ژئومورفولوژی
موسی عابدینی؛ ویدا ایرانی؛ فریبا اسفندیاری درآباد
چکیده
امروزه به منظور ارزیابی نئوتکتونیک عمدتاً از اثرات ژئومورفیکی ناشی از فعالیتهای زمینساخت، مطالعهی مناظر و اشکال ایجاد شده، هم چنین اندازیگیری کمی لندفرمها از شاخصهای ژئومورفولوژی استفاده میشود. در این مطالعه، فعالیتهای نئوزمینساخت منطقه مورد مطالعه با تأکید بر توان لرزهزایی گسلها، با بهرهگیری از آثار و شواهد ...
بیشتر
امروزه به منظور ارزیابی نئوتکتونیک عمدتاً از اثرات ژئومورفیکی ناشی از فعالیتهای زمینساخت، مطالعهی مناظر و اشکال ایجاد شده، هم چنین اندازیگیری کمی لندفرمها از شاخصهای ژئومورفولوژی استفاده میشود. در این مطالعه، فعالیتهای نئوزمینساخت منطقه مورد مطالعه با تأکید بر توان لرزهزایی گسلها، با بهرهگیری از آثار و شواهد ژئومورفیک ارزیابی و سپس شهرها و مراکز پرتراکم جمعیتی نسبت به مراکز لرزهای و حریم گسلها پهنهبندی گردید. بدینمنظور ابتدا نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی، تصاویرماهوارهای، عکسهای هوایی و مدل ارتفاعی رقومی منطقه مورد مطالعه تهیه شد. سپس بر اساس نتایج حاصل از بازدیدهای میدانی و مطالعات انجام شده، آثار و شواهد بارز در منطقه مورد مطالعه، مانند پرتگاهگسلی، خطوارههای گسلی، چشمههای تکتونیکی و ... مورد شناسایی قرار گرفتند.با بهرهگیری از دادههای تهیه شده، گسلهای اصلی شناسایی، و با استفاده از شاخصهای ژئومورفولوژی میزان فعالیت زمینساخت در منطقه مورد مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت و نقشه پهنهبندی فعالیتهای زمینساختی ترسیم گردید.در ادامه با استفاده از معادلات ولز و کوپر اسمیت، نوروزی، اشجعی و زارع، توان لرزهزایی گسلها محاسبه شد. متوسط توان لرزهزایی برای گسلهای آستارا، هیر، نئور و سنگور به ترتیب 9/6،2/6،7،8/4ریشتر محاسبه شد. سپسموقعیت مناطق مسکونی در حریم گسلها پهنهبندی و با نقشه کاربری اراضی ومقاومت سازندها که پس از فاصله از گسل بیشترین آسیبپذیری از زلزلههارا دارند، همپوشانی انجام گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آناست که شهرهای نمین، عنبران، لوندویل و اسالم در پهنه خطر بسیار زیاد زمینلرزه، آستارا در پهنه خطر زیاد، حویق در پهنه خطر متوسط و شهرهای هشتپر و آبیبیگلو در پهنهبندی خطر بسیار کم قرار دارند
ژئومورفولوژی
سمیه کریمی؛ معصومه رجبی؛ محمد حسین رضایی مقدم
چکیده
فرسایش خاک پدیده مخربی است که نتایج زیانباری چون بیابانزائی، کاهش حاصلخیزی خاک، افزایش سیلابها و بار رسوب آنها و تاثیرگذاری بر سازههای هیدرولیکی را به دنبال خواهد داشت. رخداد این پدیده در مناطق حساس و شکننده کارستی منجر به بیابانزائی سنگی، تاثیر بر سیکل هیدرولوژی کارست و کاهش کیفیت و کمیت منابع آب کارست میشود. حوضه رودخانه ...
بیشتر
فرسایش خاک پدیده مخربی است که نتایج زیانباری چون بیابانزائی، کاهش حاصلخیزی خاک، افزایش سیلابها و بار رسوب آنها و تاثیرگذاری بر سازههای هیدرولیکی را به دنبال خواهد داشت. رخداد این پدیده در مناطق حساس و شکننده کارستی منجر به بیابانزائی سنگی، تاثیر بر سیکل هیدرولوژی کارست و کاهش کیفیت و کمیت منابع آب کارست میشود. حوضه رودخانه الوند در غرب استان کرمانشاه از تیپیکترین مناطق کارستی ایران بوده که ژئومورفولوژی کارست بخش وسیعی از سطح این حوضه را تشکیل میدهد و فرسایش تهدیدی جدی برای منابع آب و خاک این حوضه است. در این پژوهش با استفاده از مدل SMLRK و با در نظرگرفتن شرایط ژئومورفولوژی کارست حوضه به ارزیابی و پهنه بندی فرسایش خاک در سطح حوضه پرداخته شده است. از مدل SMLRK برای تهیه نقشه فرسایش خاک در دو حالت دخیل کردن پارامتر نفوذ (کارست) و عدم دخالت آن استفاده شده است. نتایج نشان داد در حالت عدم دخالت و حالت دخالت پارامتر نفوذ در مدل، به ترتیب حدود 55% و 61% مساحت حوضه الوند در طبقات فرسایشی متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار می گیرند. نتایج مدل SMLRK در حالت دخالت پارامتر نفوذ و شرایط کارستی حوضه، از تطبیق بیشتری با وضعیت طبیعی حوضه برخوردار بوده و این مناطق دارای میزان فرسایش خاک بیشتری میباشند. شیب و بارش زیاد و خاک کم ضخامت، مهمترین دلایل فرسایش زیاد خاک در نواحی کارستی حوضه بوده است.
ژئومورفولوژی
صیاد اصغری سراسکانرود؛ دلنیا پالیزبان؛ هادی امامی؛ احسان قلعه
چکیده
چکیده یکی از انواع ناپایداری دامنهای که هرساله خسارات مالی و جانی فراوانی را بر زندگی انسانها وارد مینماید، زمینلغزش میباشد. در پژوهش حاضر، کارایی مدل تحلیل شبکه (ANP) و منطق فازی در پهنهبندی خطر وقوع زمینلغزش در 3 کیلومتری محور سراب_نیر مورد ارزیابی قرار گرفت. فرایند انجام کار بر مبنای تلفیقی از روشهای کتابخانهای و میدانی ...
بیشتر
چکیده یکی از انواع ناپایداری دامنهای که هرساله خسارات مالی و جانی فراوانی را بر زندگی انسانها وارد مینماید، زمینلغزش میباشد. در پژوهش حاضر، کارایی مدل تحلیل شبکه (ANP) و منطق فازی در پهنهبندی خطر وقوع زمینلغزش در 3 کیلومتری محور سراب_نیر مورد ارزیابی قرار گرفت. فرایند انجام کار بر مبنای تلفیقی از روشهای کتابخانهای و میدانی است. به این منظور ابتدا نقشه زمینلغزشهای منطقه با بازدیدهای میدانی تهیه شد. سپس با مرور و بررسی منابع، عواملی که میتوانند در فرآیند بروز زمینلغزش مؤثر باشند، استخراج و با توجه به دید کارشناسی و بررسی منابع، 10 عامل طبیعی و انسانی شامل گسل، کاربری اراضی، شیب، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، زمینشناسی(لیتولوژی)، بارش، جهت شیب، ارتفاع و پوشش گیاهی برای تهیه نقشه پهنهبندی و پتانسیل خطر وقوع زمینلغزش، استفاده شدند. نقشه حاصل در 5 کلاس خطر، طبقهبندی و با توجه به زمین لغزشهای رخ داده در محدوده مورد مطالعه، مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به نتیجه ارزیابی، مدلهای بهکار رفته، قابلیت مناسبی را برای پیشبینی وقوع زمینلغزش نشان میدهند. بررسی و تحلیل نتایج نشان داد که میزان بارش و ارتفاع نسبت به سایر عوامل تأثیر بیشتری در ایجاد نواحی پرخطر ایفا میکنند که بعد از این دو عامل، مناطق با پوشش گیاهی کم، مناطق دارای سنگهای سست و نواحی نزدیک به گسل به ترتیب بیشترین تأثیر را در وقوع زمینلغزشهای منطقه داشتند.
آب و هواشناسی
ابراهیم مسگری؛ تقی طاوسی؛ پیمان محمودی
چکیده
خبندان یکی از پدیدههای مهم مورد مطالعه در اقلیم شناسی است که وقوع ناگهانی آن در ابتدا و انتهای فصل سرما، می تواند بسیار خطرزا برای بخش کشاورزی باشد. لذا برای مدل سازی و پهنه بندی شاخصهای آماری یخبندان ها در استان کردستان، دادههای مربوط به دمای حداقل روزانه 6 ایستگاه همدید برای یک دوره 16 ساله (2016 – 2001) از سازمان هواشناسی ایران ...
بیشتر
خبندان یکی از پدیدههای مهم مورد مطالعه در اقلیم شناسی است که وقوع ناگهانی آن در ابتدا و انتهای فصل سرما، می تواند بسیار خطرزا برای بخش کشاورزی باشد. لذا برای مدل سازی و پهنه بندی شاخصهای آماری یخبندان ها در استان کردستان، دادههای مربوط به دمای حداقل روزانه 6 ایستگاه همدید برای یک دوره 16 ساله (2016 – 2001) از سازمان هواشناسی ایران اخذ گردیدند. در ادامه با استفاده از مدلهای رگرسیونی چند متغییره رابطه بین پنج شاخص آماری یخبندان ها یعنی متوسط تاریخ آغاز یخبندان، متوسط تاریخ خاتمه یخبندان، متوسط تعداد سالانه روزهای یخبندان، متوسط طول فصل یخبندان و متوسط طول فصل رشد با سه عامل ارتفاع، طول و عرض جغرافیایی مدل سازی گردید. در ادامه بر اساس مدلهای رگرسیونی به دست آمده برای هر شاخص، نقشههای پهنه بندی آنها برای استان کردستان تهیه شدند. نتایج حاصل از مدلسازی رگرسیونی بین شاخصهای مختلف یخبندان با سه عامل ارتفاع، عرض و طول جغرافیایی در استان کردستان نشان داد که این سه عامل به ترتیب می توانند 95، 90، 88، 80 و 72 درصد تغییرات مربوط به طول دوره رشد، وقوع اولین روز یخبندان، طول دوره یخبندان، فراوانی وقوع روزهای یخبندان و وقوع آخرین روز یخبندان را تبیین کنند. آرایش فضایی شاخصهای مختلف یخبندان در استان کردستان نیز نشان از یک آرایش غربی به شرقی در مقادیر شاخصهای مختلف یخبندان دارد. یعنی هر چه از جانب غرب به سمت شرق حرکت می کنیم تعداد فراوانی روزهای یخبندان و همچنین طول دوره یخبندان کاهش پیدا می کند و متعاقب آن فصل رشد افزایش پیدا می کند. متناسب با این تغییرات وقوع اولین روز و آخرین روز یخبندان نیز با تاخیرهای زیادی در بین نیمه شرقی و غربی این استان قابل مشاهده است.
برنامه ریزی شهری
عامر نیک پور؛ مرتضی رضازاده؛ فاطمه الهقلی تبار نشلی
چکیده
ﻣﺮوزه ﺗﻼش ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻘﻖ ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻧﺴﺎﻧﻲ، ﺳﻨﺠﺶ و ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻓﻘﺮ ﺷﻬﺮی ﻣﻮﺿﻮﻋﻲ اﺳﺖ ﻛـﻪ در ﺳﻴﺎﺳﺘﮕﺰاری و مدیریت ﺗﻮﺳﻌﺔ اﻧﺴﺎﻧﻲ در ﺑﺴﻴﺎری از ﻛﺸﻮرﻫﺎی ﻣﻮاﺟﻪ ﺑﺎ آن دﻧﺒﺎل ﻣﻲﺷﻮد و اﻳﻦ اﻣﺮ ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪ اﺗﺨﺎذ روشهای ﻋﻠﻤﻲ ﺑﻪ وﻳﮋه در ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﻳﻲ ﭘﻬﻨﻪﻫﺎی ﻓﻘﻴﺮﻧﺸﻴﻦ ﺷﻬﺮی از ﻃﺮﻳـﻖ ﻛﺎرﺑﺮد ...
بیشتر
ﻣﺮوزه ﺗﻼش ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻘﻖ ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻧﺴﺎﻧﻲ، ﺳﻨﺠﺶ و ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻓﻘﺮ ﺷﻬﺮی ﻣﻮﺿﻮﻋﻲ اﺳﺖ ﻛـﻪ در ﺳﻴﺎﺳﺘﮕﺰاری و مدیریت ﺗﻮﺳﻌﺔ اﻧﺴﺎﻧﻲ در ﺑﺴﻴﺎری از ﻛﺸﻮرﻫﺎی ﻣﻮاﺟﻪ ﺑﺎ آن دﻧﺒﺎل ﻣﻲﺷﻮد و اﻳﻦ اﻣﺮ ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪ اﺗﺨﺎذ روشهای ﻋﻠﻤﻲ ﺑﻪ وﻳﮋه در ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﻳﻲ ﭘﻬﻨﻪﻫﺎی ﻓﻘﻴﺮﻧﺸﻴﻦ ﺷﻬﺮی از ﻃﺮﻳـﻖ ﻛﺎرﺑﺮد روشهای آﻣﺎری و ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺟﻬﺖ ﺗﻌﻴﻴﻦ اﺑﻌﺎد ﻣﺘﻔﺎوت ﻓﻘﺮ ﺷﻬﺮی اﺳﺖ. نوع تحقیق حاضر کاربردی میباشد و در تدوین این تحقیق از روشهای توصیفی-تحلیلی و اسنادی-پیمایشی استفاده شده است. دادههای مورد استفاده از بلوکهای آماری سال 1390 مرکز آمار ایران به دست آمده است. برای استخراج و طبقه بندی دادههای این پژوهش از نرم افزار GIS و از ابزارHot Spot Analysis برای تحلیل الگوهای فقر استفاده شده است. شاخصهای مورد استفاده در این پژوهش در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی بررسی شده است. نتایج یافتهها در بعد اقتصادی نشان داد که محدودههای شمالی غربی و جنوب شرقی شهر از فقر گستردهای رنج می برند. در این مناطق بیش از 23 درصد جمعیت شهر در شرایط فقر نسبی و 7/1 درصد جمعیت در شرایط فقر مطلق هستند. در بعد اجتماعی بیش از 36 درصد از مساحت شهر در فقرنسبی و مطلق هستند که حدود 9/29 درصد از جمعیت شهر در این مناطق زندگی میکنند. در بعد کالبدی فقر حاشیههای جنوبی و شمال شرقی شهر همچون ابعاد اقتصادی و اجتماعی در شرایط نامساعد کالبدی قرار دارند. از نظر فضایی غالب محلات 19، 18 و 11 در شرایط فقرکالبدی هستند. در الگوی نهایی فقر نتایج نشان داد پهنههای فقر در شهر بابل جمعیتی بالغ بر 47140 نفر را در خود جای داده اند که 2/35 درصد از جمعیت کل شهر را تشکیل می دهد این پهنهها غالباً در محدودههای حاشیهای شمال شرقی و جنوبی شهر قرار دارند.
ژئوتوریسم، اکوتوریسم و گردشگری
سیدهادی طیب نیا؛ سیروس قنبری
چکیده
برنامه ریزی در امر گردشگری از جنبه های مختلف ضروری و مهم است و شناخت پهنه های مناسب برای گردشگری به لحاظ آسایش اقلیمی از موارد مهم در برنامه ریزی گردشگری می باشد. هدف از انجام این تحقیق، برآورد آسایش اقلیمی مناطق شهری و روستایی دو استان ایلام و کرمانشاه در جهت توسعه و برنامه ریزی گردشگری می باشد. جهت این امر، ابتدا به بررسی جاذبه ...
بیشتر
برنامه ریزی در امر گردشگری از جنبه های مختلف ضروری و مهم است و شناخت پهنه های مناسب برای گردشگری به لحاظ آسایش اقلیمی از موارد مهم در برنامه ریزی گردشگری می باشد. هدف از انجام این تحقیق، برآورد آسایش اقلیمی مناطق شهری و روستایی دو استان ایلام و کرمانشاه در جهت توسعه و برنامه ریزی گردشگری می باشد. جهت این امر، ابتدا به بررسی جاذبه های های گردشگری دو استان در زمینه های فرهنگی-تاریخی و طبیعی اقدام گردید و سپس از شاخص بیکر جهت برآورد آسایش اقلیمی بهره گرفته شد و تحلیل های لازم صورت پذیرفت. در نهایت برای پهنه بندی شرایط زیست اقلیم، داده ها به محیط GIS منتقل و با استفاده از روش میان یابیKriging نقشه ها ترسیم گردیدند. نتایج حاکی از آن می باشد که در 3 ماه زمستان؛ تنها دو ایستگاه دهلران و سرپل ذهاب، در ماه آوریل؛ ایستگاه های دهلران، اسلام آبادغرب، ایلام و سر پل ذهاب، در ماه می؛ ایستگاه های روانسر، کرمانشاه، کنگاور، اسلام آبادغرب، ایلام و سر پل ذهاب، در ماه ژوئن؛ ایستگاه های روانسر، کرمانشاه، کنگاور و اسلام آبادغرب، در ماه ژوئیه؛ ایستگاه های کنگاور و کرمانشاه، در ماه سپتامبر و اکتبر؛ روانسر، کرمانشاه، کنگاور و اسلام آبادغرب و ایلام، در ماه نوامبر؛ ایستگاه های دهلران، کنگاور، اسلام آبادغرب، ایلام و سر پل ذهاب و در ماه دسامبر؛ ایستگاه های دهلران، اسلام آبادغرب و سر پل ذهاب، شرایط مطبوع را برای گردشگری شهری و روستایی دارا می باشند.
ژئومورفولوژی
اسماعیل علی اکبری؛ نفیسه السادات میرایی
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، ، صفحه 211-233
چکیده
میانبافت شهری با لرزهخیزی و آسیبشناسی لرزهای، پیوندهای تنگاتنگی وجود دارد. بافت، نه تنها بهواسطه خصوصیات کالبدی، بلکه از طریق مولفههای غیرکالبدی (کارکردی)، در کنشی مکانمند، از قابلیت لرزهخیزی زمین متأثر شده و بر آن تأثیر میگذارد. این مقاله میکوشد، با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از دادههای اسنادی و هشت شاخص ...
بیشتر
میانبافت شهری با لرزهخیزی و آسیبشناسی لرزهای، پیوندهای تنگاتنگی وجود دارد. بافت، نه تنها بهواسطه خصوصیات کالبدی، بلکه از طریق مولفههای غیرکالبدی (کارکردی)، در کنشی مکانمند، از قابلیت لرزهخیزی زمین متأثر شده و بر آن تأثیر میگذارد. این مقاله میکوشد، با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از دادههای اسنادی و هشت شاخص (فاصله از گسل،کیفیت بنا، تراکم ساختمانی، تراکم جمعیت، درجه محصوریت، کاربری زمین، سطح سرویس ترافیک و فاصله از مراکز درمانی) که در مدل تحلیل سلسلهمراتبی معکوس (IHWP) تحلیل شدهاند، سطوح و پهنههای آسیبپذیری لرزهای را در بافت شهرک ولیعصر تبریز شناسایی نماید. یافتهها نشان میدهد 54 درصد بافت شهرک در پهنه آسیبپذیری لرزهای قرار دارد. تراکم ساختمانی بالا، کمبود فضای سبز و باز، درجه محصوریت بالا و وجود کاربری تجاری، مشخصههای اصلی بافت، در پهنه آسیبپذیر و ریزپهنههای آن است. الگوی توزیع بافت و پهنههای آسیبپذیر، با موقعیت شریانهای اصلی (مخابرات، ولیعصر، شریعتی، اوحدی، معلم، فروغی، تختی، پرویناعتصامی، عارف، زند و جوانمهر)، بهویژه معابر فرعی (8-10متری) منتهی به این شریانها و کاربری غالب تجاری در بخش مرکزی (فلکه بزرگ و فلکه بازار) منطبق است. الگوی فضایی پهنهبندی لرزهای، جهتی شرقی غربی و مرکز پیرامون دارد. این الگو ضمن شکل دادن به جهت و شدت تغییرات آسیبپذیری، الگوی کلان آسیبشناسی و پهنهبندی لرزهای شهرک را در دو بخش بهوجود آورده است. نیمه شرقی، پهنهای است با ضریب خطر و آسیبپذیری پایین که پایدارترین بافتهای شهرک را در خود دارد. اما، نیمه غربی بیانگر ناپایداری لرزهای و آسیبپذیری زیاد و خیلی زیاد است. بخش مرکزی شهرک،کانون فضایی شدت لرزهای این پهنهها است.
موسی عابدینی؛ حسن ستایشی نِساز
دوره 18، شماره 49 ، مهر 1393، ، صفحه 139-165
چکیده
پهنهبندی خطر وقوع زمین لغزش از جمله روشهایی است که با استفاده از آن میتوان مناطق بحرانی را تعیین کرده و از نقشههای پهنهبندی شده در راستای برنامهریزی محیطی جهت تقلیل خسارات ناشی از آن بهره گرفت. در تحقیق حاضر به بررسی پهنهبندی خطر وقوع زمین لغزش در حوضه گُلجه پرداخته شده است. با توجه به قرارگیری چندآبادی، مزارع و ...
بیشتر
پهنهبندی خطر وقوع زمین لغزش از جمله روشهایی است که با استفاده از آن میتوان مناطق بحرانی را تعیین کرده و از نقشههای پهنهبندی شده در راستای برنامهریزی محیطی جهت تقلیل خسارات ناشی از آن بهره گرفت. در تحقیق حاضر به بررسی پهنهبندی خطر وقوع زمین لغزش در حوضه گُلجه پرداخته شده است. با توجه به قرارگیری چندآبادی، مزارع و باغات در این محدوده که در شیب و بستر نامناسب قرار دارند و مورد تهدید مخاطرات طبیعی از جمله زمین لغزش میباشند. لذا پرداختن به پهنهبندی زمین لغزش هدف اصلی این پژوهش محسوب میشود. مهمترین عوامل موثر در وقوع زمین لغزشهای حوضه مورد تحقیق، به ترتیب: زمینشناسی، شیب، کاربری اراضی، ارتفاع، فاصله از رودخانه، جهت شیب، بارش و گسل شناسائی شدند. مواد و روش مورد استفاده، مدل تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) در محیط GIS میباشد به این صورت که پس از تهیه لایهها و وزندار نمودن آنها در محیط ArcGIS، نقشه نهایی تهیه شد. نتایج نهایی بهدست آمده از تحقیق حاضر نشان داده که وزن معیارهای نُه گانه مذکور بهترتیب: 4092/0، 2485/0، 1439/0، 0786/0، 0479/0، 0309/0، 023/0، 0181/0 است که عامل زمینشناسی بیشترین وزن (نقش) و عامل گسل کمترین وزن را داشتهاند. در نهایت نقشه زمین لغزش در چهار گروه با خطر بسیار زیاد، با خطر زیاد، با خطر متوسط و کم خطر تهیه شد.
علیرضا ایلدرمی؛ حبیبه روزبهانی
دوره 18، شماره 48 ، تیر 1393، ، صفحه 37-60
چکیده
حرکات تودهای یکی از مخاطرات طبیعی است که از نظر فراوانی و شدت وقوع موجب خسارتهای مستقیم از قبیل انسداد راهها و مسیر آبراههها، تخریب مناطق مسکونی و تأسیسات خدماتی و خسارتهای غیرمستقیم مانند اثرات مخرب زیست محیطی، هدر رفتن خاک، افزایش رسوبات و کاهش ظرفیت مخازن سدها میشود در این تحقیق حوضه سد کلان ملایر در زاگرس همدان ...
بیشتر
حرکات تودهای یکی از مخاطرات طبیعی است که از نظر فراوانی و شدت وقوع موجب خسارتهای مستقیم از قبیل انسداد راهها و مسیر آبراههها، تخریب مناطق مسکونی و تأسیسات خدماتی و خسارتهای غیرمستقیم مانند اثرات مخرب زیست محیطی، هدر رفتن خاک، افزایش رسوبات و کاهش ظرفیت مخازن سدها میشود در این تحقیق حوضه سد کلان ملایر در زاگرس همدان با هدف بررسی عوامل مؤثر و شناسایی نواحی مستعد حرکات تودهای و تعیین میزان نقش این عوامل در وقوع حرکات تودهای تعیین حدود گردیده و در این رابطه عوامل مؤثر در وقوع حرکات تودهای همچون لیتولوژی، فاصله از گسل، شیب، سطوح ارتفاعی و میزان بارش انتخاب گردید. سپس با استفاده از نقشههای زمینشناسی، توپوگرافی و عکسهای هوایی و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) نقشههای لایهبندی تهیه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت از طریق بررسی متغیرهای مؤثر و با استفاده از مدل LNRF[1] بهعنوان ابزار مفهومی با شیوه وزندهی و همپوشانی لایههای مختلف عوامل مؤثر شناسایی شدند در نهایت با جمع جبری آنها نقشه پهنهبندی خطر حرکات تودهای با همپوشانی نمودن لایههای مختلف تهیه گردید نتایج حاصله نشان داد که در بین عوامل موثر به ترتیب عامل لیتولوژی، فاصله از گسل، شیبهای با 20 تا 30% و ارتفاع 200 تا 2300 متری بیشترین نقش را در وقوع حرکات تودهای منطقه دارند بهعلاوه بررسیها نشان میدهد که مدل LNRF کارایی خوبی برای بررسی دادهها و پهنهبندی حرکات تودهای در حوضه سد کلان دارد. که این موضوع با بررسیهای میدانی گسترده نیز بهخوبی مورد تائید قرار گرفته است.
3- Landslide nominical risk factor