجود امکانات و خدمات فرهنگی، آموزشی، ورزشی، درمانی و ... بهعنوان نیازهای اولیة شهروندان، نمیتوان به دنبال ایجاد شهر شاد بود. گردشگری نیز یکی ...
بیشتر
وجود امکانات و زیرساختهای شهری از جمله عوامل مؤثر در ایجاد شهر شاد است؛ چراکه بدون داشتن فضاهایی برای گذران اوقات فراغت، فضاهای عمومی که مردم در آن حضور یابند و ارتباطات افزایش یابد و بدون وجود امکانات و خدمات فرهنگی، آموزشی، ورزشی، درمانی و ... بهعنوان نیازهای اولیة شهروندان، نمیتوان به دنبال ایجاد شهر شاد بود. گردشگری نیز یکی از مهمترین حوزههای زندگی است که باعث ایجاد شادی و در نتیجه رضایت کلی زندگی میشود. بنابراین در این پژوهش تلاش براین است تا با مطالعة کاربریهای گردشگری، وضعیت شهر شیراز از نظر این شاخصها به تفکیک مناطق بهعنوان شاخصهای مؤثر در ایجاد شهر شاد بررسی شود. دادههای پژوهش، براساس دادههای سالنامه آماری شهر شیراز، نقشههای موجود و بهروزرسانی آنها براساس اطلاعات مکانی موجود در نرمافزارهای گوگلارث، نشان، بلد، و برداشت میدانی؛ جمعآوری شده است. روش تحقیق پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش انجام پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. روش تحلیل دادهها تاکسونومی عددی اصلاح شده، واسپاس و ماباک است. نرمافزارهای مورد استفاده برای پردازش و تحلیل دادهها شامل نرمافزارهای WASPAS، Taxonomy Solver، Excel و Arc GIS است. براساس تحلیل تاکسونومی صورت گرفته برمبنای کل شاخصهای مورد بررسی، مشخص شد که هیچ یک از مناطق شهر شیراز جزء سطح برخوردار قرار نمیگیرد. مناطق 8 و 1 نسبتاً برخوردار هستند. مناطق 2، 3، 6 و 10 در سطح سوم یعنی نسبتاً محروم قرار دارند. مناطق 4، 5، 7، 9 و 11 در پایینترین سطح و جزو مناطق محروم از نظر شاخصهای توسعة شهری مرتبط با گردشگری محسوب میشوند. بهطور کلی هر چه از مرکز شهر دور میشویم، مناطق محرومتر میشوند. مناطق پیرامون منطقة 8 در رتبههای بالاتر، سپس به ترتیب مناطق شمالی، جنوبی در رتبههای پایینتر قرار میگیرند.
آب و هواشناسی
مهدی نارنگی فرد؛ مهران فاطمی؛ عبدالعلی کمانه؛ محمدصادق طالبی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی ساختار مقاطع مختلف زمانی بارش در ایستگاه همدید شیراز برای شناخت تغییرات و تعیین موقعیت فضایی ساختار بارش در بازه پایداری و ناپایداری، بوده است. در این راستا ساختار حاکم بر فراسنج آب و هوایی بارش در بازه زمانی 58 ساله (1956-2013) در مقاطع سه گانه زمانی مختلف (سه دوره 20 ساله) بارش روزانه با رویکرد فراکتالی مورد واکاوی ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی ساختار مقاطع مختلف زمانی بارش در ایستگاه همدید شیراز برای شناخت تغییرات و تعیین موقعیت فضایی ساختار بارش در بازه پایداری و ناپایداری، بوده است. در این راستا ساختار حاکم بر فراسنج آب و هوایی بارش در بازه زمانی 58 ساله (1956-2013) در مقاطع سه گانه زمانی مختلف (سه دوره 20 ساله) بارش روزانه با رویکرد فراکتالی مورد واکاوی و بررسی جداگانه قرار گرفت. برای انجام این پژوهش پس از هم مرجع سازی ریاضی فراسنج بارش با اعمال ساختار مثلثاتی فراکتالی بر روی دادههای بدست آمده به مقایسه نتایج حاصله با هندسه کلاسیک فراکتالی پرداخته شد. بر اساس یافتههای این پژوهش، در مقطع زمانی نخست از 1 ژانویه سال 1956 تا 7065 روز پس از آن با اعمال ساختارهای جبری فراکتالی، نشان داد که این مقطع زمانی از منطق فراکتالی پیروی نمینماید. همچنین در مقطع زمانی دوم نیز همانند بازه نخست ساختار بارش از منطق فراکتالی پیروی نمیکند. به بیان دیگر منطق حاکم بر ساختار فراسنج بارش در مقاطع زمانی نخست و دوم از حالت تعادل به ناتعادلی است. اما برخلاف دو بازه زمانی گذشته، در بازه زمانی سوم، از منطق فراکتالی پیروی مینماید، که این یافته بیانگر گذار دینامیک این مقطع زمانی از حالت ناتعادلی به عدم تعادل میباشد؛ بنابراین با توجه به سه بازه زمانی دینامیک تعادلی ساختار بارش روزانه از آشوب به سمت فراکتال میل می کند.
برنامه ریزی شهری
صدیقه لطفی؛ مجتبی شهابی شهمیری؛ ساسان روشن
چکیده
در سالهای اخیر، ادبیات گستردهای پیرامون ساختار فضایی مناطق کلانشهری و پیامدهای اقتصادی آن با تأکید بر دو مفهوم چندمرکزیتی و صرفههای تجمع بهوجود آمده است. مدافعان مناطق چندمرکزی ادعا میکنند که این مناطق میتوانند با ایجاد تعادل بین صرفهها و عدم صرفههای مقیاس مزایای رقابتی ویژهای را نسبت به مناطق تکمرکزی ...
بیشتر
در سالهای اخیر، ادبیات گستردهای پیرامون ساختار فضایی مناطق کلانشهری و پیامدهای اقتصادی آن با تأکید بر دو مفهوم چندمرکزیتی و صرفههای تجمع بهوجود آمده است. مدافعان مناطق چندمرکزی ادعا میکنند که این مناطق میتوانند با ایجاد تعادل بین صرفهها و عدم صرفههای مقیاس مزایای رقابتی ویژهای را نسبت به مناطق تکمرکزی خلق کنند، در حالی که از تمرکز بیش از اندازه و ازدحام مناطق رقیب جلوگیری میکند. با این وجود مطالعات اندکی وجود دارند که این انگاشتها را بهطور تطبیقی مورد سنجش قرار داده باشند. از این رو، مقاله حاضر در پی آن است تا با مطالعه تطبیقی دو منطقه کلانشهری شیراز و مازندران مرکزی، به بررسی برخی از ادعاها مبنی بر ارتباط میان ساختار فضایی بهینه و صرفههای تجمع بپردازد. روششناسی تحقیق مبتنی بر روشهای توصیفی و تحلیل آماری مانند شاخص سیسونه- هال و هرفیندال است. نتایج تحقیق نشان میدهد ساختار فضایی منطقه با تأکید بر دو مفهوم چندمرکزیتی و پراکنش، بیانگر الگوی پراکنده و چندمرکزی مازندران مرکزی در مقابل الگوی متمرکز و تکمرکزی منطقه کلانشهری شیراز است. در این راستا، از منظر بعد مصرف، نبود شهری غالب با محیط و فرهنگی کلانشهری را باید مهمترین عامل در عدم دستیابی به صرفههای شهری تلقی کرد. این امر مانعی بر سر دستیابی به کارایی بالاتر خدمات و امکانات بهویژه سرمایهگذاری کمتر بخش خصوصی خواهد بود. با این وجود، یافتههای تحلیل از تنوع تولیدی نسبتاً برابر منطقه مازندران مرکزی در مقابل منطقه کلانشهری شیراز نشان میدهد که خود عاملی مهم در ایجاد پیوندهای مکمل در بین مراکز شهری این منطقه میباشد. همچنین، بهنظر میرسد یک الگوی چندمرکزی بدون به اشتراک گذاشتن منابع خود جهت تأمین بیشتر زیرساختها و تسهیلات در سطح منطقهای، نمیتوانند در دستیابی به صرفههای مکانی، خود را بهعنوان رقیبی نزدیک به مناطق کلانشهری تکمرکزی تعریف کند.