مقاله علمی پژوهشی
سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور
مریم ابراهیمیان نجف آبادی؛ علیرضا ایلدرمی؛ ثمر مرتضوی؛ ابراهیم محمدی منش
چکیده
امروزه یکی از مهمترین مشکلات جهانی محیطزیست بخصوص در اکوسیستمهای آبی، آلودگی ناشی از فلزات سنگین است. با توجه به اینکه رسوبات منبع اصلی برای ذخیرهی فلزات سنگین میباشند، در این مطالعه رسوبات رودخانه گاماسیاب از نظر آلودگی به فلزات سنگین کروم، مس، نیکل، روی، آهن و منگنز مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از لایهبندی، نتایج در جیآیاس، ...
بیشتر
امروزه یکی از مهمترین مشکلات جهانی محیطزیست بخصوص در اکوسیستمهای آبی، آلودگی ناشی از فلزات سنگین است. با توجه به اینکه رسوبات منبع اصلی برای ذخیرهی فلزات سنگین میباشند، در این مطالعه رسوبات رودخانه گاماسیاب از نظر آلودگی به فلزات سنگین کروم، مس، نیکل، روی، آهن و منگنز مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از لایهبندی، نتایج در جیآیاس، با دو روش کریجینگ و فاصلهیابی وزنی معکوس، نقاط درونیابی شدند که نتایج حاصل، برتری روش فاصلهیابی وزنی معکوس را نشان داد. از شاخص ژئوشیمیایی مولر، ریسک اکولوژیکی و آنالیزهای آماری برای سنجش وضعیت آلودگی فلزات سنگین در رسوبات استفاده شد. نتایج محاسبه شاخص ژئوشیمیایی مولر بیانگر آن بود که در فصل بهار رسوبات رودخانه گاماسیاب از نظر آلودگی به تمام عناصر در طبقه غیر آلوده و در فصل تابستان از نظر آلودگی به تمام فلزات بهجز فلز نیکل در طبقه غیر آلوده قرار دارند. نتایج شاخص ریسک اکولوژیک نشان داد که رودخانه گاماسیاب از نظر غلظت فلزات سنگین مورد مطالعه در طبقه ریسک اکولوژیکی کم قرار میگیرد. بررسی نقشه پهنهبندی شاخص ریسک اکولوژیک و نقشه پهنهبندی و آنالیز نقاط داغ نشان میدهد که در فصل بهار نقاط با آلودگی بالا در بخش شرقی رسوبات رودخانه و در فصل تابستان در بخش غربی متمرکز شدهاند.
مقاله علمی پژوهشی
برنامه ریزی شهری
محمود پروینزاد؛ رضا ولیزاده؛ کریم حسینزاده دلیر؛ حسن احمدزاده
چکیده
یکی از مهمترین چالشهای پیش روی مدیریت شهری، اسکان غیررسمی است. این پدیده از پیامدهای نامطلوب شهرنشینی در جهان معاصر است که به ویژه در نتیجه صنعتی شدن شتابان و نابرابریهای منطقهای شکل گرفته و به دلیل محرومیت و عدم برخورداری سکونتگاههای غیررسمی از تسهیلات زندگی شهری در قیاس با دیگر نواحی شهری، آنها را کانون مسائل ...
بیشتر
یکی از مهمترین چالشهای پیش روی مدیریت شهری، اسکان غیررسمی است. این پدیده از پیامدهای نامطلوب شهرنشینی در جهان معاصر است که به ویژه در نتیجه صنعتی شدن شتابان و نابرابریهای منطقهای شکل گرفته و به دلیل محرومیت و عدم برخورداری سکونتگاههای غیررسمی از تسهیلات زندگی شهری در قیاس با دیگر نواحی شهری، آنها را کانون مسائل و مشکلات حاد شهری و ضد توسعه پایدار انسانی نموده است. وضعیت موجود سکونتگاههای غیررسمی نشان میدهد که برنامهریزیها، پیشبینیها و اقدامات انجامشده برای برای رفع معضلات این پدیده بهویژه در کلانشهر تبریز، کارایی آنچنانی نداشته است به گونهای که گسترش پهنههای سکونتگاههای غیررسمی در این شهر خود دلیلی بر این ادعاست. بدین منظور در این پژوهش سعی گردیده است که بهصورت سیستمی و نظاممند پیشرانهای کلیدی مؤثر بر شکلگیری و گسترش اسکان غیررسمی در محدوده کلانشهر تبریز شناسایی و تحلیل شوند. روش تحقیق در مطالعهی حاضر آمیخته (کمی-کیفی) با ماهیت تحلیلی-اکتشافی میباشد .در این پژوهش ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی، 64 عامل اولیه در پنج حوزه مختلف استخراجشده و سپس با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مؤلفهها تشکیل گردیده است. در مرحله بعدی از طریق نرمافزار میکمک نسبت به تحلیل ماتریس اقدام شده است. نتایج حاصل از پراکندگی متغیرها در محور تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل در نرمافزار میکمک، حاکی از ناپایداری سیستم در محدوده موردمطالعه است و بر همین اساس پنج دسته متغیر مورد شناسایی قرار گرفت. درنهایت با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم عوامل، هجده عامل اصلی بهعنوان پیشرانهای کلیدی در شکلگیری و گسترش اسکان غیررسمی منطقه مورد شناسایی قرار گرفتند. از بین پیشرانهای موردبررسی نیز، متغیرهای بخش اقتصادی بیشترین تأثیر را بر شکلگیری و گسترش اسکان غیررسمی در محدوده موردمطالعه داشتهاند.
مقاله علمی پژوهشی
برنامه ریزی شهری
علیاکبر تقیپور؛ بنیامین حسنزاده باغی؛ پارسا احمدی دهرشید
چکیده
پیادهراهها مکانهایی هستند که به ارتقاء سلامت جسمی و روحی انسان و تحرک اجتماعی آنان، خلق فضاهای انسانی و هویت شهرها کمک میکند. اما زمانی این شرایط محقق میشود که پیادهراه براساس نیازها و توقعات شهروندان ساخته شود. بنابراین آگاهی مدیریت شهری از عواملی که اهمیت بالایی در پیادهراهها از نظر شهروندان دارد و همچنین بررسی ...
بیشتر
پیادهراهها مکانهایی هستند که به ارتقاء سلامت جسمی و روحی انسان و تحرک اجتماعی آنان، خلق فضاهای انسانی و هویت شهرها کمک میکند. اما زمانی این شرایط محقق میشود که پیادهراه براساس نیازها و توقعات شهروندان ساخته شود. بنابراین آگاهی مدیریت شهری از عواملی که اهمیت بالایی در پیادهراهها از نظر شهروندان دارد و همچنین بررسی میزان موفقیت پروژههای احداث پیادهراه در جهت رفع نواقص و مشکلات موجود در این فضاها ضروری است. در این پژوهش سعی شده با درنظرگرفتن مجموع کاملی از عوامل تاثیرگذار بر کیفیت پیادهراه و استفاده از روشی متفاوت با سایر پژوهشهای پیشین به ارزیابی این عوامل در دو فاز اجراء شده پیادهراه شهر رشت از دیدگاه شهروندان پرداخته شود تا علاوهبر یافتن بااهمیتترین عامل، دو فاز پیادهراه نیز با یکدیگر مقایسه شوند. روش پژوهش حاضر برمبنای هدف، کاربردی و برمبنای روش اجرا، توصیفی - تحلیلی است. براساس ادبیات پژوهش، چهار معیار (کالبدی - فضایی، دسترسی، اجتماعی - اقتصادی، خرد طراحی) و 22 شاخص انتخاب شدهاست. در گام بعدی، با توزیع 392 پرسشنامه در بین شهروندان بصورت نمونهگیری تصادفی ساده، با بکارگیری روش آنتروپیشانون، ضریب اهمیت معیارها و شاخصهای مطالعاتی و امتیاز وزندار آنها در دو فاز بدست آمد. نتایج نشان میدهد که در مجموع میزان رضایتمندی شهروندان از پیادهراه در حد متوسط است و معیار خرد طراحی و سه شاخص «طراحی مناسب برای معلولین و سالمندان»، «نورپردازی در شب» و «جانمایی مناسب سطل زباله، آبخوری و...» از اهمیت بالایی برخوردار هستند و بر کیفیت پیادهراه بیشترین تاثیر را میگذارند. این عوامل در فاز اول، رضایتمندی بیشتری در مقایسه با فاز دوم پیادهراه دارد. بطورکلی از نظر شهروندان، فاز اول پیادهراه با امتیاز نرمالایز (52/0) نسبت به فاز دوم (47/0) وضعیت مطلوبتری دارد. این نتایج میتواند در موفقیت مدیریت شهری در جهت احداث پیادهراههایی مطلوب موثر باشد. در صورتیکه به طراحی این فضاها بیشتر توجه شود.
مقاله علمی پژوهشی
ژئوتوریسم، اکوتوریسم و گردشگری
پریا توفیقی سردرودی اصل؛ فریبا کرمی؛ ابوالفضل قنبری
چکیده
در کلانشهرهای کشور از جمله تبریز توجه به ارائه خدمات الکترونیک و استفاده از ابزارهای هوشمند همچون گوشیهای هوشمند در زمینه گردشگری طی سال های اخیر رونق بیشتری یافته است. از این رو هدف تحقیق حاضر بررسی نقش استفاده از گوشی هوشمند در گردشگری در زمینه شکلگیری تصویر مقصد و ایجاد تجربه سفر از منظر شهروندان کلانشهر تبریز است. از این ...
بیشتر
در کلانشهرهای کشور از جمله تبریز توجه به ارائه خدمات الکترونیک و استفاده از ابزارهای هوشمند همچون گوشیهای هوشمند در زمینه گردشگری طی سال های اخیر رونق بیشتری یافته است. از این رو هدف تحقیق حاضر بررسی نقش استفاده از گوشی هوشمند در گردشگری در زمینه شکلگیری تصویر مقصد و ایجاد تجربه سفر از منظر شهروندان کلانشهر تبریز است. از این رو جامعه آماری، شهروندان شهر تبریز در نظر گرفته شده که از گوشیهای هوشمند استفاده میکنند و حجم نمونه طبق فرمول کوکران برای جامعه آماری مجهول، 384 نفر و روش نمونهگیری، خوشهای دو مرحلهای است. به منظور جمعآوری دادهها از روشهای اسنادی و میدانی در جهت طراحی پرسش نامه، استفاده شده و روایی پرسشنامه در دو بخش روایی محتوایی و روایی صوری بررسی شده و برای پایایی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ شده است و با توجه به این که تمامی ضرایب بزرگتر از 7/0 است، میتوان نتیجه گرفت که پایایی پرسشنامه در سطح مطلوبی قرار دارد. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از روش معادلات ساختاری و تحلیل مسیر با نرم افزار Smart PLS اجرا شده است. نتایج تحقیق نشان داد که 1)استفاده از گوشی هوشمند در سفر بر تصویر مقصد شهروندان کلانشهر تبریز اثر مثبت دارد؛ 2) استفاده از گوشی هوشمند در سفر بر تجربه سفر شهروندان کلانشهر تبریز اثر مثبت دارد؛ 3)تجربه سفر بر تصویر مقصد شهروندان کلانشهر تبریز اثر مثبت دارد و 4) استفاده از گوشی هوشمند در سفر با نقش میانجی تجربه سفر بر تصویر مقصد شهروندان کلانشهر تبریز اثر مثبت دارد. نتایج تحقیق حاضر برای مدیران و سیاستگزارانی مفید است که در نظر دارند در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات با استفاده از گوشیهای هوشمند، گردشگران را به سوی مقاصد گردشگری مورد نظر خود جذب کنند و زمینه ادامه حیات مقاصد گردشگری را در عرصه رقابتهای جهانی و منطقهای گردشگری فراهم کنند.
مقاله علمی پژوهشی
ژئومورفولوژی
محمد حسین رضائی مقدم؛ معصومه رجبی؛ سیده معصومه موسوی
چکیده
برای استفاده بهینه از زمین، آگاهی از تغییرات کاربری اراضی و نوع استفاده از آن امری ضروری است؛ که این کار با ارزیابی و پیشبینی تغییرات کاربری اراضی امکانپذیر میگردد. هدف از این مطالعه بررسی روند تغییرات کاربری اراضی در بازه زمانی 18 ساله (2018-2000) و پیشبینی آن با استفاده از مدل زنجیره مارکوف برای سالهای 2025، 2050 در حوضه رود ...
بیشتر
برای استفاده بهینه از زمین، آگاهی از تغییرات کاربری اراضی و نوع استفاده از آن امری ضروری است؛ که این کار با ارزیابی و پیشبینی تغییرات کاربری اراضی امکانپذیر میگردد. هدف از این مطالعه بررسی روند تغییرات کاربری اراضی در بازه زمانی 18 ساله (2018-2000) و پیشبینی آن با استفاده از مدل زنجیره مارکوف برای سالهای 2025، 2050 در حوضه رود زرد شهرستان باغملک واقع در استان خوزستان میباشد. برای رسیدن به این هدف ابتدا تصحیحات (هندسی، رادیومتریک و اتمسفری) و پردازشهای لازم بر روی تصاویر ماهواره لندست سالهای 2000، 2006، 2012، 2018 انجام گرفت؛ سپس نقشههای کاربری برای چهار مقطع زمانی به پنج کلاس: فضای سبز و باغات، زمینهای بایر، زمینهای زراعی، سطوح آب (سدجره) و مناطق مسکونی-انسان ساخت طبقهبندی گردید. پس از آشکارسازی کاربریاراضی و تغییرات آن به پیشبینی روند این تغییرات با استفاده از مدل زنجیره مارکوف برای سالهای 2025، 2050 پرداخته شد. پس از انجام تصحیحات لازم بر روی تصاویر لندست برآورد کاربری اراضی نشان داد که بیشترین درصد منطقه مورد مطالعه را اراضی بایر و زمینهای زراعی تشکیل داده است دقت کلی و ضریب کاپا برای سالهای 2000 ،2006 و 2018بالای 80/0 و 92/0 میباشد. نتایج حاصل از آشکارسازی تغییرات بین بازه زمانی 2000 تا 2018نشان داد که اراضی بایر به میزان 51/823، فضای سبز و باغات 85/157 هکتارروند کاهشی داشته است. در مقابل نواحی ساخته شده-59/439 هکتار، زمینهای زراعی 56/135 هکتار سطوح آبی 94/404هکتار با روند افزایشی مواجه بوده است. همچنین نتایج حاصل از پیشبینی با استفاده از مدلCA-Markov تغییرات اراضی منطقه برای سال 2025 و 2050 نشان داد که در صورتی که سرعت تغییرات کاربری همچون سالهای گذشته باشد در سال 2025 کاربری نواحی ساخته شده به 54/1089، هکتار کاربری زمین زراعی به 52/1154 هکتار و کاربری آبهای سطحی به 54/666 افزایش خواهند یافت، کاربری فضای سبز و باغات به 42/201، کاربری زمین بایر به 59/85279 هکتار کاهش مییابند و در سال 2050 کاربری فضای سبز و باغات به 62/192 هکتار کاهش، کاربری زمین بایر به 69/84387 هکتار کاهش، کاربری زمین زراعی به 73/1243 هکتار افزایش و کاربری آبهای سطحی به 59/895 کاربری نواحی ساخته شده به 98/1671 هکتار، افزایش پیدا میکنند. با بررسی تغییرات کاربریاراضی میتوان اطلاعات ارزشمندی درمورد تغییرات صورت گرفته توسط انسان و عوامل طبیعی به دست آورد از سوی دیگرنقشه پیشبینی حاصله از مدل زنجیره مارکوف برای ارائه دیدی کلی به منظور مدیریت بهتر منابع طبیعی بسیار حائز اهمیت است.
مقاله علمی پژوهشی
یوسف زارعی؛ دکتر علی محمدخورشیددوست؛ مجید رضایی بنفشه؛ هاشم رستم زاده
چکیده
تغییرات اقلیمی یکی از اصلیترین معضل کره زمین در عصر حاضر است بنابراین پیشبینی این تغییرات در آینده و اثرات آن بر منابع آب، محیط طبیعی، کشاورزی و اثرات زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی از اهمیت ویژهای برخوردار است. به همین دلیل در پژوهش حاضر اثرات تغییر اقلیم جهانی بر نواحی مختلف آبوهوایی کشور در نواحی 12 گانه اقلیمی مورد بررسی ...
بیشتر
تغییرات اقلیمی یکی از اصلیترین معضل کره زمین در عصر حاضر است بنابراین پیشبینی این تغییرات در آینده و اثرات آن بر منابع آب، محیط طبیعی، کشاورزی و اثرات زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی از اهمیت ویژهای برخوردار است. به همین دلیل در پژوهش حاضر اثرات تغییر اقلیم جهانی بر نواحی مختلف آبوهوایی کشور در نواحی 12 گانه اقلیمی مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از دادههای NCEP و عناصر اقلیمی بارش، دمای بیشینه و کمینه در دوره پایه (2005-1961) برای ریزمقیاس نمایی آماری با مدل SDSM استفاده شد؛ و با استفاده از خروجی مدل CanEMS2 تحت سناریوهای RCP برای سه دوره آماری 2040- 2011، 2070-2041 و 2099-2071 تغییرات سالانه عناصر اقلیمی به دست آمد. برای ارزیابی عملکرد مدل از ضریب همبستگی، ضریب تعیین و شاخصهای خطا سنجی RMSE، MSE و MAD استفاده شد و نتایج نشان داد که مدل SDSM عملکرد مناسبی برای تولید عناصر اقلیمی دارد. بااینحال نتایج بهدستآمده نشان داد که دقت مدل در ایستگاههای مختلف متفاوت است. بدینصورت که هر مدل در شبیهسازی دمای کمینه و بیشینه از عملکرد مناسبی نسبت به بارش برخوردار است. همچنین نتایج بلندمدت سالانه نشان داد که بارش در تمامی نواحی اقلیمی مورد مطالعه در دهههای آتی کاهش پیدا خواهد کرد که بیشترین کاهش در نواحی بیابانی نیمه گرم داخلی (35 درصد) و خیلی مرطوب و معتدل (32 درصد) اتفاق خواهد افتاد؛ اما تغییرات دمای کمینه و بیشینه در نواحی مختلف اقلیمی متفاوت خواهد بود بهطوریکه تحت سناریوهای RCP در طول تمام دوره آماری در ایستگاه سبزوار و طبس تغییرات کمینه دما کاهشی خواهد بود ولی در دیگر نواحی اقلیمی روند تغییر دمای کمینه و بیشینه افزایشی خواهد بود. بیشترین افزایش کمینه و بیشینه دما بر اساس سناریوهای RCP تحت سناریوی RCP8.5 در دوره آماری 2099-2071 در ناحیه اقلیمی کوهستانی سرد به ترتیب با 03/3، 27/4 درجه سانتیگراد خواهد بود.
مقاله علمی پژوهشی
رضا سلیمانی؛ خلیل ولیزاده کامران؛ داود مختاری؛ علی سعیدی
چکیده
رعایت اصول پدافند غیرعامل در مکانیابی تاسیسات زیر بنایی خصوصا مراکز نظامی میتواند در شرایط خطر و بحران و هرگونه تهدید نظامی موجب کاهش آسیبپذیری و خسارات گردد. عوامل متعددی در این مکانیابی تاثیرگذار میباشند که بخش عمدهای از آنها عوامل جغرافیای طبیعی (اقلیمی و ژئومورفولوژیکی) میباشد. با در نظر گرفتن توسعه شهرها و قرارگیری مراکز ...
بیشتر
رعایت اصول پدافند غیرعامل در مکانیابی تاسیسات زیر بنایی خصوصا مراکز نظامی میتواند در شرایط خطر و بحران و هرگونه تهدید نظامی موجب کاهش آسیبپذیری و خسارات گردد. عوامل متعددی در این مکانیابی تاثیرگذار میباشند که بخش عمدهای از آنها عوامل جغرافیای طبیعی (اقلیمی و ژئومورفولوژیکی) میباشد. با در نظر گرفتن توسعه شهرها و قرارگیری مراکز نظامی در داخل بافت شهری و عدم رعایت اصول پدافند غیرعامل در جانمایی و ساخت آنها در گذشته و همچنین ضرورت جابجایی اکثر مراکز نظامی موجود در سطح استان در سالهای آینده اهمیت بررسی موضوع را دوچندان میکند که از اهداف اصلی تحقیق میباشد. در این تحقیق از دو گروه داده استفاده شده است. دادههای اقلیمی که از سازمان هواشناسی استان دریافت شده و دیگر دادهها که از روی نقشههای توپوگرافی و زمینشناسی و سازمانهای مرتبط اخذ گردیده است. در پژوهش حاضر به نقش عناصر آب و هوایی و عوامل موثر دیگر در مکانیابی سایتهای نظامی پرداخته میشود. هدف از شناسایی مناطق مستعد با رویکرد رعایت اصول پدافند غیرعامل میباشد. روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر فرآیند تحلیل شبکهای(ANP) و تحلیلهایGIS میباشد. بعد از وزندهی لایهها و همپوشانی آنها و بررسی اصول پدافند غیرعامل، نقشه نهایی جانمایی تهیه گردید و نتایج حاصل بیانگر آن است که در بین عوامل موثر در مکانیابی مراکز نظامی در منطقه مورد مطالعه، عوامل اقلیمی بیشترین وزن یعنی 34/0 را به خود اختصاص دادهاند.
مقاله علمی پژوهشی
برنامه ریزی شهری
ندا سهرابی؛ حسن سجادزاده
چکیده
سرزندگی یکی از نیازهای اساسی شهرهاست که با توسعه روند شهرنشینی و آسیب های اجتماعی، اهمیت آن روزبه روز بیشتر میشود. تمرکز بر کیفیتهای محیطی کارآیی و سرزندگی فضاهای شهری، استمرار حیات شهری و تقویت ویژگیهای سلامتی جسمی- روحی و تعلق به مکان را به دنبال دارد. امروزه شاهد تنزل کیفیتهای محیطی، فعالیتهای سرزنده، کمبود فضاهای ...
بیشتر
سرزندگی یکی از نیازهای اساسی شهرهاست که با توسعه روند شهرنشینی و آسیب های اجتماعی، اهمیت آن روزبه روز بیشتر میشود. تمرکز بر کیفیتهای محیطی کارآیی و سرزندگی فضاهای شهری، استمرار حیات شهری و تقویت ویژگیهای سلامتی جسمی- روحی و تعلق به مکان را به دنبال دارد. امروزه شاهد تنزل کیفیتهای محیطی، فعالیتهای سرزنده، کمبود فضاهای طبیعی و سبز شهری و در نتیجه کمرنگ شدن حضور فعال و سرزنده افراد در فضاهای شهری هستیم. پارکلت از جمله عواملی است که در ترغیب حضور شهروندان به پیادهروی و افزایش سرزندگی در فضاهای شهری میتواند تأثیر گذار باشد. از اینرو، هدف پژوهش حاضر سنجش و ارزیابی نقش پارکلتها در جهت افزایش سرزندگی در یکی از مهمترین بلوارهای تفرجگاهی و پیادهمدار شهر همدان به نام بلوار ارم میباشد. روش تحقیق کاربردی و پیمایشی است و دادههای مورد نظر با استفاده از ابزار پرسشنامة محقق ساخته به منظور کسب نظر شهروندان جمعآوری و پایایی دادهها به وسیله آلفای کرونباخ 845/0 محاسبه شد. جامعهی آماری پژوهش شامل تمامی افرادی است که در بلوار ارم همدان تردد میکنند که آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد. بنابرابن حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران در چارچوب طیف لیکرت توسط 360 نفر از استفادهکنندگان این فضا ارزیابی شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها، از آزمون T تک نمونهای، همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره در قالب نرمافزار آماری SPSS، استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میان متغیرهای گسترش فضای عمومی، بهبود چشمانداز خیابان، مکانی در جهت تعاملات اجتماعی، افزایش سطح درآمد اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی با سرزندگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین شاخص تعاملات اجتماعی و بهبود چشمانداز خیابان بیشترین تأثیر را در افزایش سرزندگی بلوار ارم همدان میگذارند.
مقاله علمی پژوهشی
سایر زمینه هایی مطالعاتی جغرافیایی و بین رشته ای
نگین فلاح حقیقی؛ قاسم رمضانپور نرگسی؛ غلامحسین عبداللهزاده؛ زینب شریفی
چکیده
یکی از اصلیترین عوامل مؤثر در توسعه مناطق، برخورداری از زیرساختها است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی توسعهیافتگی استانهای کشور بر اساس شاخصهای زیربنایی انجام شد و بر اساس 20 شاخص، 31 استان رتبهبندی شدند. ابتدا شاخصها گردآوری شدند، سپس با استخراج وزن به روش تحلیل مؤلفههای اصلی، تلفیق شاخص با روش تاپسیس انجام شد ...
بیشتر
یکی از اصلیترین عوامل مؤثر در توسعه مناطق، برخورداری از زیرساختها است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی توسعهیافتگی استانهای کشور بر اساس شاخصهای زیربنایی انجام شد و بر اساس 20 شاخص، 31 استان رتبهبندی شدند. ابتدا شاخصها گردآوری شدند، سپس با استخراج وزن به روش تحلیل مؤلفههای اصلی، تلفیق شاخص با روش تاپسیس انجام شد و شاخص ترکیبی توسعه زیربنایی استانها محاسبه شد. به منظور بررسی نابرابری منطقهای از ضرایب تغییرات و ویلیامسون استفاده شد. همچنین پهنهبندی استانها انجام گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS، Excel و Arc GIS انجام شد. براساس نتایج بیشترین نابرابری مربوط به زیرساختهای مرتبط با حمل و نقل کشور و کمترین نابرابری مربوط به شاخصهای مرتبط با زیربنای روستاها بوده است. یافتههای شاخصهای ترکیبی نشان داد، استانهای تهران، خراسان رضوی، اصفهان، گیلان و همدان بهترین وضعیت در حالی که سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کهگیلویه و بویراحمد، خراسان جنوبی و البرز به ترتیب پایینترین رتبه را داشتند. براساس نتایج پهنهبندی استانهای تهران، خراسان رضوی، اصفهان، گیلان و همدان در سطح اول توسعه، بیشتر استانهای شمالی، مرکزی و جنوبی در سطح دوم، استانهای جنوبی و جنوب شرقی در سطح سوم قرار گرفتند. همچنین براساس تحلیل خوشهای سلسله مراتبی استانها به سه گروه برخوردار، نیمه برخوردار و غیر برخوردار تقسیم شدند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که الگوی پراکنش فضایی توسعه زیربنایی در بین استانهای ایران متعادل نیست و لازم است در هرگونه تصمیمگیری برای سرمایهگذاری در بخش زیربنایی، استانهای غیربرخوردار و کم برخوردار مورد توجه بیشتر قرار گیرند.
مقاله علمی پژوهشی
برنامه ریزی شهری
رسول قربانی؛ شهریور روستایی؛ نسیم ابوالحسنی
چکیده
شهرها عالیترین سیستمها و شبکههای پیچیدهای هستند که تاکنون ظهور یافتهاند. آنها فراتر از بحث تعادل کلاسیک، نیازمند بیشمار انرژی برای حفظ ساختار منسجم خودشان هستند. بنابراین در توسعه شهرها باید به این نکته توجه داشت که یک شبکه پیچیده و منسجم، شامل یک ساختار سلسله مراتبی و همپیوند است که در مقیاسهای مختلف فضایی و در طی زمان ...
بیشتر
شهرها عالیترین سیستمها و شبکههای پیچیدهای هستند که تاکنون ظهور یافتهاند. آنها فراتر از بحث تعادل کلاسیک، نیازمند بیشمار انرژی برای حفظ ساختار منسجم خودشان هستند. بنابراین در توسعه شهرها باید به این نکته توجه داشت که یک شبکه پیچیده و منسجم، شامل یک ساختار سلسله مراتبی و همپیوند است که در مقیاسهای مختلف فضایی و در طی زمان ظهور مییابد و برای حفظ این انسجام باید به ساختار همپیوند آن پایبند بود. ساختار اصلی شهر بهعنوان فرم دهنده استخوانبندی و شکل شهری تأثیر بسزایی در نحوه ارتباط و ترتیب فضایی فضاهای شهری داشته است. برخی پارامترها در طول زمان نقـش پررنگتری در شکلدهی به ساختار شهری داشتهاند و برخی برعکس. یکی از روشهایی که بر پایه استفاده از رایانه و روشهای علمی در زمینه مطالعات شهری بـه کاررفتـه اسـت، تکنیـک چیدمان فضایی است. هدف از ایـن مقالـه شـناخت کـاربردی تکنیـک چیدمان فضا در مطالعه پیکرهبندی و ساختار اصلی شهر بافت تاریخی تبریز در طی یک سده اخیر میباشد که با استفاده از بررسـی تطبیقی بین دورههای تاریخی (1349،1297و1400) به تحلیل پارامترهای تکنیک چیدمان فضایی (اتصالات، هم پیوندی، عمق فضا و انتخاب) با استفاده از نقشههای خطوط محوری پرداخته شده است است و نتایج بـه صـورت دادههای گرافیکی و ریاضی ارائه شده است. یافتههای تحقیق بیانگر آن است که محورها و مسیرهای بافت تاریخی و مرکزی شهر تبریز اهمیت و نقش خود را از دست داده است اما پتانسیل و ظرفیت احیای مجدد نقش و اهمیت خود را در ساختار اصلی شهر دارند.
مقاله علمی پژوهشی
ژئوتوریسم، اکوتوریسم و گردشگری
جواد معدنی
چکیده
شیوع ویروس کرونا، به منزله بحرانی همهگیر و وسیع بود که توانست تمام مناطق جغرافیایی را تحتتأثیر پیامدهای خود قرار دهد. کشورهای بسیاری اقدامات و استراتژیهای مختلفی را پیادهسازی و اجرا کردند که یکی از موفقترین و بهروزترین آنها، منطقهبندی سبز بود. منطقهبندی سبز، یکی از شیوههای منطقهبندی در مناطق جغرافیایی مختلف است ...
بیشتر
شیوع ویروس کرونا، به منزله بحرانی همهگیر و وسیع بود که توانست تمام مناطق جغرافیایی را تحتتأثیر پیامدهای خود قرار دهد. کشورهای بسیاری اقدامات و استراتژیهای مختلفی را پیادهسازی و اجرا کردند که یکی از موفقترین و بهروزترین آنها، منطقهبندی سبز بود. منطقهبندی سبز، یکی از شیوههای منطقهبندی در مناطق جغرافیایی مختلف است که پویا و موقت بوده و با پیادهسازی مکانیزم و استراتژیهای مختلف، مسائل و چالشهای ناشی از اپیدمی کرونا را به حداقل میرساند. هدف اصلی تحقیق حاضر، پیادهسازی روش منطقهبندی سبز در مقابله با چالشهای اپیدمی کرونا در مناطق گردشگری سلامت شهرهای چشمههای آبگرم دامنه کوه سبلان است که با استفاده از روش ترکیبی یا آمیخته، به بررسی موضوع میپردازد. رویکرد مورد استفاده در آن، رویکرد متوالی اکتشافی است که در فاز اول از روش کیفی تحلیل مضمون و در فاز دوم از روش کمّی پیمایش استفاده مینماید. ابزار اصلی مورد استفاده در فاز کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در فاز کمّی، پرسشنامه است که به ترتیب از 11 نفر از خبرگان در فاز کیفی و 23 نفر هم در فاز کمّی اطلاعات و دادههای مربوطه استخراج شدند. مطابق با یافتههای تحقیق، در فاز کیفی از مصاحبههای نیمه ساختاریافته 67 شاخص شناسایی شدند که از میان آنها، 22 مضمون پایه، 8 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر استخراج شد. در فاز کمّی نیز با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون و تاپسیس فازی، وزن و اهمیت نماگرهای مورد مطالعه، بررسی و تحلیل شدند. از نتایج تحقیق حاضر میتوان به شناسایی ابعاد و مولفههای داخلی این نوع منطقهبندی اشاره کرد که با استفاده از نظرات خبرگان و روشهای علمی بدست آمدند. همچنین به وضعیت شهرهای دامنه کوه سبلان اشاره کرد که از لحاظ شاخصهای بدست آمده، شهر سرعین در محدوده مساعد یا خوب قرار داشته و طبق مولفههای منطقهبندی سبز، میتواند در راستای ارائه خدمات گردشگری سلامت، فعالیت نماید.
مقاله علمی پژوهشی
برنامه ریزی شهری
علی میرزایی؛ محمدرضا پورمحمدی؛ شهریور روستایی
چکیده
الگوی مسکن و سبک زندگی جزئی از فرهنگ جامعه را در برمیگیرد. در دوران اخیر، همچنان که جامعه و فرهنگ در مسیر دگرگونی قرار میگیرند، سبک سکونتی و الگوی آن نیز تغییر مییابد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر تحلیل رابطه بین تغییرات سبک زندگی و الگوی مسکن اسلامی در کلانشهر تبریز میباشد. روش تحقیق حاضر توصیفی، پیمایشی و استنباطی با مراجعه ...
بیشتر
الگوی مسکن و سبک زندگی جزئی از فرهنگ جامعه را در برمیگیرد. در دوران اخیر، همچنان که جامعه و فرهنگ در مسیر دگرگونی قرار میگیرند، سبک سکونتی و الگوی آن نیز تغییر مییابد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر تحلیل رابطه بین تغییرات سبک زندگی و الگوی مسکن اسلامی در کلانشهر تبریز میباشد. روش تحقیق حاضر توصیفی، پیمایشی و استنباطی با مراجعه به متون اسلامی و منابع معرفتی با تکیه بر آیات قرانی و روایات انجامگرفته است و برای دستیابی به اهداف موردنظر از ابزار پرسشنامه گردید. جامعه آماری تحقیق را کلیه ساکنان و تمام سطح کلانشهر تبریز و از شیوه نمونهگیری تصادفی ساده استفاده گردید. برای تأیید و یا رد فرضیهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSSبه تحلیل دادههای پرسشنامه و برای آزمون رابطه بین متغیرها و رتبهبندی شاخصها و مؤلفههای تحقیق از مدل رگرسیون چندگانه (MLR) و آزمونT تک نمونه استفاده گردید؛ همچنین از مدل تحلیل شبکهای (ANP) با استفاده از نرمافزارSuper Decisions نظرات کارشناسان با توزیع 30 پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفت و به رتبهبندی گویههای هر یک از مؤلفهها و شاخصهای تحقیق پرداخته شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ضریب همبستگی چندگانه کل برای متغیرهای مستقل و وابسته 906/0 R=و ضریب تعیین برابر با 822/0 و ضریب تعیین تعدیلشده برابر با 818/0 به دست آمد که نشان از همبستگی بالای متغیر سبک زندگی و الگوی مسکن اسلامی میباشد. بهطوری کلی از 39 زیر شاخصهای سبک زندگی 12 گویه آنکه تغییرات در ارزشهای سبک زندگی را در تحقیق حاضر نشان میدهد به ترتیب متعلق به شاخص ارزشهای منزلتی با ضریب (367/0)، ارزشهای فرهنگی (243/0)، الگوهای رفتاری (215/0)، ارزشهای اقتصادی (132/0) که امتیازات بالایی را کسب کردهاند و ارزشهای اجتماعی، هویت دینی، مکانی و فضایی و زیستمحیطی در رتبه پایینی قرارگرفته و کمرنگ شدن ارزش فرا مادی در برابر ارزشهای مادی نشان از معنادار بودن بین تغییرات در ارزشهای سبک زندگی بوده که الگوی مسکن اسلامی را بهسوی مدرنیزه شدن سوق داده است.