آمایش سرزمین
نفیسه فقیه سبزواری؛ آزیتا فراشی
چکیده
امروزه از تغییرات اقلیمی به همراه تخریب زیستگاه به عنوان مهمترین عوامل تهدیدکننده حیات وحش یاد میشود. از این رو داشتن اطلاعات صحیح از نیازهای اکولوژیک و زیستگاه هر گونه زمینه را برای حفاظت از گونهها در برابر این تغییرات فراهم میکند و تعیین مهمترین عوامل در جلب نظر گونهها و تهیه نقشههای مطلوبیت زیستگاه میتواند اقدامی ...
بیشتر
امروزه از تغییرات اقلیمی به همراه تخریب زیستگاه به عنوان مهمترین عوامل تهدیدکننده حیات وحش یاد میشود. از این رو داشتن اطلاعات صحیح از نیازهای اکولوژیک و زیستگاه هر گونه زمینه را برای حفاظت از گونهها در برابر این تغییرات فراهم میکند و تعیین مهمترین عوامل در جلب نظر گونهها و تهیه نقشههای مطلوبیت زیستگاه میتواند اقدامی در جهت حفاظت از گونهها باشد. در ایران بعد از پلنگ و یوزپلنگ کاراکال سومین گربه سان موجود است که نقش کلیدی در کنترل جمعیت جوندگان دارد و زیستگاههای آن بیشتر در مناطق خشک قرار گرفتهاست. بر همین اساس در این پژوهش، به بررسی تاثیرات تغییر اقلیم بر زیستگاههای کاراکال و نیز نحوه پراکنش این گونه تحت دو سناریوی اقلیمی RCP2.6 و RCP8.5 در دوره زمانی 2061 تا 2080 در ایران با استفاده از روش حداکثر آنتروپی پرداخته شد. در این مطالعه از چهار دسته متغیر محیطی شامل: متغیرهای اقلیمی، توپوگرافی، کاربری اراضی و پوشش زمین که در مجموع 32 متغیر برای زمان حال و 14 متغیر برای آینده استفاده شدهاست. نتایج نشان داد که متغیرهای فاصله از مناطق حفاظتی، شنزارها، مناطق جنگلی متراکم، بیشترین تاثیر را در انتخاب زیستگاه مطلوب برای گونه کاراکال در زمان حال داشته و متغیرهای میانگین دمای گرمترین فصل سال و میانگین ارتفاع از سطح دریا تحت دو سناریوی آینده بیشترین تاثیر را در انتخاب زیستگاه توسط گونه خواهندداشت. همچنین بررسی نقشههای مطلوبیت زیستگاه کاراکال نشان داد که هم اکنون این گونه تنها 2/13درصد از زیستگاههای ایران را به خود اختصاص دادهاست که با شبکه حفاظتی کنونی تنها 2/48 درصد همپوشانی دارد این در حالی است که این میزان زیستگاه مطلوب گونه در آینده تحت سناریوهای RCP2.6 و RCP8.5 به ترتیب به 9/30 و 4/27 خواهدرسید و از میزان همپوشانی آن با شبکه حفاظتی کنونی تا حدود 66 درصد کاسته و به مقدار 8/17 درصد همپوشانی خواهد رسید.
آمایش سرزمین
محسن آقایاری هیر؛ معصومه علیرضایی؛ علی زارعی
چکیده
امروزه اشتغال یکی از مهمترین شاخص های توسعه در کشور به شمار می رود. تجزیه و تحلیل روند اشتغال و ساختار آن در سطح کشور و مناطق مختلف آن مستلزم شناخت دقیق استعدادها و توان بالقوه ی بخشها و ترکیب آن در مناطق است،تا بتوان برنامه ریزی و اشتغالزایی متوازن و متعادلی را در هر یک از بخشها و مناطق محقق ساخت. این تحقیق به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی ...
بیشتر
امروزه اشتغال یکی از مهمترین شاخص های توسعه در کشور به شمار می رود. تجزیه و تحلیل روند اشتغال و ساختار آن در سطح کشور و مناطق مختلف آن مستلزم شناخت دقیق استعدادها و توان بالقوه ی بخشها و ترکیب آن در مناطق است،تا بتوان برنامه ریزی و اشتغالزایی متوازن و متعادلی را در هر یک از بخشها و مناطق محقق ساخت. این تحقیق به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی بوده و با هدف تحلیل الگوی فضایی توزیع شاغلان بخش های عمومی و خصوصی در شهرستان های ایران صورت گرفته است.جامعه آماری شامل397 شهرستان کشور ایران است که آمار و اطلاعات آن از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 استخراج شده است.در این راستا پس از جمع آوری داده ها و بررسی های نظری شاغلین بخش های عمومی و خصوصی از بین مدلها و تکنیک های مورد برّرسی برای تحلیل فضایی، مدل همبستگی خودکار فضایی مبتنی بر شاخص Morans Iو مدلSpatial Statistics Tools، تحلیل لکه های داغ(Hot Spot Analysis With Rending) استفاده شده است. در پردازش و تحلیل داده ها و اطلاعات و نمایش نتایج از سیستم اطّلاعات جغرافیایی (GIS)استفاده شده است.نتایج تحلیل MoransI حاکی از آن است که الگوی توزیع شاغلین بخش های عمومی و خصوصی شهرستان های ایران،الگوی خوشه ای و به صورت متمرکز می باشد و اشتغال به صورت متعادل و یکنواخت در منطقه مورد مطالعه توزیع نشده است. همچنین در تجزیه و تحلیل لکه های داغ توزیع اشتغال بخش های عمومی و خصوصی مشاهده شد که بیشترین تجمع فضایی اشتغال)لکه های داغ( در تهران و شعاع تقریبا300 کیلومتری تهران متمرکز شده است(هر چند خود تهران باسطح اطمینان 95% متراکم است) و بقیه شهرستانها از توزیع متعادل تری برخوردارند و تمرکز مشاهده نمی شود.
آمایش سرزمین
حسن مسعودی؛ داود امینی؛ حامد ابراهیمی
چکیده
دولتها و جوامع مختلف در طول تاریخ، همواره سرزمینهای تحت ید خود را در راستای ادارة بهتر سرزمین و حفظ تمامیت ارضی کشور، به نواحی و مناطق مختلف تقسیم نمودهاند؛ که امروزه با مفهوم برنامهریزی فضایی و آمایش سرزمین و به طور خاصتر «منطقهبندی سرزمین» مرتبط میباشد. علاوه بر این، منابع و امکانات نیز به طور یکسان در پهنة سرزمینی ...
بیشتر
دولتها و جوامع مختلف در طول تاریخ، همواره سرزمینهای تحت ید خود را در راستای ادارة بهتر سرزمین و حفظ تمامیت ارضی کشور، به نواحی و مناطق مختلف تقسیم نمودهاند؛ که امروزه با مفهوم برنامهریزی فضایی و آمایش سرزمین و به طور خاصتر «منطقهبندی سرزمین» مرتبط میباشد. علاوه بر این، منابع و امکانات نیز به طور یکسان در پهنة سرزمینی توزیع نشدهاند و این امر ضرورت تقسیم سرزمین را به واحدهای کوچکتر دو چندان میکند. منطقهبندی سرزمینی موضوعی است که با تقسیم سرزمین به نواحی و مناطق مختلف، به دنبال مدیریت منسجم و تقسیم کار سرزمینی و بهرهگیری از پتانسیلهای مناطق مختلف در جهت کاستن از نابرابریها و عدم تعادلهای سرزمینی میباشد. در همین راستا، کشور ایران در طول دهههای گذشته بارها از سوی سازمانهای مختلف به مناطق متعددی تقسیم شده است که آخرین بار در سال 1396، کشور ایران به نه منطقة کلان تقسیم گردید. این تحقیق که از نوع توصیفی ـ تحلیلی میباشد، در ابتدا با بررسی گستردة ادبیات تحقیق، تاریخچهای جامع از سیر برنامههای آمایشی و منطقهبندی در کشور ارائه داده و سپس به نقد و بررسی آنها میپردازد. در ادامه، با بهرهگیری از نظرات متخصصان و با استفاده از روش AHP، مهمترین معیارهای مؤثر بر منطقهبندی سرزمینی شناسایی و اولویتبندی شد. بر اساس یافتههای این بخش از تحقیق، به ترتیب معیارهای «فرهنگی ـ اجتماعی» «دفاعی ـ نظامی»، و «سیاسی ـ اداری» و زیرمعیارهای «مسائل محیطی»، «سطح توسعهیافتگی مناطق»، «پراکنش جمعیت»، «الگو و نوع حکومت» و «تهدیدات و مسائل امنیتی»، بیشترین اهمیت را در منطقهبندی سرزمینی دارا میباشند. در نهایت، بر مبنای یافتهها و نتایج تحقیق، نگارندگان منطقهبندی پیشنهادی خود را در قالب ده منطقة کلان سرزمینی ارائه دادند.
آمایش سرزمین
عذرا مشتاق مهر؛ اسدالله حجازی؛ فریبا کرمی
چکیده
در تحقیق حاضر به مطالعه و ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی شهرستان مهاباد در یک بازه زمانی بیست ساله از 2000 تا 2020 و پیشبینی روندهای احتمالی آن تا سال 2040 پرداخته شده است. در تحقیق حاضر، از تصاویر سنجندههای ETM و OLI ماهواره لندست در سه تاریخ 2000، 2010 و 2020 و تکنیک طبقهبندی نظارتشده برای تشخیص تغییرات رخداده بهره گرفته شده است. همچنین، ...
بیشتر
در تحقیق حاضر به مطالعه و ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی شهرستان مهاباد در یک بازه زمانی بیست ساله از 2000 تا 2020 و پیشبینی روندهای احتمالی آن تا سال 2040 پرداخته شده است. در تحقیق حاضر، از تصاویر سنجندههای ETM و OLI ماهواره لندست در سه تاریخ 2000، 2010 و 2020 و تکنیک طبقهبندی نظارتشده برای تشخیص تغییرات رخداده بهره گرفته شده است. همچنین، بهمنظور مدلسازی تغییرات کاربری اراضی از مدل زنجیره مارکوف و سلولهای خودکار استفاده شده است. مطابق نتایج، اراضی ساخته شده بیشترین افزایش مساحت و پهنههای آبی بیشترین کاهش مساحت را نشان دادهاند بهنحوی که مساحت اراضی ساخته شده از 67/2367 هکتار به 08/71006 هکتار و مساحت پهنههای آبی از 63/9266 هکتار به 28/1164 هکتار رسیده است. علاوه بر این، نتایج مدل مارکوف چنین نشان میدهد که روند تغییرات کاربری اراضی منطقه موجب افزایش سطح اراضی بایر و اراضی ساخته شده و کاهش سطح دیگر اراضی شده و چنین انتظار میرود که مساحت اراضی زراعی به میزان 1/1473 هکتار، باغات و جنگلها به میزان 11/810 هکتار، اراضی مرتعی به میزان 4/16455 هکتار و پهنههای آبی به میزان 69/545 با کاهش و در مقابل، مساحت اراضی بایر به میزان 72/11831 هکتار و اراضی ساخته شده به میزان 42/7448 هکتار افزایش خواهد یافت. بهطور کلی، پیشبینیها روند فزاینده گسترش اراضی ساخته شده و مسکونی و نیز کاهش روزافزون گستره پهنههای آبی منطقه را برجسته نموده است که این روند میتواند پیامدها و تبعات بسیاری بر توسعه پایدار شهرستان مهاباد به دنبال داشته باشد. بنابراین، نتایج تحقیق حاضر ضرورت توجه به مبحث تغییر کاربری اراضی در محدوده شهرستان مهاباد را برجسته نموده و میتواند شناخت مناسبی از ابعاد، روندها و الگوهای کاربری زمین در منطقه به مسئولان، محققان و مردم محلی ارائه دهد.
آمایش سرزمین
ایرج جباری؛ مجید احمدی ملاوردی؛ نفیسه جامی الاحمدی؛ علی رضا پور؛ محمد محمدنژاد
چکیده
با توسعه صنایع و گسترش فعالیتهای انسانی و تولید پسماندهای خطرناک، دفع آنها را در محلی مناسب که دارای کمترین تهدید به حیات انسان باشد ضروری میگرداند و ملاحظات اساسی را در بارۀ آسیب پذیری محل در برابر مخاطرات طبیعی و انسانی، سهولت عایقبندی و ریسک آلایندگی محیط می طلبد. بررسی این موضوع خیلی ساده به نظر میرسد به همین دلیل در سطح پروژه ...
بیشتر
با توسعه صنایع و گسترش فعالیتهای انسانی و تولید پسماندهای خطرناک، دفع آنها را در محلی مناسب که دارای کمترین تهدید به حیات انسان باشد ضروری میگرداند و ملاحظات اساسی را در بارۀ آسیب پذیری محل در برابر مخاطرات طبیعی و انسانی، سهولت عایقبندی و ریسک آلایندگی محیط می طلبد. بررسی این موضوع خیلی ساده به نظر میرسد به همین دلیل در سطح پروژه های اجرایی هر متخصصی در مکان یابی خود را سهیم میداند. غاقل از اینکه هر محیطی پیچیدگیهای خاصی دارد که غقلت از آنها ممکن است به ضایعات بزرگ انسانی و محیطی منجر شود. بر این اساس در این پژوهش سعی شد نخست با مطالعه استانداردها و راهنماهای بینالمللی معتبر در خصوص مکانیابی محلهای دفن پسماندهای ویژه معیارهای مورد نظر ایران با توجه به شرایط جغرافیایی ارتقا یابد. دوم اینکه با رویکرد جغرافیایی به موضوع با ترکیب لایهها، دقت عوامل مورد نظر افزایش یابد و با ترکیب 46 نقشه یا لایۀ اطلاعاتی 35 عامل مورد نظر با دقت بالا انتخاب شود. سوم اینکه با درک این موضوع که روشهای مبتنی بر پرسشتامه مانند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) نمی تواند در ارزش گذاری لایهها به نتایج مطمئنی برسد روشهای اصلاحی جدیدی را میتوان ارائه داد که به نتایج رضایتبخشی منجر شوند و چهارم اینکه درک جغرافیایی از پدیده ها می تواند در مراحل نهایی به سنجش اعتبار نتایج کمک کند و بسته به تخصصهای آن در نوع خاصی از مکانیابی مؤثر واقع شود. در این تحقیق مساحت زمین مورد نیاز برای این پروژه 70 هکتار به دست آمد. موقعیت زمینی با این مساحت که آسیبی به محیط نرساند تنها در چهار مکان در غرب استان شناسایی شد. مطالعات ژئومورفولوژیک نیز نشان داد که یکی از قطعات که در جنوب شرق قصرشیرین قرار گرفته است باید به عنوان اولویت اصلی قرار گیرد.
آمایش سرزمین
رحیمه رستمی؛ دکتر علی محمدخورشیددوست؛ مائده باکویی
چکیده
خشک شدن دریاچه ارومیه تاثیر فراونی بر محیط اطراف خود دارد. شوری خاک حاشیه دریاچه، افزایش ریزگردهای نمکی و کاهش کشاورزی معمول در این منطقه از جمله اثرات این خشکی است. با برنامه ریزی صحیح و مطالعات گسترده میتوان کمبودهای ایجاد شده را به فرصت تبدیل کرد و از آن حداکثر بهره را برد. در پژوهش حاضر با استفاده از تصاویر مربوط به لندست 5 و 8 تغییرات ...
بیشتر
خشک شدن دریاچه ارومیه تاثیر فراونی بر محیط اطراف خود دارد. شوری خاک حاشیه دریاچه، افزایش ریزگردهای نمکی و کاهش کشاورزی معمول در این منطقه از جمله اثرات این خشکی است. با برنامه ریزی صحیح و مطالعات گسترده میتوان کمبودهای ایجاد شده را به فرصت تبدیل کرد و از آن حداکثر بهره را برد. در پژوهش حاضر با استفاده از تصاویر مربوط به لندست 5 و 8 تغییرات ایجاد شده در نوع کاربریها و پوشش گیاهی منطقه از سال 2000 تا 2016 مورد بررسی قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل تصاویر با استفاده از روشهای شیگرا صورت گرفته است و میزان شوری خاک با استفاده از شاخصهای شوری و طی سالهای 2000 تا 2016 محاسبه شده است. تغییرات کاربری به روش شی گرا در نرم افزار Ecognation به دست آمده و محاسبات مربوط به میزان تغییرات با استفاده از نرم افزار Arc map و Excel انجام گرفته است. مطالعه بر روی 4 دوره 2000، 2006 و 2010 که تصاویر لندست 5 میباشند و تصویر نهایی که مربوط به لندست 8 بوده و سال 2016 میباشد. تصاویر مربوط به هر سال ابتدا ب روش شیگرا به 9 طبقه آب، شورهزار، نمک جدید، مراتع و مراتع ضعیف، شهر، زراعت، زمین بایر و باغ طبقه بندی شده است. پس از طبقه بندی میزان تغییرات طی این سالها به دست آمده است. نتایج نشاندهنده کاهش 25.43درصدی میزان آب و افزایش 21.03 درصدی شورهزارها طی سالهای 2000 تا 2016 میباشد.
آمایش سرزمین
رحیمه رستمی؛ علی محمد خورشیددوست
چکیده
جاذبه های شهری از یک سو و نبود امکانات اولیه زندگی در روستاها از سوی دیگر موجب مهاجرت های روستاهای اطراف به شهر های نزدیک می شود. شهرستان مراغه نیز به سبب داشتن روستاهایی با معیشت کشاورزی از این امر مستثنی نیست. در پژوهش حاضر تلاش شد بهترین گزینه برای توسعه فیزیکی پیشنهاد گردد. در این راستا 3 عامل اصلی انسانی، طبیعی و توپوگرافی در نظر ...
بیشتر
جاذبه های شهری از یک سو و نبود امکانات اولیه زندگی در روستاها از سوی دیگر موجب مهاجرت های روستاهای اطراف به شهر های نزدیک می شود. شهرستان مراغه نیز به سبب داشتن روستاهایی با معیشت کشاورزی از این امر مستثنی نیست. در پژوهش حاضر تلاش شد بهترین گزینه برای توسعه فیزیکی پیشنهاد گردد. در این راستا 3 عامل اصلی انسانی، طبیعی و توپوگرافی در نظر گرفته شد. عوامل توپوگرافی شامل شیب، ارتفاع و جهت شیب، عامل طبیعی شامل فاصله از رودخانه، فاصله از گسل و زمین شناسی و عامل انسانی شامل فاصله از جاده، فاصله از نقاط روستایی و کاربری است. ابتدا وزن مربوط به معیارها و زیر معیارها با استفاده از نرم افزار سوپر دسیژن محاسبه گردیده و سپس با استفاده از نرم افزار Arc GIS نقشه ها ی مربوطه تهیه و تحلیل های لازم انجام شده است. در این پژوهش از روش Fuzzy ANP استفاده شده است. این روش نتایج را به صورت اعدادی بین صفر و یک نمایش می دهد که در آن یک به معنای نتیجه مطلوب و صفر به معنای نتیجه نامطلوب می باشد و اعداد میانی به میزان نزدیک بودن به یک و صفر میزان مطلوبیت را نشان میدهند. نتایج با توجه به سه عامل انسانی و محیطی و توپوگرافی به دست آمدند و وزن دهی معیارها نشاندهنده اهمیت بیشتر عوامل محیطی نسبت به دو عامل دیگر است. با بررسی سه نقشه مجزا برای این سه عامل قسمت مشترک دو عامل محیطی و توپوگرافی قسمت جنوبغرب شهر میباشد، ولی به دلیل محدودیتهای کاربری اراضی ای که در مراغه موجود است، نقشه معیار انسانی نقاط بسیار اندکی از جنوب و شمالغرب را مناسب توسعه فیزیکی نشان داد. نتایج نهایی قسمتهای غربی و شمالغرب را با توجه به سه عامل ذکر شده و وزن این عوامل مناسب توسعه نشان داد.
آمایش سرزمین
فریبا کرمی؛ ابوالفضل قنبری؛ داود حسن دوست فرحانی
چکیده
مهمترین اصل در زمینهی پدافند غیرعامل انتخاب مکان مناسب با ضریب امنیت مکانی بالا به منظور حفظ و سلامت مراکز حیاتی و حساس میباشد. هدف از این پژوهش، مکانیابی سایت-های مناسب جهت استقرار مراکز حساس و حیاتی در شهرستان بجنورد می باشد. استان خراسان شمالی یکی از استانهای مرزی ایران به شمار میرود و شهرستان بجنورد به عنوان مرکز استان ...
بیشتر
مهمترین اصل در زمینهی پدافند غیرعامل انتخاب مکان مناسب با ضریب امنیت مکانی بالا به منظور حفظ و سلامت مراکز حیاتی و حساس میباشد. هدف از این پژوهش، مکانیابی سایت-های مناسب جهت استقرار مراکز حساس و حیاتی در شهرستان بجنورد می باشد. استان خراسان شمالی یکی از استانهای مرزی ایران به شمار میرود و شهرستان بجنورد به عنوان مرکز استان است. همین امر باعث استقرار تاسیسات حساس و مهمی مانند؛ بیمارستانهای مرکزی، سیلوهای گندم، شهرکهای صنعتی، پاسگاه های نظامی و غیره در این شهرستان شده است که هرکدام دارای فعالیتهای منطقهای و فرامنطقهای هستند. دادههای این پژوهش بوسیله مطالعات کتابخانه-ای و اسنادی و توزیع پرسشنامه بین کارشناسان (سازمانها و ادارات) و متخصصان این حوزه، براساس اصول پدافند غیرعامل گردآوری شدند. برای انجام پژوهش از مدل تلفیقیANP - Fuzzy استفاده شد. معیارهای طبیعی و انسانی پژوهش، شامل زیرمعیارهای شیب، جهت شیب، مناطق حفاظت شده، لیتولوژی، فاصله از گسل، فاصله از مرز، شهر، روستا، راههای مواصلاتی و غیره انتخاب شدند. جهت پردازش دادههای پرسشنامه، از نرم افزار Super Decision ، که مبتنی بر مدل ANP است، استفاده و ضریب اهمیت هر یک از فاکتورها در نرم افزارArc GIS با لایهی مورد نظر ضرب شد. در نهایت به فازی سازی نقشهها و رویهم گذاری لایههای فازی اقدام شد. نتیجهی تحقیق نشان داد که مناسبترین پهنهها برای استقرار مراکز حیاتی و حساس، کمربند میانی، شرق و جنوب شرقی شهرستان بجنورد میباشد و نامناسبترین پهنهها؛ شمال (کمربند مرزی)، جنوب غرب و پیرامون شهر بجنورد میباشد.