مقاله علمی پژوهشی
ژئومورفولوژی
ابراهیم اصغری کلجاهی؛ فریده امینی بیرامی؛ مسعود حاجی-علیلوبناب
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، صفحه 1-18
چکیده
روستای کندوان با خانههای سنگی و مخروطی شکل خود یکی از جاذبههای گردشگری استان آذربایجان شرقی است. بررسیها نشان میدهد که سنگهای مخروطی شکل مذکور به وسیله عوامل محیطی در حال هوازدگی، فرسایش و تخریب میباشند. برای بررسی این موضوع، ضمن بررسیهای محلی، از بخشهای سالم و هوازده توده سنگ خانهها نمونهبرداری شده و ...
بیشتر
روستای کندوان با خانههای سنگی و مخروطی شکل خود یکی از جاذبههای گردشگری استان آذربایجان شرقی است. بررسیها نشان میدهد که سنگهای مخروطی شکل مذکور به وسیله عوامل محیطی در حال هوازدگی، فرسایش و تخریب میباشند. برای بررسی این موضوع، ضمن بررسیهای محلی، از بخشهای سالم و هوازده توده سنگ خانهها نمونهبرداری شده و با استفاده از آزمایشهای تر - خشک شدن، ذوب - انجماد و آنالیز اشعه ایکس، تأثیر عوامل اقلیمی و آب و هوایی بر روی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی آنها مورد مطالعه قرار گرفته است. همچنین مشخصات شکستگیهای موجود در توده سنگ کندوان اندازهگیری شده و توسط نرمافزار Dips تحلیل گردیده و سه دسته شکستگی اصلی در آن تشخیص داده شده است. اگرچه با فرسایش در امتداد این شکستگیها، سنگهای مخروطی شکل و کله قندی روستای کندوان شکل گرفته، ولی احتمال تخریب خانهها بهواسطه تدوام فرسایش در امتداد آنها وجود دارد. نتایج حاصل از بررسیهای آب و هوایی، آزمایشها و آنالیزها نشان میدهد که سطوح سنگی در اثر عوامل محیطی دچار هوازدگی، فرسایش و تخریب میشوند. البته بهدلیل عدم حضور آب کافی و دمای مناسب برای هوازدگی شیمیایی، کانیهای رسی بر روی سنگ چندان تشکیل نشدهاند. شرایط اقلیمی منطقه تأثیر چندانی بر روی روند هوازدگی فیزیکی و شیمیایی خانههای سنگی روستای کندوان نداشته است و فقط قشر سطحی آنها هوازده و تخریب شده است. البته در صورت ادامه فرایند هوازدگی و فرسایش و انجام نشدن اقدامات حفاظتی و مرمتی، احتمال تخریب بیشتر سنگها وجود دارد.
مقاله علمی پژوهشی
سایر زمینه هایی مطالعاتی جغرافیایی و بین رشته ای
اصغر اصغری مقدم؛ میرسجاد فخری؛ مرتضی نجیب
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، صفحه 19-41
چکیده
چکیده
این تحقیق با هدف پهنهبندی آسیبپذیری آبخوان مرند با استفاده از روشهای DRASTIC، AVI و مقایسه پهنهبندی در سه روش مذکور انجام شده است. روش DRASTIC از ترکیب هفت مشخصه هیدروژئولوژیک قابل اندازهگیری و مؤثر در انتقال آلودگی به آبهای زیرزمینی تشکیل شده است. روش AVIنیز دارای دو مشخصه است. نتایج حاصل از روش DRASTIC تقریباً کاملترین ...
بیشتر
چکیده
این تحقیق با هدف پهنهبندی آسیبپذیری آبخوان مرند با استفاده از روشهای DRASTIC، AVI و مقایسه پهنهبندی در سه روش مذکور انجام شده است. روش DRASTIC از ترکیب هفت مشخصه هیدروژئولوژیک قابل اندازهگیری و مؤثر در انتقال آلودگی به آبهای زیرزمینی تشکیل شده است. روش AVIنیز دارای دو مشخصه است. نتایج حاصل از روش DRASTIC تقریباً کاملترین شاخص برای ارزیابی میزان آسیبپذیری آبهای زیرزمینی است که محدوده آسیبپذیری متوسط را 4/50 درصد، زیاد را 9/32 و خیلی زیاد را 7/16 درصد برای آبخوان دشت مرند برآورد کرده است. نتایج روش AVI نیز نشان میدهد که آبخوان دارای آسیبپذیری متوسط، زیاد و خیلیزیاد بهترتیب با 13/39، 5/6 و 37/54درصد میباشد. همچنین در هر دو روش، میزان آسیبپذیری در قسمتهای شرق، جنوب شرقی و شمال شرقی دشت بیشتر از بخشهای مرکزی و غربی دشت است ولی حدود گسترش محدودههای آسیبپذیری متفاوت است. مدل DRASTIC بهطور دقیق تری محدوده های مختلف آسیبپذیری را مشخص کرده است. دلیل آن مشخصههای بیشتر و وزندهی متفاوت مشخصهها براساس نقش آنها در تعیین آلودگی است.
Purpose of this study is zoning of Marand aquifer vulnerability mapping using DRASTIC, AVI and methods and comparing their susceptibility adopted from these methods. The DRASTIC method is a combination of seven measurable hydro-geological characteristics that are effective on transportation of contaminant into groundwater. The GODS and AVI methods combine four and have two properties respectively. The DRASTIC method results is the most complete index for assessing groundwater vulnerability, which has been estimated the vulnerability for the study area as moderate 50.4 percent, high 32.9 percent and very high16.7 percent. The GODS method results suggest three classes for the Marand aquifer vulnerability including moderate, high and very high with 43.8, 5.16 and 51.04 percent, respectively. Also the AVI method results indicate that the aquifer has a vulnerability of moderate, high and very high with 39.13, 6.5 and 54.37 percent, respectively. In all three methods, the degree of vulnerability in the East, Southeast and Northeast parts of the pain is more than the central and western parts of the pain. DRASTIC model is determined the vulnerability areas more accurately due to having more features and different weighting of the features based on their role in pollution.
این تحقیق با هدف پهنهبندی آسیبپذیری آبخوان مرند با استفاده از روشهای DRASTIC، GODS و AVI و مقایسه پهنهبندی در سه روش مذکور انجام شده است. روش DRASTIC از ترکیب هفت مشخصه هیدروژئولوژیک قابل اندازهگیری و مؤثر در انتقال آلودگی به آبهای زیرزمینی تشکیل شده است. روش GODS از ترکیب چهار مشخصه و روش AVIنیز دارای دو مشخصه است. نتایج حاصل از روش DRASTIC تقریباً کاملترین شاخص برای ارزیابی میزان آسیبپذیری آبهای زیرزمینی است، محدوده آسیبپذیری متوسط را 4/50 درصد، زیاد را 9/32 و خیلی زیاد را 7/16 درصد برآورد کرده است. نتایج روش GODS، حاکی از آن است که آبخوان مرند در سه کلاس آسیبپذیری متوسط، زیاد و خیلی زیاد بهترتیب با 8/43درصد، 16/5درصد و 04/51 درصد قرار دارد. نتایج روش AVI نیز نشان میدهد که از آبخوان دارای آسیبپذیری متوسط، زیاد و خیلیزیاد بهترتیب با 13/39، 5/6 و 37/54درصد میباشد. همچنین در هر سه آبهای زیزمینی، آسیب پذیری، دشت روش، میزان آسیبپذیری در قسمتهای شرق، جنوب شرقی و شمال شرقی دشت بیشتر از بخشهای مرکزی و غربی دشت است ولی حدود گسترش محدودههای آسیبپذیری متفاوت است و مدل DRASTIC بهطور دقیقتری محدودههای مختلف آسیبپذیری را مشخص کرده است. دلیل آن مشخصههای بیشتر و وزندهی متفاوت مشخصهها براساس نقش آنها در تعیین آلودگی است.
مقاله علمی پژوهشی
سایر زمینه هایی مطالعاتی جغرافیایی و بین رشته ای
داود بهبودی؛ اسماعیل برزگری دینآباد
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، صفحه 43-60
چکیده
واکنش دوسویه رشد اقتصادی و کیفیت محیطزیست به همدیگر، موضوع بحثبرانگیزی است که از دهه 1990 مورد توجه قرار گرفته است. فشار بر محیطزیست بهواسطه فعالیتهای بشری نه تنها از جنبه زیستمحیطی اهمیت دارد، بلکه از نظر اقتصادی نیز مهم است. در ایران بهدلیل وجود منابع انرژی فراوان در استفاده از آنها برای انجام فعالیتهای اقتصادی اتلاف ...
بیشتر
واکنش دوسویه رشد اقتصادی و کیفیت محیطزیست به همدیگر، موضوع بحثبرانگیزی است که از دهه 1990 مورد توجه قرار گرفته است. فشار بر محیطزیست بهواسطه فعالیتهای بشری نه تنها از جنبه زیستمحیطی اهمیت دارد، بلکه از نظر اقتصادی نیز مهم است. در ایران بهدلیل وجود منابع انرژی فراوان در استفاده از آنها برای انجام فعالیتهای اقتصادی اتلاف و اسراف وجود دارد که این امر منجر به افزایش آلودگیهای زیستمحیطی میشود و از طرفی استفاده بیش از حد از منابع انرژی خود نوعی فشار بر منابع طبیعی و محیطزیست بهحساب میآید. در این مطالعه رابطه بین مصرف انرژی بهعنوان شاخصی برای فشار زیستمحیطی و تولید ناخالص داخلی سرانه به عنوان شاخصی برای فعالیتهای اقتصادی در قالب فرضیه زیستمحیطی کوزنتس با استفاده از دادههای سالهای 1388-1346 ایران بهروش هم انباشتگی جوهانسن- جوسلیوس مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که رابطه بین فشارهای زیستمحیطی تولید ناخالص داخلی سرانه در ایران بهصورتU وارون است و در دوره مورد بررسی در منطقه ابتدایی منحنی زیستمحیطی کوزنتس و قبل از سطح آستانه قرار دارد. از این رو توصیه سیاستی این مقاله اتخاذ سیاستهای رشد سریع اقتصادی است که هم به افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه منجر میشود و هم با عبور از سطح آستانه، در آینده کاهش آلودگیهای زیستمحیطی را سبب میشود. البته تا زمانی که اقتصاد هنوز در منطقه اولیه منحنی زیستمحیطی کوزنتس قرار دارد سیاستگذاران بایستی در کوتاهمدت سیاستهایی اتخاذ کنند که پیامدهای خارجی منفی را کاهش دهد.
مقاله علمی پژوهشی
ژئومورفولوژی
مریم بیاتی خطیبی
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، صفحه 61-81
چکیده
فرسایش خاک یکی از مهمترین مسائل محیطی در دنیا بوده که عامل مهم بروز خسارات بزرگ اقتصادی و تهدید جدی برای توسعه پایدار محسوب میشود. در مقیاس حوضهای، عوامل متعددی در زمینهسازی و تشدید فرسایش دخیل هستند. در فرسایش خاک توسط روانابها عوامل داخل حوضهای مانند خاک، توپوگرافی، تراکم زهکشی والگوی کاربری نقش مهمی ایفا میکنند. ...
بیشتر
فرسایش خاک یکی از مهمترین مسائل محیطی در دنیا بوده که عامل مهم بروز خسارات بزرگ اقتصادی و تهدید جدی برای توسعه پایدار محسوب میشود. در مقیاس حوضهای، عوامل متعددی در زمینهسازی و تشدید فرسایش دخیل هستند. در فرسایش خاک توسط روانابها عوامل داخل حوضهای مانند خاک، توپوگرافی، تراکم زهکشی والگوی کاربری نقش مهمی ایفا میکنند. در مناطق نیمهخشک وضعیت فرسایش خاک در محیطهای کوهستانی و در سطح زمینهای شیبدار که در معرض بارندگی سنگین هستند بهمراتب بحرانیتر است. محدوده مورد مطالعه بهعنوان یک منطقه کوهستانی نیمهخشک واقع در دامنههای شرقی کوهشتان سهند (شمال غرب ایران) خاک تحت فرسایش شدید آبی قرار گرفته است. در این محدوده- بهعنوان یک محدوده کشاورزی و دامپروی مهم کشور- آثار این فرسایش بهصورت خندقها و شیارها در بخشهای مختلف مشاهده میشود. برای بررسی علل و عوامل فرسایش آبی و برآورد و پیشبینی محدودههای تحت خطر فرسایش از مدل USLE استفاده و از تکنیک GIS بهرهگیری شده است. در این مدل که اساس آن پارامترهای توپوگرافی، کاربری، بارندگی و نوع خاک است، ترکیب پارامترهای مورد ذکر در فرسایش آبی مورد تحلیل قرارگرفته است و در نهایت محدودههای تحت خطر پهنهبندی شده است. نتایج این بررسیها نشان میدهد که در بین عوامل مورد بررسی، طول وشیب دامنه بهعنوان عوامل توپوگرافی، نقش اصلی در فرایند فرسایش ایفا میکنند. در محدوده مورد مطالعه، طول دامنه، نوع و الگوی فرسایش را تعیین میکند. در بخشهایی که طول دامنه افزایش یافته، دخندق های عمیق تشکیل گردیده است. در این محدودهها اگر در خاک درصد سیلت نیز یابد، فرسایش خطی تشدید شده است. نقشه پهنهبندی خظرفرسایش نشان میدهد که شیبهای منتهی به دشتهای سیلابی از پتانسیل بالایی برای فرسایش آبی برخوردارند.
مقاله علمی پژوهشی
برنامه ریزی شهری
احمد پوراحمد؛ حیدر صالحی-میشانی؛ لیلا وثوقی راد؛ احمد رومیانی
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، صفحه 83-103
چکیده
در مناطق شهری افزایش جمعیت باعث تغییر کاربری اراضی کشاورزی به مسکونی، تجاری و صنعتی شده است. این تغییرات دارای پیامدهای ناخوشایندی بر روی محیط زیست شهری همچون کاهش پوشش گیاهی، افزایش دمای محیط و تخریب زمینهای مرغوب کشاورزی شده است. در این رابطه یکی از راهبردهایی که سبب بهینهسازی بافت فیزیکی شهری و کاهش خسارتها زیست محیطی ...
بیشتر
در مناطق شهری افزایش جمعیت باعث تغییر کاربری اراضی کشاورزی به مسکونی، تجاری و صنعتی شده است. این تغییرات دارای پیامدهای ناخوشایندی بر روی محیط زیست شهری همچون کاهش پوشش گیاهی، افزایش دمای محیط و تخریب زمینهای مرغوب کشاورزی شده است. در این رابطه یکی از راهبردهایی که سبب بهینهسازی بافت فیزیکی شهری و کاهش خسارتها زیست محیطی شده، استفاده از تکنیکهای نوین سنجش از راه دور میباشد که توانسته نقش موثری در مدیریت و بهبود کاربری اراضی شهری ایفا کند. لذا این پژوهش با هدف ارزیابی و بهینهسازی رشد فیزیکی شهر ارومیه در جهت حفظ پوشش گیاهی و زمینهای کشاورزی تدوین شده است. بدین منظور، تغییرات کاربری اراضی شهر ارومیه بین سالهای 1365 تا 1391، محاسبه گردید. بررسیها نشاندهنده کاهش شدید اراضی کشاورزی و باغات در نتیجه تبدیل آنها به اراضی ساخته شده است. بنابراین با استفاده از مدل AHP مشخصات اراضی بر اساس نیازهای توسعه شهری به پنج طبقه؛ از کاملاً مناسب تا کاملاً نامناسب تقسیم شدند. نتایج نشان داد که از مساحت26/21692 هکتاری منطقه، 08/5 درصد دارای شرایط کاملاً مناسب برای هدف مورد نظر است.
مقاله علمی پژوهشی
برنامه ریزی شهری
سیداسدالله حجازی
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، صفحه 105-125
چکیده
عدم مدیریت در دفع بهداشتی زباله نشانهای از فقدان برنامهریزی و عدم توجه به مسایل مختلف زیست محیطی است. با رشد سریع مناطق شهری جایگاههای دفع ناکافی بهنظر آمده و اثر مستقیمی بر روی هزینهها در محلهای دور افتاده و کوچک دارد. لذا با این رویکرد هدف از تحقیق حاضر، مکانیابی دفع زبالههای شهری شهرستان مراغه با موقع ریاضی ...
بیشتر
عدم مدیریت در دفع بهداشتی زباله نشانهای از فقدان برنامهریزی و عدم توجه به مسایل مختلف زیست محیطی است. با رشد سریع مناطق شهری جایگاههای دفع ناکافی بهنظر آمده و اثر مستقیمی بر روی هزینهها در محلهای دور افتاده و کوچک دارد. لذا با این رویکرد هدف از تحقیق حاضر، مکانیابی دفع زبالههای شهری شهرستان مراغه با موقع ریاضی ً46 َ07 ْ46 تا ً33 َ43 ْ46 طول شرقی و ً52 َ00 ْ37 تا ً35 َ44 ْ37 عرض شمالی است. این شهرستان با وجود جمعیت بالای آن فاقد مرکزی بهداشتی جهت دفع زبالههای شهری میباشد و این مسأله برای ساکنان این شهرستان مشکلات زیست محیطی عدیدهای را بهوجود آورده است. به این منظور با استفاده از مدل تحلیل سلسلهمراتبی و با بهرهگیری از تصاویر ماهوارهای و عملیات میدانی و نمونهبرداری از منطقه مورد مطالعه، متغیرهای متعددی در راستای انتخاب بهترین مکان برای دفع بهداشتی زبالههای شهری مورد ارزیابی قرار گرفت. از این رو، برای هر یک از معیارهای مورد بررسی نقشه با فرمت رستری در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شد. تمامی معیارها بهصورت دوبهدویی با هم مورد مقایسه قرار گرفت و در نهایت با استفاده از محیط GIS و روش AHP نقشه مکانهای مستعد دفع زبالههای شهری برای منطقه مورد مطالعه تهیه شد. نتایج تحلیل در 5 طبقه از بسیار بالا تا بسیار ضعیف کلاسبندی شد. مساحت طبقه بهترین مکان استخراج شده در حدود 2972 هکتار که معادل 36/1 درصد از شهرستان مراغه میباشد را در برمیگیرد. و در نهایت اینکه با توجه به عملیات میدانی انجام شده و مطابقت با نقشه استخراج شده در محیط GIS، مساعدترین منطقه در نزدیکی روستای آغچه کهل و به فاصله 15 کیلومتری از شهر مراغه انتخاب شد که در اولویت بهینه پژوهشگر میباشد.
مقاله علمی پژوهشی
آب و هواشناسی
رسول دانشفراز
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، صفحه 127-142
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیل حساسیت پاراهای موثر بر میزان تبخیر به ارزیابی پاراهای هواشناسی روزانه شامل میانگین دما، رطوبت نسبی، سرعت باد، ساعات آفتابی، میزان تشعشع و فشار سطح ایستگاه سینوپتیک تبریز در دوره آماری 5 ساله (1386 الی 1390) پرداخته است. به این منظور در ابتدا به کمک شبکه عصبی مصنوعی وزندار، مدلی برای تخمین میزان تبخیر توسعه داده ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تحلیل حساسیت پاراهای موثر بر میزان تبخیر به ارزیابی پاراهای هواشناسی روزانه شامل میانگین دما، رطوبت نسبی، سرعت باد، ساعات آفتابی، میزان تشعشع و فشار سطح ایستگاه سینوپتیک تبریز در دوره آماری 5 ساله (1386 الی 1390) پرداخته است. به این منظور در ابتدا به کمک شبکه عصبی مصنوعی وزندار، مدلی برای تخمین میزان تبخیر توسعه داده شد. سپس به کمک ماتریس وزنی حاصل از بهترین معماری شبکه، از الگوریتم گارسن برای تحلیل حساسیت و تعیین اهمیت نسبی پاراهای ورودی استفاده گردید. نتایج حاصل نشان داد که میانگین دما و رطوبت نسبی بیشترین تأثیر و ساعات آفتابی، میزان تشعشع، سرعت بادو فشار سطح ایستگاه کین تأثیر را بر روی میزان تبخیر از تشت شهر تبریز دارد.
مقاله علمی پژوهشی
برنامه ریزی شهری
علی شماعی؛ محمدحسین جان بابانژاد؛ زهرا زمانی
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، صفحه 143-170
چکیده
برنامهریزی شهر سالم عبارت است بهرهبرداری بهینه از محیط و رعایت همه کاربریها با توجه به تراکم و سرانه مناسب، بهگونهای که شهروندان بتوانند بهخوبی از آن بهرهمند گردند. با توجه به اهمیت کاربریها در شهر سالم، هدف این پژوهش بررسی و ارزیابی وضعیت شاخصها و سرانههای کاربری زمین شهر بابل و انطباق آن نسبت به استاندارد مطلوب ...
بیشتر
برنامهریزی شهر سالم عبارت است بهرهبرداری بهینه از محیط و رعایت همه کاربریها با توجه به تراکم و سرانه مناسب، بهگونهای که شهروندان بتوانند بهخوبی از آن بهرهمند گردند. با توجه به اهمیت کاربریها در شهر سالم، هدف این پژوهش بررسی و ارزیابی وضعیت شاخصها و سرانههای کاربری زمین شهر بابل و انطباق آن نسبت به استاندارد مطلوب شهرسالم با فرض نامناسب بودن سرانه کاربریها و همچنین عدم تعادل و سازگاری بین کاربریهای شهری است. نوعِ پژوهش براساس هدف، کاربردی و براساس روش توصیفی- تحلیلی میباشد. همچنین برای شناسایی نقاط قوت، ضعف و فرصت و تهدید شهر بابل از تحلیل راهبردی استفاده شد. نتایج حاصله نشان میدهد که سرانههای کاربری اراضی شهر بابل نسبت به شهر سالم خیلی پائینتر است و کمبود زیادی در میزان سرانههای کاربری اراضی شهر بابل وجود دارد. بهجز کاربری مسکونی میزان تحققپذیری بقیه کاربریها نسبت به سرانه شهر سالم زیر 28 درصد بوده است. کاربریهای تأسیسات و تجهیزات شهری، بهداشتی و درمانی، فضای سبز و پارک و کاربری ورزشی و فرهنگی در وضع بحرانی قرار دارند. از لحاظ میزان تعادل و سازگاری کاربریها با یکدیگر، تعادلی بین کاربریها وجود ندارد. مکانیابی کاربریها بهخصوص کاربری فضای سبز و ورزشی بهطور صحیح انجام نشده و شهروندان شهر بابل دسترسی مطلوبی به کاربریهای شهری ندارند.
مقاله علمی پژوهشی
سایر زمینه هایی مطالعاتی جغرافیایی و بین رشته ای
صادق صالحی؛ کریم سلیمانی؛ زهرا پازکی نژاد
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، صفحه 171-187
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل شناخت دانشجویان نسبت به تغییرات اقلیمی و عوامل اجتماعی موثر بر آن میباشد. برای انجام این پژوهش، از روش پیمایش استفاده شده و در آن، تعداد 187 نفر از دانشجویان دانشگاههای دولتی استان مازندران، با روش نمونهگیری طبقهای، برای تحقیق انتخاب گردیدند. دادههای لازم، از طریق پرسشنامه گردآوری و سپس با استفاده ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل شناخت دانشجویان نسبت به تغییرات اقلیمی و عوامل اجتماعی موثر بر آن میباشد. برای انجام این پژوهش، از روش پیمایش استفاده شده و در آن، تعداد 187 نفر از دانشجویان دانشگاههای دولتی استان مازندران، با روش نمونهگیری طبقهای، برای تحقیق انتخاب گردیدند. دادههای لازم، از طریق پرسشنامه گردآوری و سپس با استفاده از نرمافزار آماری SPSS پردازش شد. نتایج تحقیق نشان داد که سطح دانش نظری و کاربردی دانشجویان نسبت به تغییرات اقلیم بالا بوده و بین منابع اطلاعاتی و کارایی شخصی و دانش تغییر اقلیم دانشجویان رابطه وجود داشته است. یافتههای تحقیق نشان داد که تفاوت معنیداری بین سطح شناخت و جنسیت و محل سکونت دانشجویان وجود نداشته و دانش تغییر اقلیم دانشجویان برحسب دانشکده نیز متفاوت بوده است. بدین ترتیب، یافتههای تحقیق بیانگر ضرورت ارایه آموزش زیستمحیطی با تأکید بر تغییرات اقلیم) به دانشجویان بوده و بر این اساس، پیشنهاد شده است تا در برنامه درسی کلیه رشتههای غیرمرتبط نیز، مسائل مربوط به تغییر اقلیم و شیوههای مقابله با آن گنجانده شود.
مقاله علمی پژوهشی
برنامه ریزی شهری
میرستار صدرموسوی؛ محمدرضا پورمحمدی؛ اکبر رحیمی
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، صفحه 189-209
چکیده
توسعه پراکنده شهری و تغییرات کاربری اراضی پیرامونی شهرها، از چالشهای اساسی در برنامهریزی شهری در دهههای اخیر بوده و مدلسازی این تغییرات، بهعنوان یک ابزار کارآمد برای برنامهریزان، اقتصاددانان، اکولوژیستها و طرفداران محیط زیست جهت بررسی تغییرات آتی توسعه شهری محسوب میگردد. این مقاله مدل تحول زمین را بهمنظور ...
بیشتر
توسعه پراکنده شهری و تغییرات کاربری اراضی پیرامونی شهرها، از چالشهای اساسی در برنامهریزی شهری در دهههای اخیر بوده و مدلسازی این تغییرات، بهعنوان یک ابزار کارآمد برای برنامهریزان، اقتصاددانان، اکولوژیستها و طرفداران محیط زیست جهت بررسی تغییرات آتی توسعه شهری محسوب میگردد. این مقاله مدل تحول زمین را بهمنظور بررسی توسعه شهری آتی تبریز، بر پایه شبکههای عصبی مصنوعی و سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد استفاده قرار داده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی–تحلیلی است و دادههای مورد نیاز از تصاویر ماهوارهای، نقشههای کاربری اراضی شهری و طرحهای مصوب شهری تبریز استخراج گردیده است، از نرمافزارهای ERDAS imaging و ArcGIS برای آمادهسازی دادهها و تحلیل نتایج و مجموعه نرمافزاری LTM برای آموزش، تست، شبیهسازی و پیشبینی توسعه احتمالی استفاده شده است. نتایج حاصل از یادگیری مدل بین سالهای 1368 تا 1384 نشانگر آن بوده است که در این مدت 16 ساله، 21469 سل 50 در 50 مترمربع توسعه یافته است که با توسعه واقعی شهر مطابقت داشته و نشانگر یادگیری مناسب در شبکه میباشد. برای پیشبینی توسعه احتمالی شهر طرحهای فرادست شهری، جمعیت سال 1400 و سرانههای پیشنهادی برای شهر مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نقشه توسعه احتمالی نمایانگر این است که 22484 سل، برای سال 1400 مورد نیاز میباشد که بایستی برای توسعه آتی شهر اختصاص یابد. همچنین نتایج حاصل از مدل بیشترین توسعه شهر را در قسمتهای شمالغربی، شرق و جنوب شرق پیشبینی کرده است که این روند تخریب فضاهای سبز، اراضی کشاورزی پیرامون و تهدید محیط زیست شهری را بهبار خواهد آورد. براین اساس و با ادامه روند کنونی، 8437 هکتار از فضاهای سبز و اراضی پیرامون شهر تبریز به زیرساخت و ساز خواهد رفت. ادامه روند توسعه پراکنده نه تنها تخریب محیطهای اطراف شهری را بهدنبال خواهد داشت، بلکه باعث گسیختگی فضایی و اجتماعی شهر و افزایش هزینههای توسعه همچون راهاندازی زیرساختهای شهری خواهد شد.
مقاله علمی پژوهشی
ژئومورفولوژی
اسماعیل علی اکبری؛ نفیسه السادات میرایی
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، صفحه 211-233
چکیده
میانبافت شهری با لرزهخیزی و آسیبشناسی لرزهای، پیوندهای تنگاتنگی وجود دارد. بافت، نه تنها بهواسطه خصوصیات کالبدی، بلکه از طریق مولفههای غیرکالبدی (کارکردی)، در کنشی مکانمند، از قابلیت لرزهخیزی زمین متأثر شده و بر آن تأثیر میگذارد. این مقاله میکوشد، با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از دادههای اسنادی و هشت شاخص ...
بیشتر
میانبافت شهری با لرزهخیزی و آسیبشناسی لرزهای، پیوندهای تنگاتنگی وجود دارد. بافت، نه تنها بهواسطه خصوصیات کالبدی، بلکه از طریق مولفههای غیرکالبدی (کارکردی)، در کنشی مکانمند، از قابلیت لرزهخیزی زمین متأثر شده و بر آن تأثیر میگذارد. این مقاله میکوشد، با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از دادههای اسنادی و هشت شاخص (فاصله از گسل،کیفیت بنا، تراکم ساختمانی، تراکم جمعیت، درجه محصوریت، کاربری زمین، سطح سرویس ترافیک و فاصله از مراکز درمانی) که در مدل تحلیل سلسلهمراتبی معکوس (IHWP) تحلیل شدهاند، سطوح و پهنههای آسیبپذیری لرزهای را در بافت شهرک ولیعصر تبریز شناسایی نماید. یافتهها نشان میدهد 54 درصد بافت شهرک در پهنه آسیبپذیری لرزهای قرار دارد. تراکم ساختمانی بالا، کمبود فضای سبز و باز، درجه محصوریت بالا و وجود کاربری تجاری، مشخصههای اصلی بافت، در پهنه آسیبپذیر و ریزپهنههای آن است. الگوی توزیع بافت و پهنههای آسیبپذیر، با موقعیت شریانهای اصلی (مخابرات، ولیعصر، شریعتی، اوحدی، معلم، فروغی، تختی، پرویناعتصامی، عارف، زند و جوانمهر)، بهویژه معابر فرعی (8-10متری) منتهی به این شریانها و کاربری غالب تجاری در بخش مرکزی (فلکه بزرگ و فلکه بازار) منطبق است. الگوی فضایی پهنهبندی لرزهای، جهتی شرقی غربی و مرکز پیرامون دارد. این الگو ضمن شکل دادن به جهت و شدت تغییرات آسیبپذیری، الگوی کلان آسیبشناسی و پهنهبندی لرزهای شهرک را در دو بخش بهوجود آورده است. نیمه شرقی، پهنهای است با ضریب خطر و آسیبپذیری پایین که پایدارترین بافتهای شهرک را در خود دارد. اما، نیمه غربی بیانگر ناپایداری لرزهای و آسیبپذیری زیاد و خیلی زیاد است. بخش مرکزی شهرک،کانون فضایی شدت لرزهای این پهنهها است.
مقاله علمی پژوهشی
آب و هواشناسی
غلام عباس فلاح قالهری؛ مهدی اسدی؛ علیرضا انتظاری
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، صفحه 235-251
چکیده
تقسیمبندیهای آب و هوایی و شناخت مهمترین عوامل و عناصر تأثیرگذار بر هر ناحیه یکی از راههای شناخت شناسنامه اقلیمی نواحی است. لذا برای شناخت اقلیم این استان پهنهبندی اقلیمی با روشهای نوین ناحیهبندی مانند: تحلیل عاملی و خوشهبندی انجام شد. بدین منظور تعداد 20 متغیر اقلیمی از 16 ایستگاه هواشناسی استان انتخاب گردید. ...
بیشتر
تقسیمبندیهای آب و هوایی و شناخت مهمترین عوامل و عناصر تأثیرگذار بر هر ناحیه یکی از راههای شناخت شناسنامه اقلیمی نواحی است. لذا برای شناخت اقلیم این استان پهنهبندی اقلیمی با روشهای نوین ناحیهبندی مانند: تحلیل عاملی و خوشهبندی انجام شد. بدین منظور تعداد 20 متغیر اقلیمی از 16 ایستگاه هواشناسی استان انتخاب گردید. سپس با استفاده از روش میانیابی IDW، ماتریس پهنهای دادهها به ابعاد 20×106 بهدست آمد و مبنای ناحیهبندی قرار گرفت. بررسی اقلیم استان با روش تحلیل عاملی نشان داد که اقلیم استان ساخته 2 عامل است. در ادامه، تحلیل خوشهای روی 2 عامل اقلیمی وجود 3 ناحیه اقلیمی را در استان نشان داد. این سه منطقه عبارتند از: الف- ناحیه معتدل و مرطوب، ب- کوهستانی، ج- نیمهمرطوب و سرد. یافتهها حاکی از آن است که دو عامل اول 44/99 درصد پراش متغیرهای اولیه را بیان میکنند. این عوامل عبارتند از: عامل رطوبتی– بارشی- بادی وعامل دما- ابرناکی که سهم هر کدام بهترتیب اهمیت 49/64، 95/34 درصد تغییرات میباشد.
مقاله علمی پژوهشی
آب و هواشناسی
یوسف قویدل رحیمی؛ محمد رضایی
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، صفحه 253-277
چکیده
امواج گرمایی از جمله مخاطرات مهم آب و هوایی دنیا خصوصاً ایران هستند و بهنظر میرسد وقوع آنها در سالهای اخیر بهواسطه تشدید گرمایش جهانی از فراوانی بیشتری نسبت به گذشته برخوردار شده است. پژوهش حاضر به بررسی کم و کیف وقوع و تحلیل سینوپتیک امواج گرمایی در استان کرمان پرداخته است. برای این کار ابتدا دادههای دمای بیشینه ...
بیشتر
امواج گرمایی از جمله مخاطرات مهم آب و هوایی دنیا خصوصاً ایران هستند و بهنظر میرسد وقوع آنها در سالهای اخیر بهواسطه تشدید گرمایش جهانی از فراوانی بیشتری نسبت به گذشته برخوردار شده است. پژوهش حاضر به بررسی کم و کیف وقوع و تحلیل سینوپتیک امواج گرمایی در استان کرمان پرداخته است. برای این کار ابتدا دادههای دمای بیشینه روزانه ماه ژوئیه (بهعنوان گرمترین ماه سال) 4 ایستگاه سینوپتیک کرمان، بم، انار و سیرجان در یک دوره آماری 24 ساله (1986-2009) از سازمان هواشناسی کشور اخذ و مورد استفاده قرار گرفتهاند. جهت طبقهبندی امواج گرمایی، دادههای دما استاندارد شده و بر اساس آن، آنومالیهای 0 تا 75/0 بهعنوان موج گرم، 75/0 تا 5/1 موج گرم شدید و بالاتر از 5/1 بهعنوان موج ابر گرم تعیین شدند. اعداد آستانه 2/41، 1/42 و 1/43 درجه سانتیگراد بهترتیب آستانه موج گرم، گرم شدید و ابر گرم برای مجموع ایستگاهها مورد محاسبه و حداقل تداوم آن دو روز مد نظر قرار گرفته است. بر این اساس در طی دوره آماری مورد مطالعه، 7 موج گرمایی مشخص شد که از بین آنها 3 موج گرم شدید و 1 موج ابر گرم شناسایی گردید. موج ابر گرم تیرماه 1377 جهت تحلیل سینوپتیک انتخاب شد. موج 3 روزه مذکور با میانگین دمایی 11/43 درجه سانتیگراد، شدیدترین موج گرمای استان کرمان در طول دوره آماری مورد مطالعه بوده است. نـتایج تحلیل سینوپتیک موج ابـر گرم نشان داد که استقرار کمفشار گنگ در سطح زمین و حاکمیت پرارتفاع جنب حارهای آزور در سطوح بالا و همچنین ضخامت زیاد جو بر روی منطقه مورد مطالعه، موجب فرونشینی هوای گرم و گرمایش بیش از حد سطح زمین شده و موج ابر گرم یاد شده را بهوجود آورده است.
مقاله علمی پژوهشی
برنامه ریزی شهری
رحمت محمدزاده
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، صفحه 279-302
چکیده
مقاله حاضر به بررسی تطبیقی الگوی مجتمعهای مسکونی ویلائی و آپارتمانی (متعارف) شهر جدید سهند میپردازد. این پژوهش یک مطالعه پیمایشی از نوع مقطعی و نمونهگیری آن بهروش تصادفی بود. برای گردآوری اطلاعات علاوه بر مشاهده، از پرسشنامه و مصاحبه حضوری در قالب سری منظم از سوالات بسته (مقیاس لیکرت) استفاده شد. 124 نفر از ساکنان خانوارهای ...
بیشتر
مقاله حاضر به بررسی تطبیقی الگوی مجتمعهای مسکونی ویلائی و آپارتمانی (متعارف) شهر جدید سهند میپردازد. این پژوهش یک مطالعه پیمایشی از نوع مقطعی و نمونهگیری آن بهروش تصادفی بود. برای گردآوری اطلاعات علاوه بر مشاهده، از پرسشنامه و مصاحبه حضوری در قالب سری منظم از سوالات بسته (مقیاس لیکرت) استفاده شد. 124 نفر از ساکنان خانوارهای واجد شرایط، حجم نمونه را تشکیل میدادند. سپس با استفاده از نرمافزار کامپیوتری SPSS: 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. دادههای بهدست آمده بهوسیله روشهای آماری توصیفی، آزمونهای تفاوت میانگین و آزمون همبستگی مورد تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که بین متغیر شغل (003/0p=)، مدت اقامت (000/0p=)، ابعاد مسکن (003/0p=) و رضایت از واحد مسکونی (038/0p=) با امتیاز مربوط به الگوی مجتمع های مسکونی ویلائی و آپارتمانی اختلاف معنیداری وجود داشت (024/0=p و 5/1406=Mann-Whitney U). اختلاف امتیاز کل کیفیت الگوی مجتمعهای مسکونی ویلائی و آپارتمانی از نظر آماری معنیدار بود و میانگین امتیاز مساکن آپارتمانی نسبت به ساکنان مساکن ویلائی (516/87±804/15 به 216/90±604) بیشتر بود. گرچه بین امتیاز مربوط به بیانیههای هدف اول یعنی سازمان کالبدی و فضائی در هر دو الگوی مساکن ویلائی و آپارتمانی تفاوت معنیدار آماری مشاهده نشد، اما بین امتیاز مربوط به پاسخ بیانیههای هدف دوم (تأسیسات و تجهیزات) و سوم (ترافیک و دسترسی) دو گروه تفاوت آماری معنیداری وجود داشت (049/0=P) (03/0=P). بنابراین، اگر خواستهها و علایق ساکنان مورد توجه قرار گیرد، در آن صورت الگوی توسعه آپارتمانها بایستی دراولویت قرار گیرد. در عین حال در توسعه مساکن ویلائی، علاوه بر مدیریت و کنترل، بایستی مقوله تأسیسات و تجهیزات و دسترسی نیز مورد توجه قرار گیرد.
مقاله علمی پژوهشی
آب و هواشناسی
پیمان محمودی؛ محمود خسروی؛ سیدابوالفضل مسعودیان؛ بهلول علیجانی
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، صفحه 303-327
چکیده
در این پژوهش جهت شناسایی و آشکارسازی روند تغییرات فراوانی روزهای همراه با یخبندانهای فراگیر و نیمهفراگیر ایران، دادههای مربوط به دمای حداقل روزانه 663 ایستگاه هواشناسی همدید و اقلیمشناسی کشور برای بازه زمانی 1962 تا 2004 و برای ماههای اکتبر تا آوریل از سازمان هواشناسی کشور دریافت شد. پس از دریافت دادهها و آماده کردن پایگاه ...
بیشتر
در این پژوهش جهت شناسایی و آشکارسازی روند تغییرات فراوانی روزهای همراه با یخبندانهای فراگیر و نیمهفراگیر ایران، دادههای مربوط به دمای حداقل روزانه 663 ایستگاه هواشناسی همدید و اقلیمشناسی کشور برای بازه زمانی 1962 تا 2004 و برای ماههای اکتبر تا آوریل از سازمان هواشناسی کشور دریافت شد. پس از دریافت دادهها و آماده کردن پایگاه دادههای دمای حداقل کشور، نقشههای همدمای کشور برای هر روز از 1/1/1962 تا 31/12/2004 بهمدت 9116 روز بهروش کریگینگ میانیابی شد. در ادامه بر اساس یک اصل مکانی، یخبندانها به سه دسته یخبندانهای فراگیر (وقوع همزمان در بیش از 65 درصد از مساحت ایران)، یخبندانهای نیمهفراگیر (وقوع همزمان یخبندان در بین 25 تا 65 درصد از مساحت ایران) و یخبندانهای محلی (وقوع همزمان یخبندان در کمتر از 25 درصد از مساحت ایران) تقسیمبندی شدند. سپس با استفاده از دو روش تخمینگر شیب سنس و رگرسیون خطی فراوانی روزهای همراه با یخبندانهای فراگیر و نیمهفراگیر در سه مقیاس ماهانه، فصلی و سالانه بررسی شد.
نتایج نشان داد که روند تغییرات فراوانی روزهای همراه با یخبندانهای فراگیر ایران در ماههای دسامبر، ژانویه، فصل زمستان و سالانه دارای روند کاهشی معنادار از لحاظ آماری بوده است. اما برای فراوانی روزهای همراه با یخبندانهای نیمهفراگیر مشاهده شد که تنها در ماه ژانویه روند تغییرات معنادار بوده است و جهت تغییرات آن نیز مثبت بوده است. یعنی در طول 43 سال مورد مطالعه بر تعداد روزهای همراه با یخبندانهای نیمهفراگیر افزوده شده است. بنابراین زمانی که از تعداد یخبندانهای فراگیر در ماه ژانویه کاسته شده است از این طرف بر تعداد یخبندانهای نیمه فراگیر افزوده شده است. همین قانون برای دیگر مقیاسهای ماهانه، فصلی و سالانه نیز حکمفرما بوده است.
مقاله علمی پژوهشی
سایر زمینه هایی مطالعاتی جغرافیایی و بین رشته ای
فاطمه علی نژاد چمازکتی؛ سعیده میرحق جو لنگرودی
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، صفحه 329-344
چکیده
ظرفیت علمی هر کشور، یکی از شاخصهای اصلی توسعه پایدار آن کشور بهشمار میآید. پیشرفت و ارتقای این توان مستلزم بهبود وضعیت تولیدات و انتشارات علمی آن کشور است. این نوشتار به بررسی وضعیت انتشارات علمی مجله جغرافیا و برنامهریزی در سالهای 1389-1393 میپردازد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و بهروش پیمایشی انجام گرفته است. یافتههای ...
بیشتر
ظرفیت علمی هر کشور، یکی از شاخصهای اصلی توسعه پایدار آن کشور بهشمار میآید. پیشرفت و ارتقای این توان مستلزم بهبود وضعیت تولیدات و انتشارات علمی آن کشور است. این نوشتار به بررسی وضعیت انتشارات علمی مجله جغرافیا و برنامهریزی در سالهای 1389-1393 میپردازد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و بهروش پیمایشی انجام گرفته است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که در پنج سال مورد بررسی 201 مقاله به چاپ رسیده که از این تعداد 87 درصد مقالات به صورت چند نویسندگی است و مشارکت نویسندگان بیشتر بهصورت درونموسسهای میباشد. میانگین درجه همکاری نویسندگان 87/0 و میانگین شاخص همکاری 53/2 است و نشان میدهد روابط همتالیفی بین نویسندگان مجله بسیار قوی است که در این میان بیشترین درصد همکاری بین دو و سه نویسنده دیده میشود. دانشگاه تبریز با 97 مقاله حدود 50 درصد مقالات مجله را به خود اختصاص داده و پرکارترین موسسه شناخته شده است.
مقاله علمی پژوهشی
دوره 19، شماره 54 ، بهمن 1394، صفحه 345-362
چکیده
Abstract
Scientific capacity is one of the key factors contributing to sustainable development in a country. The development of scientific capacity requires improvement in scientific publication and productions. This study aimed to investigate the publishing condition of the articles in the Journal of Geography and Planning during 2010-2014. The study adopted a descriptive method and survey design. The results showed that the Journal has published a number of 201 articles over the studied period. Of the published articles, 87% were co-authored by multiple ...
بیشتر
Abstract
Scientific capacity is one of the key factors contributing to sustainable development in a country. The development of scientific capacity requires improvement in scientific publication and productions. This study aimed to investigate the publishing condition of the articles in the Journal of Geography and Planning during 2010-2014. The study adopted a descriptive method and survey design. The results showed that the Journal has published a number of 201 articles over the studied period. Of the published articles, 87% were co-authored by multiple writers. The co-authorship was mostly in the form of intra-institutional contribution. The mean score of collaboration degree was 0.87 while the mean score of collaboration index was shown to be 2.53, which indicates strong co-authorship relations among the Journal contributors. The highest collaboration percentage was observed between two and three authors. With 97 articles, the authors affiliated with Tabriz University published about 50% of articles in the Journal. Thus, Tabriz University was the most prolific institution.
Keywords: Journal of Geography and Planning, Scientific production, Scientometrics, Co-authorship.
ract