برنامه ریزی شهری
پژمان محمدی ده چشمه
چکیده
یکی از پیش نیازهای اساسی برای جلب مشارکت شهروندان، وجود فضاهای متناسب شهری می باشد که از ابعاد مختلف بتواند نیازهای شهروندان را برطرف کرده و میزان تعاملات آنها را نیز بهبود بخشد، این امر در شهرکرد با توجه به محدودیت توسعه افقی شهر و نیز به هم ریختگی کالبد شهری از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تبیین مدل ساختاری ...
بیشتر
یکی از پیش نیازهای اساسی برای جلب مشارکت شهروندان، وجود فضاهای متناسب شهری می باشد که از ابعاد مختلف بتواند نیازهای شهروندان را برطرف کرده و میزان تعاملات آنها را نیز بهبود بخشد، این امر در شهرکرد با توجه به محدودیت توسعه افقی شهر و نیز به هم ریختگی کالبد شهری از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تبیین مدل ساختاری نقش فضای شهری در مشارکت پذیر نمودن شهروندان در شهرکرد بوده و از لحاظ هدف (نوع استفاده) یک تحقیق کاربردی است. روش مورد استفاده در این تحقیق یک روش توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری مورد پژوهش در این تحقیق شامل ساکنان شهر شهرکرد با تعداد (190441) در نظر گرفته شدهاند. تعداد نمونه برابر 383 نفر بر اساس فرمول کوکران و به شیوه تصادفی در دسترس تعیین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه 38 سؤالی میباشد دادههای گردآوری شده بر اساس تحلیل مسیر معادلات ساختاری با نرمافزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که به طور کلی فضای شهری بر میزان مشارکتپذیری شهروندان در شهرکرد تأثثر مثبت و معناداری داشته است به گونهای که فضای شهری بر مشارکتپذیری با ضریب تأثیر 17/0، اثرگذار بوده است و رابطه بین ساختار کالبدی فضاهای عمومی بر مشارکتپذیری با ضریب تأثیر 45/0 بیشترین تأثیر و ساختار شبکه ارتباطی بر مشارکتپذیری با ضریب تأثیر 19/0 کمترین میزان می باشد.
برنامه ریزی شهری
شهرام سلامتی؛ رسول قربانی؛ ایرج تیموری
چکیده
امروزه فضاهای عمومی شهرها بر اساس اصول و معیارهای استفاده بزرگسالان شکل گرفته است و اغلب فضاهای شهری، فاقد کیفیت برای استفاده کودکان و نوجوانان و به دور از مشخصههای یک شهر دوستدار کودک میباشند. بنابراین با ارزیابی عوامل پیشران شهر دوستدار کودک میتوان به یکی از اهداف برنامهریزی شهری یعنی عدالت فضایی دست یافت و بستر مناسبی ...
بیشتر
امروزه فضاهای عمومی شهرها بر اساس اصول و معیارهای استفاده بزرگسالان شکل گرفته است و اغلب فضاهای شهری، فاقد کیفیت برای استفاده کودکان و نوجوانان و به دور از مشخصههای یک شهر دوستدار کودک میباشند. بنابراین با ارزیابی عوامل پیشران شهر دوستدار کودک میتوان به یکی از اهداف برنامهریزی شهری یعنی عدالت فضایی دست یافت و بستر مناسبی را برای دوستدار کودک بودن شهرها فراهم نمود. در همین راستا، هدف اصلی این تحقیق شناسایی عوامل کلیدی و نیروهای پیشران شهر دوستدار کودک در شهر اردبیل با رویکرد آیندهپژوهی میباشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق شامل پژوهشگران در حوزه برنامهریزی شهری در شهر اردبیل می باشد. حجم نمونه به روش نمونهگیری گلوله برفی 50 نفر بدست آمده است(با اشباع نظری) و برای تجزیه و تحلیل دادههای این تحقیق از نرمافزار میکمک استفاده شدهاست. یافتههای تحقیق نشان میدهد که متغیرهای قوانین و دستورالعملها، بینش راهبردی، سیستم اداری، تفویض مسئولیت و قانونمندی، بالاترین رتبههای تأثیرگذاری و متغیرهای اعتماد اجتماعی، مشارکت ساکنین، توافق جمعی، امنیت و تفویض مسئولیت، بالاترین رتبههای تأثیرپذیری کلی را داشتهاند. در حالت کلی از میان 15 متغیر بررسی شده این پژوهش، تعداد 7 متغیر سیستم اداری، قوانین و دستورالعملها، عدالت محوری و ایمنی و امنیت، ایجاد و طراحی محیطهای تفریح و سرگرمی و جاذب برای کودکان و تفویض مسئولیت به سطوح پایین، به عنوان عوامل پیشران شهر دوستدار کودک در شهر اردبیل انتخاب شداند. نتیجه اینکه در هرگونه برنامهریزی در شهر اردبیل باید نقش کلیدی عوامل مذکور را مورد توجه قرار دهد. این متغیرها در بهبود وضعیت شهر دارای قدرت نفوذ بالا و وابستگی پایینی هستند و اولویت اول در برنامهریزی جهت ایجاد شهر دوستدار کودک در اردبیل به حساب میآیند.
برنامه ریزی شهری
مریم آزادبخت؛ مجتبی جهانی فر
چکیده
احساس بیگانگی شکلگیری یک نوع وضعیت روحی برآمده از شهر است که در آن شهروندان نسبت به خود و محیطهای اجتماعی، فیزیکی، فرهنگی و تاریخی شهر احساس جدایی و عدم تعلق میکنند. فضاهای شهری و ویژگیهای آن شهروندان را دچار احساس بیگانگی میکند . این پژوهش با هدف ارائه مدل مفهومی به منظور تبیین شرایط علّی، زمینهای و مداخلهای که بر احساس ...
بیشتر
احساس بیگانگی شکلگیری یک نوع وضعیت روحی برآمده از شهر است که در آن شهروندان نسبت به خود و محیطهای اجتماعی، فیزیکی، فرهنگی و تاریخی شهر احساس جدایی و عدم تعلق میکنند. فضاهای شهری و ویژگیهای آن شهروندان را دچار احساس بیگانگی میکند . این پژوهش با هدف ارائه مدل مفهومی به منظور تبیین شرایط علّی، زمینهای و مداخلهای که بر احساس بیگانگی در فضای شهری تاثیرگذار هستند انجام گرفت. در این پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) در مرحله کیفی با 32 نفر از شهروندان اهواز تا اشباع نظری مصاحبههای عمیقی صورت گرفت و با تحلیل مضامین مدل مفهومی برای تبیین و چگونگی تاثیر شرایط بر احساس بیگانگی ارائه شد. در مرحله کمی نیز به کمک مدل یابی معادلات ساختاری، ساختار علّی احساس بیگانگی در نمونه 310 نفری از شهروندان اهواز که به صورت تصادفی طبقهای انتخاب شدند بررسی گردید. یافتههای کیفی نشان داد که ناکارآمدی فضای شهر، ناامنی، سرزنده نبودن شهر، ساختارهای بیکیفیت کالبد شهر، دسترس ناپذیری و زیست ناپذیری شهر مهمترین علتهای بروز احساس بیگانگی در شهروندان هستند، و جنسیت افراد، خانواده، قومیت و فرهنگ آنها نیز زمینه را برای بروز این احساس فراهم میکنند. دسترس ناپذیری با ضریب مسیر علّی 65/0 بیشترین تاثیر، و پس از آن ناامنی فضای شهری با ضریب 60/0 قرار دارد. زیست ناپذیری شهر با ضریب مسیر علّی 51/0 کمترین تاثیر را بر احساس بیگانگی در فضای شهری اهواز داشتند. احساس بیگانگی در فضاهای شهری به شدت از مداخلههایی مثل سیاستگذاری و قانونگذاری، طراحیهای شهری، و تفکیک جنسیتی تاثیر میپذیرد. طراحی بهینه و هوشمند شهرها با توجه به تفاوتهای فردی و جنسیتی، نمادهای قومی و فرهنگی، و البته امنیت و دسترسپذیری شهر این امکان را فراهم میکند که شهروندان در یک فضای شهری زیستپذیر احساس بیگانگی کمتری با فضای شهری و محل سکونت خود داشته باشند.
برنامه ریزی شهری
شیوا ولایتی؛ سویل رضائی تبریزی
چکیده
سلامت روان در دهههای اخیر یکی از عوامل اساسی در زندگی شهروندان در کشورهای توسعه یافته میباشد. توجه به این موضوع که بخش اعظمی از زمان شهروندان در فضاهای شهری سپری میشود، توجه به مؤلفههای کالبدی فضای شهری که منجر به ارتقا سلامت روان شهروندان شود حائز اهمیت است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مؤلفههای کالبدی بر مؤلفههای ...
بیشتر
سلامت روان در دهههای اخیر یکی از عوامل اساسی در زندگی شهروندان در کشورهای توسعه یافته میباشد. توجه به این موضوع که بخش اعظمی از زمان شهروندان در فضاهای شهری سپری میشود، توجه به مؤلفههای کالبدی فضای شهری که منجر به ارتقا سلامت روان شهروندان شود حائز اهمیت است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مؤلفههای کالبدی بر مؤلفههای ارتقاء سلامت روان شهروندان در فضاهای شهری تبریز (عینالی و ائل گولی) است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی است که به روش تحلیل همبستگی انجام شده است. ابتدا مؤلفههای پژوهش در دو دسته مؤلفههای سلامت روان و مؤلفههای کالبدی فضاهای شهری براساس مبانی علمی معتبر استخراج و سپس به منظور ارزیابی تأثیر مؤلفههای کالبدی بر سلامت روان پرسشنامه طراحی شد. در این مقاله جامعه آماری شهروندان شهر تبریز است که از دو فضای شهری مذکور به عنوان مهمترین فضاهای جمعی استفاده میکنند بر این اساس طبق فرمول کوکران تعداد 384 نفر تعیین حجم نمونه شد، که پس از سنجش روایی و پایایی (870/0) پرسشنامه، اقدام به تکمیل پرسشنامهها شد و نهایتا با استفاده از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمون در قالب نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. مؤلفههای کالبدی فضاهای شهری شامل تنوع فضایی، انعطافپذیری فضا، مسائل زیست محیطی، آسایش اقلیمی، امکانات محیط، حریم خصوصی، خوانایی و زیبایی بصری و مؤلفههای سلامت روان شامل احساس آرامش، امنیت فردی، ارزش و تصورات ذهنی، تأمین نیازها، شادمانی، حس تعلق و تعاملات اجتماعی میباشد. بیشترین همبستگی به مؤلفه تنوع فضایی با مؤلفه تامین نیازها (478/0) و کمترین همبستگی به مؤلفه آسایش اقلیم با مؤلفه امنیت فردی (104/0) تعلق دارد. با توجه به یافتههای مقاله حاضر، همبستگی میان بیش از 90 درصد از مؤلفههای کالبدی و روانی به صورت قوی یا متوسط میباشد و این نتیجه نشان میدهد که مؤلفههای کالبدی فضاهای شهری در دو فضای شهری مذکور تأثیر بالایی بر سلامت روان شهروندان دارد.
برنامه ریزی شهری
ندا سهرابی؛ حسن سجادزاده
چکیده
سرزندگی یکی از نیازهای اساسی شهرهاست که با توسعه روند شهرنشینی و آسیب های اجتماعی، اهمیت آن روزبه روز بیشتر میشود. تمرکز بر کیفیتهای محیطی کارآیی و سرزندگی فضاهای شهری، استمرار حیات شهری و تقویت ویژگیهای سلامتی جسمی- روحی و تعلق به مکان را به دنبال دارد. امروزه شاهد تنزل کیفیتهای محیطی، فعالیتهای سرزنده، کمبود فضاهای ...
بیشتر
سرزندگی یکی از نیازهای اساسی شهرهاست که با توسعه روند شهرنشینی و آسیب های اجتماعی، اهمیت آن روزبه روز بیشتر میشود. تمرکز بر کیفیتهای محیطی کارآیی و سرزندگی فضاهای شهری، استمرار حیات شهری و تقویت ویژگیهای سلامتی جسمی- روحی و تعلق به مکان را به دنبال دارد. امروزه شاهد تنزل کیفیتهای محیطی، فعالیتهای سرزنده، کمبود فضاهای طبیعی و سبز شهری و در نتیجه کمرنگ شدن حضور فعال و سرزنده افراد در فضاهای شهری هستیم. پارکلت از جمله عواملی است که در ترغیب حضور شهروندان به پیادهروی و افزایش سرزندگی در فضاهای شهری میتواند تأثیر گذار باشد. از اینرو، هدف پژوهش حاضر سنجش و ارزیابی نقش پارکلتها در جهت افزایش سرزندگی در یکی از مهمترین بلوارهای تفرجگاهی و پیادهمدار شهر همدان به نام بلوار ارم میباشد. روش تحقیق کاربردی و پیمایشی است و دادههای مورد نظر با استفاده از ابزار پرسشنامة محقق ساخته به منظور کسب نظر شهروندان جمعآوری و پایایی دادهها به وسیله آلفای کرونباخ 845/0 محاسبه شد. جامعهی آماری پژوهش شامل تمامی افرادی است که در بلوار ارم همدان تردد میکنند که آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد. بنابرابن حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران در چارچوب طیف لیکرت توسط 360 نفر از استفادهکنندگان این فضا ارزیابی شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها، از آزمون T تک نمونهای، همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره در قالب نرمافزار آماری SPSS، استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میان متغیرهای گسترش فضای عمومی، بهبود چشمانداز خیابان، مکانی در جهت تعاملات اجتماعی، افزایش سطح درآمد اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی با سرزندگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین شاخص تعاملات اجتماعی و بهبود چشمانداز خیابان بیشترین تأثیر را در افزایش سرزندگی بلوار ارم همدان میگذارند.
برنامه ریزی شهری
اسماعیل نصیری هنده خاله؛ پرستو محمدی بالینی
چکیده
بیشترین تاثیر را بر الگوهای رفتاری شهروندان دارد؟. متغیرهای مستقل این تحقیق (براساس نظریه بنتلی)شامل شاخصهای تنوع، انعطافپذیری، نفوذپذیری، تناسب بصری، خوانایی، غنای حسی ومتغیر وابسته الگوهای رفتاری شهروندان است. رویکرد این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات این پزوهش از طریق مطالعات میدانی انجام شد و دادههای به دست آمده در ...
بیشتر
بیشترین تاثیر را بر الگوهای رفتاری شهروندان دارد؟. متغیرهای مستقل این تحقیق (براساس نظریه بنتلی)شامل شاخصهای تنوع، انعطافپذیری، نفوذپذیری، تناسب بصری، خوانایی، غنای حسی ومتغیر وابسته الگوهای رفتاری شهروندان است. رویکرد این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات این پزوهش از طریق مطالعات میدانی انجام شد و دادههای به دست آمده در نرم افزار spss تحلیل شد. از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف نیز برای تعیین نرمال بودن دادهها استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، بهرهوران استفاده از فضای خیابان سیتیر است. نتایج نشان داد که ارتباط مستقیم و پیوستگی آماری و معناداری بین همه مؤلفهها و شاخصهای محیطی -کالبدی با الگوهای رفتاری شهروندان وجود دارد. بالاترین ضریب همبستگی در بین ابعاد مؤلفههای کالبدی با الگوهای رفتاری شهروندان بین نفوذپذیری (01/0>P ، 579/0=r ) و پایینترین ضریب همبستگی بین غنای حسی و الگوهای رفتاری وجود (01/0>P ، 142/0r =) دارد. ضریب تفاضل نیز نشان میدهد که متغیرهای کیفیت معابر و دسترسیها، انعطافپذیری فضا، تناسب معماری به ترتیب با 86/0، 83/0 و 78/0 بالاترین ضرایب را دارند که نسبت به دیگر متغیرها پیش بینی کننده قویتر است و ضریب تفاضل شاخص غنای حسی با 15/0 در پایینترین سطح تأثیرگذاری بر الگوهای رفتاری شهروندان قرار دارد
مهری اذانی؛ اسفندیار کهزادی؛ علیرضا رحیمی؛ رسول بابانسب
دوره 18، شماره 50 ، بهمن 1393، ، صفحه 1-28
چکیده
امکان بهرهبرداری بهینه و برابر از امکانات و مزایای یک زندگی شهری، از حقوق انکارناپذیر کلیه شهروندان و ساکنان یک شهر محسوب میشود. ناتوانان جسمی، معلولان و جانبازان بخشی از افراد جامعه هستند که باید نیازهای آنها بدون توجه به وضعیت سلامت جسمانی آنها برآورده شود؛ لذا مناسبسازی انواع فضاها و کاربـریهای شـهری جهت استفاده ...
بیشتر
امکان بهرهبرداری بهینه و برابر از امکانات و مزایای یک زندگی شهری، از حقوق انکارناپذیر کلیه شهروندان و ساکنان یک شهر محسوب میشود. ناتوانان جسمی، معلولان و جانبازان بخشی از افراد جامعه هستند که باید نیازهای آنها بدون توجه به وضعیت سلامت جسمانی آنها برآورده شود؛ لذا مناسبسازی انواع فضاها و کاربـریهای شـهری جهت استفاده افـراد معلول بسیار حائز اهمیت میباشد. در این پژوهش، با انتخاب 10 درصد جامعه معلولان شهر دوگنبدان و نظر سنجی از آنها و همچنین پیمایش میدانی و بهرهگیری از 6 معیار و 46 زیر معیار به ارزیابی میزان تناسب انواع فضاها و کاربریهای شهری مناطق مختلف شهر دوگنبدان با نیازهای معلولان بر اساس ضوابط و استانداردهای مدون پرداخته شده است. تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آماری همچون الگوریتم TOPSIS و آزمون T-test و به کمک نرمافزار SPSS صورت گرفته است. نتایج حاکی از آن است که در زمینه رعایت معیارهای طراحی و برنامهریزی شهری برای معلولان در سطح شهر دوگنبدان اقدامات مناسب و کافی صورت نگرفته است و هیچکدام از فضاها و کاربریهای مورد سنجش در شهر دوگنبدان از لحاظ مناسبسازی برای معلولان وضعیت مناسبی ندارند که در بین فضاهای مختلف، پارکها و فضای سبز، فضاهای آموزشی، کتابخانهها، سالنهای ورزشی و معابر و در بین مناطق شهری، منطقه 5 و 4 بدترین وضعیت را دارند. در این راستا، با رتبهبندی مناطق شهری با استفاده از معیارهای مورد بررسی، اولویت هر منطقه شهری جهت مناسبسازی در هر معیار تعیین شده است
ابوالفضل قنبری
دوره 18، شماره 48 ، تیر 1393، ، صفحه 211-243
چکیده
هدف از این مقاله، بررسی تأثیر فضای شهری بر میزان مشارکت شهروندان در محلات شهر تبریز است. روش تحقیق پژوهش حاضر، اسنادی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه و مطالعات کتابخانهای برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر خانوارهای ساکن شهر تبریز در سال 1385 و تعداد نمونه آماری 450 خانوار بوده که بر اساس فرمول کوکران ...
بیشتر
هدف از این مقاله، بررسی تأثیر فضای شهری بر میزان مشارکت شهروندان در محلات شهر تبریز است. روش تحقیق پژوهش حاضر، اسنادی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه و مطالعات کتابخانهای برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر خانوارهای ساکن شهر تبریز در سال 1385 و تعداد نمونه آماری 450 خانوار بوده که بر اساس فرمول کوکران برآورد شده است. همچنین در این تحقیق از روش نمونهبرداری طبقههای متناسب توأم با تصادفی سیستماتیک استفاده شده است و نمونهها از مناطق با ارزش منطقهای متفاوت و بافتهای قدیمی و جدید با فرهنگهای مختلف نظیر مناطق ولیعصر، محدوده مرکزی شهر، باغمیشه، یاغچیان، شهرک امام و سیلاب قوشخانه انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل دادههای گردآوری شده از آمارهای توصیفی و تحلیلی موجود در نرمافزارهای SPSS و Lisrel استفاده شده است. لازم به ذکر است که بر اساس محاسبه آلفای کرونباخ، میتوان گفت میزان پایایی ابزار تحقیق 81/ بوده است.
نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان میدهد که میزان مشارکت شهروندان در اداره امور شهری متوسط به بالا بوده است. اما این میزان نسبت به محلات مختلف در نوسان بوده و بالاترین آن اختصاص به شهرک امام و پایینترین آن به محدوده مرکزی شهر اختصاص دارد. همچنین متغیرهای جنس، نوع مالکیت، منطقه سکونت، تحصیلات، قدمت سکونت و احساس تعلق میزان مشارکت شهروندان را تحت تأثیر قرار میدهد. از میان این عوامل، احساس تعلق، تحصیلات و قدمت سکونت مهمترین عوامل اثرگذار بر مشارکت شهروندان محسوب میشود.