رضا سلیمانی؛ خلیل ولیزاده کامران؛ داود مختاری؛ علی سعیدی
چکیده
رعایت اصول پدافند غیرعامل در مکانیابی تاسیسات زیر بنایی خصوصا مراکز نظامی میتواند در شرایط خطر و بحران و هرگونه تهدید نظامی موجب کاهش آسیبپذیری و خسارات گردد. عوامل متعددی در این مکانیابی تاثیرگذار میباشند که بخش عمدهای از آنها عوامل جغرافیای طبیعی (اقلیمی و ژئومورفولوژیکی) میباشد. با در نظر گرفتن توسعه شهرها و قرارگیری مراکز ...
بیشتر
رعایت اصول پدافند غیرعامل در مکانیابی تاسیسات زیر بنایی خصوصا مراکز نظامی میتواند در شرایط خطر و بحران و هرگونه تهدید نظامی موجب کاهش آسیبپذیری و خسارات گردد. عوامل متعددی در این مکانیابی تاثیرگذار میباشند که بخش عمدهای از آنها عوامل جغرافیای طبیعی (اقلیمی و ژئومورفولوژیکی) میباشد. با در نظر گرفتن توسعه شهرها و قرارگیری مراکز نظامی در داخل بافت شهری و عدم رعایت اصول پدافند غیرعامل در جانمایی و ساخت آنها در گذشته و همچنین ضرورت جابجایی اکثر مراکز نظامی موجود در سطح استان در سالهای آینده اهمیت بررسی موضوع را دوچندان میکند که از اهداف اصلی تحقیق میباشد. در این تحقیق از دو گروه داده استفاده شده است. دادههای اقلیمی که از سازمان هواشناسی استان دریافت شده و دیگر دادهها که از روی نقشههای توپوگرافی و زمینشناسی و سازمانهای مرتبط اخذ گردیده است. در پژوهش حاضر به نقش عناصر آب و هوایی و عوامل موثر دیگر در مکانیابی سایتهای نظامی پرداخته میشود. هدف از شناسایی مناطق مستعد با رویکرد رعایت اصول پدافند غیرعامل میباشد. روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر فرآیند تحلیل شبکهای(ANP) و تحلیلهایGIS میباشد. بعد از وزندهی لایهها و همپوشانی آنها و بررسی اصول پدافند غیرعامل، نقشه نهایی جانمایی تهیه گردید و نتایج حاصل بیانگر آن است که در بین عوامل موثر در مکانیابی مراکز نظامی در منطقه مورد مطالعه، عوامل اقلیمی بیشترین وزن یعنی 34/0 را به خود اختصاص دادهاند.
آمایش سرزمین
رحیمه رستمی؛ علی محمد خورشیددوست
چکیده
جاذبه های شهری از یک سو و نبود امکانات اولیه زندگی در روستاها از سوی دیگر موجب مهاجرت های روستاهای اطراف به شهر های نزدیک می شود. شهرستان مراغه نیز به سبب داشتن روستاهایی با معیشت کشاورزی از این امر مستثنی نیست. در پژوهش حاضر تلاش شد بهترین گزینه برای توسعه فیزیکی پیشنهاد گردد. در این راستا 3 عامل اصلی انسانی، طبیعی و توپوگرافی در نظر ...
بیشتر
جاذبه های شهری از یک سو و نبود امکانات اولیه زندگی در روستاها از سوی دیگر موجب مهاجرت های روستاهای اطراف به شهر های نزدیک می شود. شهرستان مراغه نیز به سبب داشتن روستاهایی با معیشت کشاورزی از این امر مستثنی نیست. در پژوهش حاضر تلاش شد بهترین گزینه برای توسعه فیزیکی پیشنهاد گردد. در این راستا 3 عامل اصلی انسانی، طبیعی و توپوگرافی در نظر گرفته شد. عوامل توپوگرافی شامل شیب، ارتفاع و جهت شیب، عامل طبیعی شامل فاصله از رودخانه، فاصله از گسل و زمین شناسی و عامل انسانی شامل فاصله از جاده، فاصله از نقاط روستایی و کاربری است. ابتدا وزن مربوط به معیارها و زیر معیارها با استفاده از نرم افزار سوپر دسیژن محاسبه گردیده و سپس با استفاده از نرم افزار Arc GIS نقشه ها ی مربوطه تهیه و تحلیل های لازم انجام شده است. در این پژوهش از روش Fuzzy ANP استفاده شده است. این روش نتایج را به صورت اعدادی بین صفر و یک نمایش می دهد که در آن یک به معنای نتیجه مطلوب و صفر به معنای نتیجه نامطلوب می باشد و اعداد میانی به میزان نزدیک بودن به یک و صفر میزان مطلوبیت را نشان میدهند. نتایج با توجه به سه عامل انسانی و محیطی و توپوگرافی به دست آمدند و وزن دهی معیارها نشاندهنده اهمیت بیشتر عوامل محیطی نسبت به دو عامل دیگر است. با بررسی سه نقشه مجزا برای این سه عامل قسمت مشترک دو عامل محیطی و توپوگرافی قسمت جنوبغرب شهر میباشد، ولی به دلیل محدودیتهای کاربری اراضی ای که در مراغه موجود است، نقشه معیار انسانی نقاط بسیار اندکی از جنوب و شمالغرب را مناسب توسعه فیزیکی نشان داد. نتایج نهایی قسمتهای غربی و شمالغرب را با توجه به سه عامل ذکر شده و وزن این عوامل مناسب توسعه نشان داد.
ژئومورفولوژی
سیداسدالله حجازی؛ معصومه رجبی؛ اسماء شعرباف بهتاش
چکیده
اکوتوریسم به عنوان یکی از شاخههای گردشگری، امروزه مورد توجه فراوانی قرار گرفته است. شناسایی و انتخاب مناطق مناسب اکوتوریسم در برنامهریزی و مدیریت آن از اهمیت بالایی برخوردار است. دامنههای شمالی رشته کوه بزقوش در استان آذربایجان شرقی با دارا بودن انواع جاذبههای طبیعی یکی از مقاصد هدف گردشگران محسوب میشود. لذا در پژوهش حاضر ...
بیشتر
اکوتوریسم به عنوان یکی از شاخههای گردشگری، امروزه مورد توجه فراوانی قرار گرفته است. شناسایی و انتخاب مناطق مناسب اکوتوریسم در برنامهریزی و مدیریت آن از اهمیت بالایی برخوردار است. دامنههای شمالی رشته کوه بزقوش در استان آذربایجان شرقی با دارا بودن انواع جاذبههای طبیعی یکی از مقاصد هدف گردشگران محسوب میشود. لذا در پژوهش حاضر شناسایی و اولویتبندی پهنههای مستعد اکوتوریسم دامنههای شمالی بزقوش مدنظر قرار گرفت. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نوع هدف، کاربردی بود. برای دستیابی به اهداف پژوهش ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانهای و نظرسنجی از کارشناسان، مهمترین معیارهای تاثیرگذار بر مکانیابی فعالیتهای کوهنوردی، دامنهنوردی و اسکی شناسایی و سپس با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) وزن معیارها تعیین شد. در ادامه نیز برای تلفیق لایهها در سیستم اطلاعات جغرافیایی از تکنیک ویکور استفاده شد. در نهایت با همپوشانی نقشههای کوهنوردی، دامنهنوردی و اسکی، پهنههای مستعد اکوتوریسم منطقه مشخص شد. نتایج نشان دهنده این بود که 43/15 درصد منطقه از لحاظ توانمندیهای اکوتوریسم در وضعیت بسیار مناسب، 52/35 درصد مناسب، 91/39 درصد متوسط و 14/9 درصد در وضعیت نامناسب است. پهنه بسیار مناسب محدودههای اطراف چشمههای آبگرم اسبفروشان و الله حق و همچنین روستاهای جلده باخان و اردها را شامل میشود.
برنامه ریزی شهری
عیسی ابراهیم زاده؛ سیداحمد حسینی؛ دیمن کاشفی دوست
چکیده
ایستگاههای آتشنشانی یکی از مراکز مهم امدادرسانی میباشند. بدیهی است که خدماترسانی به موقع، مستلزم مکانیابی مناسب آنهاست. شهر پیرانشهر با داشتن یک ایستگاه آتشنشانی، با مشکلاتی مانند کمبود ایستگاهها، عدم توزیع مناسب و عدم مکانیابی صحیح آن مواجه است. هدف از این پژوهش، بررسی نحوه توزیع ایستگاهها و خدماتدهی ...
بیشتر
ایستگاههای آتشنشانی یکی از مراکز مهم امدادرسانی میباشند. بدیهی است که خدماترسانی به موقع، مستلزم مکانیابی مناسب آنهاست. شهر پیرانشهر با داشتن یک ایستگاه آتشنشانی، با مشکلاتی مانند کمبود ایستگاهها، عدم توزیع مناسب و عدم مکانیابی صحیح آن مواجه است. هدف از این پژوهش، بررسی نحوه توزیع ایستگاهها و خدماتدهی آنها و تعیین مکان مناسب برای احداث ایستگاههای جدید با توجه به نیاز شهر میباشد. در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته، اطلاعات مورد نیاز از طریق نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 و طرحهای جامع و تفصیلی شهر پیرانشهر و همچنین مجلات و کتب مرتبط با موضوع گردآوری شده و جهت تحلیل دادهها از نرمافزارهای، ARC GIS، Super Decisions در آن بهره گرفته شده است و با استفاده از مدل تحلیل شبکه و مدل ANP (جهت وزن دهی لایههای کاربری و مکانیابی، اولویت بندی نقاط پیشنهادی) و 6 ایستگاه جدید برای مناطقی که خارج از شعاع عملکردی آتشنشانی موجود بودند، پیشنهاد گردید تا کل شهر، بر اساس استاندارد زمانی رسیدن خودروهای آتشنشانی به محل حادثه، تحت پوشش این ایستگاهها قرار گرفته و به منظور کاهش خسارات، بهره برداری مناسب از آنها گردد.
هاشم داداش پور؛ حمیدرضا خدابخش
دوره 17، شماره 46 ، بهمن 1392، ، صفحه 67-90
چکیده
اسکان موقت به عنوان یکی از متداولترین شـیوههای تأمین مسکن افـراد بیخانمان به حساب میآید که در چرخه تأمین سرپناه پس از سانحه، بلافاصله پس از تأمین سرپناه اضطراری و پیش از عملیات بازسازی مطرح میگردد. این شیوه از سکونت گرچه در یک برهه زمانی خاص مطرح شده و با گذر زمان کارکرد اصلی خود را از دست میدهد، اما فرآیند مکانگزینی ...
بیشتر
اسکان موقت به عنوان یکی از متداولترین شـیوههای تأمین مسکن افـراد بیخانمان به حساب میآید که در چرخه تأمین سرپناه پس از سانحه، بلافاصله پس از تأمین سرپناه اضطراری و پیش از عملیات بازسازی مطرح میگردد. این شیوه از سکونت گرچه در یک برهه زمانی خاص مطرح شده و با گذر زمان کارکرد اصلی خود را از دست میدهد، اما فرآیند مکانگزینی آن بسیار حایز اهمیت میباشد. این مقاله که با هدف مکانیابی سایتهای اسکان موقت در منطقه 16 تهران تدوین گردیده است در ابتدا با بررسی و مطالعه ادبیات مسکن و سکونتگاه موقت، 24 شاخص تأثیرگذار بر مکانیابی سایتهای اسکان موقت را شناسایی نموده و ضرایب اهمیت هر یک از این 24 شاخص را با بهرهگیری از فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی فازی (FAHP) مورد سنجش قرار داده است. و سپس از طریق همپوشانی لایههای اطلاعاتی (Overlay) و اعمال این ضرایب در محیط نرمافزار GIS مرجحترین مکانها را متناسب با هدف، شناسایی نموده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که از میان شاخصهای مطالعه شده؛ 5 شاخص مالکیت، مدت زمان بهرهبرداری از فضا به عنوان اسکان موقت، دسترسی به شریانهای اصلی، دسترسی به شبکه گاز و کاربری وضع موجود بیشترین و 3 شاخص میزان مجاورت با حریم معابر و محورهای ارتباطی، دوری از آلایندههای صوتی و مراکز جمعآوری زباله کمترین میزان اهمیت را در فرآیند گزینش مکان برای سکونتدهی افراد بیخانمان در حوزه تصمیمگیری از منظر برنامهریزان به خود اختصاص میدهند، در ضمن باتوجه به روش و شاخصهای گزینش شده، دو بوستان بعثت و بهمن مناسبترین مکان برای استقرار سایتهای اسکان موقت شناسایی گردیدهاند.
رسول قربانی؛ نادر پروین؛ جمال قیصریان
دوره 17، شماره 45 ، آبان 1392، ، صفحه 163-181
چکیده
امروزه مکانیابی کاربریهای شهری با استفاده از GIS در برنامهریزی شهری از اهمیت زیادی برخوردار میباشد. کاربری تجاری یکی از این کاربریهای مهم شهری است که سایر فعالیتهای شهری را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. مراکز تجاری نوین یکی از زیرمجموعههای کاربری تجاری است که به صورت مجتمعهایی متشکل از صدها مغازه و واحدهای تجاری- ...
بیشتر
امروزه مکانیابی کاربریهای شهری با استفاده از GIS در برنامهریزی شهری از اهمیت زیادی برخوردار میباشد. کاربری تجاری یکی از این کاربریهای مهم شهری است که سایر فعالیتهای شهری را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. مراکز تجاری نوین یکی از زیرمجموعههای کاربری تجاری است که به صورت مجتمعهایی متشکل از صدها مغازه و واحدهای تجاری- خدماتی در سطح نواحی شهر مکانیابی و طراحی میشوند. شهر سقز در استان کردستان، با بیش از 130 هزار نفر جمعیت در سال 1385 دارای 3 ناحیه شهرداری میباشد که فقدان مراکز تجاری مناسب در آن موجب افزایش هزینههای دسترسی به خدمات شهری و رکود نسبی در نواحی مختلف شهر شده است. بدین منظور، تحقیق حاضر سعی دارد با تبیین شاخصهای مناسب و با بهرهگیری از سیستمهای اطلاعات جغرافیایی به مکانیابی مراکز تجاری نوین در نواحی سقز بپردازد. در این راستا، معیارهای مناسب با مطالعات اسنادی تدوین و با استفاده از مدل AHP مکانهای مناسب در هر یک از نواحی شهرداری برای استقرار کاربری مذکور انتخاب شدهاند. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آنست که الگوی توزیع مراکز تجاری موجود در شهر سقز متناسب با اصول و معیارهای شهرسازی نبوده و ایجاد مراکز تجاری نوین شهری با بهرهگیری از قابلیتهای GIS در نواحی 3گانه شهر سقز میتواند به توزیع بهینه مراکز تجاری در شهر و خدماترسانی مناسب به شهروندان کمک کند.
محمدحسین رامشت؛ رامین حاتمی¬فرد؛ سیدحجت موسوی
دوره 17، شماره 44 ، شهریور 1392، ، صفحه 119-138
چکیده
در دهههای اخیر رشد بیرویه جمعیت و توسعه شهرنشینی موجب بروز انواع ناسازگاریهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی نظیر تولید انواع پسماند جامد شهری شده که دفع غیراصولی آن را به دنبال داشته است، بهطوری که امروزه چگونگی دفع، مکانیابی و مدیریت صحیح محل دفن زبالههای جامد به عنوان یکی از معضلات زیست محیطی شهری تبدیل شده است. بنابراین ...
بیشتر
در دهههای اخیر رشد بیرویه جمعیت و توسعه شهرنشینی موجب بروز انواع ناسازگاریهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی نظیر تولید انواع پسماند جامد شهری شده که دفع غیراصولی آن را به دنبال داشته است، بهطوری که امروزه چگونگی دفع، مکانیابی و مدیریت صحیح محل دفن زبالههای جامد به عنوان یکی از معضلات زیست محیطی شهری تبدیل شده است. بنابراین یافتن محل مناسب برای این مهم از اهداف اصلی و اولیه طرحهای توسعه شهری جهت نیل به توسعه پایدار میباشد. بخش مرکزی شهرستان کوهدشت، با تولید روزانه 110 تن زباله، به دلیل عدم وجود تجهیزات بازیافت و مکانیابی نامناسب دفن آن با معضلات زیست محیطی، اجتماعی و بهداشتی متعددی در این زمینه روبرو است. هدف از این پژوهش مکانیابی محل مناسب دفن زباله در شهرستان کوهدشت با استفاده از تحلیل پارامترهای انسانی، زیست محیطی، هیدرولوژیکی، زمینشناسی و ژئومورفولوژی منطقه از طریق مدل AHP و تکنیک GIS میباشد. فرایند تحلیل سلسله مراتبی یکی از کارآمدترین تکنیکهای طراحی شده برای تصمیمگیری با معیارهای چنـدگانه است، زیرا امکـان فرموله کـردن مسائل پیچیده را به صورت سلسله مراتبـی فراهم مـیسازد. نتایج نشان میدهدکه پهنههای دفن زباله در شهرستان کوهدشت را میتوان به پنج کلاس طبقهبندی نمود. در این میان پهنههای بسیارمناسب و مناسب به ترتیب با مساحت 18/205 و 319/198 کیلومترمربع بالاترین ارجحیت را جهت دفن پسماند دارا بوده و در مجموع با داشتن 14/10 درصد مساحت کل محدوده شهرستان در اولویت نخست طرحهای دفن پسماند قرار میگیرند. نتایج حاصل از این پژوهش در مدیریت سیستمی محیط زیست شهری و همچنین در طرحهای دفع بهینه پسماندهای جامد شهری منطقه مطالعاتی مثمر ثمر خواهد بود.