برنامه ریزی شهری
جلیل خطیبی؛ رحیم سرور؛ بختیار عزت پناه
چکیده
مسئله توسعه مسکن و برنامه ریزی برای آن در قالب طرح های توسعه شهری با حداقل هزینه و حداقل مداخلات برای ایجاد شرایط زیست بهینه در فضای شهری، از اهداف آرمانی مدیریت شهری است. از طرفی، تحقق اهداف طرح های توسعه شهری، درگروی توسعه مسکن پایدار و با کیفیت است. که در آن به لحاظ فرمی، زیبا و منطبق بر شرایط محیطی، با میزان ماندگاری و طول عمر بالا، ...
بیشتر
مسئله توسعه مسکن و برنامه ریزی برای آن در قالب طرح های توسعه شهری با حداقل هزینه و حداقل مداخلات برای ایجاد شرایط زیست بهینه در فضای شهری، از اهداف آرمانی مدیریت شهری است. از طرفی، تحقق اهداف طرح های توسعه شهری، درگروی توسعه مسکن پایدار و با کیفیت است. که در آن به لحاظ فرمی، زیبا و منطبق بر شرایط محیطی، با میزان ماندگاری و طول عمر بالا، رعایت استانداردهای ساخت وساز، امنیت بالا و مصرف انرژی پایین رعایت گردد.این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی بدنبال تبیین و تحلیل نقش طرح های توسعه شهری بر سیاست های توسعه مسکن با رویکرد آینده پژوهشی در منطقه 3 شهر زنجان است. گردآوری داده ها با روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شده است. جامعه آماری شامل گروه متخصصین شهری است که با روش نمونه گیری گلوله برفی، 30 نفر برای پانل دلفی انتخاب شد. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل عاملی، آزمون رگرسیون چندگانه و رویکرد تحلیل اثرات متقابل تعادلی با کمک نرم افزارهایSPSS و Scenario Wizard استفاده شده است.یافته های تحقیق نشان داد که همبستگی بین «طرح های توسعه شهری» با «توسعه مسکن» برابر 539/0 است. و شاخص «مدیریتی» با ضریب (444/0=β) بیشترین همبستگی را بر «طرح های توسعه شهری» دارد. همچنین، مهمترین الگوی پایدار توسعه و تولید مسکن در قالب ضوابط طرح های توسعه شهری در منطقه 3 شهر زنجان مبتنی بر کیفیت مسکن با ضریب تاثیر9+ ؛ قیمت مسکن با ضریب تاثیر 3+ ؛ بد مسکنی با ضریب تاثیر 3+ ؛ بهداشت محیط با ضریب تاثیر 2+ ؛ و حل مناقشات حقوقی مالکیت با ضریب تاثیر 1+ است.
برنامه ریزی روستایی
ابوالقاسم تقی زادفانید؛ ساجده دین پرست؛ سعید نصیری زارع؛ پارسا پاشایی
چکیده
چالشها و موانع مدیریتی مدیران در مناطق روستایی، یکی از موانع اصلی برای تحقق برنامههای توسعه بوده و طبیعتاً شناخت و رفع این موانع میتواند به شناخت کمبودهای مناطق روستایی و همچنین به توسعه و آبادانی این مناطق کمک فراوان کند. تحقیق به شناسایی و ارزیابی عملکرد مدیران در توسعه مناطق روستایی دهستان دولت آباد(شهرستان مرند) پرداخت. ...
بیشتر
چالشها و موانع مدیریتی مدیران در مناطق روستایی، یکی از موانع اصلی برای تحقق برنامههای توسعه بوده و طبیعتاً شناخت و رفع این موانع میتواند به شناخت کمبودهای مناطق روستایی و همچنین به توسعه و آبادانی این مناطق کمک فراوان کند. تحقیق به شناسایی و ارزیابی عملکرد مدیران در توسعه مناطق روستایی دهستان دولت آباد(شهرستان مرند) پرداخت. تحقیق به لحاظ روش کیفی- کمی و بر مبنای هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. تحقیق رویکرد اکتشافی به شناسایی چالشها و ارزیابی آن به روشهای کمی داشت. مصاحبه انتخابی، تصادفی و کدگزاری نتایج مصاحبه در MAXQDA. تنظیم پرسشنامه برحسب آن و تحلیل آن در SPSS و LISREL، در سوی دیگر روششناسی تحقیق بود. پایایی پرسشنامه برای ضریب آلفای کرونباخ 796/0 به دست آمد، که بیانگر مناسب بودن ابزار تحقیق برای اندازهگیری موضوع مورد بررسی است. پرسشنامه به صورت تصادفی در میان جامعه نمونه در 9 نقطه روستایی توسط ساکنین دهستان دولت آباد توزیع گردید که حجم نمونه برای نواحی روستایی به صورت تناسب و برحسب تعداد خانوارهای روستایی در این نواحی و براساس فرمول کوکران 230 خانوار بود. عملکرد مدیران در ناحیه روستایی به ترتیب اهمیت در 4 بعد اصلی، اداری- سازمانی، کالبدی، اجتماعی و اقتصادی بود. در عامل اداری- سازمانی، معیار تجربه تخصصی و فعالیتی مدیران؛ در عامل کالبدی معیار کلی مقاومسازی مساکن در ناحیه روستایی؛ در عامل اجتماعی معیار ارتباط مؤثر و همکاری میان مدیران و مردم محلی و همچنین در عامل اقتصادی نیز، معیار توجه به منافع اقتصادی روستا، مهمترین معیارها بودهاند. به طور کلی یافتههای تحقیق، ضعفهای عملکردی برای مدیران مشخص کرد، اما عملکرد آنان در برخی از نواحی، به خصوص کالبدی- فضایی مناسب بوده است. احداث و ایجاد معابر جدید در روستا، بهسازی و نوسازی معابر، ایمنسازی واحدهای مسکونی و... از مهمترین فعالیت آنان بوده است.
آمایش سرزمین
رحیمه رستمی؛ دکتر علی محمدخورشیددوست؛ مائده باکویی
چکیده
خشک شدن دریاچه ارومیه تاثیر فراونی بر محیط اطراف خود دارد. شوری خاک حاشیه دریاچه، افزایش ریزگردهای نمکی و کاهش کشاورزی معمول در این منطقه از جمله اثرات این خشکی است. با برنامه ریزی صحیح و مطالعات گسترده میتوان کمبودهای ایجاد شده را به فرصت تبدیل کرد و از آن حداکثر بهره را برد. در پژوهش حاضر با استفاده از تصاویر مربوط به لندست 5 و 8 تغییرات ...
بیشتر
خشک شدن دریاچه ارومیه تاثیر فراونی بر محیط اطراف خود دارد. شوری خاک حاشیه دریاچه، افزایش ریزگردهای نمکی و کاهش کشاورزی معمول در این منطقه از جمله اثرات این خشکی است. با برنامه ریزی صحیح و مطالعات گسترده میتوان کمبودهای ایجاد شده را به فرصت تبدیل کرد و از آن حداکثر بهره را برد. در پژوهش حاضر با استفاده از تصاویر مربوط به لندست 5 و 8 تغییرات ایجاد شده در نوع کاربریها و پوشش گیاهی منطقه از سال 2000 تا 2016 مورد بررسی قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل تصاویر با استفاده از روشهای شیگرا صورت گرفته است و میزان شوری خاک با استفاده از شاخصهای شوری و طی سالهای 2000 تا 2016 محاسبه شده است. تغییرات کاربری به روش شی گرا در نرم افزار Ecognation به دست آمده و محاسبات مربوط به میزان تغییرات با استفاده از نرم افزار Arc map و Excel انجام گرفته است. مطالعه بر روی 4 دوره 2000، 2006 و 2010 که تصاویر لندست 5 میباشند و تصویر نهایی که مربوط به لندست 8 بوده و سال 2016 میباشد. تصاویر مربوط به هر سال ابتدا ب روش شیگرا به 9 طبقه آب، شورهزار، نمک جدید، مراتع و مراتع ضعیف، شهر، زراعت، زمین بایر و باغ طبقه بندی شده است. پس از طبقه بندی میزان تغییرات طی این سالها به دست آمده است. نتایج نشاندهنده کاهش 25.43درصدی میزان آب و افزایش 21.03 درصدی شورهزارها طی سالهای 2000 تا 2016 میباشد.
برنامه ریزی شهری
وحید بیگدلی راد؛ بهاره زرباف نیا
چکیده
امروزه گسترش شهرها، افزایش جمعیت و تمایل به زندگی ماشینی موجب عدمتوجه به طبیعت، نادیده گرفتن نیازهای انسان و بروز ناهنجاریهای اجتماعی شده است. از اینرو با ارتقای کیفی محورهای پیاده در بستر طبیعت مانند جاده سلامت قزوین میتوان به بخشی از این نیازها پاسخ داد. بنابراین با توجه به مطالعات و تحقیقات اندک در این محدوده، پژوهش حاضر به ...
بیشتر
امروزه گسترش شهرها، افزایش جمعیت و تمایل به زندگی ماشینی موجب عدمتوجه به طبیعت، نادیده گرفتن نیازهای انسان و بروز ناهنجاریهای اجتماعی شده است. از اینرو با ارتقای کیفی محورهای پیاده در بستر طبیعت مانند جاده سلامت قزوین میتوان به بخشی از این نیازها پاسخ داد. بنابراین با توجه به مطالعات و تحقیقات اندک در این محدوده، پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی محور پیاده سلامت قزوین که حدفاصل شهر و طبیعت قراردارد، میباشد. در راستای تحقق این هدف، از روشهای کیفی و کمی استفاده شده است به طوری که با استفاده از روشهای کتابخانهای، مشاهده و مصاحبه با متخصصین، عوامل موثر بر مطلوبیت محورهای پیاده مشخص گردید و سپس براساس توزیع پرسشنامه میان کاربران فضا و کاربریهای سیار و مستقر در مسیر جاده سلامت پاسخها گردآوری و تجزیه و تحلیل به روش آزمون دو جملهای در نرمافزار SPSS صورت پذیرفت. نتایج حاصل بیانگر آن است که در عامل کالبدی معیارهای پیوستگی و عرض محور هر یک با 41 درصد، در عامل زیستمحیطی معیار نظافت و پاکیزگی با 41 درصد، در عامل آسایش و راحتی معیار عدم آلودگی صوتی و وضعیت کفپوش هریک با 46 درصد، در عامل کاربری و فعالیت نیز معیار قابلیت استفادههای متفاوت از مسیر با 53 درصد، بیشترین رضایتمندی شهروندان را در پی داشتهاند و در مقابل محوطهآرایی در عامل کالبدی با 25 درصد، معیار حفاظت از پیادهها در مقابل تغییرات جوی در عامل زیستمحیطی با 17 درصد، معیار تسهیلات در عامل آسایش و راحتی با 23 درصد و معیار تنوع عملکردی در عامل کاربری و فعالیت با 25 درصد، از کمترین رضایت برخوردار بودهاند. در پایان لازم به ذکر است که نتایج تحقیق و همچنین پیشنهاداتی که براساس آنها تعیین گردیدهاند، میتوانند مورد توجه تمامی سازمانهای اجرایی قرار گیرند و در نهایت منجر به ارتقای کیفی جاده سلامت قزوین و نمونههای مشابه آن در کشور گردند.
برنامه ریزی شهری
اکبر رحیمی؛ رامین نقشبندی
چکیده
در دهههای اخیر، کشورهای دنیا با روند رو به رشد شهری شدن و رشد روزافزون شهرنشینی روبهرو بوده، رشد سریع جمعیت در نواحی شهری پیامدهای منفی بر زندگی شهرنشینان داشته است و باعث گردیده شهرها به شکل نسنجیده گسترش یابند. استفاده بیرویه از اراضی حاشیه شهرها موجب تحولاتی چشمگیری در سیمای حومه و ورودی شهرها گردیده ورودیهای امروز که تنها ...
بیشتر
در دهههای اخیر، کشورهای دنیا با روند رو به رشد شهری شدن و رشد روزافزون شهرنشینی روبهرو بوده، رشد سریع جمعیت در نواحی شهری پیامدهای منفی بر زندگی شهرنشینان داشته است و باعث گردیده شهرها به شکل نسنجیده گسترش یابند. استفاده بیرویه از اراضی حاشیه شهرها موجب تحولاتی چشمگیری در سیمای حومه و ورودی شهرها گردیده ورودیهای امروز که تنها بهعنوان عنصری جهت مشخص کردن محدوده شهر عمل میکنند، عناصری تزیینی هستند که در میانه میدان ورودی شهرها جای گرفتهاند. ورودی شهرها فارغ از زمینه شناختی آن، با فرمها و اشکالی مشابه یکدیگر ساخته میشوند که بار معنایی خاصی را به دنبال ندارند و میتوان گفت ورودیها فاقد هویت بوده است. نکته مهم اینجاست که این تغییر و تحولات به همسانی و یکنواختی اغلب ورودیها منجر و نقش منظر ورودی شهر تا حدودی به فراموشی سپردهشده است و همین موضوع، علت اصلی توجه به ورودیهاست. هدف این پژوهش بررسی منظر مناسب ورودی شهر سقز ، ارزیابی ترجیح کاربریهای مناسب در ورودی شهر و تأمین احتیاجات اولیه مسافرین و مردم بومی میباشد. نتایج حاصل از این بررسی براساس نظریات مردم نشان میدهد ترجیحات به پیاده راههای سبز، پارک یا تفرجگاههای تفریحی و مراکز درمانی در محور ورودیهای شهر سقز در اولویت اصلی قرار داشته است. همچنین نتایج پرسشنامه تصویری نشان میدهد دید به مناظر طبیعی، دید گسترده، وجود فضاهای سبز، المان و نشانههای شهری و کاربریهای خدماتی در مطلوبیت فضاها مؤثر بوده اند.
آب و هواشناسی
محمد رضا رفیقی؛ مهری اکبری؛ محمد حسن فخارنیا؛ محمد حسن وحیدنیا
چکیده
گرچه لایه هوای مجاور سطح زمین -لایه مرزی- کسر کوچکی از کل جو زمین است، با این حال فرآیندهایی که در مقیاس کوچک در آن روی می دهد برای حیات و فعالیت انسان بسیار مهم است. در بین موجودات زنده، گیاهان و علی الخصوص درختان تأثیرات انکارناپذیری بر دمای سطحی داشته و به ویژه در محیط های شهری دارای اثرات متعادل کنندة متعددی میباشند. در بزرگترین ...
بیشتر
گرچه لایه هوای مجاور سطح زمین -لایه مرزی- کسر کوچکی از کل جو زمین است، با این حال فرآیندهایی که در مقیاس کوچک در آن روی می دهد برای حیات و فعالیت انسان بسیار مهم است. در بین موجودات زنده، گیاهان و علی الخصوص درختان تأثیرات انکارناپذیری بر دمای سطحی داشته و به ویژه در محیط های شهری دارای اثرات متعادل کنندة متعددی میباشند. در بزرگترین چالش بشر در قرن حاضر یعنی گرمایش جهانی؛ اطلاع از واقعیتهای محلی و ارائه راه حلهای منطقهای برای کاهش دمای سطحی می تواند به حل معضل گرمایش جهانی کمک مؤثری نماید. این تحقیق با استفاده ازتصویر ماهواره ای لندست 8 و با نرم افزار آرک جی آی اس جهت مقایسه دمای سطحی زمین در دو منطقه با پوشش گیاهی درختان سوزنی برگ (پارک چیتگر) و درختان پهن برگ (پارک شهید چمران) انجام پذیرفت. مقادیر تابندگی، بازتابندگی، دمای روشنایی، شاخص نرمال پوشش گیاهی، نسبت سبزینه، گسیلمندی و سپس دمای سطح زمین محاسبه و تولید گردید. در مجموع 1700 نقطه از پارک چیتگر و 800 نقطه از پارک چمران برداشت شد. در نرم افزار SPSS از آماره آزمون لون (F) جهت اثبات همگنی وریانس های نمونه ها و از آزمـون های پارامتـریک (T با دو نمونه مستقل) جهت اثبات وجود تفاوت معنادار بین دمای سطحی زمین درمناطق مذکور استفاده شد. طبق آزمون لـون مقدار =0.409 Sig (P_value) شد،که مؤید همگنی و برابری واریانس نمونههای مورد مطالعه است. همچنین در آزمون T مقدار =0.000 Sig شد که از 0.05 کمتر می باشد، این یعنی تفاوت معنادار است که موید وجود تفاوت معنادار بین دادههای دمای سطحی دو پارک است. همچنین مقایسه نمودار های مقادیر LST در دو گروه نشان داد که پارک چیتگر نسبت به پارک چمران بین 6 تا 8 درجه سانتیگراد دارای میزان دمای سطحی بالاتری دارد.
ژئومورفولوژی
معصومه رجبی؛ شهرام روستایی؛ سیدمحمدرضا جوادی
چکیده
یکی از اثرات مهم فرونشست، ایجاد مخاطره در نواحی سکونتگاهی و زیرساختهای مناطق شهری است، با توجه به اهمیت موضوع در این تحقیق به ارزیابی میزان فرونشست در شهرهای غربی استان همدان (همدان، بهار، صالحآباد و لالجین) پرداخته شده است. در این تحقیق متناسب با هداف مورد نظر از تصاویر راداری سنتنیل 1 (73 تصویر راداری در طی بازه زمانی ۱۶/۰۱/۲۰۱۵ ...
بیشتر
یکی از اثرات مهم فرونشست، ایجاد مخاطره در نواحی سکونتگاهی و زیرساختهای مناطق شهری است، با توجه به اهمیت موضوع در این تحقیق به ارزیابی میزان فرونشست در شهرهای غربی استان همدان (همدان، بهار، صالحآباد و لالجین) پرداخته شده است. در این تحقیق متناسب با هداف مورد نظر از تصاویر راداری سنتنیل 1 (73 تصویر راداری در طی بازه زمانی ۱۶/۰۱/۲۰۱۵ تا ۱۴/۰۱/۲۰۲۰)، اطلاعات چاههای پیزومتری منطقه (مربوط به سازمان آب و منطقهای استان همدان) و مدل رقومی ارتفاعی 30 متر SRTM به عنوان دادههای تحقیق استفاده شده است. این تحقیق در دو مرحله انجام شده است، در مرحله اول با استفاده از تصاویر راداری، میزان فرونشست منطقه محاسبه شده است و در مرحله دوم با استفاده از اطلاعات مربوط به چاههای پیزومتری، میزان افت سطح آب زیرزمینی و ارتباط آن با فرونشست منطقه ارزیابی شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که میانگین سالانه فرونشست در شهرهای همدان، بهار، صالحآباد و لالجین به ترتیب 47، 23، 9 و 6 میلیمتر بوده است. همچنین نتایج ارزیابی عوامل موثر در فرونشست منطقه بیانگر این است که در دشت لالجین، افت سطح آب زیرزمینی عامل اصلی فرونشست بوده است اما در محدوده شهری همدان علاوه بر افت آب زیرزمینی، توسعه ساخت و سازها نیز نقش مهمی در میزان فرونشست این شهر داشته است.
برنامه ریزی شهری
عیسی پیری؛ لیلا هاشمی
چکیده
با ورود اندیشههای مدرنیته و نوگرایی، کالبد شهری شاهدی بر تجربه تلخِ مدرنیزاسیون نافرجام شد. این بیسرانجامی بخصوص در شهرهای جهان سوم نمود بیشتری یافته و منجر به افول کیفیت زیست انسانی در ابعاد گوناگونِ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیباییشناختی گردید. پژوهش پیش رو تأثیرات روند رو به تزاید گونههای متنوعی از نو پردازیهای شهری ...
بیشتر
با ورود اندیشههای مدرنیته و نوگرایی، کالبد شهری شاهدی بر تجربه تلخِ مدرنیزاسیون نافرجام شد. این بیسرانجامی بخصوص در شهرهای جهان سوم نمود بیشتری یافته و منجر به افول کیفیت زیست انسانی در ابعاد گوناگونِ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیباییشناختی گردید. پژوهش پیش رو تأثیرات روند رو به تزاید گونههای متنوعی از نو پردازیهای شهری را در بُعد اجتماعی به چالش میکشد همانطور که برجستهترین گونهی حیات انسانی در پرداختن به امور انسانی «شهر» است؛ بنابراین شهریتِ شهر ممکن است بهواسطهی هنجارها یا ناهنجاریهای انسانی تکریم یا شکسته شود. فضاهای شهری متأثر از ناهنجاریهای انسانساز غالباً گرفتار روح نا مدنی در کالبد مدنیت هستند. ازاینرو رنسانس در فضاهای شهری بخصوص خیابان که مهمترین عرصهی برخوردهای شهروندی است، در تلاش است تا ناهنجاریهای ناشی از مدرنیسم ناتمام ِمسلط بر فضاهای همگانی را با تولید فضاهای مدنی انسان مبنا برطرف سازد. درواقع رنسانس خیابانی پاسخی بر چگونگی کشف، تقویت و آشکارسازی روابط اجتماعی دریکی از مهمترین قرارگاههای رفتاری شهر است که بهعنوان ابزاری استراتژیک قادر به تولید و بازتولید فضاهای اجتماعی در شهر است. با عنایت بر اینکه سبزهمیدان هم بهعنوان یکی از اصلیترین قرارگاههای شهر زنجان تحت تأثیر مدرنیزاسیون نا اندیشیده قرارگرفته است، تجدید حیات و تولید فضاهای انسانی علاوه بر فضاهای تجاری اجتنابناپذیر مینماید. این مطالعه با تکیهبر اندیشهی تولید فضای لوفور تحلیلی کیفی در راستای تصدیق تأثیرگذاری شاخصهای اجتماعی بر محدوده بخش مرکزی شهر (سبزهمیدان) است که با ارائه مدلی کیفی با کمک نرمافزار Maxqda درنهایت وجود پتانسیلهای بالقوه اجتماعی در محدوده را تأیید میکند.
برنامه ریزی شهری
شهریور روستایی؛ مینا فرخی صومعه؛ رسول قربانی
چکیده
تنوع در انتخاب، ترجیح و رضایت از مسکن، تفاوتها و تغییراتی را در سبک زندگی مسکونی و به دنبال آن در الگوی سکونتی میتواند به همراه داشته باشد. از این نظر، توجه به ترجیح و انتخاب مسکن و تقاضاهای متنوع مردم با توجه به سبک زندگی، در ادراک و ارزیابی محیط مسکونی ضرورتی اجتنابناپذیر است. در همین راستا، ضمن مرور ادبیات و مفاهیم مربوط به سبک ...
بیشتر
تنوع در انتخاب، ترجیح و رضایت از مسکن، تفاوتها و تغییراتی را در سبک زندگی مسکونی و به دنبال آن در الگوی سکونتی میتواند به همراه داشته باشد. از این نظر، توجه به ترجیح و انتخاب مسکن و تقاضاهای متنوع مردم با توجه به سبک زندگی، در ادراک و ارزیابی محیط مسکونی ضرورتی اجتنابناپذیر است. در همین راستا، ضمن مرور ادبیات و مفاهیم مربوط به سبک زندگی و عوامل مؤثر، در جامعه آماری موردمطالعه پرسشنامهای با 125 گویه طراحی و تدوین گردیده است. هدف این پژوهش، شناسایی مفهوم سبک زندگی و تأثیر آن در انتخاب، ترجیح و رضایت مسکونی و درنهایت ارائه الگوی سکونتی با توجه به روابط بین متغیرها است که ویژگیهای الگویی ترجیح با تحلیل خوشهای، عوامل انتخاب مسکن با تحلیل عاملی و رضایت مسکونی و ارتباط درونی آنها با ترجیح مسکونی از طریق تحلیل عاملی و روش سلسله مراتبی و تحلیل واریانس موردبررسی قرارگرفته است. نتایج نشان میدهد در بین عوامل انتخاب عامل ایمنی، دسترسی و ویژگیهای کالبدی، اقتصادی و اجتماعی با توجه به سطح معناداری کمتر از 05/0 با الگوهای چهارگانه سکونت تفاوت معناداری وجود دارد و تنها در عامل اوقات فراغت و تفریح تفاوت معناداری کمتر است. در ترجیح مسکن، خانوارها بر اساس تعداد خوشهها به چهار الگوی سکونتی (شهر محور، طبیعتمحور، اجتماعمحور و سودمحور) طبقهبندیشده و سطح معناداری واریانس در چهار خوشه در عاملهای 2، 3، 4، 5، 6، 8، 9، 11 خیلی زیاد و در عامل 6 زیاد، درحالیکه در عاملهای 1 و 10 چندان معنادار نیست. همچنین بین ویژگیهای جمعیت شناختی خانوارها با الگوهای سکونتی ترجیح مسکن رابطه معناداری وجود ندارد و بر اساس ترجیح مسکن، رضایت افراد از واحدهای سکونتیشان در حد متوسط به پایین ارزیابیشده است.
برنامه ریزی شهری
فرشته رضایی؛ جمیله توکلی نیا؛ مظفر صرافی
چکیده
نظام اداره امور شهر در طی صد سال گذشته به جهت ضعف نهادهای مدنی و محلی، نداشتن جایگاه تعریف شده تشکیلاتی در سلسه مراتب تشکیلاتی کشور و عدم مشارکت در برنامه ریزی به واسطه ماهیت برنامه ریزی متمرکز و از بالا به پایین باز مانده است. امروزه کلانشهر تهران بعنوان کلانشهری که می بایست نقش بین المللی در سطح منطقه و نقشی ملی در داخل کشور ایفا کند، ...
بیشتر
نظام اداره امور شهر در طی صد سال گذشته به جهت ضعف نهادهای مدنی و محلی، نداشتن جایگاه تعریف شده تشکیلاتی در سلسه مراتب تشکیلاتی کشور و عدم مشارکت در برنامه ریزی به واسطه ماهیت برنامه ریزی متمرکز و از بالا به پایین باز مانده است. امروزه کلانشهر تهران بعنوان کلانشهری که می بایست نقش بین المللی در سطح منطقه و نقشی ملی در داخل کشور ایفا کند، برخوردار از مسائل و مشکلات عدیده است، که عمدتا بواسطه عدم توسعه اجتماعات محلی و شکل گیری حکمروایی خوب شهری است.از این رو در این پژوهش سعی بر آن شده است که به نقش وجایگاه سازمان های مردم نهاد به عنوان یک ظرفیت نهادی در تحقق و بهبود فرآیند حکمروایی جهت افزایش مشارکت اجتماعات محلی پرداخته شود. پژوهش حاضر از منظر هدف ، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده توصیفی - پیمایشی است .برای دستیابی به این هدف ، نمونه ای از مسئولین و فعالین سازمان های مردم نهاد کلان شهر تهران ، انتخاب و مورد پیمایش قرار گرفته است. جامعه آماری شامل مدیران سازمان های مردم نهاد مناطق 22 گانه کلان شهر تهران (150 نفر)می باشندکه با استفاده از معادله کوکران، تعداد نمونه آماری برابر با 109 نفر ارزیابی شد. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه گیری، 109 نفر نمونه آماری از بیست و دو منطقه کلانشهر تهران انتخاب شدند و برای تحلیل دادهها از روش های آمار توصیفی و استنباطی از آزمون رگرسیون در نرمافزار SPSS استفاده شد. یافتهها نشان داد که به طور کلی سازمانهای مردم نهاد در تحققپذیری حکمروایی خوب شهری کلان شهر تهران نقش دارند،اما این سازمان ها با وجود آن که بر تحقق پذیری مولفههای مشارکت و پاسخگویی کلان شهر تهران مثمر ثمر می باشند، اما در برآورده ساختن مولفه های قابلیت اطمینان، شفافیت و همچنین کارآئی نقش قابل قبولی ندارند.
آب و هواشناسی
بهروز ساری صراف؛ هاشم رستم زاده؛ محمد دارند؛ امید اسکندری
چکیده
بارش از مهمترین و متغیرترین عنصر اقلیمی است که در بستر زمان و مکان تغییر میکند. بارشهای بحرانی در مقیاسهای مختلف زمانی بهویژه روزانه، خسارات سنگینی به جوامع انسانی مناطق پرجمعیت شهری و اکوسیستمهای طبیعی وارد میکنند و بسیاری از اقتصادهای مناطق خشک را تحت تاثیر قرار میدهد. تابش موج بلند خروجی زمین به عنوان پارامتری مهم ...
بیشتر
بارش از مهمترین و متغیرترین عنصر اقلیمی است که در بستر زمان و مکان تغییر میکند. بارشهای بحرانی در مقیاسهای مختلف زمانی بهویژه روزانه، خسارات سنگینی به جوامع انسانی مناطق پرجمعیت شهری و اکوسیستمهای طبیعی وارد میکنند و بسیاری از اقتصادهای مناطق خشک را تحت تاثیر قرار میدهد. تابش موج بلند خروجی زمین به عنوان پارامتری مهم جهت شناسایی ابرها و برآورد این نوع بارش، موردمطالعه قرار میگیرد. هدف از پژوهش حاضر این است که با استفاده از محصولات سنجنده (AIRS) ماهواره آکوا و ماهواره (GPM)، ارتباط و تحلیل متغیرهای تابش موج بلند زمینی و مقادیر بارش را در محیط نرمافزار Arc GIS برای چهار ماه سرد سال (دسامبر تا مارس) کشور ایران، به مدت 17 سال آماری بررسی نماید. از روشهای همبستگی، رگرسیون و برآورد سطح اطمینان بهمنظور ارتباط سنجی و نحوه تغییرات آن استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده در تمام ماههای مورد مطالعه، کل کشور به جزء جنوب شرقی حوضه دریای خزر در ژانویه، قسمتهایی از فلات مرکزی و مرزی شرق ایران، همبستگی منفی از 10 تا 92 درصد وجود دارد که نشان از رطوبت دار بودن جو کشور میباشد و مانع خروج تابش موج بلند شده است. در مناطق بارشی غرب رشتهکوه زاگرس همبستگیهای منفی 60 درصد به بالا و تابش موج بلند خروجی کمتر از 260 وات بر مترمربع متر میباشد که دلیل آن ابرناکی و جو پر از رطوبت، همراه با بارش بوده است. در دسامبر و فوریه، مناطق بارشی حوضه دریای خزر در همبستگیهای منفی 40 درصد به بالا و تابش کمتر از 235 وات بر مترمربع بارش صورت میگیرد و دلیل مقدار عددی کمتر تابش موج بلند خروجی حوضه دریای خزر جهت پیشبینی، وجود رطوبت نسبی زیاد منطقه میباشد که عامل خروج کمتر آن میگردد.
سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور
فیروز جعفری؛ فاطمه موحد
چکیده
امروزه تصاویر هوایی با در اختیار گذاشتن منابع مختلف داده یکی از کارآمدترین راههای کسب و استخراج اطلاعات مکانی دقیق و بههنگام است. که در پروسه تهیه اطلاعات مکانی از این منابع، مشکلترین بخش استخراج عوارض موجود در تصاویر میباشد. در این تحقیق یک روش متفاوت جهت استخراج ساختمانها با استفاده از دادههای لیدار هوابرد و تصاویر اولتراکم ...
بیشتر
امروزه تصاویر هوایی با در اختیار گذاشتن منابع مختلف داده یکی از کارآمدترین راههای کسب و استخراج اطلاعات مکانی دقیق و بههنگام است. که در پروسه تهیه اطلاعات مکانی از این منابع، مشکلترین بخش استخراج عوارض موجود در تصاویر میباشد. در این تحقیق یک روش متفاوت جهت استخراج ساختمانها با استفاده از دادههای لیدار هوابرد و تصاویر اولتراکم بر روی محدوده مشخصی از شهر بندر انزلی با انواع تراکم ساختمانی پیادهسازی شد. سیستم پیشنهادی از اطلاعات هندسی و مکانی دادههای لیدار و تصاویر اولتراکم استفاده کرده که شامل سه مرحله کلی میباشد، در مرحله اول، دادههای لیدار فیلتر شدند و با استفاده از خوشهبندی طیفی در محیط eCoginition، ساختمانها استخراج شد. در مرحله دوم، مدل به دست آمده با مرزهای دو بعدی ساختمانها که به روش حد آستانه ارتفاعی در محیط ENVI Lidar به دست آمده بود مقایسه گردید. در مرحله سوم؛ پس از استخراج، مرزهای اولیه ساختمانی با ساختمانهای استخراج شده از طریق الگوریتم شطرنجی، ادغام شدند. در بخش خطایابی ساختمانها به ساختمانهای دارای خطا پرداخته شد. ارزیابی نتایج نشان داد که سیستم به کار گرفته شده به طور نسبی به اهداف تعیین شده رسیده است. خطای تک تک ساختمانها ابتدا به صورت کلی و سپس به صورت جزئی مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید تکنولوژی لیدار هوایی قابلیت فوق العادهای را در جمعآوری نمونههای بسیار دقیق و متراکم از اندازهگیریهای ارتفاعی سطح شهرها دارد و میتوان سطح جدیدی از جزئیات اطلاعات دقیق تراکم ساختمان را به طور اتوماتیک و کارآمد از دادههای لیدار هوایی استخراج کرد. در تعداد 417 ساختمانی که مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت دستیابی به ارتفاع ساختمانها با دقت بسیار بالا میسر گردید و تمامی ساختمانهای محدوده مورد مطالعه با تراکم فشرده و ارگانیک و نیز پراکنده و برنامهریزی شده استخراج گردیدند.
ژئومورفولوژی
موسی عابدینی؛ بیوک فتحعلی زاده؛ معصومه رجبی
چکیده
در پژوهش حاضر مخاطرات ژئومورفولوژیکی حوضه آبریز زنوزچای- واقع در شمال شهرستان مرند استان آذربایجان شرقی- مورد ارزیابی قرار گرفت. ابتدا طریق تهیه نقشههای پهنهبندی نئوتکتونیک، سیلاب و زمینلغزش صورت گرفت. پهنهبندی فعالیتهای تکتونیکی نسبی (Iat) از طریق میانگینگیری و ترکیب شاخصهای ژئومورفیک گرادیان طولی آبراهه، انتگرال هیپسومتریک، ...
بیشتر
در پژوهش حاضر مخاطرات ژئومورفولوژیکی حوضه آبریز زنوزچای- واقع در شمال شهرستان مرند استان آذربایجان شرقی- مورد ارزیابی قرار گرفت. ابتدا طریق تهیه نقشههای پهنهبندی نئوتکتونیک، سیلاب و زمینلغزش صورت گرفت. پهنهبندی فعالیتهای تکتونیکی نسبی (Iat) از طریق میانگینگیری و ترکیب شاخصهای ژئومورفیک گرادیان طولی آبراهه، انتگرال هیپسومتریک، شکل حوضه زهکشی، سینوزیته جبهه کوهستان، نسبت پهنای کف دره به عمق دره و فاکتور عدم تقارن حاصل میشود. نقشههای پهنهبندی مخاطرات سیلاب و زمینلغزش از طریق ترکیب لایه-های موضوعی با بهرهگیری از مدل فرایند تحلیل شبکه (ANP) در بستر سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شدند. دادههای بارش، تصاویر مدل رقومی ارتفاع (DEM)، نقشههای زمینشناسی و تصاویر ماهوارهای Sentinel مهمترین دادههای مورد استفاده در تحقیق حاضر میباشند. نتایج حاصل از شاخصهای ژئومورفیک بیانگر این است که بخش قابل توجهی از آنومالیهای این شاخصها از اختلافات سنگشناسی حوضه نشات میگیرند. پهنهبندی تکتونیک فعال منطقه نیز حاکی از ضعف نسبی فرایندهای نئوتکتونیکی و جنبش گسلهای منطقه و غلبه فرایندهای فرسایشی میباشد. در رابطه با خطر وقوع سیلاب نتایج مدل ANP نشان داد که متغیرهای شیب، فاصله از رودخانه و تحدب سطح زمین اهمیت بالاتری در پخش سیلاب برعهده دارند. از نظر خطر وقوع سیلاب، درحدود 4 درصد از سطح حوضه زنوزچای در کلاس خطر بسیار زیاد و 4/7 درصد در کلاس خطر زیاد واقع شده است. پهنههای خطرناک منطبق بر بستر درههای دو آبراهه اصلی حوضه میباشند و درنتیجه، بخشهایی از سکونتگاههای موجود در این درهها در معرض سیلابهای مخرب قرار دارند. درنهایت، براساس نتایج مدل ANP سه متغیر شیب، لیتولوژی و بارش اهمیت بالاتری در احتمال وقوع زمینلغزشهای منطقه دارند. درحدود 16 درصد حوضه زنوزچای در کلاس خطر زیاد و 7 درصد آن در کلاس خطر بسیار زیاد زمینلغزش واقع شدهاند. وقوع زمینلغزش در قسمتهای میانی حوضه به دلیل مجموعهای از شرایط، مانند حضور شیب و سازندهای زمینشناسی مستعد، از احتمال بالاتری برخوردار است.
برنامه ریزی شهری
مصطفی شاهینی فر؛ فرزین چاره جو
چکیده
یکی از چالشهای اساسی بافت مرکزی اغلب شهرها عدم هماهنگی میان ساختارهای فضایی و الگوهای رفتاری است. مقاله حاضر به تحلیل ارتباط بین استخوان بندی فضایی و پارامترهای یکپارچگی، پیوستگی، میزان عمق و کنترل فضایی در فضاهای شهری در بافت مرکزی شهر کرمانشاه پرداخته است. این پژوهش با روش توصیفی و با رویکردی کمی صورت گرفته است. برای تجزیه و تحلیل ...
بیشتر
یکی از چالشهای اساسی بافت مرکزی اغلب شهرها عدم هماهنگی میان ساختارهای فضایی و الگوهای رفتاری است. مقاله حاضر به تحلیل ارتباط بین استخوان بندی فضایی و پارامترهای یکپارچگی، پیوستگی، میزان عمق و کنترل فضایی در فضاهای شهری در بافت مرکزی شهر کرمانشاه پرداخته است. این پژوهش با روش توصیفی و با رویکردی کمی صورت گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Depth Map و Arc GIS استفاده شده است. در مرحله اول نقشه های محوری از طریق ماژول AxialGenClientInstall در نرم افزار Arc Map تهیه شدند. و سپس این نقشههای محوری به داخل نرم افزار دبس مپ وارد شده و مؤلفههای پیکرهبندی نظیر یکپارچگی با شعاعهای کلان و محلی، پیوستگی، عمق فضایی، وضوح فضایی و کنترل محاسبه شدند. نتایج تحلیل گرافها و نقشههای صورت گرفته در این دو نرم افزار نشان میدهد که میزان یکپارچگی برخی از خیابانها نظیر خیابان مدرس از درجه بالایی برخوردار است. این خیابانها در ساخت اسکلت اصلی شهر نقش بسیار بارزی ایفا میکند.ثانیاً از نظر تاریخی و هویتی نقشی پر اهمیت دارند. در واقع خیابانهایی که از درجه یکپارچگی بالایی برخوردارند. طبق مشاهدات عینی از محورهای پیاده بافت محسوب میشوند. جاذبهای فضایی نظیر کاربریهای عمده با ارزش فرهنگی و تاریخی در طول این محورها واقع شدهاند. نتایج محاسبات نرم افزار در کل بافت نشان میدهد که یکپارچگی و پیوستگی در محورهای اصلی بافت از درجه بالاتر و در محورهای فرعی و بافتهای حاشیهای از درجه پایینتری برخورار هستند. یکپارچگی پایین در محدوده با وضعیت جدا افتادگی محلات رابطه مستقیمی دارد. نتایج پژوهش نشان داد که روش چیدمان فضا از توانایی بالایی در تحلیل فضاهای شهری برخوردار است، و خروجی های مدل پایه مناسبی برای برنامه ریزی و طراحی شهری محسوب میگردد.
سایر زمینه هایی مطالعاتی جغرافیایی و بین رشته ای
رسول صمدزاده؛ احمد خواجوی؛ محمدتقی معصومی
چکیده
زمینلرزهها عامل ویرانی بسیاری از سکونتگاههای انسانی مخصوصاٌ بافتهای فرسوده و قدیمی در طول تاریخ بشر بوده-اند. این قبیل بناها به ویژه در برابر مخاطرات لرزهای آسیبپذیر هستند. نخستین گام برای کاهش خطر زمینلرزه شامل درک خطر لرزهای موجود و ارزیابی راهبردهای احتمالی برای کاهش آن است. در این پژوهش از یک روش مبتنی بر نمایۀ آسیبپذیری ...
بیشتر
زمینلرزهها عامل ویرانی بسیاری از سکونتگاههای انسانی مخصوصاٌ بافتهای فرسوده و قدیمی در طول تاریخ بشر بوده-اند. این قبیل بناها به ویژه در برابر مخاطرات لرزهای آسیبپذیر هستند. نخستین گام برای کاهش خطر زمینلرزه شامل درک خطر لرزهای موجود و ارزیابی راهبردهای احتمالی برای کاهش آن است. در این پژوهش از یک روش مبتنی بر نمایۀ آسیبپذیری برای ارزیابی خسارت مورد انتظار در بافتهای فرسودۀ شهر اردبیل استفاده شده است. واکاوی خطرپذیری برای سناریوهای زمینلرزه تعریف شده توسط شدتهای مهلرزهایV ، V-VI ، VI ، VI-VII و VII برای طراحی برنامههای اضطراری لرزهای انجام شده است. اوج شتاب اولیه زمین برای یک دوره بازگشت 475 ساله 0.04g است که مربوط به شدت VII میباشد. بنابراین، ضمن کمیسازی آسیب فیزیکی، تأثیر آن بر جمعیت و سایر مقادیر مانند آوار و هزینه اقتصادی بررسی شده است. علیرغم خطر لرزهای متوسط تا زیاد در اردبیل، نتایج نشان میدهد که به دلیل قدمت زیاد، گونهشناسی بنایی تقویت نشده (یا غیر مسلح) و تقویت شده (مسلح) ساختمانهای واقع در بافتهای فرسوده و آسیبپذیری محیط ساخته شده، خطر بسیار زیاد است و آسیبپذیرترین بافتها در مناطق یک و دو شهری واقع گردیده-اند.
ژئوتوریسم، اکوتوریسم و گردشگری
مسعود صفری علی اکبری؛ حجت الله صادقی
چکیده
گردشگری به عنوان یک صنعت پویا در اقتصاد منطقه ای و سرزمینی، می تواند بسیاری از چالش های اجتماعی و اقتصادی را مدیریت نماید. در همین راستا شناخت موانع پیش رو در مرحله اول و سپس ارائه راهبردهای موثر در مرحله دوم، می تواند به توسعه گردشگری هر منطقه کمک نماید؛ چرا که هر منطقه فارغ از مسائل کلان گردشگری، موانع و راهبردهای خاص خود را دارد. ...
بیشتر
گردشگری به عنوان یک صنعت پویا در اقتصاد منطقه ای و سرزمینی، می تواند بسیاری از چالش های اجتماعی و اقتصادی را مدیریت نماید. در همین راستا شناخت موانع پیش رو در مرحله اول و سپس ارائه راهبردهای موثر در مرحله دوم، می تواند به توسعه گردشگری هر منطقه کمک نماید؛ چرا که هر منطقه فارغ از مسائل کلان گردشگری، موانع و راهبردهای خاص خود را دارد. هدف این تحقیق، شناخت موانع توسعه گردشگری در شهرستان دزپارت و سپس ارائه راهبردهای موثر جهت رفع این موانع است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از نوع ژرف نگر و جز تحقیقات کمی است. جامعه آماری تحقیق را جمعیت منطقه دزپارت برابر با 19351 نفر بوده است. بر اساس محاسبه فرمول کوکران، حجم نمونه به تعداد 377 نفر محاسبه شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بوده که روایی آن از طریق جامعه نخبگان تایید و پایایی نیز از طریق آلفای کرونباخ با ضریب 74/0 تایید شد. تحلیل آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که موانع محیطی، اجتماعی-فرهنگی، مدیریتی و زیربنایی با سطح معناداری کمتر از 05/0 و با اختلاف میانگین به ترتیب برابر با(111/0)، (160/0)، (965/0) و (012/1)، تاثیرگذاری زیادی در توسعه گردشگری منطقه دزپارت ایفاء می نمایند. نتیجه رگرسیون از تاثیرگذاری 65 درصدی این موانع اشاره دارد که موانع زیربنایی با ضریب231/0(23درصد) بیشترین تاثیرگذاری و موانع محیطی با ضریب113/0(11درصد)، کمترین تاثیرگذاری را در توسعه گردشگری دارند. در راستای رفع موانع، شش راهبرد برنامه ریزی فرهنگی، مدیریت یکپارچه، بهبود خدمات و امکانات، ظرفیت سنجی و عرضه محصولات، توسعه عمرانی-زیربنایی و بهبود دانش گردشگری ارائه شد.
برنامه ریزی شهری
اکبر عبدالله زاده طرف؛ سمیرا سروی
چکیده
بیان مسأله: محلات و بافتهای قدیمی به عنوان کانون اولیهی زیست ساکنان شهرها نقش تأثیرگذاری در حیات شهروندان داشتهاند؛ و وجود یک یا چند مرکز محله در ساختار فضایی آن باعث میشد هویت کالبدی محله نمود بیشتری پیدا کند. با ورود مدرنیسم این محلات فرصت انطباق با شرایط موجود را نداشته و در اثر خیابانکشیهای صورت گرفته، بافت منسجم خود ...
بیشتر
بیان مسأله: محلات و بافتهای قدیمی به عنوان کانون اولیهی زیست ساکنان شهرها نقش تأثیرگذاری در حیات شهروندان داشتهاند؛ و وجود یک یا چند مرکز محله در ساختار فضایی آن باعث میشد هویت کالبدی محله نمود بیشتری پیدا کند. با ورود مدرنیسم این محلات فرصت انطباق با شرایط موجود را نداشته و در اثر خیابانکشیهای صورت گرفته، بافت منسجم خود را به مرور زمان از دست دادهاند و کارکرد مراکز محلات در معرض تخریب قرار گرفته و تبدیل به محیطی کمرونق برای ساکنین خود شده؛ که این امر باعث کمرنگتر شدن فعالیتهای اجتماعی موجود در محله شده است.اهدف پژوهش: ارائه راهبرد بازآفرینی ساختار فضایی وضع موجود محله حکمآباد جهت ایجاد یک فضای شهری سرزنده.روش پژوهش : روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و راهبرد پژوهش، نمونهی موردی میباشد. در ابتدا به منظور شناخت ساختار کلی محله علاوه بر مطالعهی پیشینهی محله و بررسی اسناد کتابخانهای به مطالعه و بررسی نقشههای هوایی و برداشتهای میدانی پرداخته شد و در ادامه با تجزیه و تحلیل اطلاعات، راهنمای بازآفرینی مراکز محله و معیارهای آن تبیین شد و در گام آخر پژوهش، مدل بازآفرینی محدوده مبتنی بر اهداف انجام گرفت.یافتهها: بازآفرینی مرکز محله حکمآباد از طریق شناسایی دقیق کالبد محله و خلق فضاهای نو در لابهلای ساختار سنتی با اتکاء به ضرورتها و نیازهای زمانه و جایگاه گذشتهی محلات میتواند سبب حفظ نظام اجتماعی، اقتصادی و سازمان فضایی محله شده و سبب انتظام بخشی ساختار فضایی و کالبدی محله متناسب با شرایط و ویژگیهای کالبدی و فضایی مختص آن شود. نتیجه گیری: ایجاد تغییرات در ساختار کالبدی– فضایی و کارکردی در مراکز محله حکم آباد به صورت یک ضرورت احساس میشود چرا که تقویت هویت کالبدی و احیای سرزندگی درون محله و انسجام بخشی به ساختار کلی محله بدون باززندهسازی مراکز این محله و گذر اصلی آن محقق نمیشود.
برنامه ریزی شهری
اصغر عابدینی؛ آرام خضرلو؛ بهرنگ اکرمی؛ امین خلیلی؛ پرویز عزیزی
چکیده
یکی از دغدغههای بشر از نخستین روزهای خلقت تاکنون موضوع مسکن و سرپناه بوده است؛ موضوعی که اندیشمندان غربی و غیراسلامی نگاهی ظاهری و ساکن به آن دارند. دین مبین اسلام شاخصههای اساسی مسکن را به منظور هویّت دهی و کمک به آرامش قلبی انسان و رسیدن او به کمال الهی ارائه می نماید. مسکن ایرانی-اسلامی نیز به سبب تفکر عمیق مبتنی بر حقیقت والای ...
بیشتر
یکی از دغدغههای بشر از نخستین روزهای خلقت تاکنون موضوع مسکن و سرپناه بوده است؛ موضوعی که اندیشمندان غربی و غیراسلامی نگاهی ظاهری و ساکن به آن دارند. دین مبین اسلام شاخصههای اساسی مسکن را به منظور هویّت دهی و کمک به آرامش قلبی انسان و رسیدن او به کمال الهی ارائه می نماید. مسکن ایرانی-اسلامی نیز به سبب تفکر عمیق مبتنی بر حقیقت والای انسانی و به دلیل تغییر در نگرش و سبک زندگی افراد در بعد فرهنگی و سنت های مسکونی قومی و محلی کشورمان امروزه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و اهمیت اصلاح روش مسکن سازی با استفاده از مفاهیم قرآن و سنت اهل بیت(ع) را الزامی نموده است لذا ارزیابی و سنجش شاخص های مسکن ایرانی-اسلامی به جهت آسیب شناسی و اصلاح روش مسکن سازی امروزی ضروری می نماید. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و ارزیابی شاخصهای مسکن ایرانی-اسلامی در محلات شهر ارومیه انجامگرفته است. دراین پژوهش ابتدا شاخصهای مسکن ایرانی اسلامی از آیات و احادیث و منابع مرتبط استحصال و دسته بندی گردیده است که از نظرات کارشناسان حوزوی و دانشگاهی نیز بهرهگیری شده است. سپس برای ارزیابی و تحلیل از دو رویکرد سنجش و تحلیل محلات بر اساس شاخصها و سنجش و تحلیل شاخصها در محلات با بهکارگیری مدلهای ارزیابی چند معیاره فرایند تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس استفاده شده -است. در وهله بعدی با تحلیل نتایج دو رویکرد به آسیبشناسی شاخصهای مسکن ایرانی-اسلامی در محلات قدیم و جدید اقدام گردیده است. نتایج نشان میدهد که محله بهداری نسبت به محله مهدیالقدم از نظر شاخصهای مسکن ایرانی-اسلامی در وضعیت مطلوبتری میباشد. با توجه به نتایج تحلیل شاخصها در محلات، شاخص مقاومت و ایمنی در وضعیت نسبتا مطلوب،و شاخصهای دسترسی مسکن، اِشرافیت و فضای سبز در محله در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. درنهایت برای رفع ضعفها،به ارائه راهکارها و پیشنهادات پرداخته شده است.
آمایش سرزمین
رحیمه رستمی؛ علی محمد خورشیددوست
چکیده
جاذبه های شهری از یک سو و نبود امکانات اولیه زندگی در روستاها از سوی دیگر موجب مهاجرت های روستاهای اطراف به شهر های نزدیک می شود. شهرستان مراغه نیز به سبب داشتن روستاهایی با معیشت کشاورزی از این امر مستثنی نیست. در پژوهش حاضر تلاش شد بهترین گزینه برای توسعه فیزیکی پیشنهاد گردد. در این راستا 3 عامل اصلی انسانی، طبیعی و توپوگرافی در نظر ...
بیشتر
جاذبه های شهری از یک سو و نبود امکانات اولیه زندگی در روستاها از سوی دیگر موجب مهاجرت های روستاهای اطراف به شهر های نزدیک می شود. شهرستان مراغه نیز به سبب داشتن روستاهایی با معیشت کشاورزی از این امر مستثنی نیست. در پژوهش حاضر تلاش شد بهترین گزینه برای توسعه فیزیکی پیشنهاد گردد. در این راستا 3 عامل اصلی انسانی، طبیعی و توپوگرافی در نظر گرفته شد. عوامل توپوگرافی شامل شیب، ارتفاع و جهت شیب، عامل طبیعی شامل فاصله از رودخانه، فاصله از گسل و زمین شناسی و عامل انسانی شامل فاصله از جاده، فاصله از نقاط روستایی و کاربری است. ابتدا وزن مربوط به معیارها و زیر معیارها با استفاده از نرم افزار سوپر دسیژن محاسبه گردیده و سپس با استفاده از نرم افزار Arc GIS نقشه ها ی مربوطه تهیه و تحلیل های لازم انجام شده است. در این پژوهش از روش Fuzzy ANP استفاده شده است. این روش نتایج را به صورت اعدادی بین صفر و یک نمایش می دهد که در آن یک به معنای نتیجه مطلوب و صفر به معنای نتیجه نامطلوب می باشد و اعداد میانی به میزان نزدیک بودن به یک و صفر میزان مطلوبیت را نشان میدهند. نتایج با توجه به سه عامل انسانی و محیطی و توپوگرافی به دست آمدند و وزن دهی معیارها نشاندهنده اهمیت بیشتر عوامل محیطی نسبت به دو عامل دیگر است. با بررسی سه نقشه مجزا برای این سه عامل قسمت مشترک دو عامل محیطی و توپوگرافی قسمت جنوبغرب شهر میباشد، ولی به دلیل محدودیتهای کاربری اراضی ای که در مراغه موجود است، نقشه معیار انسانی نقاط بسیار اندکی از جنوب و شمالغرب را مناسب توسعه فیزیکی نشان داد. نتایج نهایی قسمتهای غربی و شمالغرب را با توجه به سه عامل ذکر شده و وزن این عوامل مناسب توسعه نشان داد.
برنامه ریزی شهری
شهریور روستایی؛ محمدرضا پورمحمدی؛ حکیمه قنبری
چکیده
شهر هوشمند مبتنی بر ICT و ابزار ارتقا کیفیت زندگی و توسعه پایدار به معنای گشایش مفاهیمی نو در برنامهریزی شهری است. اجرای شهر هوشمند مستلزم تغییر در ساختار حکومتی (نهادی) و مدیریتی است. دولت برای اجرای حکمهایش باید با بخش خصوصی و جامعه مدنی در تعامل باشد و باید قواعد بازی را به گونهای تنظیم کند که این تعاملات برقرار شود. لذا ایجاد ...
بیشتر
شهر هوشمند مبتنی بر ICT و ابزار ارتقا کیفیت زندگی و توسعه پایدار به معنای گشایش مفاهیمی نو در برنامهریزی شهری است. اجرای شهر هوشمند مستلزم تغییر در ساختار حکومتی (نهادی) و مدیریتی است. دولت برای اجرای حکمهایش باید با بخش خصوصی و جامعه مدنی در تعامل باشد و باید قواعد بازی را به گونهای تنظیم کند که این تعاملات برقرار شود. لذا ایجاد حکمروایی خوب شهری به عنوان مهمترین عامل ایجاد شهرهای هوشمند در این پژوهش مطرح است. هدف از این پژوهش شناسایی تاثیر حکمروایی خوب شهری در ایجاد شهر هوشمند شهرداری تبریز میباشد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و بر پایه مدلسازی ساختاری مبتنی بر تحلیل عاملی تائیدی و تحلیل مسیر (SEM) میباشد. جامعه آماری شاغلین ستادی مرتبط با موضوع در شهرداری تبریز بر مبنای نمونهگیری خوشهای به تعداد 376 نفر میباشد. پرسشنامه شامل دو بخش تحت عنوان گویههای شهر هوشمند مشتمل بر 3 مفهوم و 28 سوال و گویههای حکمروایی خوب شهری مشتمل بر 8 مفهوم و 40 گویه میباشد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارLISREL استفاده شده است. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان میدهد که در تحلیل مسیر، هشت متغیر مکنون درونی "(شفافسازی، پاسخگویی، مشارکت، اثربخشی، اجماعگرایی، قانونمندی، مسئولیتپذیری، عدالت" بر سه متغیر مکنون بیرونی "عوامل انسانی و سرمایه اجتماعی مدیریت و سیاست، عوامل فناوری" با میزان کای اسکور نرمال شده به درجه آزادی 85/2 برازش مدل قابل قبول بوده و مولفهها تأثیرگذار برهمدیگر هستند. نتایج و یافتهها بیانگر اعداد معنیداری مربوط به مؤلفهها و متغیرهای مکنون درونی و برونی و همچنین متغیرهای مشاهده شده مربوط به هر کدام (اعم از بار عاملی و خطاهای آن) و همبستگی بالا بین متغیرهای مکنون است، زیرا معنیداری اعداد (t-value) از 96/1 بزرگتر است. بنابر نتایج، حکمروایی خوب شهری شرط علی ایجاد شهر هوشمند در مدیریت شهری تبریز میباشد.
برنامه ریزی شهری
سجاد رجبی؛ رضا ولی زاده؛ داریوش ستارزاده؛ علی پناهی؛ قربان محبوبی
چکیده
ساختار فضایی شهرها با تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی خود، فراهم کننده چرخه حیات شهروندان شهرها هستند. سوء مدیریت شهری منجر به توسعه نامتوازن فضاهای شهری و توزیع نامناسب زیرساختها در شهر و بخصوص در کلانشهرها میشود که نتیجه نهایی آن تضعیف حقوق شهروندان در دسترسی مناسب به خدمات میشود. پژوهش با هدف ارزیابی و تحلیل نحوهی ...
بیشتر
ساختار فضایی شهرها با تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی خود، فراهم کننده چرخه حیات شهروندان شهرها هستند. سوء مدیریت شهری منجر به توسعه نامتوازن فضاهای شهری و توزیع نامناسب زیرساختها در شهر و بخصوص در کلانشهرها میشود که نتیجه نهایی آن تضعیف حقوق شهروندان در دسترسی مناسب به خدمات میشود. پژوهش با هدف ارزیابی و تحلیل نحوهی توزیع خدمات عمومی شهری از دیدگاه عدالت اجتماعی در ساختار فضایی کلانشهر تبریز انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، نظری – کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش مطالعه، توصیفی – تحلیلی میباشد. اطلاعات مورد نیاز نیز به دو صورت کتابخانهای و میدانی به دست آمده است. تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش نشان داد که مناطق 6 و 8 دارای بالاترین امتیاز و مناطق 5 و 4 امتیاز پایینتری دارند. همچنین تحلیل دادهها با استفاده از مدلهای ویکور، تاپسیس و پرومته منجر به تغییر اولویت مناطق مختلف از نظر معیارهای عدالت اجتماعی گردید و برای رفع اختلاف موجود بین مناطق از روش ادغام کاپلند استفاده شد. با توجه به یافتههای پژوهش میتوان گفت که کسب امتیاز زیاد برخی از مناطق ناشی از کارکرد اقتصادی و تجاری آنها بوده است و این امر ضرورت توجه به تمامی ابعاد بهداشتی، فضای سبز، آموزش، تجهیزات و تأسیسات شهری را نیز ضروری میکند تا کمیت و کیفیت دسترسی به شاخصهای عدالت اجتماعی در مناطق شهری تبریز تقویت گردد.
ژئومورفولوژی
موسی عابدینی؛ ویدا ایرانی؛ فریبا اسفندیاری درآباد
چکیده
امروزه به منظور ارزیابی نئوتکتونیک عمدتاً از اثرات ژئومورفیکی ناشی از فعالیتهای زمینساخت، مطالعهی مناظر و اشکال ایجاد شده، هم چنین اندازیگیری کمی لندفرمها از شاخصهای ژئومورفولوژی استفاده میشود. در این مطالعه، فعالیتهای نئوزمینساخت منطقه مورد مطالعه با تأکید بر توان لرزهزایی گسلها، با بهرهگیری از آثار و شواهد ...
بیشتر
امروزه به منظور ارزیابی نئوتکتونیک عمدتاً از اثرات ژئومورفیکی ناشی از فعالیتهای زمینساخت، مطالعهی مناظر و اشکال ایجاد شده، هم چنین اندازیگیری کمی لندفرمها از شاخصهای ژئومورفولوژی استفاده میشود. در این مطالعه، فعالیتهای نئوزمینساخت منطقه مورد مطالعه با تأکید بر توان لرزهزایی گسلها، با بهرهگیری از آثار و شواهد ژئومورفیک ارزیابی و سپس شهرها و مراکز پرتراکم جمعیتی نسبت به مراکز لرزهای و حریم گسلها پهنهبندی گردید. بدینمنظور ابتدا نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی، تصاویرماهوارهای، عکسهای هوایی و مدل ارتفاعی رقومی منطقه مورد مطالعه تهیه شد. سپس بر اساس نتایج حاصل از بازدیدهای میدانی و مطالعات انجام شده، آثار و شواهد بارز در منطقه مورد مطالعه، مانند پرتگاهگسلی، خطوارههای گسلی، چشمههای تکتونیکی و ... مورد شناسایی قرار گرفتند.با بهرهگیری از دادههای تهیه شده، گسلهای اصلی شناسایی، و با استفاده از شاخصهای ژئومورفولوژی میزان فعالیت زمینساخت در منطقه مورد مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت و نقشه پهنهبندی فعالیتهای زمینساختی ترسیم گردید.در ادامه با استفاده از معادلات ولز و کوپر اسمیت، نوروزی، اشجعی و زارع، توان لرزهزایی گسلها محاسبه شد. متوسط توان لرزهزایی برای گسلهای آستارا، هیر، نئور و سنگور به ترتیب 9/6،2/6،7،8/4ریشتر محاسبه شد. سپسموقعیت مناطق مسکونی در حریم گسلها پهنهبندی و با نقشه کاربری اراضی ومقاومت سازندها که پس از فاصله از گسل بیشترین آسیبپذیری از زلزلههارا دارند، همپوشانی انجام گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آناست که شهرهای نمین، عنبران، لوندویل و اسالم در پهنه خطر بسیار زیاد زمینلرزه، آستارا در پهنه خطر زیاد، حویق در پهنه خطر متوسط و شهرهای هشتپر و آبیبیگلو در پهنهبندی خطر بسیار کم قرار دارند
برنامه ریزی شهری
اکرم علی محمدی؛ صدرالدین متولی؛ آزیتا رجبی
چکیده
هدف مقاله حاضر شناسایی تاثیر گذارترین راهبردهای مدیریتی در تاب آوری حمل و نقل درون شهری در منطقه یک شهر تهران و ارائه الگو است. تحقیق حاضر پیمایشی و تحلیلی است. نمونه مورد مطالعه 100 نفر از خبرگان و مدیران و متخصصان حوزه مدیریت حمل و نقل شهری منطقه یک شهر تهران در سال 1398 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند در تحقیق شرکت کردند. ابزار گردآوری ...
بیشتر
هدف مقاله حاضر شناسایی تاثیر گذارترین راهبردهای مدیریتی در تاب آوری حمل و نقل درون شهری در منطقه یک شهر تهران و ارائه الگو است. تحقیق حاضر پیمایشی و تحلیلی است. نمونه مورد مطالعه 100 نفر از خبرگان و مدیران و متخصصان حوزه مدیریت حمل و نقل شهری منطقه یک شهر تهران در سال 1398 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند در تحقیق شرکت کردند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده است.[M1] پس از تدوین چهارچوب نظری و شناسایی معیارهای مدیریتی تاب آوری شبکه حمل و نقل درون شهری؛ گویه های مرتبط با راهبردهای مدیریتی طراحی و نظر خبرگان استخراج شد که با استفاده از نرم افزار spss و تکنیک تحلیل عاملی؛ پنج عامل: 1- بهبود ظرفیت سازمانی (5 گویه) 2- مدیریت سیستمی (9 گویه) 3- کاهش مخاطرات (4 گویه) 4- بهره گیری از زیرساخت ها (5 گویه) 5- استفاده از فن آوری اطلاعات (3 گویه) به عنوان معیارهای مدیریت راهبردی تاب آوری شبکه حمل و نقل درون شهری منطقه یک شهر تهران شناسایی و الگوی مورد نظر طراحی شد. با برنامه ریزی صحیح و کارآمد در راستای بهبود راهبردها و عملکرد مدیریتی در تاب آوری حمل و نقل درون شهری و توسعه پایدار زیست محیطی می توان گشایشی ایجاد کرد. اجرای بهینه حمل و نقل پایدار در صورت پایبندی به نگرش فرابخشی و هماهنگی دستگاههای اجرایی و مدیریتی می تواند سیستم حمل و نقل درون شهریِ تاب آوری را برای منطقه یک شهر تهران رقم زند.
برنامه ریزی شهری
اسماعیل عیسی زاده؛ طاهر پریزادی؛ وحید عیسی زاده
چکیده
به طور معمول در کشورهای در حال توسعه، رشد شهری از ظرفیت دولت ها و شهرداری ها برای ارائه خدمات و زیر ساخت های مناسب برای جمعیت، بیشتر است. این مقوله باعث تشدید فقر شهری در شهرها و به ویژه شهرهای بزرگ این کشورها خواهد شد. هدف از پژوهش حاضر توانمندسازی فقر در سطح محله اسماعیل آباد، منطقه 19 شهرداری تهران می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی ...
بیشتر
به طور معمول در کشورهای در حال توسعه، رشد شهری از ظرفیت دولت ها و شهرداری ها برای ارائه خدمات و زیر ساخت های مناسب برای جمعیت، بیشتر است. این مقوله باعث تشدید فقر شهری در شهرها و به ویژه شهرهای بزرگ این کشورها خواهد شد. هدف از پژوهش حاضر توانمندسازی فقر در سطح محله اسماعیل آباد، منطقه 19 شهرداری تهران می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش حاضر محله اسماعیل آباد، منطقه 19 شهرداری تهران می باشد. ابتدا با استفاده از شاخص های اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی، گستره های مواجهه با فقر شهری در سطح محله اسماعیل آباد، منطقه 19 شهرداری تهران شناسایی شدند. وزن دهی شاخص های پژوهش با استفاده از روش آنتروپی شانون صورت گرفته است، سپس برای رتبه بندی شاخص ها از مدل کمی سطح بندی ویکور (Vikor) استفاده گردید. برای نمایش و تحلیل فضایی فقر شهری در سطح محله ی اسماعیل آباد، منطقه 19 از نرم افزار ARC GIS استفاده شده است. هم چنین با استفاده از مدل QSPM راهبرد های درونی و برونی شناسایی شدند که تشکل های مردمی و سازمان های مردم نهاد به عنوان مهم ترین عامل محرک در توانمند سازی فقر در سطح محله ی مورد مطالعه در نظر گرفته شدند و پس از شناسایی محله هدف با استفاده از تکنیک (SWOT) به منظور ارتقای این محله با توجه به مشکلات و محدودیت ها برنامه ریزی صورت گرفت. نتایج حاصله بیانگر آن است که فقر شهری بر محله های تمرکز یافته اند که در حاشیه شهر قرار دارند. برای رفع مشکلات ساکنین محله هدف، تقویت تشکل های خود جوش محلی در ایجاد همبستگی و حفظ هویت محله ای، شناخت پتانسیل های توسعه، آموزش ساکنین و ارتقای آگاهی آنان، اجرای طرح های توانمند سازی برای کنترل محله.
برنامه ریزی شهری
محمد عزتی؛ کریم حسین زاده دلیر؛ دکتر محمدرضا پورمحمدی
چکیده
ظهور مناطق کلانشهری که یکی از پدیدههای قرن بیستم به شمار میرود، ابتدا در اثر تمرکز سرمایه در مهمترین شهرهای کشورهای جهان و سپس تمرکززدایی جمعیت و فعالیت در منطقهای وسیعتر همراه با فرایندهایی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و صنعتی شکل گرفت. امروزه مناطق کلانشهری با چالشهای مختلفی از قبیل پراکندگی جمعیت و فعالیت در سطح منطقه، عدم ...
بیشتر
ظهور مناطق کلانشهری که یکی از پدیدههای قرن بیستم به شمار میرود، ابتدا در اثر تمرکز سرمایه در مهمترین شهرهای کشورهای جهان و سپس تمرکززدایی جمعیت و فعالیت در منطقهای وسیعتر همراه با فرایندهایی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و صنعتی شکل گرفت. امروزه مناطق کلانشهری با چالشهای مختلفی از قبیل پراکندگی جمعیت و فعالیت در سطح منطقه، عدم تعادل فضایی، روند رشد کالبدی شهرها، نحوه توزیع امکانات در میان ساکنین و نظایر اینها درگیر هستند و این امر مدیریت شهری را با مشکلات متعددی مواجه کرده است. نوشتار حاضر با نگاهی اجمالی بر تفکرات منطقهگرایی، تلاش دارد روند رشد و پراکنش جمعیت در سطح منطقه کلانشهری تبریز را بررسی نماید. روش پژوهش حاضر، توصیفی (کتابخانهای)- تحلیلی بوده تا با جمعآوری دادهها مبتنی بر روش اسنادی و کتابخانهای و بهرهگیری از طرحهای مصوب، آمار و گزارشات موجود به سؤال اصلی تحقیق یعنی؛ «تعاملات جمعیتی شهر تبریز با نقاط شهری پیرامون خود چگونه بوده است؟» پاسخ دهد و تلاش کرده راهکارهایی را برای بهبود و آمایش فضایی و توزیع متناسب جمعیت در منطقه کلانشهری تبریز ارائه نماید. از جمله نتایج بدست آمده این است که رشد شتابان شهرنشینی در کلانشهر تبریز باعث ایجاد فاصله عمیق جمعیتی میان این شهر و شهرهای اطراف (منطقه کلانشهری) در دهههای اخیر شده بطوریکه الگوی توزیع جمعیت در منطقه مذکور بدون برنامه بوده و از نظامی متناسب با ظرفیتها و استعدادها تبعیت ننموده که این امر مدیریت شهر تبریز و منطقه کلانشهری تبریز را با مشکلات مختلفی مواجه نموده است. در صورت تداوم چنین روندی، منطقه کلانشهری با مشکلات بیشتری مواجه خواهد بود که در نهایت موجبات عقبماندگی تبریز در رقابت با اقتصاد متکی بر دانش و فنآوری روز و افول جایگاه شهر تبریز در سطح ملی و فراملی در بلندمدت را در پی خواهد داشت.