برنامه ریزی شهری
نادر ایزدبین؛ حسن محمودزاده؛ رسول قربانی
چکیده
به رغم این که وجود نابرابری در استاندارد زیست در بین ساکنین یک شهر پدیده جدیدی در هیچ یک از شهرهای جهان نیست؛ اما در کشورهای کمتر توسعه یافته به دلیل فاحش تر بودن تفاوت های اجتماعی- اقتصادی، تفاوت فضایی شهرها تشدید شده است. پیامد چنین جریانی فقدان عدالت توزیعی خواهد بود. پژوهش حاضر ترکیبی از روش های توصیفی - تحلیلی و کریتیک، اسنادی و ...
بیشتر
به رغم این که وجود نابرابری در استاندارد زیست در بین ساکنین یک شهر پدیده جدیدی در هیچ یک از شهرهای جهان نیست؛ اما در کشورهای کمتر توسعه یافته به دلیل فاحش تر بودن تفاوت های اجتماعی- اقتصادی، تفاوت فضایی شهرها تشدید شده است. پیامد چنین جریانی فقدان عدالت توزیعی خواهد بود. پژوهش حاضر ترکیبی از روش های توصیفی - تحلیلی و کریتیک، اسنادی و پیمایشی می باشد. این پژوهش با هدف ارزیابی وضعیت تقاضا و ظرفیت توزیعی کاربری فضای سبز در بین مناطق کلانشهر کرج و ارائه راهکارهای مبتنی بر عدالت فضایی کاربری فضای سبز در جهت افزایش آن انجام گرفته است. برای تحلیل و ارزیابی وضعیت فضاهای سبز و نقشه سازی آن از اطلاعات و داده های مربوط به سازمان های مرتبط و تصاویر ماهواره ای در مقیاس های فضایی- زمانی مدنظر و نرم افزار GIS، ویژگی های اجتماعی- اقتصادی شهروندان مناطق کلانشهر کرج از اطلاعات سازمان آمار، سازمان نیروی انتظامی شهر کرج و نقشه مناطق شهرداری کلانشهر کرج استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که، مناطق 8 و 11 به دلیل جمعیت کم و حجم وسیع از مساحت پارکها، وجود باغ خانواده، باغ سیب، باغ فاتح و ایران کوچک دارای سرانه بالایی می باشد. ولی مناطق دیگر از کمبود شدید پارک های شهری و تاثیر اکولوژی سیاسی در سطح محله ای تا منطقه ای رنج می برند که نیاز دارد با توجه به جمعیت هر یک از مناطق و با عنایت به استانداردهای مورد قبول در زمینه سرانۀ فضاهای سبز شهری به ویژه پارکها، اقدام به توزیع متناسب پارکها در مناطق شهر کرج انجام شود.
برنامه ریزی شهری
رضا مطهر؛ سید عبدالهادی دانشپور؛ محمدصالح شکوهی بیدهندی
چکیده
حل بسیاری از مسائل شهر که در نتیجه منجر به تحقق عدالت فضایی میگردد بر عهده نظام برنامهریزی شهری است. برخی از تصمیمات برنامهریزان برای ارتقاء این مهم موفقیت آمیز نبوده است. بهنظر میرسد یکی از مهمترین مشکلات حال حاضر در برنامهریزی شهر تهران ضعف سازوکارها و الگوهای ارائه شده برای تعدیل نابرابریهای فضایی موجود است. هدف پژوهش ...
بیشتر
حل بسیاری از مسائل شهر که در نتیجه منجر به تحقق عدالت فضایی میگردد بر عهده نظام برنامهریزی شهری است. برخی از تصمیمات برنامهریزان برای ارتقاء این مهم موفقیت آمیز نبوده است. بهنظر میرسد یکی از مهمترین مشکلات حال حاضر در برنامهریزی شهر تهران ضعف سازوکارها و الگوهای ارائه شده برای تعدیل نابرابریهای فضایی موجود است. هدف پژوهش حاضر تبیین چارچوب مفهومی عدالت فضایی با تاکید بر جایگاه گردشگری پایدار شهر تهران است. این پژوهش با بهرهگیری از پارادایم تفسیری و انتقادی، بهمنظور دستیابی به هدف خود از منطقهای استقرایی، قیاسی و استفهامی بهره میبرد؛ پژوهش بنیادی و از نوع کیفی میباشد. راهبرد گردآوری اطلاعات، کتابخانهای و میدانی بوده و روش آن استدلال منطقی و تحلیلی میباشد. مفاهیم و میعارهای عدالت فضایی با تاکید بر گردشگری پایدار در قالب چارچوب مفهومی تبیین شده و با بهرهگیری از تکنیک دلفی دو مرحلهای، اجماع خبرگان درخصوص تایید روایی چارچوب مفهومی انجام شده است. نتایج نشان میدهد برخی از معیارهای مستخرج از این دو مفهوم با یکدیگر قرابت معنایی دارند که این معیارها، در یک دسته قرار گرفته و درنهایت به عنوان مضامین عدالت فضایی در گردشگری شهری مدنظر قرار گرفت. پس از تبیین چارچوب مفهومی، برای هر یک از این معیارها که عبارتند از شرایط محیطزیستی، مراکز خدماتی، دسترسی و جابجایی، منفعت عمومی، امکانات و تسهیلات، میزان سرمایهگذاری، تنوع، آزادی، مشارکت و امنیت، تعریف خودمختار پژوهشگر براساس مقتضیات اسلامی و شرایط بومی شهر تهران بیان شد. توسعه صنعت گردشگری شهری، راهبردی موثر برای کاهش عدم توازن سرمایههای شهری و بهمنظور نیل به عدالت فضایی، ضرورتی اساسی بهشمار میرود. بهمنظور استفاده موثر از ظرفیتهای صنعت گردشگری برای نیل به اهداف برنامهریزی شهر تهران از جمله توسعه متوازن مناطق شهری و ارتقاء عدالت فضایی، موضوعاتی از جمله تنظیم روابط فضایی، نحوهی آرایش فضایی خدمات و کنترل پیامدهای رشد این صنعت ضرورت پیدا میکند.
برنامه ریزی شهری
علی صابری؛ احمد پوراحمد؛ سعید زنگنه شهرکی
چکیده
زندگی شهری در روند خود از جوامع ساده و متمرکز که بیشتر بازتاب نیروهای مختلف اجتماعی بودند، تا به امروز در اشکال مختلف باعث تغییر و تحولات گستردۀ محیطی در شهر و بهخصوص رشد جمعیت شهری شده است که نتیجۀ آن از هم پاشیدگی نظام توزیع خدمات شهری و توزیع نابرابر شهروندان در برخورداری از خدمات شهری بوده است. با توجه به اهمیت مسئلۀ عدالت فضایی ...
بیشتر
زندگی شهری در روند خود از جوامع ساده و متمرکز که بیشتر بازتاب نیروهای مختلف اجتماعی بودند، تا به امروز در اشکال مختلف باعث تغییر و تحولات گستردۀ محیطی در شهر و بهخصوص رشد جمعیت شهری شده است که نتیجۀ آن از هم پاشیدگی نظام توزیع خدمات شهری و توزیع نابرابر شهروندان در برخورداری از خدمات شهری بوده است. با توجه به اهمیت مسئلۀ عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری، هدف پژوهش حاضر تحلیل نحوۀ توزیع خدمات شهری از منظر عدالت فضایی در شهر یاسوج و علتیابی نابرابریها و عدم تعادلها است. تا از این طریق به ارائه راهکاری مناسب اقدام شود. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی- علی است. برای تعیین الگوی پراکنش خدمات شهری از شاخص میانگین نزدیکترین همسایه (ANN) و تحلیل شبکه و برای شناسایی عوامل اثرگذار در عدم تعادل خدمات شهری از روش دلفی استفاده شد. همچنین پس از مشخص شدن عوامل در نرم افزار میکمک، اقدام به شناسایی روابط متغیرها، میزان اثرگذاری آنها، اولویتبندی هر یک از متغییرها و در نهایت، ارائۀ راهکارهای مناسب جهت کاهش عدم تعادل خدمات شهری شد. یافتههای به دست آمده نشان دهندۀ توزیع خوشهای خدمات شهری و پراکنش متمرکز، غیراصولی و نامناسب این خدمات در سطح مناطق و نواحی شهر یاسوج است. همچنین نتایج تحلیل نشان داد ضعف قوانین و مقررات، رانتهای اقتصادی و فشار بزرگ مالکها به ترتیب دارای بیشترین تاثیرگذاری در توزیع نامتعادل خدمات شهری در شهر یاسوج هستند. نهایتا متناسب با یافتهها جهت توزیع متعادل خدمات و برقراری عدالت فضایی در شهر یاسوج راهکارهایی ارائه شد.
برنامه ریزی شهری
سارا میرزایی؛ علی زنگیآبادی
چکیده
وجود امکانات و زیرساختهای شهری از جمله عوامل مؤثر در ایجاد شهر شاد است؛ چراکه بدون داشتن فضاهایی برای گذران اوقات فراغت، فضاهای عمومی که مردم در آن حضور یابند و ارتباطات افزایش یابد و بدون وجود امکانات و خدمات فرهنگی، آموزشی، ورزشی، درمانی و ... بهعنوان نیازهای اولیة شهروندان، نمیتوان به دنبال ایجاد شهر شاد بود. گردشگری نیز یکی ...
بیشتر
وجود امکانات و زیرساختهای شهری از جمله عوامل مؤثر در ایجاد شهر شاد است؛ چراکه بدون داشتن فضاهایی برای گذران اوقات فراغت، فضاهای عمومی که مردم در آن حضور یابند و ارتباطات افزایش یابد و بدون وجود امکانات و خدمات فرهنگی، آموزشی، ورزشی، درمانی و ... بهعنوان نیازهای اولیة شهروندان، نمیتوان به دنبال ایجاد شهر شاد بود. گردشگری نیز یکی از مهمترین حوزههای زندگی است که باعث ایجاد شادی و در نتیجه رضایت کلی زندگی میشود. بنابراین در این پژوهش تلاش براین است تا با مطالعة کاربریهای گردشگری، وضعیت شهر شیراز از نظر این شاخصها به تفکیک مناطق بهعنوان شاخصهای مؤثر در ایجاد شهر شاد بررسی شود. دادههای پژوهش، براساس دادههای سالنامه آماری شهر شیراز، نقشههای موجود و بهروزرسانی آنها براساس اطلاعات مکانی موجود در نرمافزارهای گوگلارث، نشان، بلد، و برداشت میدانی؛ جمعآوری شده است. روش تحقیق پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش انجام پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. روش تحلیل دادهها تاکسونومی عددی اصلاح شده، واسپاس و ماباک است. نرمافزارهای مورد استفاده برای پردازش و تحلیل دادهها شامل نرمافزارهای WASPAS، Taxonomy Solver، Excel و Arc GIS است. براساس تحلیل تاکسونومی صورت گرفته برمبنای کل شاخصهای مورد بررسی، مشخص شد که هیچ یک از مناطق شهر شیراز جزء سطح برخوردار قرار نمیگیرد. مناطق 8 و 1 نسبتاً برخوردار هستند. مناطق 2، 3، 6 و 10 در سطح سوم یعنی نسبتاً محروم قرار دارند. مناطق 4، 5، 7، 9 و 11 در پایینترین سطح و جزو مناطق محروم از نظر شاخصهای توسعة شهری مرتبط با گردشگری محسوب میشوند. بهطور کلی هر چه از مرکز شهر دور میشویم، مناطق محرومتر میشوند. مناطق پیرامون منطقة 8 در رتبههای بالاتر، سپس به ترتیب مناطق شمالی، جنوبی در رتبههای پایینتر قرار میگیرند.
برنامه ریزی شهری
شهریور روستایی؛ شیوا علیزاده یوالاری
چکیده
کی از مهمترین پیامدهای رشد شتابان شهرنشینی در دهههای اخیر از هم پاشیدگی نظام توزیع مراکز خدمات شهری بوده که زمینهساز نابرابری اجتماعی شهروندان در برخورداری از این خدمات شده است. در این میان، موضوع خدماترسانی و برخورداری نامناسب و گاه متناقض مناطق مختلف شهرها از خدمات عمومی، با مفهوم عدالت فضایی در تضاد است، به طوری که کاستیهای ...
بیشتر
کی از مهمترین پیامدهای رشد شتابان شهرنشینی در دهههای اخیر از هم پاشیدگی نظام توزیع مراکز خدمات شهری بوده که زمینهساز نابرابری اجتماعی شهروندان در برخورداری از این خدمات شده است. در این میان، موضوع خدماترسانی و برخورداری نامناسب و گاه متناقض مناطق مختلف شهرها از خدمات عمومی، با مفهوم عدالت فضایی در تضاد است، به طوری که کاستیهای موجود در این خدمات از اساسیترین چالشهای موجود در شهرهای جهان به ویژه شهرهای کشورهای در حال توسعه است.رویکرد حاکم براین پژوهش، توصیفی، تحلیلی است و ماهیت آن می تواند کاربردی باشد بدین منظور دادههای آماری مورد نظر، از سازمانهای مربوطه تهیه شده است با توجه به این که بسیاری از زیر ساختهای اقتصادی و سرمایه گذاریها در شهرستانهای بزرگ استان صورت گرفته و باعث جمعیت پذیری شهرستانهای کاملا برخوردار می شود این امر باعث توزیع نابرابر خدمات و امکانات در سطح استان است در این تحلیل سطح توسعه یافتگی شهرستانهای استان آذربایجان غربی در 5 دسته از برخوردار تا عدم برخورداری تقسیم بندی گردید. از این رو پژوهش حاضر با توجه به مفهوم عدالت فضایی، به تحلیل برخورداری ساکنین شهرستانهای مختلف استان آذربایجان غربی از خدمات عمومی پرداخته است. به این منظور۴۱شاخص فرم سازی، انتخاب و با استفاده از روش تحلیل عاملی به تجزیه و تحلیل شاخصها پرداخته و آنها را در ۱۰عامل معنیدار دستهبندی کرده است و رتبهبندی شهرستانها بر مبنای این ۱۰عامل انجام شده است. بر اساس این نتایج شهرستانهای ارومیه، خوی، نقده به ترتیب در رتبههای اول تا سوم و شهرستانهای پیرانشهر، تکاب، بوکان به ترتیب در رتبههای آخر قرارگرفتهاند.لذا وجود این تفاوت در سطح استان، لزوم اجرای برنامهها و طرحهای هدفمند را جهت تعدیل نابرابریها را ایجاد می کند.
برنامه ریزی شهری
محمد حسن یزدانی؛ ابراهیم فیروزی مجنده
چکیده
توزیع نامتوازن و نامتعادل کاربریهای عمومی یکی از تبعات رشد افسار گسیخته و شتابان شهری در دهههای اخیر است که یکی از تبعات آن برخورداری نابرابر شهروندان از خدمات شهری میباشد. شهر اردبیل با توجه به تحولات اداری-سیاسی و جمعیتی که طی دهههای اخیر پشت سر گذاشته به رشد گسترده فیزیکی دست زده، بهطوری که این توسعه فیزیکی افسار گسیخته ...
بیشتر
توزیع نامتوازن و نامتعادل کاربریهای عمومی یکی از تبعات رشد افسار گسیخته و شتابان شهری در دهههای اخیر است که یکی از تبعات آن برخورداری نابرابر شهروندان از خدمات شهری میباشد. شهر اردبیل با توجه به تحولات اداری-سیاسی و جمعیتی که طی دهههای اخیر پشت سر گذاشته به رشد گسترده فیزیکی دست زده، بهطوری که این توسعه فیزیکی افسار گسیخته منجر به عدم تعادل و نابرابری در توزیع کاربریهای عمومی گشته و موجبات شکلگیری شهر دوقطبی برخوردار و غیربرخوردار را فراهم آورده است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل نحوه توزیع فضایی کاربریهای عمومی مناطق مختلف شهر اردبیل جهت ارزیابی کجایی و چگونگی توزیع و پراکنش کاربریهای عمومی انجام گرفته است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی، تحلیلی بوده و بر اساس ماهیت نیز جنبه کاربردی دارد. در پژوهش پیشرو بهمنظور جمعآوری دادهها و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانهای استفاده گردیده است. در راستای دستیابی به اهداف تحقیق دو فرضیه طراحی گردید که جهت آزمون آنها از روشهای گرافیک مبنا استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر مبین این است که توزیع انواع کاربریهای عمومی در سطح شهر اردبیل بهصورت نامتعادل و متفاوت از یکدیگر شکل گرفته، ضمن تفاوت در الگوی توزیع در بین کاربریها، منجر به شـکلگیری مناطقی متفاوت از نظر نـوع برخورداری گشته است که لزوم بازنگری در خطمشیها را در امر مکانیابی و جانمایی آنها، آشکار میسازد. در نهایت میتوان گفت که منطقه دو شهرداری اردبیل در بالاترین سطح برخورداری قرار گرفته و با سایر مناطق شکاف قابل ملاحظهای را نشان میدهد.
سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور
اصغر ضرابی؛ رسول بابانسب؛ علیرضا رحیمی چم چانی؛ جبار علیزاده اصل
چکیده
فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)[1] به عنوان پارادایم جدید حاکم بر توسعه، با اثرگذاری بر نحوه تفکر و عمل و تغییر الگوهای کار و زندگی، محوریت تمامی جنبههای تحول و پیشرفت قرار گرفته و در واقع هم علت توسعه و هم نشان توسعهیافتگی محسوب میشود. با توجه به رشد روزافزون منفعتهای اتخاذ این فناوری جهت پیشبرد اهداف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ...
بیشتر
فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)[1] به عنوان پارادایم جدید حاکم بر توسعه، با اثرگذاری بر نحوه تفکر و عمل و تغییر الگوهای کار و زندگی، محوریت تمامی جنبههای تحول و پیشرفت قرار گرفته و در واقع هم علت توسعه و هم نشان توسعهیافتگی محسوب میشود. با توجه به رشد روزافزون منفعتهای اتخاذ این فناوری جهت پیشبرد اهداف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و نیل به توسعه پایدار، تدوین و تبعیت از استراتژیها و رویکردهای مناسب جهت بهکارگیری ICT در کشور ما نیز یک الزام است. در این میان با توجه به نقش بنیادی فناوری اطلاعات و ارتباطات در دستیابی به توسـعه پایدار و با علم بـه اینکه شـکاف دیجیتال میان مناطق، عدالت فـضایی و جغرافیایی را تحتالشعاع قرار داده و توسعه نامتعادل مناطق کشور را دامن میزند؛ لذا هر طرح و برنامهای در زمینه توسعه ICT، باید بر اساس مطالعه و شناخت وضع موجود فناوری اطلاعات و ارتباطات در مناطق و در جهت حذف و یا کاهش شکاف دیجیتال صورت گیرد. در این پژوهش با بهرهگیری از 40 شاخص و استفاده از نرمافزارها و مدلهای کمی نظیر GIS، SPSS، TOPSIS، ضریب پراکندگی، تکنیک وزندهی رتبهای، روش بیمقیاس کردن خطی، همبستگی پیرسون و ... به مطالعه توسعهیافتگی استانهای کشور از لحاظ شاخصهای ICT پرداخته و آنها را از این منظر رتبهبندی و سطحبندی کرده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که استانهای کشور از نظر شاخصهای فناوری اطلاعات و ارتباطات وضعیت مطلوبی ندارند و استان تهران بهعنوان رتبه اول از این منظر در سطح نیمهتوسعهیافته قرار دارد. میان استانهای کشور از لحاظ توسعهیافتگی فناوری اطلاعات و ارتباطات، تا حدودی عدم تعادل و ناهمگونی یا بهعبارتی دیگر شکاف دیجیتال وجود دارد؛ بهطوری که استان دارای رتبه اول (تهران) نسبت به استان دارای رتبه آخر (خراسان شمالی) بیش از دو و نیم برابر و در مجموع استانهای سطح اول نسبت به استانهای سطح پنجم نزدیک به دو برابر توسعهیافتهتر است. همچنین توسعهیافتگی ICT با میزان جمعیت و بهخصوص درصد شهرنشینی رابطه مستقیم داشته؛ بدین معنی که، در مجموع بیشتر امکانات و استفاده از ICT در استانهایی متمرکز است که جمعیت و درصد شهرنشینی بیشتری دارند. در نهایت بهمنظور حذف و یا کاهش شکاف دیجیتال و ایجاد تعادل در زمینه توسعه در درازمدت، استانهای کشور جهت توسعه ICT اولویتبندی شدهاند [1]- Information and Communication Technology